eitaa logo
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
2.2هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
23 فایل
مقام معظم رهبری: ⚠️هیئت سکولار نداریم⚠️ هیئت ها نمی توانند سکولار باشند هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم هرکس علاقه مند به امام حسین(ع) است یعنی علاقه مند به اسلام سیاسی است. . مدیر کانال: @abbas_rezazade_1377 ادمین جهت تبلیغ و تبادل: @Amirmohamad889
مشاهده در ایتا
دانلود
•🌸🍃• °' '° 🔻رســول مهـربانےهـا (ص) : •• هـو شـهر اولـه •• رحمـة و اوسطـه مغـفرة •• و اخـره عتـق من الـنار •• رمضان ماهے است •• كه ابتـدایش رحـمت است •• و میانه‏اش مغـفرت •• و پایـانش آزادے از آتـش جـهنم. •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •🌸🍃•
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌یازدهم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم خواست
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| یه روز بعد نماز دیدم کنار در مسجد با دوستش وایساده... خیلی با خودم کلنجار رفتم که چیکار کنم... آب دهنم رو قورت دادم و آروم جلو رفتم 😕😕 . سلام...😞 سلام..بفرمایین...😐 -ببخشید میخواستم اگه اجازه بدین یه چیزی بهتون بگم..😔 -حس کردم از صدام شناخت من رو و خواست حرفی بزنه که دوستش پرید وسط حرفش و گفت بفرمایید...چیکار دارین؟! -ممنونم..میخواستم اگه اجازه بدین در رابطه با...چه جوری بگم😕 ... نمیخواین حرفی بزنین؟! چرا چرا...میخواستم بگم من.... هنوز حرفم تموم نشده بود که گفت: -ببینید آقا فک کنم شما یه بار دیگه همچین چیزی عنوان کردید و من فکر کردم از جوابم فهمیدید باید بیخیال بشید...ولی مثل اینکه اشتباه کردم و باید بیشتر میشکافتم... فاز ما و شیوه زندگی ما با هم خیلی فرق داره...من از بچگی تو یه خانواده مذهبی بودم و قطعا خیلی چیزا برام مهمه که شما اون معیارها رو ندارید...فک کنم باید بفهمید منظورم چیه... . بریم زهرا... . خواستم توضیحی بدم ولی فهمیدم بی فایده هست 😕😕 . . بدون خداحافظی شروع به راه رفتن با دوستش کرد و ازم دور شدن... من همونجا وایسادم و انگار دنیا سرم خراب شد...چند قدم پشت سرشون رفتم که اخرین حرفم رو بزنم تا خواستم چیزی بگم صداشون رو شنیدم که دوستش گفت؟!مریم چرا اینطوری رفتار کردی؟!میزاشتی حداقل حرفشو بزنه 😕 -زهرا تو اینا رو نمیشناسی😑...پسره ریش گذاشته فک میکنه من گول میخورم...اینا همش بخاطر نقش بازی کردنه...مثلا میخواد بگه یهویی متحول شدم 😐 -واقعا؟!؟! -اره بابا..مگه تو راهیان نور ندیدی با چه وضعی بودن 😑 -اااااا این همونه...میگم چه آشناستا و کم کم دورتر شدن و صداشون ضعیف شد... . با شنیدن این حرفها دلم خیلی شکست😔...راه دانشگاه تا خونه رو قدم زدم...به خدا میگفتم خدایا من که یه قدمم رو اومدم سمتت چرا کمکم نمیکنی؟!😢 نکنه قراره تا آخر عمر تاوان اشتباهات زندگیم رو باید پس بدم 😔 مگه نگفتی هرکس توبه کنه خریدارش میشی ؟! . . 🔮از زبان مریم . بعد از دانشگاه خونه اومدم که دیدم مامانم خوشحاله... . -سلام مریم خانم -سلام مامان...خوبی؟! خبریه؟! -بهترین از این نمیشم...چه خبری بهتر از این که ببینی دخترت اینقدر بزرگ شده که براش خواستگار اومده... -خواستگار چیه 😨؟! -یه جور خوردنیه 😑خب خواستگار خواستگاره دیگه دختر -ااااا مامان...منظورم اینه کیه؟!چیه؟! -عصمت خانم اینا رو که میشناسی...همسایه خونه قدیمیمون...برا پسرش خواستگاری کرده ازت... -میلاد؟!؟😯 -خوب یادته ها شیطون...اره همون همبازی بچگیات...الان اقایی شده برا خودش •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ بعد یکم که نشستم خانواده ها گفتن بریم تو اتاق برای صحبت و مامانم بلند شد و .... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•「🌙」• ~•• ••~ دیـدےوقتےیـه‌مهـمونےمیـرے خــیلےکــه‌بـهت‌خــوش‌بگــذره یــامیـزبـان‌ســنگ‌تــمـوم‌بــذاره دلت‌نمیـخوادبرگـردےیاتموم‌شـه... •[ میشــود آهسته تـر بروے :) ]• •| |• •| |• •| |• دلتـ|✨|ــو؛وصـل‌کـن‌بہ‌خــدآ ↓ ~ @MONTAZERZOHOR313313 ~ •「🌙」•
•\📜🍃\• • •[ دعـاے روز مـاه مـبارک رمضـان ]• 🔷بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🔶اَللّـهُمَّ وَفِّرْ حَظّي فيهِ مِنَ النَّوافِلِ 🔷وأكرمني فيهِ بإحضار الْمَسائِلِ 🔶وَقَرِّبْ فيهِ وسيلتي إليك مِنْ بَيْنِ الْوَسائِلِ 🔷يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ إلحاح الْمُلِحّينَ خدایا بهره‌ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن، و مرا با تحقق درخواست‌ها اکرام فرما، و از میان وسایل، وسیله‌ام را به سویت نزدیک کن، ای آنکه پافشاری اصرارورزان مشغولش نسازد. •| |• •| |• •| |• دِلـــ[💙]ـــآنـِــهــــ ↓@MONTAZERZOHOR313313 ” •\📜🍃\•
•▫️▪️▫️• •• •• بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم وسَیعلَمُ‌الّذینَ‌ظَلَمواأَی‌مَنقَلَبٍ‌ینقَلِبونَ وآنان‌كه‌ظلم‌وستم‌كردند؛به‌زودےخواهند دانست‌كه‌به‌چه‌كیفرگاهی‌بازمی‌گردند . . . !! •| [ بایـددراروپـامیـبودیدوچشمانتان‌آبے ! آنوقـت‌شاید رسانه‌هاےلال‌شده غربےو‌سلبریتےها و‌فمنیست هاےغرق‌در‌فاضلاب‌غربزدگےبرایتان‌ مرثیه‌سرایے میکردند (: !! ] •| •| •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •▫️▪️▫️•
🌹🍃 🍃 •• •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❤شهید محمـدرضا‌تورجیےزاده ؛ من دوست دارم هرکاری می‌توانم برایِ مردم انجام بدهم.. حتی بعد از شهادت..! چون حضرت‌امام گفتند: مردم ولی نعمتِ ما هستند..:) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خــتم 14صلــوات امــروز به نیت شـ❣ــهید •| ← هــرروز مهمـان یـک شـهید ← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇 [🌹] @Montazerzohor313313 🍃 🌹🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌دوازدهم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم یه ر
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| -خواستگار چیه 😨؟! -یه جور خوردنیه 😑خب خواستگار خواستگاره دیگه دختر -ااااا مامان...منظورم اینه کیه؟!چیه؟!😯 -عصمت خانم اینا رو که میشناسی...همسایه خونه قدیمیمون...برا پسرش خواستگاری کرده ازت... -میلاد؟!؟😯 -خوب یادته ها شیطون...اره همون همبازی بچگیات...الان اقایی شده برا خودش... -خب حالا کی میخوان بیان؟!😯 -آخر هفته...حالا برو دست و صورتتو بشور تا من ناهار رو بکشم عروس خانم... -حالا که چیزی معلوم نیست...خیلی عجله دارین منو بیرون بندازینا😐😊 -امان از دست تو دختر 😀 . . آخر هفته شد و منتظر بودیم که عصمت خانم اینا بیان... خیلی استرس داشتم... دست و صورتم یخ یخ بود... تا حدی که مامانم گفت: -چی شده دختر؟! چرا مثل میت ها شدی؟!😯 -اااا مامان...الان آخه وقت شوخیه؟! -شوخی چیه...رنگ و روت پریده 😐برو یه آبی به سر و صورتت بزن... . در حال صحبت بودیم که زنگ در به صدا در اومد...و مامان و بابام به سمت در حرکت کردن و من از تو اشپزخونه منتظر بودم و صدای سلام و احوالپرسی رو میشنیدم... . -سلام -سلام عصمت خانم...خیلی خوش اومدین...بفرمایین... -خواهش میکنم و... . تو حال و هوای خودم بودم و تو فکر آیندم بودم که دیدم در آشپزخونه باز شد و مامانم اومد تو... . -مریم؟! چی شدی؟!مگه نمیشنوی دختر؟! -ها؟! چی؟! مگه صدا زدین؟! -نخیر...کم مونده بود خود پسره صدات بزنه 😑 پاشو یه سینی چایی بردار بیا بیرون😐 -باشه...الان میام...😕 . سینی چایی رو برداشتم و بیرون رفتم...بعد مدتها دوباره آقا میلاد رو میدیدم...راستش تو نگاه اول ازش بدم نیومد... . بعد یکم که نشستم خانواده ها گفتن بریم تو اتاق برای صحبت و مامانم بلند شد و راه اتاقم رو نشون آقا میلاد داد... . من رو تختم نشستم و آقا میلاد هم رو صندلی ای که تو اتاقم بود... یه چند دیقه سکوت تو اتاق حاکم بود که گفتم: شما نمیخواین چیزی بگین؟!😕 -چرا چرا...ولی خب محو تماشای اتاقتونم☺...هنوزم که مثل بچگیا رنگ سبز رو دوست دارین 😀 . -بله 😶 . -خوبه که آدم همیشه رو علایقش بمونه😊 اااااا...اون عروسکه همون نیست که من دستاشو درآورده بودم...😆 . -بله...همونه 😑و بعد هم زدین زیرش و گفتین کار خودم بوده 😐 . -یادش بخیر...😀 . -امیدوارم شما این اخلاق روتون نمونده باشه...😑😊 . -نه خیالتون جمع...با عروسکاتون دیگه کاری ندارم 😆 . -عجب 😅خب اگه اجازه بدین دیگه حرفهای جدی بزنیم؟! . -بفرمایین..اجازه ما هم دست شماست مریم خانم...☺ •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ و با هم از این در و اون در صحبت کردیم و نفهمیدیم چجوری زمان گذشت که با .... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•「🌙」• ~•• ••~ خـدایـا مهمانے رو به پایان اسـت و حـالم خوب نـیست ... ایـن را بـدان کـه ما روے آدم بـودن خودمـان هیـچ حسـاب نکـرده‌ایم ولے روے خــدا بــودن تو چــرا !🌱♥️ [ ایـن آخریـا روزیت را بفرسـت ] •| |• •| |• •| |• •| |• دلتـ|✨|ــو؛وصـل‌کـن‌بہ‌خــدآ ↓ ~ @MONTAZERZOHOR313313 ~ •「🌙」•
•\📜🍃\• • •[ دعـاے روز مـاه مـبارک رمضـان ]• 🔷اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ 🔶وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ 🔷وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ 🔶یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین. خدایا در این روز مِهر و رحمتت را بر من جاری کن و روزى كن مرا به توفیق و پاکی از گناه و پاك كن دلم را از تیرگی‌ها و گرفتگےهاے تهمت؛ اے مهربان به بندگان با ایمان خود •| |• •| |• •| |• دِلـــ[💙]ـــآنـِــهــــ ↓@MONTAZERZOHOR313313 ” •\📜🍃\•
•• •• سحـر آخرمون مصـادف شـده بـا حمله مـوشکے کشور فلسطین بـه اسرائیل صهیونیست نـاخدا گـاه یاد حـرف رهبرے افتـام کـه میگفت ؛ امـا بـه‌ نظـرم خودشـان هـم مےداننـد و اگر نمےدانند،بدانـند که اگر غلطے از آنهـا سـر بـزند،جمهورے اسلامے تـل‌آویو و حیـفا را بـا خاک یکسـان خواهد کرد. [ 📸تصویر پایین کشیـدن پرچم نحس اسرائیل و بالـا بردن پـرچم کشـور فلسطین توسط نیروهاے حماس ] •| •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌سیزدهم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم -خواس
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| عجب 😀خب اگه اجازه بدین دیگه حرفهای جدی بزنیم... . -بفرمایین..اجازه ما هم دست شماست...☺ . -خب پس شما شروع کنین☺ . -من که شما رو دیدم حرفام یادم رفت...شما بفرمایین😊 . -باشه پس...اقا میلاد فک کنم از نوع حجاب و پوششم فهمیده باشین اعتقاداتم چجوریه و... . -بله...بله...چطور؟! . -میخواستم نظر شما رو درباره دین و اعتقاداتتون بدونم... . -خواهش میکنم..راستیتش من دینداری برام خیلی مهمه ولی نظرم درباره دین خاصه... دینداری یه چیز شخصیه نه تحمیلی و چیزی هست که هر کس تو خودش داره ولی نباید اونو تو همه ابعاد زندگیش گسترش بده...در ضمن من با سیاست و اینجور چیزها هم رابطه خوبی ندارم...به نظرم نباید این دوتا باهم قاطی بشن.. آدم میتونه دیندار باشه ولی سیاسی نباشه 😊 . -پس شما نماز میخونید و روزه میگیرید دیگه؟! . -اختیار دارید...نه تنها میخونم بلکه حتما هم باید اول وقت باشه... . -چه خوب😊... . و با هم از این در و اون در صحبت کردیم و نفهمیدیم چجوری زمان گذشت که با صدای مامانم پشت در یهو به خودمون اومدیم... . -مریم جان؟! صحبتاتون تموم نشد؟؟ما که بیرون حرفامون تموم شده داریم در و دیوار رو نگاه میکنیم 😀 . -الان میایم مامان جان... . -آقا میلاد: گرم صحبت شدیم نفهمیدیم زمان چجوری گذشت...بریم مریم خانم... . دوتایی به طرف پذیرایی و خانواده ها حرکت کردیم که عصمت خانم گفت: -به به...بالاخره اومدین پس😊 . -آقا میلاد:آره مامان جان... کنار مریم خانم آدم زمان از دستش میره..ببخشید معطل شدین😊 . اونشب گذشت و رفتن و من تا صبح داشتم به حرفهای میلاد فکر میکردم...راستیتش شخصیتش برام ایده آل بود...ظاهر مذهبی نداشت و به روز و شیک بود ولی از حرفهاش معلوم بود که دین براش خیلی مهمه... صبح شد که دیدم مامانم اومد تو اتاقم... . -عروس خانم؟! بیداری؟! -آره مامان جان...جانم؟! -راستیتش دیشب میخواستم باهات حرف بزنم ولی گفتم بزارم یکم فکراتو کنی بعدا خب دخترم نظرت چیه؟! . -در مورد چی؟؟ . -در مورد آب شدن یخ های قطب جنوب 😐😐خب درباره میلاد دیگه؟؟ . -در مورد یخ های قطب جنوب که منفیه 😀😀ولی آقا میلاد به نظر پسر خوبی میاد ولی باید بیشتر باهاش آشنا بشم... •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ یهو بیدار شدم و یادم اومد درست هفته پیش بود که اون خانم رو دیده بودم و... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
~🎈🎊~ •• | •• 🌙هلال ماه شوال۱۴۴۲هـ قـ •[ حلــول مــاه شــوال و فــرا رسیـدن عیـد سعیـد فطـر بـه تمـام مسلمیـن مبارک‌باد ]• ⭕️منــبـع: سایت‌مقام‌معظم‌رهـبری •| •| @MONTAZERZOHOR313313 ~🎈🎊~
•[🎊••📦]• °| •• |° پــویــش بـــزرگ 🔻امام صـادق (ع) میفرمایند: تكـمیل روزه به پرداخـت زكـاة یعنے فطره اسـت، 📕| سلـام خـدمـت منتظران ظهورےهـا عیــد بنـدگیـتون مبـارک باشــه عزیزان و دوستـانے کـه تمایل دارند فـطریه خود را به صنـدوق خیـریه هیئت منتظران ظهور براے کمک به خانواده هاے نیازمند بدهند عکـس بـالا دانلـود شــود همیشـه سالم و تنـدرسـت باشیـد زیر بیرق المیرالمومنیـن •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •[🎊••📦]•
➰|•🌸⃟ •|➰ ‌「 」 •➕• I choos to •➕• be happy ... •➖•مـن انتخـاب کـردم •➖• که خوشـحال باشـم :) •| •| •∞• @Montazerzohor313313 ❥ ➰|•🌸⃟ •|➰
•~ ~• عــاقا یکــے بره بـه روحـانے خبـر بده روزشـو بخـوره امـروز عیدهـا بعـد یـه وقت نگـه مـن خـودمم صبح جمعه فهمیدم عیـد بـوده😕😒 از من گفتن بود برید بهش بگیـن...😂😉 •| |• •| |• @MONTAZERZOHOR313313 •😁•
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌چهادهم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم عجب 😀
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| خب دخترم نظرت چیه؟! . -در مورد چی؟؟ . -در مورد آب شدن یخ های قطب جنوب 😐😐خب درباره میلاد دیگه؟؟ . -در مورد یخ های قطب جنوب که منفیه 😀😀ولی آقا میلاد به نظر پسر خوبی میاد ولی باید بیشتر باهاش آشنا بشم... . -خب پس😉 یعنی مبارکه 😆 . -گفتم که مامان...باید بیشتر فکر کنم 😐 . -من دخترم رو بهتر میشناسم...چیزی رو نخواد از همون اول میگه 😊 . -امان از دست شما مامان 😀 . چند روز از این ماجرا گذشت و قرار شد با اجازه خانواده ها من و آقا میلاد باهم بیرون بریم و بیشتر آشنا بشیم...امروز ساعت ده کلاس داشتم ولی به خاطر قرارمون نرفتم... زنگ زدم به زهرا: -سلام زهرایی؟! خوبی؟! -سلام عروس خانم...تو بهتری؟؟چه خبرا؟؟ -میخواستم بگم امروز کلاس نمیتونم بیام...استاد چیز خاصی گفت برام بفرست -ای بابا😕...چرا آخه؟؟ تازه خوشحال بودم امروز میبینمت سیر تا پیاز خواستگاریتو برام تعریف کنی 😐 -میخوام باهاش بیرون برم 😊 -ااااااا...پس مبالکه علوس خانم 😉 -حالا که چیزی معلوم نیست 😊برام دعا کن زهرایی -فعلا که شما مستجاب الدعوه ای 😀😀 . . قرار بود ساعت 10 آقا میلا دنبالم بیاد ولی من یکم زودتر آماده شدم و پایین رفتم و دیدم جلو در تو ماشینش نشسته.... . -ااااا...شما اینجایید آقا میلاد؟! . -بله مریم خانم 😊 . -قرارمون ده بود...از کی اومدین؟! . -یه نیم ساعتی میشه...راستیتش از دیشب اصلا آروم و قرار نداشتم و دوست داشتم زودتر صبح بشه و بیام خدمتتون 😊 . -ای بابا...خب چرا زنگ در رو نزدین 😯 . -نخواستم مزاحم بشم...من زود اومدم دلیلی نداره شما هم زود بیاین 😊 . این حرفهاش به دلم مینشست وبهم یه اطمینان خاصی میداد ☺ . 🔮از زبان سهیل . بعد از اون روز یه هفته تو خودم بودم و حوصله هیچکاری نداشتم... . گاهی اوقات از تصمیمم پشیمون میشدم و میگفتم سهیل مگه بیکار بودی توبه کردی؟!داشت بهت خوش میگذشت 😕 اما سریع از حرفم پشیمون میشدم...😔 . کلافه بودم...نمیدونستم باید چیکار کنم... نه دیگه با دوستام در ارتباط بودم که باهاشون بیرون برم... نه انگیزه ای برای دانشگاه رفتن داشتم و نه هیچی... . یهو یاد حرف یکی از بچه های بسیج افتادم که گفته بود شهدا رو الگو قرار بده بهت کمک میکنن... اما چطوری؟! . تا صبح با خودم فکر کردم و کلنجار رفتم و تازه صبح خوابم برد... یهو بیدار شدم و یادم اومد درست هفته پیش بود که اون خانم رو دیده بودم و... 😔 اگه اشتباه نکنم ساعت ده کلاس داشت... •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ بعد به قول آقا مصطفی صدر زاده یه رفیق شهید برا خودت انتخاب کنی... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•• 🎥🍃•• ^| ـ |^ ’[ اللهـم رب شهـر رمضـان... ]‘ فایل تصویرے هیئت منتــظران ظهـور بـا نواے کـربلایی امیرحسین رجبشاهی [حتمــا ببنیــد😍❤️👌🏻] •| •| •| •| •| •| [✨] @Montazerzohor313313 ••🎥🍃••
(◍•💙•◍) ‌「 」 جمعـہ شِـعْـرِ بُلَنْدے اَسْت اَز نَبـودَنْ‌هـاے تُ وَ بُغْـضْ هاے اِنْتِظـارِ منْ کـہ اَز صُبْـحْ تـا غُروب سُـرودِه میـشَوَدْ •| •| •| •➣ @Montazerzohor313313 ❥ (◍•💙•◍)
~•[ ✨ ]•~ °^ 🔻حجـت‌الـاسلـام پناهـیان ؛ ‌همیـن‌ کـه بتوانے عاشـق شوے خـودش بـزرگ ترین موفقیـت اسـت! ‌ ما بـه خدا تعلـق داریـم، فقـط آن کسے که از همه بیـشتر به خـدا چسبـیده و خـدا خیلے دوستـش دارد (یعـنے ولے خـدا) را میـشود در حـدّ اعلـے،دوسـت داشـت؛ بقـیه را نمیـشود این‌طورے دوسـت داشت محبـت به اولیـاء خدا نتـیجۀ محبت خداست و آورنـده محـبت خـداست •| •| •| •| ••∞•• @MONTAZERZOHOR313313 ~•[ ✨ ]•~
°``[ ❤️💙 ]``° `` `` فـرقے نمیکنـه چـه نتـیجـه اے بدسـت بیـاد❗️ امـا دوستیـاتـونو سـر یـک بـازے کـه دور هـم جمعتـون کـرده خـراب نکـنید❗️ •| •| •| °[ @MONTAZERZOHOR313313 ]° °``[ ❤️💙 ]``°
▵💗▿ ‌「 ایـن صـداےزندگیست‌ کـه در در‌قلب‌ تـو‌ مےتپــد و به‌ جریان‌مےاندازد‌ شوق‌نور‌ را‌ درونت تـو •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ▵💗▿
👦🍃 🍃 °•° °•° 🔻به کـودک احـساس گنـاه ندهیـد ؛ ما اجـازه نداریم اشتباه هاے ساده و تجربه هاے ارزشمند کودک را تا حد گناه بزرگ کنیم. اگر کـودک اشتباهے کرد این احسـاس کـه کار او غیـرقابل بخشـش و یا جبـران است در او ایـجاد نکنید. بیان جمله هایی مانند •• "خـدا تو رو نمیـبخشه" •• " به بهـشت نمیرے" •• "دل مامان را شکستے" •• "بابا دیگـه تـو رو دوس نداره" •• و ... موجب میـشود تا کودک احساس گناهکـارے کند. بهتر اسـت کار کودک را توصیف کنیم و احساس خودمان را بیان کنیم و راهنمای عملی او براے روش درسـت باشیم. •| |• •| |• •| |• فـرزنـد خـوب تربیت کنیـم ↓ •• @MONTAZERZOHOR313313 •• 🍃 👦🍃