🌺🌼گلچینی_از_ذکر_های_معنوی👇👇
🌺ذکر_یونسیه :
مداومت تا یک سال = باز شدن چشم برزخی : 400 بار در سجده بعد از نماز صبح : لآ اِلهَ اِلآ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظالِمینَ .
🌼رفع_اضطرار_و_گرفتاری :
5 بار صلوات – آیت الکرسی – سپس در دل بسیار بگو : اللـّهم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحصینةِ التی تَجعلُ فیها من تشاءِ .
🌺امان_از_خطر_دشمن – دوری_از_ریا_و_غرور :
لا حَول ولا قـُوة الا بالله .
🌼درمان_حدیث_نفس :
روزی صد بار تهلیل : لا اله الا الله .
🌺دفع_وسوسه_و_اذیت_شیاطین :
آیت الکرسی – سوره ناس و فلق .
🌼روشنایی_قلب :
70 مرتبه استغفار بعد از نماز ظهر و عصر .
🌺رویای_صادقه :
سوره های ضحی و انشراح قبل از خواب .
🌼مستجاب_الدعوه_شدن :
بسم الله الرحمن الرحیم .
🌺سرکوبی_نفس :
هر روز 13 بار : اللهم لکَ الحمدُ و الیکَ المشتَکی و انت المستعان .
🌼قدرت_انسان_در_غلبه_بر_نفس :
یا دائم یا قائم .
🌺روشنایی_قلب :
بعد از نماز صبح دست بر سینه 70 بار : "یا فتاح" .
🌼دور_نمودن_70_نوع_بلا :
روزی صد بار : لا حَول ولا قوة الا بالله .
🌺تقویت_روح_و_قلب :
نیم ساعت با توجه قلبی در جای خلوت : "هوالحی" .
🌼گشایش_در_امور_و_حوائج :
120 بار در یک مجلس : اَمَّن یجیبُ المُضطرَّ اِذا دَعاهُ و یکشِفُ السُّوءَ .
🌺ثواب_و_حسنات_فراوان :
روزی 25 بار : اللهمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَالمُومِنات والمُسلِمینَ
رفع اضطراب ونگرانی:
باوضووروبه قبله ۶۶ مرتبه بگوئید:الله
✾࿐༅🤲🌺التماس دعا 🌺🤲 ༅✾࿐༅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ کلیپ| وقتی که ده ها میلیارد دلار سرمایه کشور را به یغما میدن مگر میشود بی تفاوت بود؟
#جلیلی
#سعید_جلیلی
#مناظره_چهارم
✅ @saeedjalily
*پیری،جالب ترین دوران عمر آدمی*!
ما در سن بسیار زیبایی هستیم، ما تقریباً همه چیزهایی را که 60سال پیش می خواستیم، اکنون داریم، دیگر، نه مجبوریم به مدرسه برویم و نه کار کنیم. ماهانه هم مقداری پول تو جیبی داریم.
بعضی از ما گواهینامه رانندگی و ماشین مناسب هم داریم.
پس ما اکنون،بیش از قبل، خوش شانس هستیم و در سن و سال ما زندگی عالی است!
همچنین، ما فوق العاده باهوش هستیم، فقط مغز ما کندتر از دوران جوانی عمل می کند، زیرا مملو از دانش است.
ما به هیچ وجه کم حافظه یا کم هوش نشده ایم،فقط باید بیشتر در میان انبوه هزاران دانش و تجربه های خود، حقایق لازم را جستجو کنیم، دانش و دانایی های زیادی در سر ما انباشته شده است که اتفاقاً گاهی به گوش داخلیمان فشار می آورد و به همین دلیل است که ما گاهی اوقات کم شنوایی داریم.
آری مغز ما مثل یک هارد کامپیوتر است که وقتی حجم اطلاعاتش زیاد می گردد، سرعت آن کم می شود چون پر از فایل است، پس مغز ما ضعیف نیست، بلکه پر است از اطلاعات مفیدی که در طول سالهای گذشته، در حافظه ی خود ، انباشته ایم؛ بنابراین اگر گاهی چیزی را دیر به خاطر می آوریم، این مشکل حافظه نیست بلکه در میان انبوه اطلاعات مغزی خود، باید جستجو کنیم که اجباراً زمان بر است.
غذاهایی که در این سن برای ما مناسب تر است
۱) سبزیجات و میوه ها
۲) حبوبات
۳) آجیلها
۴) تخم مرغ
۵) ماهی،گوشت مرغ، گوشت قرمز
📌سه نکته مهم که باید مورد توجه مان باشد:
۱)دوستان
۲) افکار مثبت
۳)آرامش
✔️مهمترین اقداماتی که باید انجام دهیم:
۱) زیاد بخندیم و بخندانیم!
۲) در فعالیت های عامل المنفعه و خیریه شرکت کنید.
۳) ساعاتی از روز را با دوستان بگذرانیم. *نه اینکه فقط با اقوام، فرزندان یا نوه ها باشیم، بلکه حتما با دوستان رفت و آمد کنیم دوره همی های دوستانه عالیه اند.*
هفت مورد ضروری:
۱) برای نوشیدن آب تا احساس تشنگی، صبر نکنید، بلکه آب، بیشتر بنوشید.
۲) به دیدن افرادی بروید که از دیدنتان خوشحال شوند، دیگر به دنبال ایجاد صمیمیت نباشید
۳) برای استراحت، صبر نکنید تا خسته شوید بلکه گاهی کمی استراحت کنید.
۴) برای انجام معاینات پزشکی تا زمانی که بیمار شوید منتظر نمانید بلکه ترجیحاََ و مرتب سلامتی خود را نزد پزشک کنترل نمایید .
۵) تلاشی در جهت اثبات خود به دیگران نکنید اگر کسی تا این سن برای شما ارزشی قائل نشده از این به بعد هم قائل نخواهد شد
۶) هرگز اعتماد به نفس خود را از دست ندهید!
۷) در طول روز حتما چرت کوتاهی بزنید.حتی اگر خوابتان نمیبرد دراز بکشید.
۸)لزومی به شرکت در تمام مراسم ختم بستگان و آشنایان دور نیست.
۹) از لباس های تیره رنگ به شدت پرهیز کنید عطر بزنید .
۱۰) از پیاده روی، موسیقی غافل نشوید.
۱۱) بیشتر سفر کنید.
۱۲) مطالعه را حتما در برنامه روزانه خود داشته باشید.
زندگی واقعی بعداز ۶۰ سالگی آغاز می گردد.
*تقدیم به همه عزیزانی که در آستانه ۶۰ سالگی و بالاتر هستند.*
ارادتمند تمام دوستان متولدین
دهه ۲۰..۳۰و۴۰🙏🌹🥳
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
#داستان_کوتاه
❣ گفتگوی دو حاجی در سالن انتظار فرودگاه جده که قصد برگشتن از حج را داشتند:
🌼🍃حاجی اول: بنده پیمانکار ساختمان هستم الحمدلله امسال دهمین بار است که فریضه حج را بجا میآورم!
🌼🍃حاجی دوم: بنده هم دکتر سعید پزشک متخصص هستم و در یک بیمارستان خصوصی کار میکنم و بعد از ۳۰ سال کار کردن در این بیمارستان توانستم هزینهی حج را پسانداز کنم.
🌼🍃اما روزیکه رفتم برای دریافت حقوق از امور مالی، همان روز با مادر یکی از بیمارانم که فرزند معلولی داشت روبرو و متوجه شدم بسیار غمگین و ناراحت است. چون پدر این مریض از کار اخراج شده و دیگر توانایی پرداخت هزینه بیمارستان خصوصی را ندارند.
🌼🍃رفتم پیش مدیر بیمارستان و خواهش کردم این بیمار با حساب بیمارستان درمان شود.
اما مدیر قبول نکرد و به من گفت: «اینجا یک بیمارستان خصوصی است، نه موسسهی خیریه!!!
با ناامیدی از پیش مدیر خارج شدم. در حالیکه دلم بهحال این مریض میسوخت،ناگهان بهیاد پولی افتادم که برای حج امسال پسانداز کردهبودم.
🌼🍃سرم را بهسوی آسمان بلند کردم و خطاب به الله گفتم :
بار خدایا خودت میدانی که چقدر دلم آرزوی حج را دارد و میدانی هیچچیز از رفتن به حج بیتالله الحرام و زیارت مسجد نبوی برایم خوشایندتر نیست! و برای رسیدن به آن تمام عمرم را تلاش نمودم!
بار خدایا من این زن مسکین و فرزند مریضش را بر خودم و رفتن به حج ترجیح میدهم!!
خدایا مرا از فضل و کرمت بینصیب نکن!
🌼🍃مستقیم رفتم حسابداری و گفتم این پول هم شش ماه پیشپرداخت برای بستری و علاج و درمان این مریض معلول است. اما خواهشی که از شما دارم به مادر این بیمار نگویید که من آن را پرداخت کردهام. بگویید بیمارستان هزینه بیمار شما را تقبل نموده است.
🌼🍃بهخانه برگشتم و از اینکه سفر حج را از دست دادم اندوهگین بودم، اما از طرفی خیلی خوشحال بودم که توانستنم مشکل یک مریض معلول و یک خانواده بیبضاعت را حل کنم.
آن شب در صورتی بهخواب رفتم که صورت و گونههایم خیس اشک بود.
خواب دیدم که دارم طواف خانهی خدا را انجام میدهم و مردم دارند به من سلام میکنند و به من میگفتند: حج شما قبول باشد جناب حاج سعید.
🌼🍃مژدهباد! شما قبل از این که در زمین حج کنید، در آسمانها حج کردهاید! جناب حاج سعید ما را هم دعا کنید!!!
از خواب پریدم و احساس خوشحالی سراپایم را فراگرفته بود. خدا را سپاس گفتم و به رضای پروردگار راضی شدم.
تازه از خواب بیدار شده بودم که زنگ تلفنم بهصدا در آمد. متوجه شدم که مدیر بیمارستان پشت خط تلفن است.
🌼🍃گفت: مالک بیمارستان امسال عازم حج است و میدانید که ایشان بدون پزشک خصوصی خودش نمیرود!
اما پزشک ایشان بهخاطر بارداری خانمش و نزدیک شدن وضع حمل نمیتواند او را همراهی کنند!
خواهشی از شما دارم زحمت رفتن بهحج و همراهی نمودن ایشان را قبول نمایید!
سجده شکر نمودم و همانطورکه میبینید خداوند حج خانه خودش را بدون هزینه کردن نصیبم گردانید.
🌼🍃الحمدلله نه تنها هزینه سفر حج را پرداخت نکردم، بلکه صاحب بیمارستان اصرار نمودند چون از خدماتم راضی بودند یک هدیه و هزینه عالی هم به من پرداخت شود!
در طول سفر حج داستان آن زن مسکین را برای صاحب بیمارستان تعریف کردم.
دستور دادند فرزند مریضش از حساب خاص بیمارستان درمان شود! و دستور دادند صندوق خاصی برای چنین مواردی و درمان فقرا در بیمارستان تاسیس شود!
🌼🍃و دستور دیگری که خیلی خوشحالم کرد این بود گفتند شوهر این زن، در یکی از شرکتهایش استخدام شود
و نیز دستور دادند تمام پولی که بابت مریض هزینه کرده بودم بهمن بازگردانده شود!!!
❣آیا فضل و کرمی بالاتر از فضل و کرم خداوند دیدهاید؟!!!
🌼🍃حاجی اول که به سخنان دکتر سعید گوش میداد غرق در اشک شرمندگی شده بود. پیشانی حاج سعید را بوسید و گفت: به خدا سوگند هیچوقت مانند امروز احساس حقارت و شرمندگی نکرده بودم!!!
🌼🍃هرسال پشت سر هم حج میرفتم و فکر میکردم جایگاهم در نزد خدا با هر بار حج کردن بالا میرود، اما الان متوجه شدم حج شما هزار برابر حج من و امثال من ارزش دارد!
من به حج و زیارت خانه خدا میرفتم، اما خداوند خودش شخصا شما را به خانهاش دعوت کردهاست.
❣نویسنده : دکتر عبدالکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چی فکر می کردند چی شد .
باز این چه شورش است که در خلق ایران که چه عرض شود ( در خلق عالَم است )
طرف نا خودآگاه در پایان صحبتش اعتراف میکنه اسلام در کُل دنیا به جنگ کُفارآمده !@
دلتان را قایق نکنید برای
نجات هر آدمی ...
از دریای تنهایی
آدم ها نمک نشناسند
به ساحل که برسند
حسشان عوض میشود
غرقتان می کنند در خودتان
@tahlilgar_siasi ...،.mp3
5.55M
مقصر کیست ؟ ایران یا آمریکا، این ۱۲ دقیقه رو از دست ندهید، فرشته سادات رحیمی
کانال محمد ندیمی در ایتا
🆔 @tahlilgar_siasi
میگه رای نمیدم!_1.mp3
6.04M
تو رستوران هتل داشتم صبحونه می خوردم (مکه) یه حاجی روبه رو نشسته بود یهو گفت من که رای نمیدم!
منم گفتم: ولی با افتخار من رای میدم😁
بعدش بحث جالبی شد که بدردت می خوره گوش کن👆
❗️بخصوص دقایق آخر
#روز_بیست_و_پنجم سفر الی الله
#سیدکاظم_روحبخش #سفرمجازی #حج با من بیا👇
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید
و خواهشاً پخش کنید
😱 همه چیز به انتخاب شما بستگی داره
#انتخابات
سلام
*حکایت مولانا و میهمانش شمس تبریزی و سرودن شعر دنیا همه هیچ*
میگویند روزی مولانا شمس تبریزی را به خانهاش دعوت کرد.
شمس به خانهی جلالالدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نمودهای؟
مولانا حیرتزده پرسید: مگر تو شرابخوار هستی؟!
شمس پاسخ داد: بلی.
مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!
شمس: حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
مولانا: در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!
شمس: به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
مولانا: با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت!
شمس: پس خودت برو و شراب خریداری کن.
مولانا: در این شهر همه مرا میشناسند، چگونه به محلهی نصارینشین بروم و شراب بخرم.؟!
شمس: اگر به من ارادت داری باید وسیلهی راحتی مرا هم فراهم کنی.
چون من شبها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم، و نه بخوابم.
مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقهای به دوش میاندازد شیشهای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محلهی نصارینشین راه میافتد.
تا قبل از ورود او به محلهی مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد، اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند.
آنها دیدند که مولوی داخل میکدهای شد و شیشهای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن، از میکده خارج شد.
هنوز از محلهی مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند، لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همهروزه در آن به او اقتدا میکردند رسید.
در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ای مردم شیخ جلال الدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محلهی نصارینشین رفته و شراب خریداری نموده است!
آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد!
مرد ادامه داد: این منافق که ادعای زُهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!
سپس بر صورت جلال الدین رومی آب دهان انداخت، و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد.
زمانی که مردم این صحنه را دیدند، و بهویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند، یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده است، درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش برسانند.
در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ای مردم بیحیا! شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟
این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هر روز با غذای خود تناول میکند.
رقیب مولوی فریاد زد: این سرکه نیست بلکه شراب است.
شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همهی مردم ازجمله آن رقیب، قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.
رقیب مولوی بر سر خود کوبید، و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دستهای او را بوسیدند و متفرق شدند.
آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟!
شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست!
تو فکر میکردی که احترامِ یک مشت عوام برای تو سرمایهایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همهی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند!
سرمایهی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت!
پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از مرگ چه ماند باقی
عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
*
ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ “ﻣﻦ”…ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ “ﺭﺍﻭﻱ” ﻣنم
ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ، ﻫﻢ ﻧﯽ ﻭ ﻫﻢ ﻧﯽ ﺯﻧﻢ
ﻧﺸﻨﻮ اﺯ ﻧﻰ، “ﻧﻰ “ﺣﺼﯿﺮﻯ” ﺑﻴﺶ ﻧﻴﺴﺖ
ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ “ﺩﻝ”…”ﺩﻝ” ﺣﺮﻳﻢ ﺩﻟﺒﺮﻳﺴﺖ
ﻧﻰ ﭼﻮ ﺳﻮﺯﺩ ﺧﺎﻙ ﻭ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﺷﻮﺩ
“ﺩﻝ” ﭼﻮﺳﻮﺯﺩ، ﻻﯾﻖ “ﺩﻟﺒﺮ” ﺷﻮﺩ.
تقدیم به همه خوبان
سلامت وشاد باشید.🌹❤️🌹
هدایت شده از منتظران قائم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام یکتای بی همتا