58.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر هیچ سخنرانی رو در عمرتون حوصله نداشتین گوش بدین، این یکی رو گوش بدین. اگه هم گوش دادی دوباره گوش بده، برا خانواده هم بگذار🏠
سخنران حجت الاسلام سید باقر طباطبایی نژاد فرزند امام جمعه محترم اصفهان
در محضر امام خامنه ای زید عزه مراسم آذر ماه ۱۴۰۳ عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیها در حسینیه امام ره
قبلا منتشر شده
به جهت اهمیت مجددا ارسال شد
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راستی چرا این شعر مرحوم آقاسی رو صدا و سیما پخش نمیکنه؟؟؟⁉️
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
گریه های پزشکیان رو دیدم و یادم به همسر شهید جهاندیده که تو حمله اسرائیل به ایران شهید شد افتاد، نه گریه کرد، نه کم آورد و نه سخنرانی رو قطع کرد، زینب وار رجز خوند، شیرزن ایران♥
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
نگاه به الان نکنید؛ روزگاری اردوغان رئیس جمهور ایران را اینگونه مشایعت میکرد.
#کجایی_رئیسجمهور_باعزت
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم از هندونه شب یلدا...
😋😁☺️
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
عرفان های کاذب ودروغین در کمین فطرت های پاک وخداجو😔
مقام معظم رهبری:
✅ مراقب این عرفانهای کاذب باشید
اینها بخصوص در دانشگاهها رخنه میکنند ویکی از چیزهایی است که فلج کننده است اگر کسی دچار این یافته های بی اساس شد واقعا او را فلج میکند 😭
جلسه ای دیگر از سلسله جلسات مهدویت با موضوع فرقه های انحرافی
با حضور استاد یزدانی استاد حوزه و دانشگاه
⏰ شنبه ساعت 15:30
🏠 مکان دارالمهدی شهر خورزوق
طبقه زیرین دفتر امام جمعه محترم
👈 آدرس : بلوار حضرت ولیعصر کوچه شهید هرمزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡💡صهیونیستا، لخت شدنِ دختر ایرانی رو تشویق میکنند؛ در صورتی که تو اسرائیل با شلوارک پوشیدن یک مرد چنین برخوردی میکنن!
برهنگی افتخار نیست.
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
#حکایت
روزى شاهعباس با لباس درويشى در شهر مىگشت. غروب شد. شب هر چه گشت جائى براى خوابيدن پيدا کند نتوانست.
به او گفتند در سه فرسنگى شهر چوپانى هست که مهمان مىپذيرد. پادشاه به آنجا رفت. چوپان به درويش گفت زنم آبستن است و نمىتواند از مهمان پذيرائى کند. درويش اصرار کرد و چوپان قبول کرد.
بعد از شام، زن چوپان شروع کرد به آه و ناله. چوپان به درويش گفت: زنم در حال زائيدن است و من هم همين يک اتاق را دارم.
شاه عباس گفت: يک مقدار هيزم به من بده در ايوان آتش روشن مىکنم و مىنشينم. چوپان رفت دنبال قابله. زن چوپان يک پسر به دنيا آورد. صبح رمالى آوردند.
رمال رمل انداخت و گفت: اين پسر با دختر شاهعباس عروسى مىکند. شاهعباس تصميم گرفت پسر را بخرد و ببرد و به دست جلاد بسپارد.
به چوپان گفت: من بيست سال است که فرزندى ندارم. هر چه بخواهى به تو پول مىدهم، پسرت را به من بفروش. چوپان مخالفت کرد زن چوپان گفت: ما باز هم بچهدار مىشويم. بچه را بده. زن چوپان سه روز به بچه شير داد. بعد شاهعباس به اندازهٔ دو برابر وزن بچه ليره به چوپان داد و بچه را به قصر برد.
شاه عباس دو وزير داشت. يکى کافر و ديگرى مسلمان بود. شاهعباس بچه را به وزير مسلمان داد و گفت: ببر و او را بُکش...
وزير بچه را برد ولى دلش سوخت و او را در غارى گذاشت. بعد پيراهن بچه را با خون کلاغى که شکار کرده بود، خونين کرد و آورد پيش شاه. فردا که شد چوپان گله را به بالاى آن کوه برد. به امر خدا بزى مأمور شد که به بچه شير بدهد.
وقتى چوپان گله را برگرداند، صاحب بز ديد شير ندارد و به چوپان اعتراض کرد. روز دوم هم همينطور شد. روز سوم چوپان بز را تعقيب کرد و بچه را ديد و او را با خود به خانه آورد.
ده سال گذشت. در اين مدت هم چوپان صاحب فرزندى نشد. پس از پانزده سال، شاهعباس با لباس درويشى به در خانه چوپان رفت.
غروب که شد از چوپان پرسيد چند فرزند داري؟ چوپان گفت: فرزندى ندارم اين پسر را هم در خرابهاى پيدا کردهام.
