کلینیک درمان حسادت 18.mp3
11.57M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷
#کلینیک_درمان_حسادت 18
💢اگه یادبگیری
فقط به نگاه خدا اهمیت بدی؛
همه نگاهها برات رنگ می بازن!
دیگه"به به"دیگران
یا بدگویی شون،تکونت نمیدَن.
اونوقت تو میمونی و خدا
حسادت کیلویی چند👇
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
ارتباط موفق 28.mp3
11.4M
#ارتباط_موفق ۲۸
❥ روح رِفق و مدارا ؛ مهمترین روحیه برای تداوم یک ارتباط است!
کسانی که قدرت سازش، مدارا و پذیرش دیگران با ضعفها و عیوبشان را ندارند؛
💥 در میانهی راه، حتماً عزیزان و مرتبطانِ خود را از دست میدهند!
#استاد_شجاعی 🎤
#دکتر_رفیعی
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
در مجالس شیخ صدوق به سند خود از امام صادق (علیه السلام) از پدرانش روایت آمده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: هر کس خدای تعالی را بشناسد وتعظیمش کند دهانش را از سخن وشکمش را از غذا باز خواهد داشت، ورنج روزه وشب زنده داری را بر خود هموار خواهد ساخت، (اصحاب) گفتند: ای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) پدران ومادرانمان فدایت باد، اینان اولیای خدا هستند؟ فرمود: همانا اولیای خدا ساکت ماندند پس سکوتشان اندیشه بود، وچون سخن گفتند سخنشان ذکر بود، وچون نگریستند نگاهشان عبرت بود، وزبان گشودند پس نطقشان حکمت بود وراه رفتند پس راه رفتنشان در میان مردم برکت بود، چنانچه اجل هایی که خداوند بر آنان محترم داشته نبود ارواح آنها از بیم عذاب وشوق ثواب در کالبدهای شان قرار نمی گرفت.(۸۲۱)
توضیح: غالباً سکوت در حفظ زبان از سخن گفتن در جایی که انسان در معرض سخن گفتن است به کار می رود، وصمت اعم از آن است، ونطق غالباً در مقام مخاطبه به کار می رود، وتکلم اعم از آن است.
در اصول کافی در خبر صحیحی از امام ابو جعفر باقر (علیه السلام) آمده که فرمود: همانا شیعیان ما لالها هستند(۸۲۲). ودر همان کتاب به سند موثقی از امام کاظم (علیه السلام) آمده که شخصی به آن حضرت عرضه داشت: مرا سفارشی بنمای، فرمود: زبانت را حفظ کن که عزیز شوی، وزمام امورت را به دست مردم مده که خوار وزبون گردی(۸۲۳).
و در همان کتاب به سند صحیحی از امام رضا (علیه السلام) آمده که فرمود: از نشانه های فقه حلم وعلم وخاموشی است، همانا خاموشی یکی از درهای حکمت است، همانا خاموشی محبت می آورد، به درستی که آن راهنمای هر خیری است.(۸۲۴)
و در خبر صحیحی از امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به شخصی که به محضر آن جناب مشرف شده بود فرمودند: آیا تو را راهنمایی کنم به چیزی که خداوند به سبب آن تو را به بهشت برد؟ عرضه داشت: آری، یا رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم)، فرمود: از آنچه خداوند به تو داده دیگران را دستگیری کن، عرضه داشت: اگر از کسی که می خواهم یاری اش کنم ناتوان تر بودم چه؟ فرمود: پس کاری برای نادان کن -یعنی او را راهنمایی کن- گفت: چنانچه خودم از کسی که می خواهم راهنمایی اش کنم نادان تر بودم؟ فرمود: پس زبانت را بربند جز از خیر، آیا شادمان نیستی که یکی از این صفات در تو باشد که تو را به بهشت بکشاند؟(۸۲۵)
و در کافی از امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: بنده پیوسته نیکوکار نوشته می شود مادام که ساکت باشد، وهنگامی که سخن بگوید نیکوکار یا بدکار نوشته می شود.(۸۲۶)
شیخ صدوق نیز در فقیه مانند این حدیث را از امیر المؤمنین (علیه السلام) آورده است.(۸۲۷) واین دو حدیث وحدیث پیش از آنها وحدیثی که از مجالس شیخ صدوق روایت آوردیم دلالت دارند بر اینکه سکوت وخاموشی به خودی خود عبادت مستحبی است، هر چند بر امر راجحی -از قبیل تفکر وتقیه ومانند این ها- مشتمل نباشد، وروایات چندی بر این مطلب دلالت دارند که ان شاء الله تعالی آنها را خواهیم آورد.
