eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز که ۹ ساله میشم😌 فرشته خدا میشم مامان و بابا و برادرم شاد میشن😍 حجاب کنم یا نکنم❓ حالا که ۹ ساله شدم فرشته خدا شدم رفتم خونه ی همسایه مون حجاب کنم یا نکنم❓ امشب خونه ی عموم میرم عموم بود و پسرعموم جلوی عموم حجاب کنم یا نکنم❓ پسرعموم پس چی میشه؟ حجاب کنم یا نکنم❓ امروز که ۹ ساله شدم می خوام برم چسب بخرم حجاب کنم یا نکنم❓ دایی جونم پشت درِه، می خوام درو وا بکنم حجاب کنم یا نکنم❓ می خوام برم نون بخرم حجاب کنم یا نکنم❓ عموم اومده به خونمون حجاب کنم یا نکنم❓ سلام سلام آى بچه ‏ها آى بچه‏ ها آى غنچه‏ ها🌹 فرشته‏ ها💫 گوشاتونو خوب تیز کنید به من بگین بلند بگین‏ کى محرمه کى نامحرمه⁉️ عموى من، برادر باباى من محرم یا نامحرمه❓ پسر خاله که اومده به مهمونى محرم یا نامحرمه❓ شوهر خواهرم پشت دره مى‏خوام درو وا بکنم‏ چادر بپوشم یا نپوشم⁉️ پسر عمو که اومده خونه ما به مهمونى محرمه یا نامحرمه❓ پدر بزرگ قصه میگه قصه‏ هاى خوب و قشنگ‏ محرمه یا نامحرمه❓ مى‏خوام برم به بقالى تا بخرم یک سیر پنیر چادر بپوشم یا نپوشم❓ چادر بپوش چادر بپوش راستى کیه در مى‏ زنه؟ پسر دایى پشت درِ چادر بپوشم یا نپوشم❓ چادر بپوش چادر بپوش‏☺️ @montazer_koocholo
قسمت اول با دیدن برکه صدای خنده و شادی😄 بچه ها به هوا برخاست همگی از شدت گرما تنی به اب زدیم چند روز بود که از مکه راه افتاده بودیم خستگی و گرما همه را کلافه کرده بود😰 از تیغ افتاب در سایه سار نخل های🌴 اطراف مکه🕋 پناه گرفتیم با اب برکه گلو تشنه مان را تر کردیم نسیم غروب همه بچه ها را به وجد اورده بود😍 بزرگ تر ها هرکدام مشغول کاری بودند مرد ها در برپایی چادر⛺️ به هم کمک میکردند و زن ها مشغول تهیه و تدارک شام شدند 🍽 عده ایی هم به استراحت مشغول شدند تا خستگی چند روز بیابان را از تن بیرون کنند..😊 خورشید☀️ هم دیگر داشت اخرین اشعه خود از مغرب را جمع میکرد 🙂 در تاریک و روشن غروب صدای اذان🗣 بلند شد کاروانیان🐫 با شنیدن صدای اذان کار هایشان را رها کردند تا خود را برای نماز جماعت اماده کنند عده ایی نیز مشعل هایی را کنار برکه و اطرف چادر نصب کردند⛺️ پدر بزرگ👴 هم خود را به صف نماز گزاران رساند تا در زیر درختان خرما 🌴کنار برکه نماز را به جا اورد😇 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذره ذره جمع گردد.mp3
12.24M
🌹ذره ذره جمع گردد🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا (عموقصه گو) 🗣قرائت : سوره همزه 🎶تدوین:عمو قصه گو 📚منبع:قصه های کهن ایرانی @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 قسمت دوم هوای خنک اطراف برکه با لطافت شبهای بیابان در هم امیخته بود ، عطر خوشی فَضای اطراف را پر کرده بود.😌 زیر نور مشعل ها و ماه🌜 که در آسمان خود نمایی میکرد به یاد شبهای پیش افتادم ‌: پدر بزرگ داستان اخرین سفر خود را با پیامبر اکرم (ص)🌟 به مکه🕋 را برایمان تعریف میکرد و از ان روز ها خاطرات زیادی داشت و هر شب قصه های شیرینی را از اخرین سفر پیامبر برایمان ما بچه ها نقل میکرد 😍 صدای ارام و متین او همراه با لطافت هایش همه بچه ها را شیفته شنیدن داستان هایش ساخته بود‌. 