🚩 السلام علیک یا ابالمهدی یا امام العسکری و رحمه الله و برکاته ▪️ای یازدهم امام شیعه ▪️ای مفتخر از تو نامِ شیعه ▪️بر سامره و حریمِ پاکت ▪️بر مهدی تو سلامِ شیعه ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

⚫️ نسخه PDF 📚 تدابیر امام حسن عسکری علیه‌السلام برای حفظ جان فرزند و جانشینش ✍ دکتر حمیدرضا مطهری و لیلا شریفی | فصلنامه پژوهش‌های مهدوی ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

🚩 آیا نهم ربیع الاوّل، عید شیعیان است؟ 👇مستندات تاریخی و پاسخ حضرت استاد منذر (ره): 1⃣ می‌دانیم که روز نهم ربیع الاوّل، سالگرد آغاز امامت حضرت ولی عصر (عج) بوده و نیز بر اساس پاره‌ای اقوال تاریخی روز قتل برخی از دشمنان شاخص اهل البیت (ع) است. روز نهم ربیع الاول، به پاس ارج بسیاری که نزد خداوند متعال، رسول گرامی اسلام، و جانشینان بر حق وی دارد، دارای هفتاد اسم (همچون یوم الاستراحه، یوم تنفیس الکربه، یوم الغدیر الثانی، یوم ندامه الظالم و...) است و یکی از اسامی شریف این روز یوم «نزع السواد» یعنی روز کندن و بیرون آوردن لباسهای مشکی است. 2⃣ [مطلب فوق حقیقتی است که] علامه سید بن طاووس در «زوائد الفوائد»، علامه مجلسی در «بحار» و «زاد المعاد»، محدث نوری در «مستدرک» در باب فضیلت روز نهم ربیع الاول، از حسن بن سلیمان حلی در کتاب «محتضر» و او به اسناد متصل از شیخ جلیل القدر و عظیم المنزله احمد بن اسحاق قمی از امام عسکری (ع)، از ائمه اطهار (ع) از امیرالمومنین و رسول الله روایت کرده اند. (بحارالانوار علامه مجلسی چاپ ایران 98/354؛ زادالمعاد علامه مجلسی چاپ سنگی 1321 ق باب هشتم، ص 330؛ مستدرک الوسائل، محدث نوری، 3/326-327؛ در نسخۀ موجود بحار یوم نزع الاسوار ضبط شده که قطعا اشتباه است زیرا خود مرحوم مجلسی این عبارت را در زاد المعاد روز کندن جامه های سیاه ترجمه کرده است.) 3⃣ مناسبت‌های شادی بخش در ماه ربیع الاول، تنها به حوادث روز نهم محدود نبوده بلکه در روزهای بعد از آن نیز –بنا به اقوال مورخین- رویدادهای سرورانگیزی چون عروسی دخت گرامی پیامبر حضرت فاطمه (ع)، مرگ یزید ، و تولّد دو رئیس دین و مذهب: حضرت ختمی مرتبت (ص) و حضرت امام صادق (ع) به وقوع پیوسته است. ** (مرگ یزید پلید روز پنجشنبه 14 شب گذشته از ربیع الاول سال 63 یا 64 ق، در سن 38 سالگی (بنا بر اختلاف اقوال) و پس از 2 سال و 8 ماه حکومت رخ داد. ر.ک: ذوب النضار فی شرح الثار ابن نما، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ص )71. 4⃣ به هر حال، روز نهم ربیع الاول، هم به لحاظ مناسبت های شادی انگیز این روز و هم به عنوان آغاز ایّام سرور شیعه و ختم رویدادهای حزن انگیز اول محرم تا هشتم ربیع (روز شهادت امام عسگری علیه السلام)، روز جشن و مسرّت شیعیان است. مشابه تعبیر فوق [کندن لباس سیاه]، در باب روز عید غدیر خم –عید اکبر شیعه- نیز وارد شده است. مرحوم سید بن طاووس در کتاب اقبال (بخش مربوط به روز 18 ذی الحجه – فصل مربوط به روزۀ عید غدیر ) به نقل از کتاب النشر و الطی آورده است که امام هشتم (ع) فرمود: ... روز عید غدیر، روز بر طرف شدن غمها... و روز پوشیدن لباسها(ی شادی) و کندن لباس های سیاه... و روز عید خاندان پیامبر (ص). (یوم لبس الثیاب و نزع السواد) 📚 منبع کتاب سیاهپوشی در سوگ ائمه نور(ع)، اثر استاد ابوالحسنی (منذر)، چ سوم، ص 297-299. ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