شاهعباس فهميد که پسر همان است که قرار بود وزير او را بکشد. نامهاى نوشت و به پسر داد که به قصر ببرد. در آن نامه نوشته شده بود که پسر را بکشند. پسر نامه را برداشت و برد. نزديکىهاى قصر کنار نهرى خوابيد. دختر پادشاه که از حمام برمىگشت پسر را ديد و عاشقش شد.
ديد گوشهٔ نامهاى از جيب او بيرون آمده نامه را برداشت و خواند و فهميد که پدرش دستور داده او را بکشند. آن را پاره کرد و نامهٔ ديگرى نوشت که طلاق دختر را از پسرِ وزير بگيرند و براى پسر حاملِ نامه عقد کنند و رفت.
پسر بيدار شد. نامه را به دست وزير داد. وزير نامه را خواند، ملائى را خبر کرد. طلاق دختر را از پسر خود گرفت و او را به عقد پسر درآورد و بعد عروس و داماد را با صد سوار به خانهٔ چوپان بردند. پادشاه وقتى آنها را ديد مبهوت ماند و با خود گفت: آنچه خدا خواهد همان خواهد شد....
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
4_5987618030522209440.mp3
3.59M
.
#نماهنگ
پاییز و یلـــداش اومد و نبـــودی
زمستون همراهش اومد و نبودی
🎙 کربلایی حسین ستوده
#یلدا
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضرر کردین ولی عقلتون زیاد شد .
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نطق سال گذشته سخنگوی دولت سیزدهم درباره مدیریت برق و گاز کشور/ انتخاب ما اثر دارد.
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا آلمانه، برای گرفتن آب جو رایگان ببینید چی کار میکنند😳
اینقدر خودمونو بخاطر نذری گرفتن تو ایران سوژه نکنیم، اینقدر خودتحقیری نکنیم، ایرانی جماعت خدایی تک تو دنیایی
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
📝#داستانیبسیارتاثیرگذاروقابلتامل!
✍یکی از علمای اهل بصره میگوید :
روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم.
تا جایی که تصمیم گرفتم خانه ام را بفروشم و به جای دیگری بروم.
در راه یکی از دوستانم به اسم
ابونصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم.
🔻دو تکه نان که داخلش حلوا بود
به من داد و گفت : برو و به خانواده ات بده.
در راه به زن و پسر خردسالی برخورد کردم،
زن گفت :
این پسر یتیم و گرسنه است و نمی تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند.
گفتم : این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد.
🔻به خدا قسم چیز دیگری ندارم...
اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه بر می گشتم.
که ناگهان ابو نصر را دیدم که به من گفت : ای ابا محمد مردی از خراسان از تو و پدرت می پرسد.
پدرت سی سال قبل مال زیادی را نزدش به امانت گذاشته، حالا به بصره آمده تا آن ثروت و امانت را پس بدهد.
🔻خدا را شکر گفتم...
در ثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از تاجران شدم، مقداری از آن را هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می کردم.
ثروتم کم که نمی شد زیاد هم می شد...
کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم .
🔻شبی از شب ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده اند.
و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشت شان حمل می کنند...
به قسمت میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند. گناهانم را در کفه ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد.
🔻سپس یکی یکی از حسناتی که انجام
داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هرحسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت .
از شهوت های نفس مثل : ریا، غرور ،دوست داشتن تعریف و تمجید مردم...
چیزی برایم باقی نماند و در آستانه ی هلاکت بودم که صدایی را شنیدم:
🔻آیا چیزی برایش باقی نمانده؟
گفتند : فقط این برایش باقی مانده !
و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم...
سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند و گریه های آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم، در کفه حسناتم قرار دادند.
🔻کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت :
نجات یافت...
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مرد نیشابوری یک تعزیه خوان ساده است ..
در یک برنامه تلوزیونی به اصرار مجری شروع به خواندن یک تصنیف سنتی می کند ، به طوری که مجری و هر بیننده ای مات و مبهوت صدای زیبای این مرد می شوند!
برخی کارشناسان معتقدند فرکانس صدای ایشان خاص تر از فرکانس صدای شجریان است .
حیف از چنین صدایی که نخواند و مردم آن را نشنوند!
میگه که پنج دقیقه پیش بهش اطلاع دادن که خواهرش فوت شده حال مساعدی هم نداره تا اخر گوش کنید
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌دکتر متخصص مشهدی:
دست روی قرآن میگذارم که پزشکیان درزلزله بم مرتکب جنایت شد
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
Veldat Hazrat Zahra.mp3
9.23M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️عاشقانه های حاج قاسم با مادرش
🌸🌺روزمادر( روز زیباترین واژه عالم) مبارک باد.
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/
خط قرمز خدا.mp3
8.67M
⚠️ اگر پدر و مادر ما در حقّ ما ظلم یا بیانصافی میکنند؛ باید چگونه با آنها برخورد کنیم ؟
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
منبع : جلسه ۳۶۵ از مبحث خانواده آسمانی
https://eitaa.com/montazeran_aaftab/