eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
5هزار ویدیو
346 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear ورز کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ «دعای تحویل سال» به چه حقیقت مهمی اشاره می‌کند؟ : 🔶دعای تحویل سال ، دعایست دارای مضمون بسیار عالی و به حقیقتی اشاره می‌کند که هر کسی راز این حقیقت را، عمیقا درک کند، گویی اختیار تمام عالم و عالم وجود خودش را در دست گرفته، ما در آغاز این دعا، خداوند را به این نام صدا می‌زنیم «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ؛ای کسی که قلب ها را منقلب می‌کنی.» امام صادق(ع ) می‌فرماید:«تکان دادن یک کوه آسانتر است از جا به جایی دل ها ؛ إِزَالَةُ الْجِبَالِ أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ قَلْبٍ عَنْ مَوْضِعِهِ.»(تحف العقول، ص358). قلب انسان به این سادگی جا به جا نمی‌شود. این قلب اختیارش دست خداست. ❓حل ریشه‌ای دل‌زدگی و بی‌حوصلگی چیست؟ اگر دیدید از یک کار یا از روش زندگی بی‌حوصله شدید و دل‌زدگی برایتان دارد، برای حل ریشه‌ای مشکلتان رو به خدا کنید و بگویید: «خدایا کاری کن به این کار دل بدهم.» می‌گوید: «عبادت را دوست ندارم؛ حوصله ام نمی‌آید». خب برو درب خانه خدا بگو: «خدایا مرا عاشق عبادت قرار بده». بعضی‌ها اینقدری که از این و آن سوال می کنند که من چگونه علاقه‌مند شوم، آنقدر نمی‌روند در خانه خدا بگویند: «خدایا می‌شه مرا عاشق نماز اول وقت قرار بدهی؟» 🔶 ما در دوران دفاع مقدس می‌دیدیم، یک شبه ره صد ساله طی می‌کردند و عاشق با خدا می‌شدند. ما بیشترین شهدای‌مان را در ایام نوروز دادیم. چون بسیاری از عملیات‌ها به دلیل مساعد بودن هوا در ایام نوروز بود. امام(ره)، در سخنرانی عید سال 61 می‌فرمایند: «اینکه دل‌ها متحول شده است. حالشان عوض شده رژیم می خواست اینها را به سمت هرزگی ببرد حالا شهادت طلب شده اند این خودش از علائم است.» ⁉️ چه کسی فکر می‌کرد قلب‌ها در و و ... اینقدر متحول بشوند؟ حالا اگر امروز حضرت امام(ره) بودند و می‌دیدند میلیون‌ها دل در جهان اسلام چگونه متحول شده است، این را چقدر علائم ظهور می‌گرفتند. تا همین چند سال پیش، اگر سری به و و زده باشید، کی دلها این گونه بود؟! الان نگاه می‌کنید، دریا دریا دل عاشق شهادت!! هستند، چه کسی فکر می‌کرد یمن اینقدر متحول بشود؟ منطقه‌ایی که برای مستکبران امن و امان بود. امروز می‌بینید چقدر شهید می‌دهند. اول فرودین94 /مسجد مقدس جمکران
▪️اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله و غیبه ولینا و کثره عدونا و قله عددنا؛ خدایا از ظلم‌های این روزها علیه مسلمانان مظلوم هندوستان و جنایت‌های شیاطین در به درگاهت شکایت می‌کنیم.
❓ «دعای تحویل سال» به چه حقیقت مهمی اشاره می‌کند؟ ❓حل ریشه‌ای دل‌زدگی و بی‌حوصلگی چیست؟ : 🔸دعای تحویل سال ، دعایست دارای مضمون بسیار عالی و به حقیقتی اشاره می‌کند که هر کسی راز این حقیقت را، عمیقا درک کند، گویی اختیار تمام عالم و عالم وجود خودش را در دست گرفته، ما در آغاز این دعا، خداوند را به این نام صدا می‌زنیم «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ‏؛ای کسی که قلب ها را منقلب می‌کنی.» امام صادق(ع ) می‌فرماید:«تکان دادن یک کوه آسانتر است از جا به جایی دل ها ؛ إِزَالَةُ الْجِبَالِ أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ قَلْبٍ عَنْ مَوْضِعِهِ.»(تحف العقول، ص۳۵۸). قلب انسان به این سادگی جا به جا نمی‌شود. این قلب اختیارش دست خداست. 🔸اگر دیدید از یک کار یا از روش زندگی بی‌حوصله شدید و دل‌زدگی برایتان دارد، برای حل ریشه‌ای مشکلتان رو به خدا کنید و بگویید: «خدایا کاری کن به این کار دل بدهم.» می‌گوید: «عبادت را دوست ندارم؛ حوصله ام نمی‌آید». خب برو درب خانه خدا بگو: «خدایا مرا عاشق عبادت قرار بده». بعضی‌ها اینقدری که از این و آن سوال می کنند که من چگونه علاقه‌مند شوم، آنقدر نمی‌روند در خانه خدا بگویند: «خدایا می‌شه مرا عاشق نماز اول وقت قرار بدهی؟» 🔸 ما در دوران دفاع مقدس می‌دیدیم، یک شبه ره صد ساله طی می‌کردند و عاشق با خدا می‌شدند. ما بیشترین شهدای‌مان را در ایام نوروز دادیم. چون بسیاری از عملیات‌ها به دلیل مساعد بودن هوا در ایام نوروز بود. امام(ره)، در سخنرانی عید سال ۶۱ می‌فرمایند: «اینکه دل‌ها متحول شده است. حالشان عوض شده رژیم می خواست اینها را به سمت هرزگی ببرد حالا شهادت طلب شده اند این خودش از علائم است.» 🔸 چه کسی فکر می‌کرد قلب‌ها در و و ... اینقدر متحول بشوند؟ حالا اگر امروز حضرت امام(ره) بودند و می‌دیدند میلیون‌ها دل در جهان اسلام چگونه متحول شده است، این را چقدر علائم ظهور می‌گرفتند. تا همین چند سال پیش، اگر سری به و و زده باشید، کی دلها این گونه بود؟! الان نگاه می‌کنید، دریا دریا دل عاشق شهادت هستند. چه کسی فکر می‌کرد یمن اینقدر متحول بشود؟ منطقه‌ایی که برای مستکبران امن و امان بود، امروز می‌بینید چقدر شهید می‌دهند.
💥سقوط پایتخت۶ ✍ شاید به جرات بتوان ادعا کرد یکی از موفق ترین و پر بیننده ترین مجموعه های چند سال اخیر کشور سریال ** به کارگردانی ** و نویسندگی ** بوده است اما تغییر نویسنده این سریال ، آن را از آسمان آفتابی با مخ در خاک خشک و بی آب و علف زمین کوبید. با یک مقایسه عامیانه نه کارشناسانه درباره پایتخت های گذشته و قسمت ششم آن ، به راحتی میتوان تفاوت تهیه کننده ارزشی (سازمان فرهنگی اوج) را با تهیه کننده غیرارزشی امسال(فروردین ۱۳۹۹) به وضوح مشاهده کرد. در *پایتخت ۵* تبلیغ استقامت ، مبارزه با داعش، جانفشانی برای حفظ حریم خانواده ، احترام به پدر و حتی عکس پدر(بهبود) ، افتخار قهرمان ملی ، توجه و خدمت به پدر پیر ، غرور ملی ، خواندن نماز در شرایط سخت ، احترام به شعائر دینی و ساده زیستی به نمایش درآمد ... اما در *پایتخت ۶* تبلیغ دختر بازی ، حرمت شکنی نسبت به والدین و بزرگترها ، ایستادن مقابل پدر و مادر ، بد دهنی ، خانه مجردی ، دست بلندکردن روی بزرگتر ، فساد در فضای مجازی ، نگهداری از حیوانات خانگی ، سودآور بودن مواد مخدر ، زندگی لاکچری ، پول پرستی ، رقص و آواز ، عملهای زیبایی ، تزریق ژل و بوتاکس ، خالکوبی های نامتعارف و پنهان کاری جوانان مقابل والدین به تصویر کشیده شد ... باتوجه به همه این نقص ها از مدیران ** دوستانه استدعا داریم برای ساخت قسمت آخر این سریال حتی اگر بهترین مسائل اخلاقی را هم رعایت کنند هزینه ای برآورد نکنند. حال برای اینکه تا حدودی ذهنیت شما عزیزان خواننده با حقایق پشت پرده این قسمت از سریال پایتخت همسو شود به گوشه هایی از آن اشاره میکنم: 1️⃣ ** که حمل کننده ضریح و گلدسته بود و همه را با افتخار برای زیارت امام رضا علیه السلام می برد حال برای چک برگشتی به زندان افتاده میشود حامل موادمخدر. و مدام از علائم گروهای شیطان پرستی استفاده میکند 2️⃣** با ایجاد جای مهری بر پیشانی هم نیروهای ارزشی را مسخره میکند هم با رفتارهایش به سخره میگیرد. ضمن اینکه پس بازگشت از مکه ، بهتاش که در تمام قسمت های سریال مبلغ فساد اخلاقی است موقع توزیع * تبرکی* با اصطلاح ** و به شکلی که ساقی گری بزم شراب را القا کند به میگوید برای من سر پر بریز ، برا بقیه ته استکانی. 3️⃣** که درتمام قسمت های قبلی سریال اسطوره زنی درست کار و پاک است دراین قسمت به نقی درباره سفر دخترهایش برای اردوی رزمی و مسائل دیگر چندین بار دروغ میگوید و مخفی کارهای زیادی دارد. 4️⃣** که حرمت دایی خود (نقی) ، مادرش ، ارسطو و بقیه را نگه نمیدارد مدام باوجود مخالفت مادرش جلوی او با دخترهای مختلف ارتباط میگیرد ، بزرگترهایش را به اسم صدا میزند ، شوخی های رکیک و خلاف ادب میکند و هنرش فقط رقاصی و چشم چرانی است. 5️⃣ ** دخترهای نقی که بدون اجازه پدر و مادر آب هم نمیخوردند دراین قسمت خود سر شدند ، بی اجازه پدرشان به اردو می روند و به نصاب ماهواره سفارش کار میدهند. 6️⃣* برادران رحمت* که در قسمت های قبلی آدم های ساده ای بودند و به برادر بزرگشان احترام خاصی میگذاشتند ، دراین قسمت تریاکی شده و رحمت را کتک میزنند. 7️⃣** که زنی ساده و با اخلاق بود ، دراین قسمت ناگهان میشود زنی قرتی. 8️⃣ * همسر تقی* که تا این قسمت خبری از او نبود ناگهان میشود بزن بهادر و راه به راه شوهرش را کتک میزند. 9️⃣** پسر کوچک خانواده آقای فریبا که بسیار پرخاشگر و در توهین به بزرگترها و خبرچینی بعداز بهتاش نفر اول است. تغییر شدید محتوایی در قسمت ششم سریال پایتخت و انتخاب نویسنده ای ناآشنا بنام آرش عباسی که البته اکثرا محسن تنابنده را نویسنده اصلی می دانند که گرایش آشکاری به سوی دارد مرا یاد انتخاب اشتباه سال ۹۶ ریاست جمهوری می اندازد که با رای دادن به (روحانی) جامعه به نابودی کشیده شد. @montzeran
تا حالا جنازه‌ی خونیِ دخترِ نوجوونِت رو بغل کردی که بذاری توی قبر؟ به چه جرمی کشتنش؟ اینش رو نمیدونم ولی میدونم هیییییچ توجیهی نمیتونه داشته باشه! به خدا به بحث‌های سیاسی و انگلهایی که بخوان توی خونِ مردم نون بزنن کاری ندارم، ولی از اونایی که فکر می‌کنن خیلی بانمکن و تهِ همه‌ی تمسخرهاشون میگن "ولی عوضش داریم" یا اونایی که حواسشون نیست که وسطِ حلقه‌ی آتیشه و و با جون و خونشون امن نگهش میدارن، تقاضا می‌کنم با چشم باز و دهن بسته (دقیقاً برعکسِ الآنشون) صحنه‌های این جنایت رو بارها ببینن و یه لحظه خودشون رو جای خونواده‌ی این دسته گُل‌های بی‌جان بذارن! ایران وسط و و و و توی قلب ؛ نه وسط اروپا و آمریکا! ولی اگه جای دخترهای مظلومِ افغانستانی، بلوندهای غربستانی تکه‌پاره شده بودن، الآن کل دنیا عزای عمومی بود. من برای عربده کشیدم و هنوز هم از بی‌تدبیریِ ناراحتم. چرا؟ چون امنیت جانی و روانیِ فرزندانِ ایران برام مهمه. اما ماهایی که به حق برای هامون نگرانیم، اگه جنازه‌ی جزغاله‌ی بچه‌هامون رو میدادن بهمون چه حالی می‌شدیم؟! هر کی به هر سیاستی معترضه، فدای سرش؛ منم به خیلی از عملکردها و سیاسی‌کاری‌ها منتقدم. ولی من خودم رو مدیونِ شهدای میدونم و ممنون بچه‌شهیدایی هستم که یتیم شدن تا من بتونم زنده بمونم. بغضِ من از مظلومیتِ مضاعفه و از نفهمیدنِ شرایطِ مکان و زمانِ منطقه‌ای که توش زندگی می‌کنیم و دشمنانِ وحشی و خونخوار و دیپلماسی‌نفهمی که براشون افتخاره! اگر و یارانش نبودن، ما الآن پای جنازه‌ی بچه‌هامون اشک می‌ریختیم و ایران ناامن‌ترین جای جهان و گوشتِ زیرِ دندانِ وحشیان بود.
‍ 🍃به یاد آن روزی، که لابلای هوای گرگ و میش صبح، میان مزه شیرین هوای #پاییز، سیمای عاشقانه ات تا ابد بر لوح بهشتیان نقش بست. 🍃بابک نوری، شهیدی که معروف شده بود به #خوشتیپ_آسمانی، مانند نام خانوادگی اش، #نورانیت چهره اش زبانزد بود... 🍃شاید آن #اشک های شاعرانه برای مولای شهیدش، هرکدام همچو منشور، پرتویی از رنگین کمان را بر چهره اش نقش میبستند. 🍃پرستوی عاشقی که سرزمین های #غرب، با آغوش باز پذیرای اقامتش بودند، اما بلیط در دستانش، گذر #عاشقانه و یکطرفه ای بود به #سوریه. زمین، نردبان صعودش بود و آسمان، دل مشغولی اندیشه اش. 🍃شرط گزینش آزمون سبکبالان، زیبایی رخساره #دل است. غافل از آنکه هم ظاهر و هم باطن تو، هردو مملو از زیبایی حضور #آفریدگار بود. تو مجوز پرواز گرفتی و ما نیز که مفتخر بودیم به سیمای مزین، با قلب #تاریکمان دوباره جاماندیم و #جاماندیم و جاماندیم... ✍نویسنده : #مبرا_پورحسن 🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #بابک_نوری 📅تاریخ تولد : ۲۱ مهر ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید : رشت 🕊محل شهادت :بوکمال سوریه #از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
یکی از به حاج قاسم گفته بود: جنگ (بعد از پیروزی نهایی بر سازمان رزم داعش و آزادی البوکمال، آخرین شهر در اشغال گروهک تروریستی صهیونیستی داعش) تموم شد و ما نشدیم؛ جواب این بود: "در آینده ای نزدیک فتنه‌هایی پیش می آید که کل شهدا آرزوی حضور به جای شمارو داشته باشند، اون روز من نیستم، اما شما پشت رو خالی نکنید...
▪️شهید حسن حزباوی با صداقت و اهل حجب و حیا بود اگر چه کم حرف می‌زد اما همیشه لبخند به لب داشت. انسانی وکم توقع و در مسائل کاری بسیار با جدیت و نمونه یک پاسدار وظیفه شناس بود چندین بار در رزمایش ها به خاطر همین جدیت و نظم و ذکاوتش مشورد تشویق قرار می گیرند. همین رفتار وکردارش سبب شد تا یکی از برادران در بعد از دوستی با شهید حزباوی و تحت تاثیر رفتارش به مذهب مشرف شد. 📸شهید مدافع حرم هدیه به ارواح طیبه همه شهدا فاتحه وصلوات💐💐💐💐💐 ❣❣❣❣❣
📌 به گوش ایرانیان رسید...👂🗣 ⚠️ با غرب و و به دین‌داری، زیادی از مسلمانان را فریب می‌دهد و بر شامات یعنی فعلی مسلط می‌شود.✔ ⭕️ او نیروی نظامی می‌کند که یکی به سمت و دیگری به سمت روانه می‌شوند.✈️ ◾️ به کینه‌ای که نسبت به و پیروان آنها دارد، برای سَر شیعیان تعیین می‌کند و در و به کشتار وسیعی دست می‌زند. ◀️ وقتی این به گوش می‌رسد،😥 گروهی منتسب به با عظیم👥👥 برای مسلمانانِ عراق راهی و با سپاه درگیر می‌شوند. 🚫 سفیانی که پیش از آن به‌سرعت کرده و کسی جلودارش ، به‌وسیلهٔ سختی می‌خورد،🚀 عقب‌نشینی می‌کند و به برمی‌گردد. 🔅 گفت عراق از سفیانی و و به راندن سپاه او،💥 از مهم‌ترین ایرانیان در جریان است. 📚 قوم نشان‌شده، نوشتهٔ اسماعیل شفیعی سروستانی، خلاصهٔ گفتار هشتم ۱۵ ✧‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═┅‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅ پس از‌ وقوع فاز‌ اول تحولات نهایی جهان پیش از ظهور علیه‌السلام که با ایجاد فرقه شاخ شیطان در نجد، تسلط بر سرزمین ، وقوع فتنه بزرگ در سرزمین و تسلط بر این سرزمین آخرالزمانی شروع و به در ایران منتج شد، جهان وارد فاز دوم وقایع پیش از ظهور شد: 💥 این وقایع در سه محور ارزیابی می‌گردد: 1⃣ وقوع که تا خود ادامه دارد. حوادثی که دوازده سال از شروع آن گذشته و نقطه ثقل آن می‌باشد. 2⃣ قیام مردم که در نهایت به خروج سید در سال ظهور منتهی خواهد شد. در واقع یمنی‌ها با قیام خود، ضلع دوم قدرتمند جبهه حق و زمینه‌سازان ظهور را تشکیل خواهند داد. ضلع نخست قیام، انقلاب یا مردم شیعه بود که باعث زمینه‌سازی گردیدند. 3⃣ شروع اختلافات بین خاندان بنی فلان اشغالگر حجاز پس از مرگ ملک آخرین پادشاه قدرتمند حجاز که پس از او حکومت دچار ضعف خواهد شد. 💯 و در ادامه، مرحله سوم و نهایی و فاز شتابان تحولات جهانی (تحولات چندماهه و چندهفته مانده به ظهور)، با وقوع احتمالا ناشی از آغاز میشود: ✍ نکته: تمام موارد دارای کد حدیثی هستند.
🕌رمـــــان 🕌قسمت ۶ او با لبخندی فاتحانه خبر داد... _مبارزه یعنی این! اگه میخوای کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت میتونه به ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد! با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانه اش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم.. و نمیدانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و عاشقانه تمنا کرد _من میخوام برگردم ... یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم _پس من چی..؟؟ نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده می شد _قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم! کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانه ای چنگ میزدم که کودکانه پرسیدم _هنوز که درسمون تموم نشده! و نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید.. _مردم دارن دسته دسته کشته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟ به هوای 🔥عشق سعد🔥 از بریده بودم و او هم میخواست بگذارد... که به دست و پا زدن افتادم.. _چرا منو با خودت نمیبری سوریه؟ نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید _نازنین! ایندفعه فقط و و نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل کنی؟ دلم میلرزید.. و نباید اجازه میدادم این لرزش را حس کند.. که با نگاهم در چشمانش فرو رفتم و حرف زدم.. _برا من فرقی نداره! بالاخره یه جایی باید ریشه این خشک بشه، اگه تو فکر میکنی.... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ با لحنی ساده شروع کرد _چند روز پیش دوتا ماشین بمب گذاری شده تو دمشق منفجر شد، پنجاه نفر کشته شدن. خشونت خوابیده در خبرش نگاهم را تا چشمانش در آینه کشید و او نمیخواست دلبسته چشمانم بماند.. که نگاهش را پس گرفت و با صدایی شکسته ادامه داد _من به شما حرفی نزدم که دلتون نلرزه! لحنش غرق غم بود و مردانه مقاومت میکرد تا صدایش زیر بار غصه نلرزد... _اما الان بهتون گفتم تا بدونید چرا با رفتن تون مخالفت نمیکنم تو و ، ولی معلوم نیس چه خبر میشه، خودخواهیه بخوام شما رو اینجا نگه دارم. به قدری ساده و صریح صحبت میکرد که دست و پای دلم را گم کردم و او راحت حرف دلش را زد _من آرامش شما رو میخوام، نمیخوام صدمه ببینید. پس برگردید ایران بهتره، اینجوری خیال منم راحتتره. با هر کلمه قلب صدایش بیشترمیگرفت، حس میکردم حرف برای گفتن فراوان دارد... و دیگر کلمه کم آورده بود که نگاهش تا ایوان چشمانم قد کشید و زیرلب پرسید _سر راه فرودگاه از زینبیه رد میشیم، میخواید بریم زیارت؟ میدانستم است که برای این دختر شیعه در نظر گرفته... و خبر نداشت ۸ ماه پیش... وقتی سعد🔥 مرا به داریا میکشید، دل من پیش زینبیه😢💚 جا مانده بود که به جای تمام حرف دلم تنها پاسخ همین سؤالش را دادم _بله!😢💚 و بی اراده دلم تا دو راهی زینبیه و داریا پر کشید،.. نذری که ادا شد...😢😍 و از بند سعد🔥 آزادم کرد،... دلی که دوباره شکست و نذر دیگری که میخواست بر قلبم جاری شود و صدای مصطفی خلوتم را پُر کرد _بلیطتون برای ساعت ۹ شب، فرصت زیارت دارید. و هنوز از لحنش.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