روی موج صداقت 20.mp3
9.85M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷
#روی_موج_صداقت ۲۰
نهایتِ جاده ی دنیا " یه مقصده!
که تمامِ عالَم، خواه ناخواه، بسمتش درحرکتند!
اگر نهایتِ زندگی تو هم، به این مقصد ختم نشه؛
تو یه بازنده ی همه چیز تمامی❗️
🔹💠🔹🔹💠🔹
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
عطرخوشزندگی-استاد محمد شجاعی.mp3
5.33M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷
#عطر_خوش_زندگی ۱
#رهبری | #استاد_شجاعی
🔗اسراف چیه! هر لباس خریدنی اسراف محسوب میشه!
🔹💠🔹🔹💠🔹
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان مردی که به خاطر یک دانه گندم از زیارت امام زمان ارواحنا فداه محروم شد!
🔹💠🔹🔹💠🔹
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کلیپی زیبا از زیبایی های ظهور
🔵 تعجب داره که چرا چنین دنیایی رو آرزو نمی کنیم و برای رسیدن به آن برنامه نداریم
🌕 انشاءالله به زودی یکدیگر را در این بهشت ببینیم.
#امام_زمان
🌹*کانال منتظران ظهور*🌹
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅بهشت و جهنم صحرای خالیست!!!
#استاد_مطهری
🔹💠🔹🔹💠🔹
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
انسان شناسی ۲۱۹.mp3
12.1M
#انسان_شناسی ۲۱۹
#استاد_شجاعی
#آقا_مجتبی_تهرانی
※ أفضل الأعمال یعنی؛
عملی که از حجم غلبهی بخشهای پایینی نفس میکاهد و بر حجم بخش انسانی میافزاید!
※ گاهی عملی را که ما أفضل الأعمال میدانیم و بر آن اصرار داریم ؛
(حتی نورانیترین عملها)
فقط بر نخوت و تاریکی نفس ما میافزایند، چرا؟
🔹💠🔹🔹💠🔹
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
مصباح الزائر سید بن طاووس وبحار الانوار مجلسی در آداب ورود به مسجد کوفه چنین آمده است: وچون به مسجد رسیدی بر آن در که معروف به باب الفیل است بایست وبگو: السلام علی سیدنا رسول الله محمد بن عبد الله وآله الطاهرین السلام علی امیر المؤمنین علی بن ابی طالب ورحمة الله وبرکاته وعلی مجالسه ومشاهده ومقام حکمته وآثار آبائه آدم ونوح وابراهیم واسمعیل؛ سلام بر سرور ما رسول خدا محمد بن عبد الله وبر آل پاکیزه او باد، سلام بر امیرمؤمنان علی بن ابی طالب ورحمت وبرکات او بر ایشان باد، وبر مجالس وجایگاه های حضور او ومقام حکمتش وآثار پدرانش آدم ونوح وابراهیم واسماعیل...(۶۴۶)
وجه استشهاد این که: سلام کردن بر مشاهد ومواقف امیر مؤمنان (علیه السلام) دلالت دارد بر این که هر جا که مشهد وموقف آن حضرت (علیه السلام) باشد، شرافت وامتیازی برای آن حاصل می گردد که مایه تعظیم واحترام خواهد بود، لذا به تحیت وسلام اختصاص یافته است. وچون این معنی برای مواقف ومشاهد ومجالس مولایمان امیر المؤمنین (علیه السلام) ثابت گشت، برای مواقف مولایمان حضرت حجت وسایر امامان (علیهم السلام) نیز ثابت است، زیرا که در آن فضایل ومانند آن ها که خدای (عزَّ وجلَّ) به ایشان اختصاص داده شرکت دارند، چنان که مخفی نمی باشد. واز اینجاست که می توان گفت: سلام وتحیت برای تمام مواقف ومشاهد امامان (علیهم السلام) رجحان دارد، هر چند که در هر یک از آن ها نص خاصی وارد نشده باشد، نظر به آنچه ثابت شده که تعظیم مشاهد ومجالس ایشان رجحان دارد، وآنچه نقل کردیم از تحیت وسلام بر مواقف ومجالس امیر المؤمنین (علیه السلام) دلالت دارد بر این که این عمل از اقسام تعظیم واحترام است، چنانکه بر اهل خرد پوشیده نیست.
