#داستان
👌مراقب باشیم #اولیای_الهی را تکریم کنیم و اهانت نکنیم ❗️
👈یک سرهنگ در حمام به مرحوم شاه آبادی استاد امام خمینی "ره" با لحن تند گفته بود: مرتیکه! زود باش!
آن زمان حمام ها تاریک بودند. چراغ نداشتند. 💢
💫مرحوم آیت الله شاه آبادی هم پیرمرد بودند چون می خواست از سطح حمام بگذرد، احتیاط میکرد که آب های کثیف به بدنشان نریزد.
💢آن سرهنگ وقتی این دقت را میبیند شروع میکند به توهین.
ایشان از این تمسخر و طعن او خیلی ناراحت شد، ولی نه تنها چیزی نگفت ، بلکه به راه خود ادامه دادند و رفتند.
فردای آن روز مشغول تدریس بودند که صدای عدّه ای را شنید که جنازه ای را میبردند.
پرسید: چه خبر شده است؟
👈اطرافیان گفتند آن سرهنگی که دیروز در حمام به شما اهانت کرد، وقتی از حمام بیرون آمد ، در کمتر از ۲۴ ساعت از دنیا رفت
🌱مرحوم آیت الله شاه آبادی ناراحت و متاثر شده بود و فرمود: اگر چیزی به او گفته بودم ، او نمی مرد
مردم❗️ بترسید: زن دارید جوابتان را نمی دهد ،
شوهر دارید جوابتان را نمیدهد. سر خود را پایین میاندازد و میرود ، بترسید❗️
آنهایی که جواب می دهند ، کم خطر هستند و آنهایی که جواب نمی دهند ، خطرناک.
یک وقت می بینید آهِ او شما را بدبخت می کند.😔
#آیت_الله_فاطمی_نیا
@sheydaeii 🌻
📕#داستان
💠#کارگران_حضرت_زهرا (س)
📢تابستان 1363 كه در شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادري به همراه دو دخترش برخورد كردم كه در حال درو كردن گندمهايشان بودند
👈فرماندهي گروهان، ستوان آسيايي به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع كنيم و برويم گندمهای آن پيرزن را درو كنيم
✊به او گفتم: چه بهتر از اين! شما برويد گروهان خود را بياوريد، من با آن پيرزن صحبت كنم. جلو رفتم
🎖️پس از سلام و خسته نباشيد گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بيرون برويد تا به كمک سربازان گندمهايتان را درو كنيم. شما فقط محدودهي زمين خودتان را به ما نشان دهيد و ديگر كاری نداشته باشيد.
🌸پيرزن پس از تشكر و قدردانی گفت: پس من ميروم براي كارگران حضرت فاطمهی زهرا(سلام الله عليها) مقداری هندوانه بیاورم🌱
⌚ما از ساعت 9 الي 11/30 صبح با پانصد سرباز تمام گندمها را درو كرديم.بعد از اتمام كار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند. من هم از اين فرصت استفاده كردم و رفتم كنار پيرزن
🤔به او گفتم: مادر چرا صبح گفتید می روم تا براي كارگران حضرت فاطمه(س) هندوانه بياورم. شما به چه منظور اين عبارت را استفاده كرديد⁉️
👈گفت : ديشب حضرت فاطمهي زهرا(سلام الله عليها) به خوابم آمد و گفت: چرا كارگر نميگيری تا گندمهايت را درو كند ديگر از تو گذشته اين كارهاي طاقتفرسا را انجام دهي
😔من هم به آن حضرت عرض كردم: اي بانو تو كه ميداني تنها پسر و مرد خانواده ما به #شهادت رسيده است و درآمدمان نيز كفاف هزينه ی كارگر را نميدهد، پس مجبوريم خودمان اين كار را انجام دهيم
🌟بانو فرمودند: غصه نخور! فردا كارگران از راه خواهند رسيد. بعد از اين جمله از خواب پريدم
👌امروز هم كه شما اين پيشنهاد را داديد، فهميدم اين سربازان، همان كارگران حضرت ميباشند. پس وظيفهي خود ديدم از آنها پذيرايي كنم🌱
😢بعد از عنوان اين مطلب، ناخودآگاه قطرات اشك از چشمانم سرازير شد و گفتم: سلام بر تو اي دخت گرامي پيامبر(سلام الله عليها) فدايت شوم كه ما را به كارگري خود قابل دانستي
🗣 راوی : سرگرد مسلم جوادي منش
منبع: كتاب نبرد ميمك، احمد حسينا، مركز اسناد انقلاب اسلامي
#فاطمیه
@sheydaeii 🏴
#طنزانه😁
#داستانِ مرخصیِ تازه #عروس
بخونید قشنگهههه👌😂😂
👈همسر يکي از فرماندههانِ پاسگاه، که به تازگی ازدواج کرده و چندين ماه از زندگيشان،دور از شهر و بستگان،
در منطقهٔ خدمتِ همسرش ميگذشت، بدجوری دلتنگِ خانوادهی پدرياش شده بود او چندين بار از شوهرش درخواست ميکند که براي ديدنِ پدر و مادرش، به شهرشان، به اتفاقِ هم، يا به تنهايی مسافرت کند،
ولی شوهرش، هربار، به بهانهای از زير بارِ موضوع شانه خالی ميکرد...❗️
👈زن که در اين مدت، با چگونگیِ برخوردِ مامورانِ زير دستِ شوهرش، و مکاتبهٔ آنها برایِ گرفتنِ مرخصی و سایر امورِ اداری،کم و بيش آشنا شده بود، به فکر ميی افتد که حالا که همسرش به خواستهٔ وی اهميت نميدهد، او هم بهصورتِ مکتوب، و همانندِ سایرِماموران، براي رفتن و ديدار با خانوادهاش، درخواست مرخصی بکند☺️
👌پس دست به کار شده و در کاغذی، درخواستِ کتبی ای، به اين شرح،خطاب به همسرش مينويسد:
از :سمیرا به :جناب آقای حسن . . . فرماندهی محترم پاسگاه . . . موضوع : درخواستِ مرخصی
احتراما به استحضار می رساند که اينجانب سمیرا
همسرِ حضرتعالی، که مدت چندين ماه است،
پس از ازدواج با شما، دور از خانواده و بستگانِ خود هستم، حال که شما بهدليلِ مشغلهی بيش از حد،
فرصتِ سفر و ديدار با بستگان را نداريد،
بدينوسيله از شما تقاضا دارم که با مرخصیِ اينجانب،
به مدتِ 15 روز، برای مسافرت و ديدنِ پدر و مادر و اقوام، موافقت فرمایيد....
با احترام همسر ❤️دلبند شما سمیرا
و نامه را در پوشهی مکاتباتِ همسرش ميگذارد...
چند وقت بعد، جوابِ نامه، به اين مضمون،
به دستاش رسید: سرکار خانم سمیرا همسر عزیز من❤️
عطف به درخواستِ مرخصیِ سرکارِ عالی،جهت سفر، برايِ ديدار با اقوام، بدینوسیله اعلام میدارد،
با درخواستِ شما، به شرطِ تعیينِ جانشين،
موافقت ميشود....
فرماندهی پاسگاه . . .😂😂
@sheydaeii 🌻