و مجلسی (رحمه الله) در دلالت حدیث اخیر تأمل کرده، ودر شرح فرموده امام (علیه السلام): نیکوکار نوشته می شود... گوید: یا به خاطر ایمانش ویا برای سکوتش، زیرا که آن (سکوت) از اعمال صالحه وکارهای نیک است، چنانکه ناظران در این خبر یاد آور شده اند. سپس گفته: ومن می گویم: فرض اول نزد من اظهر است، هر چند که بیشتر افراد به آن توجه ننموده اند چونکه آن حضرت (علیه السلام) فرموده: وهنگامی که سخن بگوید نیکوکار یا بدکار نوشته شود، زیرا که بنابر احتمال دوم حصر از بین می رود، چون ممکن است سخن مباحی بگوید که نه نیکوکار شود ونه بدکار، مگر بدکار را مجازاً عمومیت دهیم که به طور مطلق غیر نیکوکار را شامل گردد، واین بعید است.
اگر اشکال شود: بنابر آنچه اختیار کردید ایراد می گردد که هنگام گفتن سخن حرام ثواب ایمان برایش حاصل است، پس هم نیکوکار است وهم بدکار بنابراین مردد بودن بین نیکوکار وبدکار درست نیست؟
در جواب گویم: ممکن است منظور از نیکوکار؛ نیکوکاری است که هیچ بدی نکند، چنانکه ظاهر همین است، پس مقابله (بین نیکوکار وبدکار) صحیح می باشد، اضافه بر این که باقی بودن ثواب استمرار ایمان با وجود ارتکاب معصیت را ممنوع می دانیم، وبه عدم استمرار ثواب ایمان اشاره دارد فرموده معصومین (علیهم السلام): زنا کننده در حالی که مؤمن است زنا نکند وامثال آن که بعضی از این احادیث گذشت، واین بیان می تواند یکی از محمل های این اخبار باشد ویکی از علل آنچه روایت آمده که: خواب عالم عبادت است یعنی او در حال خواب هم در حکم عبادت است، به خاطر استمرار ثواب عمل وایمان او وچیزی که آن را در آن حال باطل کند از او صادر نمی شود(۸۲۸).
"و این سخن از چند جهت محل نظر واشکال است:
اول: آنچه ایشان اظهر دانسته اند ظاهر نیست، ومقید نمودن ثواب به اینکه برای ایمان اوست دلیل وشاهدی بر آن نیست، بلکه ظاهر آن است که ناظران در خبر - که بیشتر صاحب نظران هستند همچنان که خود به آن اعتراف کرده - فهمیده اند، واین که گفته: بنا بر احتمال دوم حصر از بین می رود... خطاست، چون کسی که سخن مباحی بگوید نیز نسبت به خودش بد کرده، زیرا که سرمایه خود را ضایع نموده وآن را بدون عوض از بین برده است، چون می تواند همین مقدار از عمرش را هم که در سخن مباح گفتن صرف می کند، در ذکر یا دعا یا خواندن قرآن ومانند این ها مصرف نماید، وبه سبب آن خیر بسیاری بدست آورد، ودر اینجا اصلاً مجازی نیست، چون مخفی نیست این که هر کسی یا نسبت به خودش نیکوکار است یا بدکار، اولی کسی است که منفعتی به سوی خود جلب نماید، ودومی کسی است که سودی را از خودش دور سازد.
و بدکار بر دو گونه است: یکی آنکه عقوبت وصدمه ای نیز به سوی خودش بکشاند، ودیگری کسی که تنها با از دست دادن منفعت به خودش بد می کند، وهر کدام از این دو به خودشان بد می کنند، زیرا شخص بیکاره که عمرش را ضایع می کند وآن را بدون منفعت دنیوی یا اخروی تلف می سازد از لحاظ عقل وعرف به خودش بد کرده است، وهیچ یک از عقلا در این باره تردید نمی کنند.
و به آنچه یاد آوردیم جهت عمومیت وحصر در فرموده خدای (عزَّ وجلَّ) والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا وعملوا الصالحات...(۸۲۹). معلوم می شود، چون ظهور دارد در این که هر فرد از افراد انسان که عمر خود را در کارهای نیک مصرف نکند از زیانکاران است، به سبب این که سرمایه اش را ضایع نموده، هر چند لحظه ای از لحظه های عمرش باشد، پس در آنچه گفتیم تدبر کند که ان شاء الله تعالی فواید بسیاری دارد وچه خوش گفته اند:
الدهر ساومنی عمری فقلت له * * * ما بعت عمری باالدنیا وما فیها
ثم اشتراه بتدریج بلا ثمن * * * تبت یدا صفقة قد خاب شاریها
زمانه در پی خریدن عمر من برآمد، به او گفتم عمر خود را به دنیا وآنچه در آن هست نمی فروشم سپس به تدریج وکم کم آن را بدون بها خریداری نمود، بریده باد دستان معامله ای که فروشنده اش زیان برده است.