🔰 از امروز در کانال اسرار تاریخ 👈 ویژه‌نامه‌ای تاریخی درباره روحانیون طنزپرداز و شوخی‌های شیرین و حکیمانه علما در تاریخ 💥 با تکیه بر مجموعه سه جلدی ذوق لطیف ایرانی بویژه کتاب لبخند علما اثر استاد ابوالحسنی (منذر) (چاپ کانون اندیشه جوان، تهران 1391، رقعی شمیز، 291ص). 🔰 با ما همراه باشید 🔰

💥خاطره شیرین آیت الله پایانی از درس مؤسس حوزه در نهم ربیع الاول 🔻 به روایت استاد ابوالحسنی منذر 🔻

✨ 🍃🍂🌺 🍃🍂🌺 👈 وقتی طلاب گفتند نهم ربیع، درس حاج شیخ را به هم می‌زنیم! 💥خاطره آیت‌الله پایانی از درس موسس حوزه ✍ استاد ابوالحسنی منذر (ره)🔻 🔹مرحوم آيت الله حاج شيخ احمد پايانى اردبيلى، مدرس مشهور و تواناى حوزه علميه قم، در درس « مكاسب بيع»  شيخ انصارى، به مناسبت شيرين‏‌کاری يكى از  طلاب به مناسبت عيدالزهراء عليها السلام، حکایت  زیبایی را از موسس حوزه نقل کرد . 1⃣ ماجرا از این قرار است که درس استاد پايانى درمسجد حضرت زين العالدين (ع) قم ايراد مى‏‌شد كه در مجاورت  آرامگاه على بن بابويه (س) قرار دارد. مسجد  مزبور در آن زمان ـ كه هنوز بنا تجدیدبنا نشده بود ـ داراى يك دالان ورودى نسبتاً طولانى بود .  كنتور برق مسجد، در ابتداى دالان مزبور (سمت خيابان)  قرار داشت و چون زمستان و هوا سرد بود، پرده‏‌اى  ضخيم، دالان را از چشم حضار مسجد مى‏‌پوشاند . در اوايل  درس استاد، ناگهان كنتور زده شد و صداى استاد كه از  طريق بلندگو پخش میشد قطع گرديد . همزمان با اين امر،  صداى بسيار بلند و زُمُختى از درون دالان در فضا طنين  انداز شد كه به رسم مجالس تحريم مى‏‌گفت : فاتحه ... ( با تأكيد بر حرف « حاء» و كشيدن و اداى آن ـ به نحو  غليظ ـ از حلق )! استاد و حضار شديداً از اين صحنه خنديدند و پس از اتصال مجدد برق، استاد داستان شیرینی را بيان داشت که در ادامه میخوانید 2⃣ زمان مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى، بنيادگذار حوزه علميه قم، شاگردان ايشان يك شب، همه با هم قرار گذاشتند كه فردا نهم ربيع الاول، روز سرور اهل بيت عليهم السلام است . براى اينكه هم، با جناب حاج شيخ يك شوخى كرده باشيم و هم، درس تعطيل شده باشد، همين كه حاج شيخ خطبه آغاز درس را خواند و موضوع بحث را  مشخص كرد، همه با هم يكپارچه برمى‏‌خيزيم و مجلس را ترك میكنيم پيدا است كه  استاد، كه خالى الذهن با حادثه‏‌اى غيرمنتظره  روبرو مى‏‌شد، بور مى‏‌گشت و اين خوشمزگى، مايه سرور و خنده مى‏‌گرديد ... 3⃣ بارى، روز نهم فرارسيد و حاج شيخ طبق  معمول آمدند و، بى‏‌خبر از توطئه و تبانى طلاب،  روى منبر قرار گرفتند كه درس را شروع كنند . اما  همين كه با ذكر « بسم الله الرحمن الرحيم و صلى الله على محمد و آله الطاهرين» خواستند درس را شروع كنند، ناگهان جمعيت حاضر در درس،  يكپارچه برخاستند و به سمتِ در حركت كردند .  حاج شيخ، بلافاصله ماجرا را فهميد و دريافت كه به مناسبت شادىِ آن روز، از شاگردان خود رودست خورده است . 4⃣ جمعيت نيز خوشحال از اين شوخىِ موفّق با  استاد، به سمت درْ راه افتاده بود كه حاج شيخ  گفت : بسيار خوب، امروز، روز سرور است و درس  نداريم. اما، بنشينيد يك كلمه بگويم و بعد همه  با هم برويم. شاگردان فكر مى‏‌كردند حاج شيخ  مى‏‌خواهد به مناسبت ايام، سخنى بگويد، لذا  نشستند و با سكوتى محض، سراپا گوش شدند كه حاج شيخ چه نكته تازه و مهمى را مى‏‌خواهد  بگويد زمانى كه همه نشستند و سكوت كامل در جلسه  درس برقرار شد، حاج شيخ بدون اينكه سخنى  بگويد، سریع از منبر به زير آمد و تنها، به سمت در به راه  افتاد و همه را، بور و كِنِف، برجاى گذارْد! و  شاگردان تازه فهميدند كه چه رودستى از حاج  شيخ خورده‏‌اند ! 📚 کتاب لبخند علما، اثر استاد علی ابوالحسنی منذر ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯ 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺

مرحوم استاد ابوالحسنی (منذر)، بر ضرورت اتحاد مسلمین و تشکیل صفی واحد از عموم مسلمانان در برابر جریان صلیب - صهیون انگشت تاکید می‌نهادند و یکی از راهبردهای نظام سلطه را تفرقه‌افکنی در صفوف اسلام می‌دانستند. در عین حال معتقد بودند که این هرگز به معنای نابودی اصول اساسی مذهب تشیع، حذف مباحث امامت و ولایت و کنارگذاشتن مناسبت‌هایی مثل دهه فاطمیه و جشن‌های غدیر نیست. بایستی روشنگری‌های تاریخی و ولایی بر اساس منهج علامه‌امینی‌ها، علامه شرف‌الدین‌ها و علامه میرحامدحسین‌ها استمرار یابد و در یک فضای علمی و منطقی حقانیت شیعه را به گوش جوانان خویش و حتی دیگر مذاهب برسانیم. از همین روی، بحث از غدیر، سقیفه، جانشینی پیامبر اکرم (ص) و جریان نفاق در صدر اسلام، از بحث‌هایی است که قوام تشیع به آن است و در طول تاریخ ماهیت و حقانیت شیعه را نشان می‌دهد. تشکیل جلسات بحث و مناظره، نقدنوشته‌های علمی، ردیه بر شبهات انحرافی و جشن‌های سرورانگیز و روضه غربت ائمه میراث مهم علمای تشیع در تاریخ است. بر این اساس چه در مناسبت‌هایی مثل جشن غدیر و چه جشن نهم ربیع الاول به صورت وزین و منطقی فضائل امیرالمومنین و ائمه هدی علیهم السلام و ادله حقانیت مذهب تشیع بر سایر مذاهب بازگو شود و پاسخی مستدل به موج عظیم شبهاتی که در معارف و شعائر تشیع تشکیک می‌کنند داده شود و همان سیره علمای بزرگ شیعه را سرمشق قرار دهیم. ضمنا عواطف و احساسات شیعه در برابر دشمنان قسم خورده اهل بیت (ع) قوی‌تر و عمیق‌تر شود. ایشان کتاب منتشرنشده‌ای درباره علامه امینی دارد با عنوان دادخواه جرم تاریخ و آنجا تفسیر دقیق و درستی از اتحاد به دست داده است.

💥یک صوت قدیمی منتشرنشده از حاج اشرف کاشانی 🔻🔻🔻

┈┅ ❁❁ ┅┈ 🔵 پس از گذشت حدود ۵۰ سال 🎙 مدح شورانگیز امیرمومنان علی علیه‌السلام از زبان خطیب فقید، حاج اشرف الدین کاشانی 💥 نهم ربیع الاول، در اجتماع گسترده مردم اصفهان ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ 🌐 eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

🔺 تصاویری از مراسم ترحیم حضرت استاد ابوالحسنی منذر (ره) 👈۹۰/۱۲/۷ -مسجد نور تهران باحضور علما، آیات، حجج‌اسلام و اساتید دانشگاه🔻 1⃣ حاج شیخ علی اکبر رشاد 2⃣ حاج سید عباس قائم مقامی 3⃣ حاج سید مصطفی میرلوحی 4⃣ حاج شیخ مهدی رئوفی 5⃣ حسینی زیارتی 6⃣ سید حسن افتخارزاده 7⃣ شیخ ابوذر بیدار 8⃣ سید رضا تقوی 9⃣ دکتر موسی نجفی 0⃣1⃣ دکتر موسی حقانی 1⃣1⃣آقایان دکتر محمد و حسن رجبی‌دوانی 2⃣1⃣ محمدرضا کائینی و... 🎙 با سخنرانی شورانگیز حجت‌الاسلام و المسلمین سید قاسم شجاعی ره؛ مسئول جامعه وعاظ وقت تهران ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ 🌐 eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

