eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان«ماه آفتاب سوخته» 🎬: ساعت حدود هشت صبح است و لبهای کاروان حسین تشنه است، که صدای حربن یزید ریاحی در صحرا می پیچد: ای مردم کوفه!شما بودید که به حسین نامه نوشتید که به کوفه بیاید و به او قول دادید که جان خویش را فدایش می کنید، اکنون چه شده که با شمشیرهای برهنه او را محاصره کردید؟! عمر سعد با تعجب نگاه میکند و میگوید: این صدای حر است از طرف سپاه حسین می آید؟! یعنی حسین ، سردار سپاه مرا هم به خود جذب کرده؟! عمر سعد، احساس خطر می کند و میگوید اگر دیر بجنبم حسین تمام دانه درشت های لشکر را صید می کند و ما بیچاره میشویم پس تیر در چله کمان مینهد و به سمت سپاه حسین رها میکند و فریاد میزند: ای مردم! شاهد باشید که نخستین تیر را به سوی حسین و یارانش من پرتاب کردم.. او مردم را بر کار خلاف خود شاهد میگیرد تا عمارت ملک ری را به دست آورد و نمیداند که از گندم ملک ری نخواهد خورد.. با اشاره عمر سعد دسته تیر اندازان جلو می آیند و از همه طرف تیر به سمت حسین پرتاب می کنند تا در همین حمله حسین را بکشند و جنگ تمام شود اما یاران حسین چون پروانه دور شمع وجود مولا را می گیرند،باران تیر بر جانشان می نشیند، انگار که اینها تیر نیستند و پر پرواز از ملکوت به آنها اهدا میشود. حمله تیر اندازان عمرسعد تمام میشود و عمر سعد خیال می کند که حسین هم کشته شده.. ناگهان راهی باز می شود و حسین در حالیکه لبهای مبارکش از شدت تشنگی خشک شده از بین سی و پنج یاری که دوره اش کرده بودند و همه پر کشیدند، بیرون می آید و رو به سپاه عمر سعد می فرماید: هل من ناصر ینصرنی؟! آیا یار و یاوری هست که مرا یاری کند؟! با این کلام امام، دل ملائک آسمان به درد می آید و فوج فوج به زمین می آیند تا فرزند رسول خدا را یاری کنند، رباب این صحنه را میبیند از جا برمیخیزد ، علی اصغر را در آغوش دارد، کودک تشنه لب را نوازش می کند و میگوید: کاش علی اصغرم بزرگ بود و در این دریای نامردی کوفیان ، مردانگی را به آنان می آموخت در همین حین ، حر نزد امام می رود و میگوید:ای حسین من اولین کسی بودم که به جنگ شما آمدم و راه بر شما بستم، اکنون می خواهم اولین کسی باشم که به میدان مبارزه میرود و جانش را فدای شما می کند، به امید آنکه روز قیامت اولین کسی باشم که با پیامبر دست میدهد. امام لبخندی می زند و خواسته حر را رد نمیکند...انگار حر می خواهد در بین ملائک دلبری کند، حر مانند شیری ژیان به لشکر عمر سعد حمله میکند،هیچ کس یارای مبارزه با او را نیست، عمر سعد که خوب میداند با چه رزم آوری طرف است، دستور میدهد تا همه با هم و از هر طرف به حر حمله کنند و باران تیر و نیزه و شمشیر بر سر حر باریدن میگیرد و حر بعد از جنگی شجاعانه آسمانی می شود. امام به بالین حر می اید و میفرماید:براستی که تو حر هستی همانطور که مادرت تو را حر نامید. حر آزادمردی بود که پا به این دنیا نهاد تا به چشم جهانیان راه آزادگی و توبه آموزد و کاش اگر ما به مانند حر گاهی با گناهانمان راه ظهور نواده حسین را بستیم، مانند او هم از حجت خدا دفاع کنیم و شهید راهش باشیم.