﷽📚🕥📚🎆
#قصه_های_قرآنی 📖
#حضرت_محمد(ص)
#قسمت_پنجاه_پنجم
🦋تنبيه خلافكاران، با اعتصاب بر ضد آنها🦋
🌱 ماه رجب سال نهم هجرت بود، به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خبر رسيد كه امپراطور روم براى حمله به مدينه مركز اسلام آماده است. رو در رويى جنگى با سپاه روم، با مشكلات سختى مانند موارد زير مواجه بود:
🌹1 - هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم اعلام خروج از مدينه را براى جنگ با روميان كرد، فصل جمع آورى زراعت و محصول كشاورزى و فصل رسيدن خرما بود.
🌹2 - هوا بسيار گرم بود كه با در نظر گرفتن راه طولانى بين مدينه و تبوك، مشكلات بسيارى را به دنبال داشت.
🌹3 - جنگ با ابرقدرت روم آن هم در سرزمين روم (تبوك)، دشوارى جنگ را بيشتر مىكرد، زيرا روميان در آن جا بر همه چيز مسلط بودند.
🌹4 - سفر دو ماهه طولانى با خالى گذاشتن مدينه نيز مشكل ديگرى بود.
🌱با اعلام پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ارتش منظمى كه از حدود سى هزار نفر تشكيل مىشدند، به فرماندهى و رهبريّت رسول اكرم از مدينه عازم تبوك شدند.
🌱در اين ميان همان گونه كه پيشبينى مىشد گروهى از منافقان، به علت نفاق و نداشتن ايمان، نه تنها از شركت در اين جنگ امتناع ورزيدند بلكه در بعضى از موارد حساس، نقشههايى از قبيل رم دادن شتر پيامبر و... طرح كرده بودند كه هر كدام در جاى خود نقش بر آب شده و در نطفه خفه گرديد.
🌱وقتى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم با ارتش منظم اسلامى از مدينه به قصد تبوك به راه افتادند سه نفر به نامهاى: هلال، كعب و مروه با اين كه از مسلمانان واقعى بودند، با در نظر گرفتن فصل جمع آورى محصول و گرمى هوا و... آن قدر امروز و فردا كردند كه ناگهان دريافتند كه ديگر به سپاه اسلام نخواهند رسيد.
🌱ولى به خوبى فهميده بودند كه خلاف بزرگى را مرتكب شدهاند، به مدينه خبر رسيد كه سپاه روم با ديدن عظمت سپاه اسلام، عقب نشينى كرده است، از اين رو جنگى رخ نداده و سپاه اسلام منطقه را ترك كرده و به سوى مدينه باز مىگردد. وقتى كه خبر بازگشت سپاه اسلام به مدينه رسيد، آن سه نفر خلافكار تصميم گرفتند كه براى جبران تخلف خود به استقبال پيامبر و مسلمين بروند، سلام و تبريك عرض كنند و پوزش طلبند. به دنبال اين تصميم از مدينه خارج شدند و به حضور پيامبر رسيدند، ولى پيامبر به آنها اعتنا نكرد و جواب سلامشان را نداد، و پس از ورود به مدينه، دستور داد كه مسلمانان، همه گونه روابط خود را با آنها قطع كند. اعتصاب عمومى شروع شد، حتى به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بنابراين شد همسران آنها در خانههاى آنها بمانند ولى با آنان همبستر نشوند، اين سياست خردمندانه اسلام نسبت به آن سه نفر خلافكار به قدرى عرصه بر آنها تنگ كرد كه به تعبير قرآن وَ ضاقَت عَلَيهِمُ الاَرضُ بِما رَحُبَت؛ زمين با آن همه وسعت، بر آنها تنگ شد.
🌱اين سه نفر چون از تعاليم اسلامى بهرهمند بودند ولى دنياپرستان آنها را به اين روز نشانده بود، در فكر چارهجويى افتادند در نتيجه دانستند كه پناهگاهى جز خدا نيست. (توبه، 118)
🌱مدت اعتصاب پنجاه روز طول كشيد ولى اين سه نفر پس از چهل روز كه در مدينه به سر مىبردند، از مدينه خارج شدند و در بيابانها با كمال پريشانى به عبادت پرداختند و سه روز آخر را روزه گرفتند و با خداوند راز و نياز كردند و از كار خود اظهار پشيمانى و استغفار كردند و از خداوند درخواست عفو نمودند تا آن كه جبرئيل بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد و آيه 118 سوره توبه را نازل كرد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كسى را فرستاد و مژده پذيرفتن توبه آنها را به آنها خبر داد.
🌱كعب مىگويد: به مدينه آمدم. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در مسجد نشسته بود و گروهى از مسلمانان در اطرافش بودند، به پيامبر سلام كردم، صورتش را كه از خوشحالى مىدرخشيد به طرف من كرد و جواب سلام مرا داد و فرمود:
🌱مژده مىدهم به تو به بهترين روزى كه از روز تولدت تا حال چنين روزى نداشتى.
عرض كردم: پذيرفتن توبه من از ناحيه خداست يا از ناحيه شما؟
فرمود: از ناحيه خدا است.
🌱عرض كردم: به شكرانه اين موهبت مىخواهم همه اموالم را در راه خدا و رسولش انفاق كنم.
فرمود: قسمتى از ثروتت را براى خود نگهدار و بقيه را انفاق كن...
🌱به راستى اين اعتصاب و بىاعتنايى كه يك نوع نهى از منكر است تا چه اندازه مؤثر واقع شد، تا آن جا كه همانهايى كه دنياپرستى آنها موجب تخلف از شركت در جنگ شد، اينك آن چنان از دنياپرستى دور شدهاند كه حاضرند تمام اموالشان را در راه خدا و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم انفاق كنند!
🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼
#کانال_منتظران_واقعی_ظهور_امام_عصر_عج
@montazeranzohooremamasr