۷- واز جمله: آنچه دلالت دارد بر استحباب اظهار محبت نسبت به کسی که مؤمن او را دوست می دارد، ونیز آنچه بر فضیلت دوستی کردن با یکدیگر وتحابب وارد گردیده، که این غیر از محبت است، زیرا که محبت ودوستی امری قلبی است وآن نشانه ایمان می باشد، ودوستی کردن به دیگری تحابب، اظهار قلبی به وسیله اعمال است، واین نشانه محبت قلبی واز ثمرات آن می باشد. وآنچه در مورد محبت کردن نسبت به ائمه (علیهم السلام) با دست وزبان وارد شده، که معنای محبت با دست وزبان؛ اظهار نمودن محبت به وسیله این دو عضو وسایر اعضا واعمال واموال می باشد، واین که دست وزبان به طور خاص ذکر گردیده از لحاظ آن است که آنچه از آثار محبت ظاهر می شود -همه آثار یا بیشتر آن ها- از اعمال واموال از این دو عضو صادر می گردد بر خلاف سایر اعضا، پس با دست وزبان اموال خرج می شود، واعمال پدید می آیند، وبرادران دینی یاری می گردند، وستمگران وتجاوزکاران از آنان دفع می شوند،...
و از جمله اقسام دوستی کردن واظهار محبت: تعظیم هر آن چیزی است که به محبوب منتسب است از مجالس ومواقف وجامه ها ونوشتار او، وآنچه به وی اختصاص دارد وبه او منتسب می باشد، چنان که از ملاحظه احوال واعمال محبان نسبت به محبوبشان می بینیم، که گفته شده:
امر علی الدیار دیار لیلی * * * اقبل ذا الجدار وذا الجدارا
فما حب الدیار شغفن قلبی * * * ولکن حب من سکن الدیارا
چون گذار من فتد از کوی یار * * * می زنم بوسه بر آن دشت ودیار
بوسه ها از عشق آن دلبر زنم * * * ورنه، با دیوار ودر ما را چه کار؟
۸- واز جمله فرموده خدای (عزَّ وجلَّ) است: یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم(۶۴۷)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید به خانه های پیغمبر داخل مشوید مگر این که به شما اذن داده شود. که این کار تعظیم واحترام آن حضرت (صلی الله علیه وآله وسلم) وخانه های منتسب به او است، ومواقف ومشاهد امامان (علیهم السلام) ملحق به خانه های پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می باشد از جهت موضوع یا حکم وبیان استدلال چنان است که در استدلال به فرموده خدای تعالی: فی بیوت اذن الله ان ترفع... گذشت.
۹- واز جمله؛ روایتی است که در مزار بحار وغیر آن از ازدی آمده که گفت: در شهر مدینه به قصد منزل حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) بیرون رفتیم، پس به ابوبصیر رسیدیم در حالی که از یکی از کوچه های مدینه بیرون می آمد، واو جنب بود وما نمی دانستیم تا این که بر حضرت امام صادق (علیه السلام) داخل شدیم وبر او سلام کردیم، آن حضرت سر برداشت وبه ابوبصیر فرمود: ای ابوبصیر آیا می دانی که شایسته نیست کسی که جنب است به خانه های پیغمبر داخل شود. پس ابوبصیر بازگشت وما بر آن جناب وارد شدیم.(۶۴۸)
می گویم: ودر این باره روایات دیگر نیز آمده، واختصاص دادن منع به مورد حضور امام (علیه السلام) در آنجا درست نیست، زیرا که مورد مخصص نمی باشد، بلکه از افراد عام است، اضافه بر این که عموم عام افرادی است، وصورت حضور امام یکی از احوال می باشد، پس نمی توان عام را فقط بر آن حال منطبق ساخت، وادعای منصرف بودن عام به حال حضور امام را دلیل منع می کند.