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼 به نام خدا رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم پناه می برم به خدا از شر شیطان رانده شده، پناه می برم به درگاه امن پروردگارم از شر جنیان و ایادی شیطان، پناه می برم به خداوند از شر آدمیان ابلیس صفت، پناه می برم به منبع خوبی ها از شر هر چه ظلمت و بدی ست. فاطمه کتاب را بست و دستانش را از هم باز کرد به پشتی صندلی تکیه داد، نفسش را آرام آرام بیرون داد، ذهنش را از تمام وقایع تلخ این چند ماه اخیر خالی کرد و دیگر نه میخواست به حرف های ناحق و نیش دار مادر شوهرش فکر کند و نه به رفتار سرد دوست و آشنا و نه حتی به جیغ های شبانهٔ پسر کوچکش حسین که نمی دانست از چیست؟ فاطمه می خواست فقط به موضوع کتاب پیش رویش فکر کند تا این آرامش به دست آمده بعد از چند هفته ورزش و مطالعه را از دست ندهد. و ناخودآگاه احساس شادی و نشاطی درونی به او دست داد، به ساعت منبت کاری که اسامی دوازده امام بر رویش حکاکی شده بود و بر دیوار روبه رویش خودنمایی می کرد، نگاهی انداخت. با شتاب از جا بلند شد، نزدیک آمدن همسرش روح الله بود، باید ناهار را حاضر میکرد و میز غذا را میچید تا وقتی همسرش رسید، قورمه سبزی را که خیلی دوست داشت نوش جان کند، باورش نمی شد این مطالعه و ورزش ، حتی روی ارتباطش با روح الله هم تاثیر بگذارد، فاطمه به یاد می آورد که چند ماه پیش دوست نداشت حتی به چهره همسرش نگاه کند، نمی دانست این احساسات از کجا نشأت می گرفت، اما واقعا وجود داشت و او بی دلیل از همسر عزیزش نفرت داشت. میز غذا را چید و بچه ها را صدا زد: حسین، عباس، زینب بیاین ناهار بچه ها که انگار منتظر همین ندا بودند یکی پس از دیگری داخل آشپزخانه شدند. در همین هنگام صدای چرخش کلید در به گوش رسید و فاطمه متوجه آمدن همسرش شد، سبد نان دستش را روی میز گذاشت، نگاهی توی شیشهٔ کابینت روبه رو به خودش انداخت و چشمان مشکی و درشتش شادتر از همیشه در صورتش می درخشید، دستی به موهای نرم و بلندش کشید و بدو خودش را به در هال رسانید تا حالا که حال و هوایش خوب شده، این احساس را به دیگران هم منتقل کند و مانند سالهای اول زندگی مشترکش به استقبال روح الله رفت‌. در باز شد، فاطمه جلوی در تا کمر خم شد و مانند ایرانیان باستان، یک دست روی شکم و یک دست هم به جلو دراز کرد و گفت: سلام سرورم به ملک پادشاهی خود خوش آمدید.. و صدای خسته همسرش درگوشش پیچید: سلام فاطمه، به به چه استقبال گرمی! فاطمه لحن خسته روح الله، ناراحتش کرد، انگار انتظار داشت شوهرش بیش از این با کلام گرمش تحویلش بگیرد، سرش را بالا گرفت و تا نگاهش به نگاه محزون روح الله افتاد، تمام شور و نشاطی که داشت به یکباره دود شد و برهوا رفت، اما سعی کرد به روی خودش نیاورد پس دستش را جلو برد و عبای روح الله را از شانه های پهن و مردانهٔ او برداشت و گفت: بیا میز ناهار را چیدم.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: روح الله که انگار از چیزی گیج بود، سری تکان داد، کیف دستش را روی میز کنار مبل گذاشت و به طرف آشپزخانه رفت. با ورود پدر به آشپز خانه، حسین کوچولو که بیش از دو ونیم سال نداشت شروع به خندیدن کرد، انگار میخواست برای پدرش خود عزیزی کند و عباس که چشم های مشکی و بینی قلمی و شانه های بازش به پدر رفته و کلاس دوم بود سلام کرد و زینب هم که انگار بچگی های مادرش فاطمه بود و در کلاس هفتم مشغول به تحصیل بود به احترام پدر از جا برخواست و سلام کرد. روح الله بدون آنکه توجهی به حرکات بچه ها کند، صندلی روبه روی فاطمه را عقب کشید و نشست. فاطمه از سردرگمی همسرش متعجب شده بود و فکر می کرد یک موضوع