#لبخند_علما 🔺 شوخی و مطایبه حجت الاسلام سید قاسم شجاعی (ره) 💥 موضوع: منبری مستجاب الدعوه و اوباش محله باغ فردوس! ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

● شوخی شیرین موسس حوزه با حاج شیخ محمدتقی بافقی (ره) 🍉 هندوانه بافقی را دریاب! 🔻🔻

‍ 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🛑 هندوانه بافقی و بیماریِ فتق❗️ 💥 شوخی موسس حوزه با آیت الله بافقی! ✍ دستنوشته شخصی استاد ابوالحسنی (منذر)🔻 🔹داستان ذیل، ماجرای مزاحى است كه ميان آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى (مؤسس حوزه علميه قم) و شادروان حاج شيخ محمد تقى بافقى (ره)، رخ داده است. می‌دانید که مرحوم بافقى دستيار حاج شيخ عبدالكريم بود و ميان آن دو دوستى و صميميتى ويژه وجود داشت و شوخى زير به همین مناسبت بين آنان رد و بدل شده است: 1⃣ مى‏‌گويند: روزى يك فرد بافقى، كه شغل شريفش «گدايى» بود، براى اخذ كمك نزد حاج شيخ آمد و مدام اظهار فقر و نياز می‌كرد. گداى مزبور، مبتلا به «فتقِ» حسابی بود و براى آنكه ضمناً «سند مشروعيت»ِ! كسبش را به حاج شيخ نشان دهد، آن را تابلو قرار داده بود [و روی آن مانور می‌داد و تا می‌توانست بهره‌برداری می‌کرد! البته حاج شيخ، برای فقرا و مساکین واقعی خدمات زیادی انجام می‌داد و حتی ده‌ها خانه ساخت ولی فرد مزبور مستمند حقیقی نبود] حاج شیخ هم که از «تكدّى‏‌گرى» به عنوان يك «شغل» شديداً نفرت داشت، آن فرد را نزد جناب بافقى فرستاد و گفت به او بگو: هم‏‌ولايتى‏‌ات برايت هندوانه بافقى آورده است، تحويل بگير! 2⃣ گداى مزبور، با همان تشريفات! نزد مرحوم بافقى رفت و بافقى پس از شنيدن پيام حاج شيخ، گفت: به حاج شيخ بفرماييد: ـ چون مجهول المالك است، به حاكم شرع مى‏‌رسد. رفع و رجوعش با خودتان است! ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

💥یک ماجرای مسرّت بخش از دوران ناصرالدین‌شاه 🔻🔻🔻

‍ 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🛑 ناصرالدین‌شاه و خربزه خرابکار❗️ ✍ دستنوشته خصوصی استاد ابوالحسنی (منذر)🔻 1⃣ در تاريخ آورده‏‌اند كه در عهد ناصرى مرسوم بود كه ناصرالدين شاه يك روز از ايام رمضان المبارك را به علما و طلاب افطارى مى‏‌داد. سالى به سبب جنايتى كه كرده بود، علما و طلاب بر آن شدند كه به نشانه انتقاد و اعتراض بر حكومت در افطارى او حاضر نشوند و لذا اطرافيان ناصرالدين شاه براى آن كه موضوع را رفع و رجوع کنند و هر چه زودتر به قضيه خاتمه دهند، بر آن شدند كه عده‏‌اى ظاهرالصلاح را اجير كنند تا به جاى طلاب و علما در آن مجلس حاضر شوند؛ از جمله آنكه خربزه فروشى را كه چهره‏ و هیکلی علمايى داشت لباس روحانيت پوشاندند و به عنوان مرجع و آية الله در آن مجلس افطارى حاضر ساختند. 2⃣ طلاب و علماى ساختگى پس از صرف افطارى عازم رفتن شدند، در اين اثناء ناصرالدين شاه، پاره‏‌اى خربزه خورد و از شيرينى آن بسيار تعريف كرد، آيه‏‌الله كه در اصل خربزه فروش بود با چهره‏‌اى جدى گفت:«خربز‌ه‏‌ها را از مغازه خودمان خريده‏‌اند، اگر بخواهيد باز هم داريم»! ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

⭕️ یک بحث چالشی و جذاب 💥مقابله علمای شیعه با جریان‌های انحرافی🔻 ....

💥 علامه شرف‌الدین به سلطان حجاز فرمود: تو گاو پَرَستی!! ✍ استاد ابوالحسنی منذر🔻 1⃣ هجمۀ فكرى و اعتقادى (و حتى نظامىِ) فرقه وهابيت، چنانكه مى ‏دانيم، در ميان مسلمانان، عمدتاً متوجه شيعيان و عقايد و سُنَن و اجتماعات ايشان است و متقابلاً بيشترين مقاومت فكرى و سياسى در برابر تحركات اين فرقه نيز، از سوى شيعيان سامان مى‏‌يابد، 2⃣ در همين زمينه، بايد به بحث علامه سيد شرف الدين، صاحب كتاب شريف «المراجعات»، با وهابيان مكه اشاره كرد. نوشته‏‌اند: «تنها امام جماعت شيعه كه مسجد الحرام به خود ديده مرحوم سيد شرف الدين است. هنگامى كه ايشان به مكة معظمه سفر كرد، پادشاه حجاز مجلسى ترتيب داد و از علماى اهل‏سنت [بخوانيد: علماى وهابى] براى مباحثه با ايشان دعوت كرد. 3⃣ وقتى كه شرف الدين وارد مجلس شد قرآنى را به شاه سعودى هديه كرد. شاه هم قرآن را گرفت و بوسيد. شرف الدين به او گفت: تو مُشركى! شاه سراسيمه پرسيد چرا؟! وى پاسخ داد: براى آنكه شما جلد قرآن را كه از چرم و پوست گاو ساخته شده است بوسيدى، پس شما گاوپرستى! شاه گفت: منظور از بوسيدن آن، احترام به محتواى كلام آن است، نه چيز ديگر. شرف الدين فرمود: ـ پس چرا ما را به خاطر بوسيدن ضريح پيغمبر (ص) مشرك مى‏‌دانيد؟! 📚بر گرفته از کتاب ذوق لطیف ایرانی، اثر استاد علی ابوالحسنی (منذر). 🔺عکس علامه شرف الدین و امام موسی صدر 🆔 کانال اسرار تاریخ 🌐 eitaa.com/monzer_ir

⭕️ فرار کشیش‌ها از پاسخ به آیت الله 🔻🔻🔻🔻

✝ صلیب آلت قتاله است؛ چرا به گردن آویختی؟ 💥 وقتی کشیشها از پاسخ عالم شیعه درماندند ❗️ ✍ استاد ابوالحسنی منذر (ره)🔻 1⃣ آقاي حاج محمدتقي ابوالحسني (رئيس جهاد سازندگي پالايشگاه تهران در سالهاي پس از انقلاب، و كارگر نمونة جمهوي اسلامي ايران در سال 1361) نقل كردند: در پالايشگاه تهران، همكاري ارمني داشتم كه با من صميمي بود و گهگاه با او دربارة حقانيت اسلام و برتري تشيع بر آيين مسيحيت گفتگو ميكردم. يك روز كه در تهران، خدمت مرحوم آية ‌ الله حاج شيخ حسين لنكراني (معروف به « مرد دين و سياست » ) بودم، بحث اسلام و مسيحيت پيش آمد و من از آية الله در اين زمينه رهنمودي خواستم كه بتوانم در بحث خود با همكار ارمني‌ام از آن بهره برم. ايشان فرمود: 2⃣ ـ آقاي ابوالحسني، از تو ميپرسم، آيا وقتي يك فردي از آشنايان و عزيزان نزديك تو را به وسيلة آلت قتّاله‌اي نظير چاقو يا خنجر، ناجوانمردانه به قتل ميرسانند، تو به عنوان بزرگداشت مقتول، آن آلت قتاله را برداشته و به عنوان تبرك و تقدس ميبوسي و بر ديدگان خود ميگذاري؟ گفتم: نه آقا، اين چه كاري است؟! ايشان فرمود: ما مسلمانها به كشته شدن و به صليب كشيده شدن ِ حضرت مسيح عليه السلام اعتقادي نداريم و طبق آيات صريح قرآن كريم كه مي ‌گويد: « و ما قتلوه و ما صلبوه ولكن شبّه لهم » (نساء: 157) و « اذ قال الله يا عيسي انّي متوفّيك و رافعك اليّ » (آل عمران: 55) ، معتقديم كه آن حضرت نمرده و به آسمان رفته است. اما مسيحيان مدّعيند كه عيسي (ع) را يهوديان به صليب كشيده‌اند و آن حضرت در اثر اين جنايت، با پيكري خونين و وضعي زار ، از دنيا رفته است. بنابراين، طبق اعتقاد آنان، صليب، آلت قتّاله‌اي است كه موجب مرگ فجيع آن حضرت شده است. در اين صورت، جاي اين سؤال وجود دارد كه چرا آنان صليب (يعني همان آلت قتّاله) را به عنوان يك نماد مقدس و متبرّك بر سينه مي ‌آويزند و مي ‌بوسند؟! برو و همين مطلب را با همكار ارمني‌ات در ميان بگذار، ببين چه مي ‌گويد ؟        3⃣ آقاي ابوالحسني مي ‌گويد: فرداي آن روز، موضوع را با همكارم مطرح ساختم ، و چون جوابي نداشت از او خواستم اين نكته را با رهبران مذهبي خود در ميان بگذارد و پاسخ ايشان را جويا شود. چند روز بعد كه موضوع را پيگيري كردم، همكارم با تعجبي آميخته به اندوه به من گفت: آقايان كشيش‌ها، هر وقت كه اين سؤال را از آنها كردم، يك جوري از دادن جواب فرار ميكردند و در مقابل اصرار من ميگفتند: اين شبهة شيطاني را چه كسي در ذهن تو انداخته؟! از او دوري كن كه شخص خطرناكي است و سخنان زهرآگينش ايمان تو را برباد ميدهد! [منظور اینکه نمادها و شعائر در هر دین و مذهب بایستی دارای حکمت عرفی و عقلانی باشند و قرار نیست هر امر بی‌وجهی نماد قرار گیرد؛ ولی تاکنون پاسخی عقلانی و قانع‌کننده به وجه انتخاب نماد صلیب داده نشده است.] 📚 کتاب ذوق لطیف ایرانی اثر استاد علی ابوالحسنی منذر به نقل از برادر خویش. ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯

⚫️ تقابل بزرگان شیعه با فرقه ضاله بهائیت 💥 یک بحث جذاب در کانال اسرار تاریخ 🔹با ذکر ماجراهایی از علمای اعلام🔻 1⃣ آیت‌الله‌العظمی حاج سیدحسین بروجردی 2⃣ امام خمینی 3⃣ آیت الله حاج شیخ محمدجواد بلاغی 4⃣ آیت الله میرزا مهدی مازندرانی 5⃣ آیت‌الله حاج شیخ‌حسین وحید خراسانی 6⃣ آیت الله حاج شیخ حسین لنکرانی و... 🔻نشانگر حساسیت و تیزبینی بزرگان شیعه

🛑 مناظره جالب آیت‌الله وحید خراسانی با یک مبلغ بهائی ✍ بر اساس دستنوشته شخصی یک تاریخنگار 🔻🔻

┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⭕️ نقره‌ داغ شدن مبلغ بهایی در مناظره با آیت الله وحید خراسانی❗️ 💥 وقتی نماینده فرقه، ۷ بار شکست خورد! ✍ دستنویس شخصی استاد ابوالحسنی منذر🔻 1⃣ آیت الله شیخ حسین وحید خراسانی از مراجع برجسته‌ای هستند که علاوه بر فقه و اصول در رشته معارف اسلامی ید طولایی دارند که اینجانب منبرهای غرّای ایشان را در دهه چهل از یاد نمی‌برم. یادم هست همان موقع ها گفته می‌شد که اگر ایشان منبر را ترک نمی‌کرد و برای تدریس فقه و اصول به حوزه نمی‌رفت و در تهران می‌ماند مرحوم استاد فلسفی را تحت الشعاع خود قرار می‌داد.   2⃣ پدرم مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد ابوالحسنی داستانی از ایشان نقل می کرد که پیداست در عرصه مناظره نیز قوی و قدرتمند ظاهر می‌شده‌اند. در آن زمان میان آقای وحید خراسانی و یکی از مبلغان بهایی که در مازندران فعالیت می کرد مناظره جالبی رخ داد که به حیثیت و آبروی فرقه ضاله لطمه زیادی وارد شد. داستان این خاطره که پدرم آ ن را نقل کرد چنین است. 3⃣ تبلیغات فرقه ضاله بهائیت در شمال ایران شدت گرفته بود و یکی از مبلغین آنها که در بین جوانهای مسلمان فعالیت می‌کرد و اعلام کرده بود حاضر است با علما و مراجع بزرگ شیعه مناظره کند. چنانچه پاسخ کوبنده‌ای به این مبارز طلبی و هل من مبارزگویی او داده نمی‌شد شوکی برای جامعه اسلامی محسوب می شد و مایه گمراهی افراد ضعیف الایمان می گردید لذا باید به گونه ای شاخ گستاخی او شکسته می شد. می دانید که خطه شمال به ویژه شهر نور به علت وجود زادگاه حسینعلی بهاء مورد توجه خاص بهائی‌ها قرار دارد و اهمیت خاصی به آن می‌دهند که خوشبختانه به علت فعالیت علما نقشه‌های آنان نقش برآب شده است. در این زمان که ایام تبلیغی آن فرد بهایی بود گذار پای آقای وحید خراسانی به خطه شمال باز شد. پیغام ایشان به آن فرد مذکور رسانده شد و اعلام شد که آمادگی برای مناظره وجود دارد. سپس مجلسی فراهم گردید که با هم بحث کنند و شکست هر شخص به معنای شکست عقیده و مذهب همان شخص باشد. 4⃣ آقای وحید در ابتدای مناظره گفتند: خُب، هر کس که شکست خورد چه جریمه ای باید بدهد؟ این داستان رایگان تمام نشود. قرار شد مبلغی را به پول آنروز کنار بگذارند که هر کدام در بحث شکست خوردند هزار تومان به دیگری بپردازد و قبل از آن مبلغی از دو طرف نزد فرد سومی که مورد اعتماد طرفین بود گذاشته شد که هر کدام شکست خوردند آن فرد سوم پول دیگری را در اختیار فرد پیروز قرار دهد. بعد از توافق سر این قضیه آقای وحید فرمودند که: خُب بحث ما بر پایه عقل باشد یا بر پایه نقل؟ با ادله عقلی با هم بحث کنیم یا ادله نقلی؟ آن شخص گفت که با ادله عقلی. آقای وحید فرمودند که، عقل نارساست در این عرصه چون اگر عقل نیاز ما را برآورده می کرد نیازی به وحی و نقل نبود و دلیل آورد که عقل ناقص است و ما باید بر پایه نقل بحث کنیم و طرف مقابل بر جواب ماند و قبول کرد که باید از طریق نقل مباحثه کنیم. اشاره نمودند و هزار تومان برای آقای وحید کنار گذاشتند. آقای وحید فرمودند که نقل هم ناقص است و ما نقل را نمی توانیم در اینجا بکار ببریم و برای این حرفشان دلایل زیادی ذکر کردند و اینکه ما اصلاً اساس معتقدات یکدیگر را قبول نداریم چگونه تمسک به نقل بکنیم و این عقل است در اینجا حاکم است و ثابت کرد که ما باید از طریق عقل با هم بحث کنیم و آن طرف درماند و گفت صحیح است و هزار تومان دیگر برای آقای وحید کنار گذاشتند. ایشان گفتند که نه عقل نمی‌تواند و ما باید از دریچه‌ی نقل وارد بحث شویم. و برای این دوباره دلایل بسیار آورد. در حدی که مُبلغ بهایی محکوم شد و هزار تومان دیگر برای آقای وحید خراسانی کنار گذاشته شد. دو مرتبه ایشان بحث را برگرداند و گفت که ما باید از طریق عقل بحث کنیم. و دلیل آورد و باز آن مُبلغ محکوم شد و دوباره هزار تومان کنار گذاشته شد. همین طورعقل- نقل، عقل- نقل هفت هشت هزار تومان پول برای آقای وحید خراسانی کنار گذاشته شد و جلسه به این طریق خاتمه یافت و معلوم شد که این مبلغ مثل یک موم در چنگ استدلال های قوی آقای وحید - این خطیب و فقیه اسلامی - اسیر است و مجلس [پیش از رسیدن به اصل بحث] منقضی شد و فهمیدند که نه، این شخص اصلاً قادر نیست از پس این شخصیت توانمند بر بیاید . ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