- واز جمله؛ در بحار وغیر آن از عده ای از اصحاب ما روایت آمده که: چون حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) در گذشت، امام صادق (علیه السلام) امر فرمود در آن اتاقی که آن حضرت سکونت می کرد چراغ روشن کنند، تا این که حضرت ابو عبد الله (علیه السلام) وفای یافت، سپس حضرت ابوالحسن امام کاظم (علیه السلام) نیز مثل همین را نسبت به اتاق حضرت صادق (علیه السلام) امر فرمود تا وقتی که او را به سوی عراق بردند که نمی دانم پس از آن چه شد.(۶۴۹)
می گویم: این حدیث دلالت دارد بر استحباب تعظیم مواقف ومساکن امامان (علیهم السلام)، وبر این که چراغ روشن کردن در آن ها از اقسام تعظیم واحترام می باشد، پس به این حدیث می توان استدلال کرد برای استحباب چراغ روشن کردن در هر جایی که تعظیم آن مصادیق تعظیم شعائر الله باشد، بدون واسطه یا با واسطه، هر چند که در آنجا کسی نباشد که از چراغ سودی ببرد، زیرا که احترام وتعظیم به کسی که آن مکان منتسب به اوست -از نظر عرف- با چراغ روشن کردن در آن مکان حاصل می گردد، هر چند که در آنجا کسی نباشد زیرا که تعظیم واحترام خود هدف وغرض صحیحی است که مورد رغبت واقع می گردد، وسود بردن غرض دیگری است، واگر هر دو غرض جمع گردند اجر وثواب دو برابر می شود. واز اینجاست که این گفته صحیح است که روشن کردن چراغ های بسیار در مکان های شریف مانند مساجد ومنابر ومجالس سوگواری ائمه. ومشاهده ومعابد ومقابر علما وصالحین، وامامزادگان، ودر زمان های منسوب به ایشان مانند شب های ولادت آنان، مستحب می باشد، واین اصل ارزنده ای است که فروع بسیاری از آن بر می آید، واین معنی بر جمعی از مدعیان علم وبصیرت مخفی مانده است.
۱۰- واز جمله؛ فحوای آنچه دلالت دارد بر فضیلت زمینی که امام در آن دفن گردیده، وتجلیل آن زمین، که بدون تردید آن فضیلت به خاطر این است که آن زمین موقف ومقر بدن شریف آن امام پس از فوت او است، واین سبب در هر جایی که موقف او در زمان حیاتش بوده جاری است، چنانکه پوشیده نیست.
۱۱- واز جمله؛ فحوای آنچه دلالت دارد بر فضیلت شب ولادت آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وآنچه در تعظیم وتشریف آن وارد گردیده، به جهت وضوح این که فضیلت آن شب به خاطر انتساب به آن جناب می باشد، چون ولادتش در آن واقع شده است، واین سبب -یعنی انتساب به آن حضرت- در مواقف ومشاهد وسایر اموری که منتسب به او است موجود می باشد. ودر تأیید وتأکید تمام اموری که گفتیم این که؛ بدون تردید تمام اماکن وزمین ها به حسب خلقت اصلی مساوی هستند، وهیچ فضیلت وامتیازی بر یکدیگر ندارد مگر به سبب عارض شدن چیزی که مایه شرافت وفضیلت جایی بر جای دیگر شود، وشبهه ای در این نیست که از مهمترین اسبابی که موجب امتیاز یافتن است این که زمینی محل توقف یا جای دفن یکی از امامان (علیهم السلام) باشد، ونیز بدون تردید بدن های شریف ایشان آثاری دارد در هر چیزی که قابلیت ظهور آن آثار را دارند.
لذا در حوله ای که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) دست خود را با آن خشک فرموده آتش اثر نمی کند، به خاطر احترام وتجلیل آن حضرت، ونیز پوشیدگی در این نیست که هر کس به آن حوله تبرک جوید به خاطر انتساب به آن پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) کار او در نظر مؤمنین به شمار می آید، وهرگاه برای شفا یافتن از بعضی از دردها آن را بر موضع درد قرار دهد البته که شفا خواهد یافت، چنان که هر کس به آن اسائه ادب کند به رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بی ادبی کرده، واین در هر چیزی که به آن جناب یا یکی از امامان (علیهم السلام) منسوب باشد جاری است.
و نیز از جمله مؤیدات ومقربات است آنچه در بعضی از زمین ها از تأثیر دست های ایشان (علیه السلام)ظاهر گردیده که طلا یا نقره شده، ودر بعضی از آب ها ظاهر گشته که به یاقوت وزبرجد مبدل شده است وامثال این ها بسیار است که در حالات ومعجزات ایشان (علیهم السلام) ذکر گردیده است. ودر خبر است که به سبب قدم های مادیانی که جبرئیل (علیه السلام) روز غرق شدن فرعون بر آن سوار بود زمین لرزید، لذا سامری گفت: بصرت بما لم یبصروا به فقبضت قبضة من اثر الرسول فنبذتها(۶۵۰)؛ من چیزی از اثر قدم رسول حق (جبرئیل) را دیدم که قوم ندیدند آنرا برگرفته ودر گوساله ریختم...و آنچه یاد کردیم برای اهل فهم بسنده است، وخدای تعالی توفیق دهنده وهدایت کننده می باشد.
مبحث دوم: در بیان چگونگی تعظیم آن مواقف ومشاهد
و اشاره به آنچه تعظیم کردن به آن حاصل می گردد، در اینجا می گوییم: ضابطه آن است که هر آنچه تعظیم آن مواقف ومشاهد بر آن صدق کند، وتحت عنوان تجلیل وتوقیر وگرامیداشت صاحبان آنها داخل گردد، از نظر شرع محبوب وراجح است، به دلایلی که در مبحث اول ذکر وبیان کردیم، خواه بدانیم که آن امر به حسب شرع تعظیم است یا در نظر عرف.
گونه اول: مانند نماز وذکر ودعا، که از آیات وروایاتی که بر استحباب نماز تحیت، وذکر در مساجد دلالت دارند می فهمیم که تعظیم مسجد به این ها وامثال این ها حاصل م
ی گردد، پس بر استحباب این امور دلالت می کند آیه: فی بیوت اذن الله ان ترفع ویذکر فیها اسمه(۶۵۱)
گونه دوم: مانند زینت کردن وبوسیدن وپای برهنه در ان ها داخل شدن وامثال این ها... وبه آنچه یاد کردیم ظاهر شد که هرگاه کسی یکی از این امور که عنوان تعظیم آن مشاهد ومواقف بر آن ها صدق می کند را نذر نماید، نذرش صحیح است، به جهت ثبوت رجحان آن ها به آنچه بیان داشتیم، ومخالفت با آن حرام، واگر بر خلاف نذرش عمل کرد کفاره بر او واجب می شود، پس جای تأمل در این نیست که نذر چراغ روشن کردن در مواقف امامان (علیهم السلام) ودر مجالسی که منتسب به ایشان است، وبر منابری که مناقب ومصایب ایشان بر آن ها یاد می شود، چنین نذری منعقد می گردد، بر خلاف تصور بعضی از اهل وسواس یا قصور از درجات تحصیل وخدای تعالی حق را می گوید واو است که به راه راست هدایت می کند. اکنون که این مطلب را دانستی بعضی از اقسام تعظیم وتجلیل را برای تذکر خودم وبرادران ایمانی ام یاد می آورم:
از جمله؛ معمور کردن وبنا نمودن وزینت دادن وبوسیدن وفرش گستردن وچراغ افروختن در آن ها، وملتزم شدن به رفت وآمد در آن ها در اوقات مخصوص، وپای برهنه، وپاکیزه وخوشبو داخل شدن، وپای راست را هنگام ورود پیش گذاردن با حالت وقار وآرامش، ومشغول شدن به ذکر خدای تعالی وقرائت قرآن ودعا وصلوات وسلام کردن بر امام عصر وبر پدرانش (علیهم السلام)، وبر مواقف آن حضرت، وپرهیز از نجس کردن آن اماکن، وتطهیر آن ها در صورت نجس شدن، وجاروب کردن آن ها، واین که با حال جنابت در آن ها داخل نشود، وشیء نجس ومتنجسی در آن ها داخل نکند، وآب دهان وبینی در آنجاها نیفکند، وبه امور دنیا در آن ها مشغول نگردد ودرباره آن ها هم سخن نگوید، وزنان در حال حیض ونفاس در آن ها داخل نشوند، وکشف عورت در آن ها نکنند، وهرگاه بوی پیاز یا سیر یا مانند آن ها در دهانش بود داخل آنها نگردد، وشعر در آن ها نخواند، واز کارهای حرام ومکروه در آنها بپرهیزد، واز مزاح وخنده وبیهودگی وجدال وبحث وبلند کردن صدا ومانند این ها در آن اماکن مقدسه اجتناب نماید، وخلاصه از هر چه با تعظیم وتوقیر منافات دارد دوری گزیند. این ها اموری است که در نظر آمد که تعظیم آن مواقف ومشاهد به آن ها حاصل می گردد، بر حسب تأمل ودقت در اموری عرفی، وآدابی که در تعظیم مساجد ومشاهد به آن ها حاصل می گردد، بر حسب تأمل ودقت در اموری عرفی، وآدابی که در تعظیم مساجد وغیر آن ها وارد شده، وبه سبب این که تعظیم وتکریم است آن امور وارد گردیده اند، چنان که توجه دادیم، وشاید که با تأمل وتتبع بیش از این امور را نیز بدست آورید.
دراینجا چند مسأله مطرح می شود:
اول: نظر به روایت ابوبصیر که سابقاً آوردیم، ظاهراً دخول ودرنگ کردن در مواقف ومشاهد امامان (علیهم السلام) با حال جنابت کراهت دارد، وبعضی از فقها قائل به حرمت شده اند، از جهت تمسک به روایاتی که بر مطلب مورد نظرشان دلالت ندارد، واز جهت ملحق نمودن آن ها به مساجد واین قیاس است که آن را نمی پذیریم، وبه خاطر تعظیم آن ها که تفصیل دارد ودر مسأله آینده آن را بیان می کنیم.
دوم: هرگاه فعلی که با تعظیم کردن آن مشاهد منافات دارد انجام دهد، چنانچه خود آن فعل به تنهایی طوری باشد که هتک حرمت با انجام آن حاصل می گردد، مانند داخل کردن عین نجس در آن ها، بدون شبهه حرام است، اما اگر چنین نبود، پس اگر آن کار را به قصد هتک حرمت واهانت انجام دهد باز حرام است، وچنانچه قصدش این نباشد حرام نیست.
سوم: هرگاه ببیند کسی در آن ها عملی منافی تعظیم است انجام میدهد، چنانچه از گونه اول یا دوم باشد بر او واجب است که او را نهی کند، واز آن کار باز دارد، واگر از گونه سوم باشد مستحب است او را نهی نماید.
چهارم: هر کس در آن مواقف جایی برای خود بگیرد تا از منافعی که آن مواقف ومشاهد در بردارند برخوردار شود، نسبت به آن موضع از دیگران سزاوارتر خواهد بود، وتمام روز وشب برای او حق اولویت ثابت است در صورتی که از آنجا اعراض نکند، خواه خروج او برای انجام حاجتی باشد یا نه، وخواه چیزی از خود در آنجا باقی بگذارد یا نه، وخواه رفتنش طول بکشد یا نه. ودلیل بر آن خبر صحیح محمد بن اسماعیل بن بزیع از بعضی اصحابش از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) است که گوید: به آن حضرت عرض کردم: در مکه یا مدینه یا حایر یا مواضعی که در آنها فضل الهی امید می رود هستیم، بسا شخصی به قصد تجدید وضو بیرون می رود، دیگری می آید وجای او را می گیرد؟ فرمود: من سبق الی موضع فهو احق به یومه ولیلته؛ هر کس به جایی سبقت جوید روز وشبی (که در آنجاست) نسبت به آن اولی است.
می گویم: هر چند که این حدیث مرسل است، ولی به سبب عمل کردن اصحاب به آن واعتمادشان بر آن، وتأیید گردیدنش به دو حدیث آینده، ضعف سندش جبران شده است، اضافه بر این که ارسال کننده از بزرگان است، واز مرسل عنه به بعض اصحابش تعبیر نموده که در آن اشعار کاملی به وثاقت هست، بر خلاف این که از او به عنوان رجل ومانند آن یاد می شد.
توجه: بعضی احتمال داده اند که واو در حدیث فوق به معنی او باشد، نظر به روایت طلحة بن زید از امام صادق (علیه السلام) که فرمود: امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: بازار مسلمانان همچون مسجد آنان است، که هر کس به جایی سبقت جست تا شب به آن مکان سزاوارتر است.