کاری ذهن همسرش را درگیر کرده که اینچنین هیچ‌کس، حتی بچه ها را نمی بیند. غذا صرف شد و زینب مشغول جمع کردن بشقاب ها بود که فاطمه رو به او کرد و‌گفت: مامان، ظرفها را من میشورم، درسته به لطف کرونا مدرسه نرفتین اما از صبح پای کلاس آنلاین بودی، حتما خسته ای، برو استراحت کن که یه خواب، زیر پتوی گرم توی این هوای سرد پاییزی میچسپه.. زینب لبخندی زد و گفت: نه ظرفها را میشورم بعد میرم میخوابم. فاطمه لبخندی زد و تشکر کرد و در همین حین نگاهش به روح الله افتاد که خیره به لوبیایی داخل ظرف خورش بود و پلک هم نمیزد. فاطمه قاشق دست روح الله را کشید و گفت: کجایی آقا؟! غذا خوشمزه بود؟! روح الله که انگار چیزی از دور و برش نمی فهمد با حالت گیجی گفت: ها چی گفتی؟! فاطمه اوفی کرد و گفت: هیچی، میگم خسته ای بیا بریم یه کم بخوابیم. روح الله بدون اینکه حرفی بزند از جا بلند شد و به سمت اتاق خوابشان رفت. مادر و دختر با کمک هم ظرفها را می شستند و فاطمه تندتر از همیشه ظرفها را اب میکشید، آخه حالت روح الله عجیب بود،باید می فهمید همسرش چرا به این حال افتاده.. فاطمه وارد اتاق خواب شد، همانطور که دست هایش را می تکاند و آب دستهایش را به اطراف می پاشید به سمت پنجره اتاق رفت و پردهٔ حریز آبی رنگ با گلهای سفید را کشید، پتو را تکاند و می خواست روی تن روح الله بدهد که روح الله صاف روی تخت نشست، دست فاطمه را در دست گرفت و گفت: صبر کن، قبل از اینکه بخوابیم باید راجع به یه موضوعِ جدی حرف بزنیم. فاطمه که لحن خشک و قاطع همسرش، او را میترساند، لبخند ساختگی زد و با لحن شوخی گفت: چیه؟ چه موضوع جدی؟! و بعد با لحنی کشدار ادامه داد: نکنه زن گرفتی و من خبر ندارم! و زد زیر خنده.. روح الله دست فاطمه را رهاکرد، سرش را خم کرد و همانطور که با انگشتان دستش بازی می کرد گفت: آره درست حدس زدی زن گرفتم.. فاطمه ناباورانه گفت: چ..چی؟ تو داری سر به سرم میذاری؟؟ یعنی راستی راستی زن گرفتی؟! و بعد قهقه ای زد و ادامه داد: نه بابا...روح الله زن بگیره؟! محاااله....روح الله عاشق فاطمه هست، لطفا از این شوخیا بی مزه نکن.. روح الله انگار عصبی بود صدایش را بالا برد و گفت: به والله زن گرفتم...به تالله زن گرفتم...حالا هم اومدم به تو بگم.. با این حرف انگار تمام نیروی فاطمه به یکباره از دست رفت، دست هایش شل شد و پتو از دستش افتاد و خودش هم روی تخت افتاد.. تمام بدنش رعشه گرفته بود، هجوم اشک به چشمانش باعث شده بود که روح الله را نتواند ببیند، همینجور که هق هق می کرد گفت: اگه راست میگی کی را گرفتی؟! روح الله خیره به نقطه ای نامعلوم روی دیوار آرام لب زد و فاطمه نام«شراره» را شنید.. یعنی درست شنیده بود؟!شراره؟! ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه نمایش صوتی " یک آیه یک قصه " "آموزش مفاهیم قرآن به کودکان با قصه تهیه شده در رادیو قرآن ✅ مخصوص https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
یک آیه یک قصه (33).mp3
3.48M