مترجم این معنی را به نظم کشیده:
عمر عزیز من چون طلب کرد روزگار * * * گفتم فروش نیست در این لطف کردگار
کم کم ربود عمر وبهایی به من نداد * * * سرمایه رفت وحسرت واندوه برقرار
"دوم: این که در مقام جواب اشکالی که بر خود وارد نموده گوید: ممکن است منظور از نیکوکار... وجهی برایش نمی شناسم، وظاهر از روایت آن است که سکوت کننده یا متکلم به حسب عملش نیکوکار یا بدکار باشد، که اگر ساکت باشد این عملش احسان به خودش می باشد، واگر سخنی نیکی بگوید، این عملش نیز احسان ونیکی به خودش می باشد، واگر سخن مباحی بر زبان براند با این کار به خودش بد کرده، چون ثواب سکوت را از دست داده است، وچنانچه سخن حرامی بگوید با این عمل از دو جهت به خودش بدی کرده، یکی از دست دادن منفعت سکوت، ودیگر: استحقاق عقوبت یافتن به سبب سخن گفتن به حرام.
سوم: اینکه گوید: اضافه بر این که باقی بودن ثواب استمرار ایمان با وجود ارتکاب معصیت را ممنوع می دانیم اشتباه روشنی است، زیرا که با عدل الهی سازگار نیست، چون بدون تردید -به مقتضای دلایل محکمی که در جای خود بیان گردیده- ایمان عبارت است از اعتقاد واقرار واز این دو ترکیب می یابد.
و اما اعمال: در تحقق یافتن اصل ایمان مدخلیتی ندارند، هر چند که در کمال یافتن آن دخالت دارند، پس چنانچه فرض شود که مؤمن زناکار در حال زناکردن بمیرد، قطعاً در آتش جهنم تا ابد نخواهد ماند، هر چند که به خاطر کارش -در صورتی که شفاعت به او نرسد- عقاب می گردد، ودر نظر فرقه امامیه شبهه ای در این نیست که ایمان سبب داخل شدن به بهشت می باشد. ومقتضای سخن این فاضل آن است که چنین شخصی تا ابد در جهنم بیفتد، ومن نمی دانم این سخن چگونه از این فاضل دانشمند صدور یافته! ولی بسا که اسب اصیل هم لغزشی یابد، وشمشیر تیز چیزی را نبرد ومعصوم کسی است که خدای تعالی او را مصون بدارد.
چهارم: این که گفته: وبه عدم (استمرار ثواب ایمان) اشاره دارد فرموده معصومین (علیهم السلام): (زنا کننده در حالی که مؤمن است زنا نکند). نیز سخن نادرست وادعای بدون دلیل است، وحق این است که ایمان به حسب کمال مراتب ودرجات متفاوت ومختلفی دارد، چنان که از روایات بسیاری این معنی استفاده می شود، ومؤمن کامل کسی است که عملش گفتارش را تصدیق کند، وبدون شک گناهکار در حال معصیت عملش بر خلاف اعتقاد وگفتارش می باشد، واز این جهت نقصان وکمبودی در ایمانش داخل می شود، ولی اصل ایمان محقق ودر او موجود است، زیرا که ایمان -چنان که دانستی- اعتقاد واقرار است، وتا وقتی که اعتقاد واقرار آن شخص باقی است ثواب ایما نیز ثابت است، وبه آنچه یاد کردیم بسیاری از روایات ودعاهایی که از امامان (علیهم السلام) روایت شده اند راهنما است، از جمله فرموده امام (علیه السلام) در یکی از دعاها: اللهم ان عصیتک فی اشیاء امرتنی بها واشیاء نهیتنی عنها فانی قد اطعتک فی احب الاشیاء الیک وهو الایمان بک مناً منک به علی لا مناً به منی علیک...؛ خدایا چنانچه من نسبت به بعضی از کارها که امر فرموده ای انجام دهم، وبعضی از کارها که نهی کرده ای تا انجام ندهم (اگر در این کارها) تو را معصیت ونافرمانی نموده ام، پس همانا من در محبوب ترین چیزها نزد تو که ایمان به تو است اطاعتت نموده ام در حالی که آن ایمان را هم تو بر من منت نهاده ای نه این که من بر تو منتی داشته باشم...💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫
📗قسمت 1⃣9⃣
🔰جلددوم
#مکیال المکارم