😊 این زمان هم فرصت خوبی بود تا بزرگتر ها به کار های خود برسند گاهی هم انها به ما ملحق میشدند تا پای حرفهای او بشینند 😉 با صدای جمعیت به خود امدم نماز تمام شده بود و بزرگتر ها هر کدام به دنبال کار خود رفته بودند. انها مشغول کار هایشان شده بودند پدر بزرگ به نخل بزرگ 🌴 تکیه داده بود و با صدای مهربان و دل نشینی گفت: عزیزانم بچه های خوبم! می بینم که امروز از بودن در کنار ان برکه لذت بردید و خیلی به شما خوش گذشت بازی و شادی ما را هم خوشحال میکند ☺️ پس از گرما و تشنگی زیاد😰 این اب به ما هم جانی دوباره بخشید و خستگی زیاد را راه را از یاد بردیم 🤗 یادم می اید در ان سفر نیز ما چنین احساسی داشتیم 😊 روزی که به این برکه رسیدیم هرکس مشغول انجام کار هایش بود ما نیز چون شما مشغول بازی و تفریح بودیم😊 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 🏴🌥 قسمت دوم این قسمت: انشا📝 اقای حیدری واقعا معلم انشا 📝خوبی است همه بچه ها دوستش دارند کلاسش کلاس گفت و گو مناظره و پاسخ به مشکلی تحصیلی دانش اموزان است😊 فقط منتظر است کسی چیزی بگوید همان را موضوع انشا میکند و واقعا هم راهش را میداند 😉 چند روز مانده بود به تاسوعا و عاشورا 🏴وقتی کلاس انشا📝 در حال تمام شدن بود گفت : بچه ها برای همه شما یک پیشانی بند اورده ام که در ایام عزاداری امام حسین علیه السلام💚 ان را به پیشانی ببندید روی هر کدام از انها یکی از لقب های امام حسین 💚را نوشته شده روی ان نوشته فکر کنید تا هفته اینده روی ان گفت و گو و صبحت کنیم از همه شما التماس دعا دارم🤲 شب که پیشانی بند را از کیفم 💼دراوردم داداش کوچکم ان را دید و صدایش در امد که من هم میخوام 😫 گفتم اگر بتونی رویش را بخوانی برایت میخرم❗️ مدتی به پیشانی بند نگاه کرد و گفت :. داداش نوشته: السلام علیک یا ثار الله🔅 گفتم: احسنت فردا برایت میخرم😊 گفت داداش: معنی ثار الله چیه⁉️ گفتم: اتفاقا همین کلمه موضوع انشا معلمان است برو تلفن📞 را بیار تا از حاج اقا کوثری بپرسم داداشم گفت : تلفن را روی بلند گو بزار تا منم بشنوم🙂 _حاج اقا کوثری ببخشید مزاحم شدم میخواستم معنی "ثار الله" را بدانم _پسر گلم! ثار الله به معنی خون خداست . دشمنان و ستمگران👿 به نا حق خون امام حسین علیه السلام را که تمام وجودش برای خدا بود ریختند و ان شاء الله فرزندش خون خواه جد غریبش امام حسین خواهد بود😇 و بدانید که ثار الله لقب مشترک امام حسین علیه السلام و امام مهدی علیه السلام است.🌟 @montazer_koocholo
نیکوکاری.mp3
9.76M
