🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#ادامه_قسمت_اول
#نویسنده_محمد313
سر به زیر رفت داخل
با شنیدن صدای جیغ و موسیقی بلندی که از داخل میآمد استغفراللهی گفت و در زد.
دختر جوانی در را باز کرد
با دیدن کمیل پقی زیر خنده زد و گفت: نکنه ماموری چیزی هستی؟
واقعا منصور از اینجور دوستا هم داره؟
کمیل اخمی کرد و گفت:منصور کجاست؟
-بیا تو برادر.
طبقه ی بالا دراز به دراز افتاده
از بس که کوفت کرده
بهش گفتما!
زیاد بخوری وضع همینه
ولی گوش نداد.
کمیل با همان اخمش گفت: باید ببرمش بیمارستان.
با کنار رفتن دختر رفت داخل
سرش را پایین انداخت و سعی کرد نگاهش به مهمانانی مشغول رقص و پایکوبی بودند، نیفتد.
اینان هیچ رنگ وبویی از دین نبردند که ماه محرم مهمانی بزن و برقص گرفتهاند؟!
سراسیمه بالای سر منصور که رو مبل افتاده بود نشست.
با دلخوری گفت: تو بمن قول داده بودی منصور...
منصور با بیجانی گفت: بخدا نمیخواستم بیام کمیل...
شیطون گولم زد.
کمیل عصبی گفت: تو گفتی میخوام تغییر کنم،
گفتی میخام عوض شم
دوباره از اینجور مهمونیهای کوفتی سر در آوردی؟!
دیگه کمیل بی کمیل
اومده بودم بزنم تو گوشت مثل برادر بزرگترت ولی لیاقت همینم نداری
حداقل حرمت امام حسین رو نگه میداشتی.
خواست برود که منصور گوشه ی پالتویش را گرفت و گفت: به همون امام حسینی که دوسش داری قسمت میدم
تنهام نزار
به قرآن میخوام عوض شم
نمیدونم چیشد اومدم اینجا
پشیمونم کمیل
حالم اصلا خوب نیست
زنگ زدم که تو بیای منو از اینجا ببری
چهره ی تو اینقدر پاک و معصومه که منو یاد پدرم میندازه
پدری که منو چندساله از خونش انداخته بیرون و آقم کرده
کمیل با ترحم و دلسوزی سمتش برگشت
زیر بغل منصور را گرفت و گفت: خیلی خوب پاشو برسونمت بیمارستان
از این مهمونی کذایی باید زودتر بریم.
دوست منصور سمت کمیل آمد و گفت:حالش خیلی بده
میگفت تا کمیل نیاد منو نبره من نمیرم بیمارستان.
کت و کیفش طبقه ی بالا تو اتاق پشتی
من کمکش میکنم سوار ماشین شه... شما اونارو بیارید.
کمیل سرش را تکان داد و با عجله سمت طبقه ی بالا رفت
گوشهایش فقط صدای کمک های منصور را میشنیدند
چشم هایش قیافه ی درمانده منصور را فقط میدیدند.
درست است که او زیر قولش زده ولی کمیل را به امام حسین جد بزرگوارش قسم داده و کمک خواسته
داخل اتاقی که دوست منصور گفته بود رفت و دنبال کت منصور گشت
با دیدن کت و کیفی ک روی صندلی گوشه ی اتاق افتاده بود سمتش دوید و و آن را برداشت
خواست از اتاق بیرون برود که متوجه شد در قفل شده...
#ادامه_دارد....
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#با_من_بمان_2
#نویسنده_محمد313
متعجب دستگیرهی در را بالا پایین کرد و به در کوبید: درو باز کنید
باید منصورو ببرمش بیمارستان.
صدای خندهی منصور را که شنید شوکه شد زیر لب گفت: منصور!
-عجب فیلمی بازی کردی منصور
اشکم داشت در میومد
صدای خندهی دوستانش را که از پشت در شنید با مشت و لگد به در کوبید و گفت: چی تو سرته منصور... من میخواستم کمکت کنم. این درو باز کن
منصور !
جوابی نشنید
ناامید به در تکیه داد و روی زمین نشست
باورش نمیشد از منصور رو دست خورده
چه نقشهای برای او داشت که اینطور به وسط این مهمانی کشانده و داخل این اتاق زندانیاش کرده است.
چشمانش را روی هم گذاشت تا تمرکز کند که با شنیدن صدای جیغ کسی از جا پرید.
با دیدن دختری که گوشهی اتاق کز کرده و جیغ میزد به در چسبید و گفت: تو ... تو کی هستی؟
دختر با ترس گفت: شما کی هستید؟
چی از جون من میخواید؟
چرا منو آوردید اینجا؟
-من شما رو نمیشناسم خانوم...
خودمم اینجا گیر افتادم.
دختر جوان به گوشه ی دیوار تکیه داد و گفت:ا گه نزدیکم بیای خودمو میکشم
کمیل دست هایش را بالا برد و گفت:چه خبرته خانوم...
من بمیرمم نزدیک شما نمیام.
هق هق کنان گفت:اینجا کجاس؟
منو چرا آوردین اینجا؟
!
کمیل کلافه سرش را میان دستانش گرفت و گفت: خودت کمکم کن یا صاحب الزمان
مدتی گذشت که با شنیدن صدای جیغ و داد بقیه، گوشهایش را تیز کرد: مامورا اومدن...
مامورا اومدن فرار کنید.
دستگیرهی در را دوباره بالا پایین داد و با خوشحالی گفت: درو باز کنید...
من اینجا زندانی شدم
درو باز کنید.
با شنیدن صدای چرخیدن کلید در اتاق روزنههای امید در دلش روشن شد
خواست در را باز کند که
با شنیدن صدای جیغ دختر جوان سمت عقب برگشت که دید بیحال روی زمین افتاد.
کنارش نشست و صدایش زد: خانوم...خانوم
چیشد؟
بریده بریده گفت:
نمیتونم
نفس...
نفس بکشم.
کمیل نگران و آشفته به اطرافش نگاه کرد که در همین حین در اتاق به شدت با لگد باز شد و چند سرباز آمدند داخل و گفتند: دونفرم اینجان جناب سروان.
کمیل شوکه شده لبانش بهم قفل شد.
ادامه دارد...
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
#بسم_الله
#یه_حبه_نور
نگارش رفتار
📝هر کاری چه خوب و چه بد اگه ازکسی سر بزنه... هر رفتاری؛ حتی یه نگاه تحقیر آمیز به دوست، همسایه و... در نامهی عملش نوشته میشه... عمل محو نمیشه... ریز و درشت... خوب یا بد ثبت میشه.
⚖ثبت اعمال برای متقین مایهی دلگرمی و برای مجرمین دلهرهآور... محاکمه بر اساس مدارک مکتوب صورت میگیره؛ مثل یه دوربین مدار بسته...
💎«وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ»؛ «و هركارى را انجام دادند در نامههاى اعمالشان ثبت است.»۱
🌺امام صادق علیه السلام:«وَ کُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ أَیْ مَکْتُوبٌ فِی الْکُتُب. و کُل شَیْءٍ فَعَلوهُ فِی الزُّبُرِ یعنی در کتابها نوشته شده است.»۲
📖۱.سوره قمر، آیه ۵۲
📚۲.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۳۷۶ بحارالأنوار، ج ۹، ص۲۴۱/ البرهان
#تلنگر
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
کتاب صوتی " مجمع الفضائل امام علی علیه السلام" اثر علامه مقدم
بصورت #گزیده
با صدای #بهروز_رضوی
#مجمع_الفضائل
@montazeraan_zohorr
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب "مجمع الفضائل علی علیه السلام" کتابی است درباره ی سیر و سلوک و فضائل امام علی علیه السلام در قالب احادیث،حکایات،اشعار،روایت ها و نکته های ظریف اخلاقی ، مولف کتاب مجمع الفضائل مرحوم علامه سید محمد تقی مقدم است ایشان درباره ی اثرش فرموده است : در صدد برآمدم تا از دریای معرفت امام علی علیه السلام کفی بردارم و از دوجنبه ی لاهوتی و ملکوتی و از جنبه ی بشری وارد شوم.
این کتاب شامل مطالبی نظیر : دلایل بر اعلم بودن امام علی علیه السلام بر ما بقی خلفا و اصرار پیامبر بر ولایت ایشان ، علم لایزال حضرت و اخلاق حمیده ایشان و کیفر دشمنان حضرت و اشاره و پیشگوئیهای امام حتی در مورد شهادت فرزند و برخی صحابه ایشان و نیز شامل چکیدهای از مواعظ آن حضرت میشود.
@montazeraan_zohorr
Part12_مجمع الفضائل ج1.mp3
6.79M
🌅🖋📗مجمع الفضائل
🔷🔹🔷قسمت 2⃣1⃣
@montazeraan_zohorr
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پایان بخش برنامه کانال
#زمزمه دعای#فرج
#تصویری
شب خوش
التماس دعا
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🔹💠🔹بسم ربِّ مولانا مهدی (عج)🔹💠🔹
آنچه که به خاطرش به #کانال_منتظران_ظهور، دعوت شدید💌
📣 توجه📣
🔻ارزاق معنوی روزانه
#اعمال_و_ادعیه_روزانه:
🌕روز شنبه
🌖روز یک شنبه
🌗روز دوشنبه
🌘روز سه شنبه
🌑روز چهارشنبه
🌒روز پنج شنبه
🌓روز جمعه
🌔عصر جمعه
#حجةالاسلام_قرائتی
#تفسیر_صفحه_ای_قرآن
#قرار_شبانه
☆تلاوت سوره های مبارکه واقعه و ملک
#نماز_شب
☆نماز شب را به نیت ظهور بخوانیم
🔹🔸💠🔸🔹
🔻خداشناسی
#استاد_شجاعی
#مجموعه_لا_اله_الا_الله
☆۲۸ جلسه صوت شناور
🔸️🔹️💠🔹️🔸️
🔻مرگ پژوهی
#استاد_امینی_خواه
#سه_دقیقه_در_قیامت
☆۹۵ جلسه صوت شناور
#مستند_صوتی_شنود
☆۱۶ جلسه صوت شناور
☆به همراه ۴ جلسه ی پرسش و پاسخ
🔹🔸💠🔸🔹
🔻معادشناسی
#استاد_شجاعی
#سفر_پر_ماجرا
☆۶۱ جلسه صوت شناور
🔹🔸💠🔸🔹
🔻شیطان شناسی
#استاد_شجاعی
#شیطان_شناسی
☆۵۴ جلسه صوت شناور
🔹🔸💠🔸🔹
🔻مباحث معرفتی
#استاد_شجاعی
#راضی_به_رضای_تو
☆۴۵ جلسه صوت شناور
🔹️🔸️💠🔸️🔹️
🔻مباحث اخلاقی
#استاد_شجاعی
#مهارتهای_کلامی
☆۲۷ جلسه صوت شناور
#کارگاه_انصاف
☆۴۸ جلسه صوت شناور
#تنبلی_و_بی_حوصلگی
☆۵۸ جلسه صوت شناور
#این_که_گناه_نیست
☆۷۶ جلسه صوت شناور
🔹🔸💠🔸🔹
#تشرفات
#تشرف_علما
☆مجموعه ی مستند با ارزش از مشرَّف شدن محضر امام عصر (عج)
🔹🔸💠🔸🔹
🔻 کتاب صوتی
#حاج_قاسم
☆جان فدا، ۱۰ قسمت
🔹🔸💠🔸🔹
🔻کلیپ های عبرت آموز
☆چهار عمل عالی برای حذف عذاب
☆کاملا واقعی،جسد ۳ هزار ساله فرعون مصر!
☆داستان جوانی که از غیب خبر میداد!
☆یک مانع در انسان که اجازه نمیدهد تقدیرات مثبت و بلند شب قدر را جذب کند
☆توبه مصطفی دیوانه، به نقل از شهید کافی
🔰 ادامه دارد
با منتظران ظهور همراه بمانید🙏🌱
◇💠◇💠◇💠◇💠◇
@montazeraan_zohorr
◇💠◇💠◇💠◇💠◇