قسمت 3️⃣3️⃣ 📜سوره مبارکه نساء آیه 1 🔹...وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 تقویم شیعه🏴 شمسی: سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ هجری شمسی میلادی: Tuesday 15 August 2023 قمری: الثلاثاء ۲۸ محرم الحرام ۱۴۴۵ هجری قمری 🌘امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 💠 اذکار روز: 👈صد مرتبه یا ارحم الراحمین 👈۹۰۳مرتبه یا قابض بگوید تا به حاجت خود برسد. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅ وقایع روز: مناسبت خاصی ثبت نشده است 🗓روز شمار تاریخ: 💐⏳۰۵ روز مانده به تولد حضرت امام محمد باقر علیه السلام(به روایتی ۵۷ه ق) ◼️⏳۰۷ روز تا شهادت حضرت رقیه سلام الله عليها(۶۱ ه ق) ◼️⏳۰۹ روز تا سالروز شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام به روایتی (۰۵ ه ق ) ◼️⏳۲۲ روز مانده به اربعین حسینی ◼️⏳۳۰ روز مانده به سالروز شهادت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم(۰۱ه ق) و سالروز شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام (۰۵ ه ق) ⬛️⏳۳۲ روز تا سالروز شهادت حضرت امام رضا علیه السلام(۲۰۳ه ق) ◼️⏳۳۳روز مانده به سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به روایتی ◼️⏳۳۷ روز مانده به سالروز وفات حضرت سکینه خاتون سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام(۱۱۷ه ق) أَیْنَ_الطّالِبُ_بِدَمِ_الْمَقْتُولِ_بِکَرْبَلاءَ لبیک_یا_خامنه_ای https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️سلام مولاجانم 🌱آقا نگاهم مانده بر در تا بيايی از جاده های روشن فردا بيايی... 🌱دارد توسل میکند چشمان خیسم ای حاجت روز و شب دنیا بیایی... 🌱در انتظار تو تمام لحظه ها را آقا نگاهم مانده بر در تا بيایی... 🍂✨🌹 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🟡 : 💠روزی شخصی خدمت حضرت علی(ع) میرودومیگویدیاامیربنده بعلت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاهارابخوانم،چه کنم؟ ✨ حضرت (ع)فرمودند:↯ خلاصه تمام ادعیه رابه تومیگویم.هرصبح که بخوانی گویی تمام دعاهاراخواندی: 1️⃣ : خدایاشکرت برای هرنعمتی که به من دادی 2️⃣ : وازخداوندمیخواهم هرخیروخوبی را 3️⃣ : خدایامراببخش برای تمام گناهانم 4️⃣ : خدایابه توپناه میبرم ازهمه بدیها ‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام سجاد عليه السلام فرمودند: زمين كربلا در روز رستاخيز، چون ستاره مرواريدى مى‏‌درخشد و ندا مى‏‌دهد كه من زمين مقدس خدايم، زمين پاك و مباركى كه پيشواى شهيدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.✨ ✨حل مشكلات و برآورده شدن‌حاجات✨ ✳️براي تقويت‌اراده: ذكر «لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم» 70 مرتبه گفت شود، حداقل تا 15 روز. ✳️براي لذت‌عبادت: ذكر «القدوس» روزي 170 بار حداقل تا 40 روز. ✳️ براي تقويت‌حافظه و پيشرفت‌تحصيلي: ذكر «يا عليم» روزي 150 مرتبه حداقل تا 40 روز. ✳️براي بي حوصلگي و اعصاب و روان: ذكر «يا حليم» روزي 88 مرتبه. ✳️براي برآورده شدن حاجت: ذكر «بسم الله الرحمن الرحيم آمنتُ بالله العلي العظيم و توكلتُ علي الحي القيوم» هزار مرتبه، با وضو، رو به قبله. ✳️ براي درمان وسواس‌فكري: ذكر «الغفور» روزي 110 مرتبه. ✳️براي رفع افسردگي: ذكر «الوهاب» روزي 14 مرتبه حداقل تا 40 روز. ✳️براي دوري از خطر و رفع مانع ذهني تلاوت آيه شريفه: «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ» (يس/9) 📚خواص الایات
⇦نعمان بن عمرو الراسبی از شهداى كربلا است، از قبيله ازد، كه در حمله اول شهيد شد. وى اهل كوفه و از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام بود. او و برادرش حلاس از نيروهاى انتظامى حضرت امام على علیه السلام در كوفه بودند. ●عنصر شجاعت، ج3، ص8.
🔷سوره مبارکه حاقه ⭐️الصّادق (علیه السلام)- أَکْثِرُوا مِنْ قِرَاءَهًْ سَأَلَ سَائِلٌ فَإِنَّ مَنْ أَکْثَرَ قِرَاءَتَهَا لَمْ یَسْأَلْهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَهًْ عَنْ ذَنْبٍ عَمِلَهُ وَ أَسْکَنَهُ الْجَنَّهًْ مَعَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ أَهْلِ بَیْتِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. ✍️امام صادق (علیه السلام)- سوره‌ی سَأَلَ سَائِلٌ (معارج) را زیاد بخوانید؛ زیرا هرکس این سوره را زیاد بخواند، خداوند متعال در روز قیامت، از وی درباره‌ی گناهانی که مرتکب شده، بازخواست نخواهد کرد و به خواست خداوند، وی را با محمّد (صلی الله علیه و آله) وارد بهشت خواهد کرد. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۸
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ 🦋 🦋 ــــــــــــــــــــــــــــــــ🌹ــ 📗تفسیر 📖هـرروز انس با قرآن مجید 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 ❀‏ موضوع ❀‏ 🗒️ﻗﻬﺮ ﻭ ﻣﻬﺮ، ﺑﻴﻢ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ، ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ ـــــــــــــــــــــــــــ🌹_ 📖❀‏ سوره النمل/ آیہ (۱۲و۱۳) اَعُوذُ بِٱݪلّٰهِ مِنَ ٱݪشَیْطٰان ٱݪرَّجیٖمْ بِسْمِ ٱݪلّٰهِ ٱݪرَّحْمٰنِ ٱݪرَّحیٖمِ 🔺«١٢» ﻭَﺃَﺩْﺧِﻞْ ﻳَﺪَﻙَ ﻓِﻲ ﺟَﻴْﺒِﻚَ ﺗَﺨْﺮُﺝْ ﺑَﻴْﻀَﺂءَ ﻣِﻦْ ﻏَﻴْﺮِ ﺳُﻮءٍ ﻓِﻲ ﺗِﺴْﻊِ ﺁﻳَﺎﺕٍ ﺇِﻟَﻲ ﻓِﺮْﻋَﻮْﻥَ ﻭَﻗَﻮْﻣِﻪِ ﺇِﻧَّﻬُﻢْ ﻛَﺎﻧُﻮﺍْ ﻗَﻮْﻣﺎً ﻓَﺎﺳِﻘِﻴﻦَ 🔻ﻭ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺮﻳﺒﺎﻧﺖ ﻛﻦ؛ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﺩﺭﺧﺸﻨﺪﻩ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﺩ، ﺑﻲ ﺁﻧﻜﻪ ﻋﻴﺒﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ؛ (ﺍﻳﻦ ﻣﻌﺠﺰﻩ) ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﻱ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﻧﻪ ﮔﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﻭ ﻗﻮﻣﺶ (ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ) ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻗﻮﻣﻲ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. 🔺«١٣» ﻓَﻠَﻤَّﺎ ﺟَﺂءَﺗْﻬُﻢْ ﺁﻳَﺎﺗُﻨَﺎ ﻣُﺒْﺼِﺮَﺓً ﻗَﺎﻟُﻮﺍْ ﻫَﺬَﺍ ﺳِﺤْﺮٌ ﻣُّﺒِﻴﻦٌ 🔻ﭘﺲ ﭼﻮﻥ ﺁﻳﺎﺕ ﻭ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻳﻦ ﺳﺤﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﺁﺷﻜﺎﺭ. 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🔍❀‏ تفسیرنمونه❀‏🔎 ـــــــــــــــــــــــــــ🌹_ 🔹✍🏻نکته ﻫﺎ:🔹 ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻮﺳﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ: ﻓﻮﺭﺍﻥ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﺯ ﺳﻨﮓ ﻧﺰﻭﻝ ﻣَﻦّ ﻭﺳَﻠﻮﻱ (ﺷﻴﺮﻩ ﻱ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﻭ ﻟﺬﻳﺬ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ - ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﺰﺍﻧﮕﺒﻴﻦ - ﻭ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺹ، ﺷﺒﻴﻪ ﻛﺒﻮﺗﺮ). ﺍﻣﺎم ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﻣﻦ ﻏﻴﺮ ﺳﻮء» ﻳﻌﻨﻲ ﺍﻳﻦ ﺳﻔﻴﺪﻱِ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺑﺮﺹ ﻭ ﭘﻴﺴﻲ ﻧﺒﻮﺩ. 📌ﭘﻴﺎم ﻫﺎ: ١- ﻗﻬﺮ ﻭ ﻣﻬﺮ، ﺑﻴﻢ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ، ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻟﺎﺯم ﺍﺳﺖ. (ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺍژﺩﻫﺎ) «ﺟﺎﻥّ... ﺑﻴﻀﺎء» ٢- ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻌﻀﻲ، ﻳﻚ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻝ ﻭ ﺗﺬﻛّﺮ ﻭ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻛﺎﻓﻲ ﻧﻴﺴﺖ. «ﺗﺴﻊ ﺁﻳﺎﺕ» ٣- ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺳﻮ ﺗﻘﺎﺿﺎﻱ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﺭﺍ ﺳﺤﺮ ﻭ ﺟﺎﺩﻭ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ. «ﻗﺎﻟﻮﺍ ﻫﺬﺍ ﺳﺤﺮ ﻣﺒﻴﻦ» 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🔹❀‏ حدیث روز 🔹❀‏ ـــــــــــــــــــــــــــ🌹_ 🕋 از امام مهدى عليه السلام آمده است: 🔺أوَلَمْ يَعُلَمُوا انْتِظامَ أَئِمَّتِهِمْ بَعْدَ نَبيِّهِمْ صلي الله عليه و آلهواحِداً بَعْدَ واحِدٍ إلى أنْ أفْضىَ الْأمْرُ بِأمْرِاللّه ِ عَزَّوَجَلَّ إلىَ الماضى ـ يَعْنى الْحَسَنَ بْنَ عَلَىٍّ ـ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيْهِ فَقامَ مَقامَ آبائِهِ عليهم السلام يَهْدى إلىَ الْحَقِّ وَ إلى طَريقٍ مُسْتَقيمٍ. 🔻مگر نمى دانند كه امامان آنان بعد از پيامبرشان يكى پس از ديگرى به طور منظم آمدند تا به فرمان خدا نوبت به امام پيشين يعنى امام حسن عسكرى عليه السلام رسيد كه به جاى پدرانش نشست تا به سوى حق و راه مستقيم رهنمون گردد. 📚✍🏻كمال الدين و تمام النعمة، 510 ح 42. 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🗓️ امروز:سہ شنبہ ☀️٢٤/مرداد/١٤٠٢/٠۵   🌙٢٨/‌محرم/١٤٤۵/۰۱        2023/08/15 🌲 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 📿❀‏ذڪـرِ روز ـــــــــــــــــــــــــــ🌹 🕋 یا ارحم الراحمین(۱۰۰مرتبہ) *اے مهربان‌ترین مهربانان 💠ذکرخاص روزسه شنبه. یا. الله یا رحمن(۱۰۰۰ مرتبه) 🔷🔸ذڪر روز سه شنبه موجب روا شدن حاجات مے شود. ذڪر روز سه‌شنبه به اسم 🌹علی‌ بن‌ الحسین(عليه‌السلام) و 🌹 محمد بن علی(عليه‌السلام) و 🌹جعفر بن محمد(عليه‌السلام) است. روایت شده در این روز زیارت سه امام خوانده شود 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ 🤲*اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ 🚩🌥️ هـر روز صبح به رسم ادب و ارادت ✋🏻 سـلام میدهیم به ارباب بی کفن:🚩 🚩اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸
💎 تقویم نجومی 💎 ✴️ سه شنبه 👈24 مرداد/ اسد 1402 👈28 محرم 1445👈15 اوت 2023 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🐪 تبعید امام جواد علیه السلام به بغداد "۲۲۰ هجری". 🐪 ورود اسرای اهل بیت علیه السلام به بعلبک.😭 🏴 وفات حذیفه بن یمان. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️  امروز روز پسندیده و مبارکی است و برای امور زیر خوب است: ✅مسافرت. ✅عقد و ازدواج. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅تهیه و خرید وسایل مورد نیاز. ✅و دیدار با مسول و منشی و درخواست از آنها خوب است. 🚘مسافرت:سفر خوب است. 👶 زایمان خوب و نوزاد محبوب مردم و خانواده اش باشد. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🔭  احکام نجوم . 🌓 امروز قمر در برج اسد است و برای امور زیر نیک است: ✳️شروع امور دائمی و همیشگی. ✳️آغاز معالجات و درمان. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️عمل جراحی. ✳️خرید حیوان و چهارپایان. ✳️و دیدار و درخواست از روساء نیک است. 🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت: مباشرت امشب ، مباشرت اکیدا کراهت دارد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، خوب نیست. 💉💉حجامت خون دادن فصد. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، باعث قوت دل می شود. ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن  روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب : تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 29 سوره مبارکه "عنکبوت" است . قال رب انصرنی علی القوم المفسدین... و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی که اگر با آنها جنگ و ستیز کند پیروز شود و همه احوالات او شاید نیک شود .ان شالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸 🌸به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی
تمام زندگیم مال حسینه عصاره همه دعاها؛ هر صبح بگو👆 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا