eitaa logo
کانون منتظران ظهور
188 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
92 فایل
❇️ کانون دانش‌آموزی منتظران ظهور ارتباط با مدیر ان کانال: @YaEmamReza10 آدرس: @montazeranzohoor_m
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمی‌رسند 2⃣ |ماجرای کسانی که به عاشورا #نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز دوم | #عب
مجموعه داستان ⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | 👈 فرزدق از است و همواره در اهل بیت علیهم‌السلام شعر می‌سروده. ✨امام علیه السلام در مسیر کوفه، فرزدق را دید. فرزدق سلام کرد و گفت: اى فرزند رسول خدا، به مردم کوفه اعتماد کردى، با آن که پسر عمویت ـ مسلم بن عقیل ـ و پیروانش را کشتند؟ از دیدگان امام جارى شد و فرمود: خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدان که " او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز ما باقى مانده است. (تذکر اول) امام علیه السلام از وضعیّت مردم کوفه سؤال کرد و فرزدق پاسخ داد: «دل هاى مردم با تو و شمشیرهایشان بر ضدّ توست!». امام(علیه السلام) فرمود: اى فرزدق! اینان گروهى هستند که را پذیرفتند و اطاعت خداى رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهى را از بین بردند و باده ها نوشیدند و دارایىهاى فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و "من از هرکس به یارى دین خداوند و سربلندى آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خداوند پیروز باشد". (تذکر دوم) 📌 اما فرزدق ! و امام، انتخاب او ! زیرا امام به سمت مکانی در حرکت بود که فرزدق مطمئن بود، نتیجه‌ای جز کشته شدن نخواهد داشت! ـــــــــــــــــــــــــــــ پ. ن 👌 صدق، صداقت، وفا، آنجایی معلوم می‌شود که تو به می‌بازی و کسی به پایت می‌ماند! اینکه از همان ابتدا نتیجه‌ی کربلا مشخص بود برای این است که فقــط آنانی به همراهی امام برسند، که جز "همراهی امام" چیز دیگری نمی‌خواستند. همان "فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَع غَیرِکم" را ... داشتم با خودم می‌کردم: عجیب نیست که در مسیر یاری امام، هیچ چیز آسان جلو نمی‌رود! آسان جلو می‌رفت که "همه می‌رسیدند"! همیشه سخت‌ترین موانع در شروع یک حرکت کوچک یا بزرگ اتفاق می‌افتد، تا کار جلو نرود! مهم کار نیست که قرار است جلو نرود، که خدا به تحقق اهداف خویش، قادر است. مهم تویی که می‌کنی در هجوم شدائد پای امام یا نه... 👌فقر، کمبود یار و ابزار، قضاوت، تحقیر و تهمت و .... اگر آمدند و ایستادی: آرام آرام به " أن یثبت لی قدم صدق " نزدیک ! کسی که به " صدق " نرسید؛ (أن یَبلُغَنِی المَقام المَحمود) که همان همراهی و معیت با امام است، محال است در درون او به ثمر برسد. دوبار از امام تذکر برای همراه شدن گرفت و نفهمید! همان فرزدقی که مداح اهل بیت علیهم‌السلام بود... آخر شرایط، شرایط دلچسب و امیدوارانه‌ای . " فرزدق"های ، که چرتکه می‌اندازد برای همراهی امام، مقام معیت اما ... ابزاری بنام چرتکه ندارد! عشق است آنجا که تعیین می‌کند می‌مانی یا .....😔 @montazeranzohoor_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙حاج سید مجید ✨ بیا آفتاب پسِ ابر تا، تموم شه غروبای دلواپسی ✨یه حسی همش داره میگه بهم،یکی از همین جمعه ها می‌رسی 🤲 @montazeranzohoor_m
✨﷽✨ پروردگارا ... ☀️ روزمان را با بندگی تو شروع می کنیم 🍃 یا ربّ العالمین 🍃
💚 🗓روز شنبه 🌺 📖سهم‌ من یک صفحه ازقرآن 👈 ثواب قرائت قرآن امروزم را هدیه میکنم به 💫🌟 🔮جزء بیست وچهارم صفحه479 ✨ اللهم عجل لولیك الفرج 🤲 @montazeranzohoor_m
📌 یکی از مهمترین کارها برای تعجیل در ظهور، است، اما این روزها خوب و بدِ خیلی از کارها در جامعه جور دیگری اِلقا و تعیین شده و در واقع به سنّت و عُرف جامعه تبدیل شده است (درحالیکه آن کار از نظر اسلام شایسته نیست) اگر دیگران کار بدی می‌کنند، ما مانند فردی بی اراده ! 👈ما حقِ انتخاب داریم؛ باور کن متفاوت بودن، بهتراز گناهکار بودن است. اگر نمی‌توانیم شرایط را تغییر بدهیم، برای اشتباه دیگران کف نزنیم! @montazeranzohoor_m
کی میگه من نوکرشم.mp3
3.73M
کی میگه من نوکرِشم حسین کجا و ما کجا فقط اینو خوب می دونم دل رو برده به خدا .....😭 ↘️ 🎙حاج مهدی @montazeranzohoor_m
📝 ، سرد و خاموش است، مثل خانهٔ بی پدر! از امروز همه جا توست و هر سال بیشتر از سال قبل، دلمان برایت تنگ شده ارباب. دلتنگ روضه‌هاییم، دلتنگ سینه‌زنی، دلتنگ چایی روضه، دلتنگ بوی اسپند و عود، دلتنگ دسته‌های پرشور عزایت. چه است محرّم تو؛ و چه هستی تو ارباب. کاش دنیایمان رها شود از این حجم غیبت و فشار تنهایی؛ کاش بیاید او که باید بیاید. 🤲 @montazeranzohoor_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... 👈 به دست امام زمانشان سیراب شدند و دیری نپایید که به روی امام زمانشان بستند! نکند ما هم نمک بخوریم و نمکدان بشکنیم! 😔 @montazeranzohoor_m
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمی‌رسند3⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | #روز_سوم |  #فرز
مجموعه داستان 4⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز چهارم | ※ مالک به حضور امام حسین علیه السلام رسید. این دیدار ظاهراً در کربلا صورت گرفت. امام پس از خوشامدگویی مالک را جویا شد. مالک گفت: برای عرض سلام خدمت رسیدم و از خدا عافیت و سلامت شما را خواستارم. مردم برای جنگ با شما جمع شده اند! نظر شما در این باره چیست؟ ✨امام پاسخ داد: «حسبی الله و نعم الوکیل؛ خدا مرا کفایت می کند و چه نیکو وکیلی است». او برای امام دعا کرد.... آنگاه حضرت فرمود: مرا یاری نمی‌کنی؟ مالک بن نضر گفت: من و ، اهل من بدون من چگونه روزگار بگذرانند؟ ✘ مالک دعوت امام را رد کرد و رفت ! ــــــــــــــــــــــ پ . ن : ※📌به داستان مالک بن نضر که رسیدم، با خودم گفتم؛ ببین آدمها قربانیِ ترس‌هایشان می‌شوند! و ترسهای تو، سقف تو را مشخص می‌کنند. و همینطور سقف را ! ترس‌ها درست نقطه‌هایی‌اند که ما به آنها بندیم و تعلق داریم، و از دست دادنشان، می‌ترساندمان. یکی ترس دارد از خانواده‌اش، یکی ترس دارد از محبوبیتش، یکی ترس دارد از جایگاه اجتماعی‌اش ... یکی ترس دارد از ! و .... 👌، مسیرِ سر بریدنِ ترس‌هاست! یکی یکی یکی، باید همه را کنی، وگرنه امام را به چشم سر هم که ببینی، ترسهایت می‌کنند و مانع همراهی‌ات خواهند شد. @montazeranzohoor_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙شاهکار در برنامه حسینیه مُعلی حضرت زینب (سلام الله علیها) با پیکر بی‌جان سیدالشهدا در کربلا 😭 @montazeranzohoor_m
✨﷽✨ پروردگارا ... ☀️ روزمان را با بندگی تو شروع می کنیم 🍃 یا ذَالجَلالِ وَ الاِکرام 🍃
💚 🗓روز یکشنبه 🌺 📖سهم‌ من یک صفحه ازقرآن 👈 ثواب قرائت قرآن امروزم را هدیه میکنم به 💫🌟 🔮جزء بیست وچهارم صفحه480 ✨ اللهم عجل لولیك الفرج 🤲 @montazeranzohoor_m
👈تا بفهمی بدون دست هم دامان مولايت را چنگ بزنی نزدیک ترین به مولایت باشی!! 😔مولای‌ غریبم كه سالهاست حتی نتوانستيم منتظرتان باشيم... به هنگامه‌ی اشتیاق عبدالله برای یاری امامش حسین علیه‌السلام ملتمسانه امشب اشک می‌ریزیم به امام غریبمان به التماس دعای فرج... 🏴 عزاداریم مهدیست اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 @montazeranzohoor_m
یا زُوّار .mp3
3.89M
😭 ▪️از زبان حضرت ابوالفضل(علیه السلام) و حضرت زینب(سلام الله علیها) 👈خطاب به زائران امام حسین(علیه السلام) 🎙 @montazeranzohoor_m
💫آیت‌الله بهجت (رحمةالله علیه): به تأکید داشت که: 👈! زیرا اگر گرم هیئت بشوید، حسینتان را آن‌گونه که خود دوست دارید و باب میلتان است می‌سازید و هرکس با میل شما مخالف باشد می‌گویید با حسین علیه‌السلام مخالف است، ولی اگر حسینی باشید، هیئت و رفتارتان را بر مبنای حسین می‌سازید! هیئتی شدن کاری ندارد ریش بگذارید و با پیراهن مشکی از این هیئت به آن هیئت بروید! است که مشکل است @montazeranzohoor_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هجوم نیزه هارو دیدم.mp3
15.55M
هجوم نیزه هارودیدم صدای ناله تو شنیدم با بال بسته پر کشیدم به طرف قتلگاه دویدم 🏴 🎙حاج محمود 🏴 @montazeranzohoor_m
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمی‌رسند 4⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز چهارم | #
مجموعه داستان 5⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز پنجم  | 👈 ضحاک از واقعه کربلا در کوفه است. طبری نقل کرده است ضحاک  در میانه راه کاروان حسینی به سوی کوفه، با امام حسین(علیه السلام) ملاقات کرد. ✨امام حسین(علیه السلام) او را به یاری خود خواند. وقتی ضحاک عذر خواست، امام علیه‌السلام علت عدم همراهی‌اش را جویا شد. 📌ضحاک دعوت امام را ، قبول کرد و گفت: «من فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم؛ اما اگر به من اجازه دهی، هنگامی که هیچ جنگجویی که از تو د فاع کند - در کنارت - نیافتم، و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم». امام علیه‌السلام پذیرفت. (اوج رحمت امام برای نجات یک نفر) ضحاک در در حمله اول شرکت کرد و شجاعت‌های بسیاری از خود به نمایش گذاشت و  را همراه امام به جای آورد. او وقتی که دید سپاه بنی‌امیه به دستور  اسب‌های یاران امام (علیه السلام) را هدف قرار داده و با پی کردن از پای درمی‌آورند، اسب خود را در خیمه‌ای و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت. ▪️ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام علیه‌السلام، دو نفر از دشمن را که پیاده می‌جنگیدند، به قتل رسانده و دست یکی دیگر را از تنش قطع کرده که حضرت هم در حق او دعا کردند و فرمودند: «سست نگردی، دستت بریده نشود. خداوند از اهل بیت پیامبر صلوات‌الله‌علیه، بهترین پاداش‌ها را به تو ارزانی دارد.» وقتی دیدم امام حسین(علیه السلام) کشته شده‌اند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی به جز "سوید بن عمرو خثعمی و بشیر بن عمرو حضرمی" باقی نمانده‌اند، خدمت اباعبدالله آمدم و گفتم: یابن رسول الله! به خاطر دارید که بین من و شما ؟ ✨حضرت فرمود: آری، من بیعت خود را از تو برداشتم؛ ولی تو چگونه می‌توانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ (رحمت امام به کسی که از میدان می‌گریزد) گفت: من اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرده‌ام و به همین جهت بود که پیاده می‌جنگیدم.» پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد . ـــــــــــــــــــــ پ . ن : 👌، شرط عشق است! و ، شرط نمی‌گذارد! اگر شرایط اینطور باشد هستم! و اگر آن طور باشد، من نیستم! تسلیم، است، و ما در نقطه‌ای، دیگر برای امام خطرناک نیستیم، که به عشق میرسیم! عاشق چیزی به نام نمی‌داند! اینجا را می‌توانم، آنجا را نمی‌توانم، ندارد! عاشق می‌ماند و ، برایش موضوع اصلی است ... "ماندن" تمامِ شرط است برای او! من فقط می‌خواهم که زیر سایه‌ات همین! هرطورکه باشد / هرکجا که باشد / فقط باشم ! (فَمَعَکم، مَعَکم، لا مَعَ غـیرِکُم) 💥! اهل "با این کمبود نمی‌توانم" اهل "با این اوضاع نمی‌مانم" اهل "انتخاب نحوه‌ی ماندن" امام را به چشم سر هم که ببینیم، شرط میگذارد برایش! و بالاخره از همراهی امام، !😔 ✘ آری ! فقط آنهایی می‌رسند که قصدِ رسیدن دارند در ! @montazeranzohoor_m
✨﷽✨ پروردگارا ... ☀️ روزمان را با بندگی تو شروع می کنیم 🍃یا قاضیَ الحاجات 🍃
💚 🗓روز دوشنبه 🌺 📖سهم‌ من یک صفحه ازقرآن 👈 ثواب قرائت قرآن امروزم را هدیه میکنم به 💫🌟 🔮جزء بیست وچهارم صفحه481 ✨ اللهم عجل لولیك الفرج 🤲 @montazeranzohoor_m
صاحب عزای ماتم کرب‌وبلا بيا تنها اميدخلق جهان يابن فاطمه بيش از هزارسال تو خون گريه کرده‌ای ای خون جگر ز قامت زينب بيا بيا اللهم عجل لوليک الفرج بحق سَيدتنا الزينب علیها السلام 🏴 @montazeranzohoor_m
✨﷽✨ می‌خواستم خدا را نوازش کنم ! ندا رسید؛ را نوازش کن .. خواستم دستان خدا را بگیرم ! ندا آمد؛ را بگیر .. خواستم چهره خداوند را ببینم ! ندا آمد؛ به بنگر .. خواستم رنگ خدا را ببینم ! ندا آمد؛ را بنگر .. خواستم دست خدا را ببوسم ! ندا آمد؛ را که درست کار می‌کند ببوس ... خواستم به خانه خدا بروم ! ندا آمد؛ را زیارت کن .. خواستم نور الهی را مشاهده کنم ندا آمد؛ از فاصله‌بگیر. خواستم صبر خدای را ببینم ! ندا آمد؛ بر صبر کن .. خواستم خدای را یاد کنم ! ندا آمد؛ را یاد کن .. خواستم که دیگر نخواهم .. ندا آمد به او واگذار کن و برو ... @montazeranzohoor_m