و نظر به روایتی که به طور مرسل از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده که فرمودند: هرگاه کسی از شما در جای خود در مسجد (به نماز وعبادت) بپا ایستد او تا شب به آن مکان سزاوارتر است.
می گویم: نیازی به این نیست که واو به معنی او فرض شود، بلکه واو برای بیان اشتراک معطوف ومعطوف علیه در حکم است، چنان که اصل در آن می باشد، واین اصل همان است که علمای اصول از آن تعبیر می کنند به این که: واو برای مطلق جمع است. ودر این حدیث اگر مرجع ضمیر را سبق قرار دهیم، مطلب واضح است، وهم چنین اگر مرجع ضمیر را شخص قرار دهیم، پس معنی چنین است:
هرکس به موضعی سبقت جوید پس او در آن روزی که در آن سبقت گرفت به آن مکان اولی است اگر سبقت جستن روز بوده باشد، ودر آن شبی که به مکان سبقت جسته چنانچه شب باشد، پس در این مطلب تدبر کن تا آنچه برایت یاد کردیم واضح گردد. وبنابر آنچه یادآور شدیم بین این حدیث با دو خبر دیگر منافاتی وجود ندارد، چنانکه برخی پنداشته اند، واین پندار مایه تکلف آن ها شده که در جمع بین آنها وجوهی ذکر کرده اند. وبدان که سخنان علما واهل فن در این مسئله مختلف است، ومن ان شاء الله تعالی تصنیف جداگانه ای در این باره خواهم پرداخت.
دنباله ای از بحث: عالم محدث نوری (قدس سره) در کتاب جنة المأوی از ریاض العلماء حکایت کرده که گوید: در بعضی از نوشته ها به نقل از خط شیخ زین العابدین علی بن الحسن بن محمد خازن حائری (رحمه الله) -شاگرد شیخ شهید- دیدم، که: ابن ابی جواد نعمانی به حضور مولایمان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشرف شد، پس به آن حضرت (علیه السلام) عرضه داشت: ای مولای من، برای شما در شهر نعمانیه یک مقام ودر شهر حله یک مقام هست، شما در کدامیک از آن ها تشریف می آورید؟ آن حضرت (علیه السلام) به او فرمودند: در نعمانیه شب سه شنبه، وروز سه شنبه، وروز جمعه را در حله می باشم، ولی اهل حله نسبت به مقام من تأدب نمی کنند، وهر کس با ادب به مقام من داخل شود، که ادب را رعایت نماید وبر من وبر امامان (علیهم السلام) سلام کند، وبر من وایشان دوازده بار دورد فرستد، سپس دو رکعت نماز با دو سوره به جای آورد وبه وسیله آن ها با خداوند مناجات کند، آنچه را از خدای تعالی بخواهد به او می دهد. عرض کردم: ای مولای من این را به من بیاموز؟
فرمود: بگو: اللهم قد اخذ التأدیب منی حتی مسنی الضر وانت ارحم الراحمین وان کان ما اقترفته من الذنوب ما ادبتنی به وانت حلیم ذو اناة تعفو عن کثیر حتی یسبق عفوک ورحمتک عذابک؛ خدایا (به خاطر گناهان ونافرمانی هایم) تأدیب (به وسیله گرفتاری ها ومصایب) مرا فرا گرفت تا آنجا که به سختی افتادم وتو مهربانترین مهربانانی، هر چند آنچه از گناهان مرتکب شده ام چندین برابر آن است که مرا بدان تأدیب فرموده ای، وتو بردبار بخشنده هستی که از بسیاری (از گناهان وخطاها) می گذری تا جایی که عفو ورحمتت بر عذابت پیشی گیرند. راوی گوید: آن حضرت (علیه السلام) سه بار این دعا را بر من تکرار فرمود تا اینکه آن را فهمیدم و(حفظ شدم).(۶۵۲)
🗣شصت ونهم وهفتادم: وقت ظهور را تعیین نکردن وتکذیب وقت گذاران🪴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃
✨قسمت0⃣8⃣
📙جلددوم
#مکیال المکارم