🌹نیکو کاری🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا (عموقصه گو) 🗣قرائت : سوره ناس 🎶تدوین:عمو قصه گو 📚منبع:قصه های کهن ایرانی @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 قسمت سوم یکی از بچه ها حرف پدر بزرگ👴 را قطع کرد و گفت: راستی پدر بزرگ👴 دیشب گفتید بهترین قسمت این ماجرا و زیباترین داستان تاریخ را فردا شب برایتان تعریف خواهم کرد 😍 پدر بزرگ گفت: خواهم گفت عزیزانم . سپس نفسی تازه کرد و ادامه داد: بله عزیزم❗️ بهترین قسمت ان سفر و زیباترین داستان تاریخ در همین سرزمین و کنار همین برکه اتفاق افتاده است، اکنون خوب گوش کنید تا ان را برایتان تعریف کنم: روزی که به اینجا رسیدیم یک نفر از طرف پیامبر (ص) 🌟 نزد ما امد و گفت: پیامبر فرموده هیچ گروهی از اینجا حرکت نکنند ‼️ ما از شنیدن این سخن متعجب شدیم 🙄 او ادامه داد: حضرت فرموده اند تمام قافله هایی 🐫که رفته اند بر گردنند و همه کسانی که در راه هستند به سرعت خود را به اینجا برسانند❗️ یکی از بچه ها پرسید: پدربزرگ چرا همه باید این محل جمع میشدند 🤔 پدر بزرگ👴 گفت: خب این مطلب باعث تعجب ما هم شده بود . هرکسی چیزی میگفت اما علت اصلی این کار برای ما هم مشخص نبود ❗️ همه میگفتند که حتما مطلب بسیار مهمی است😊 و شاید هم فرمانی از خداوند سبحان رسیده که پیامبر اکرم (ص) این چنین خواسته اند... @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🏴(ع) 🏴او در صدایش باغی از گل او در نگاهش آسمان داشت وقتی که می زد حرف گویی در قلبها نوروز می کاشت اوعلم و دانش را به مردم با مهربانی درس می داد با دیدن او شاد می شد هر دل که غمگین بود و ناشاد اوبهترین مرد خدا بود عالم ترین مرد زمین بود او پنجمین برگ امامت در دفتر زیبای دین بود🌷🕯 🏴شهادت یادگار عزیز کربلا امام محمد باقر (ع) تسلیت باد.🏴 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ 🔖 داستان این هفته: اولین اولین ها‼️ میدانید بچه ها! در این سال ها که روی پشت بام خانه لانه دارم خیلی درس ها از ایشان یاد گرفته ام خاطره های قشنگی ها از دوستان امام رضا شنیده ام ولی بعضی هایشان برایم خیلی جالب بوده 😊 یکی از این خاطره ها درباره اهمیت فراوانی است که امام به میدادند😇 یک روز روی شاخه درختی🌳 نشسته بودم که ابراهیم ابن موسی را دیدم که داشت خاطره ایی برای دوستانش تعریف میکرد و میگفت: همراه امام رضا علیه السلام🌟 به خارج از شهر رفته بودیم که وقت نماز شد حضرت توقف کردند و فرمود: اذان بگو 🗣 گفتم بهتر نیست کمی صبر کنیم تا بقیه همراه انمان هم برسند⁉️ حضرت با مهربانی نگاهی به من کرد و فرمود : خداوند گناهان تو را ببخشد تا جایی که ممکن است نماز را به تاخیر نینداز و همیشه اول وقت بخوان☺️ من هم اطاعت کردم اذان گفتم و با نماز جماعت خواندیم 😍 🌺امام که نازنینه حرفهاش به دل میشینه یکی از اونها اینه نماز ستون دینه🌺 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Audio_927211.mp3
8.23M
های خاله نبات 📚عنوان: از همه بهتر(سفر حج)🌸 🎬قسمت: اول 🎤گوینده: خانم ملیحه نظری 🍄🍃🍄🍃🍄🍃 نازنینای من😍 🌟🌺 امشب همراه خاله نبات باشید تا یک داستان جذاب و شنیدنی💕💛 که از📚کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب💫💖 هست رو با هم بشنویم😉😊 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا