فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستم به بودنت نمیرسد.
حتما تا حالا خیلی پیش آمده که کسی را ببینید و بگویید چقدر شبیه فلانی است.
من هم اولین بار که از او شنیدم و عکسش را دیدم؛ شجاعتش، غیرتش و اسارت طولانی مدتش، آقا یحیی را خیلی شبیه حاج احمدمتوسلیان به چشمم آورد.
حالا خبر شهادتش آن هم لابد با همان چفیه فلسطینی که احتمالا دور صورت پیچیده ، کلاش به دست، درست وسط خانههایی که هرکدامشان بینصیب از بمب نشدهاند اما نریختند ، شانه به شانهی مجاهدانی که دمار از سربازان اسراییلی درآوردهاند، حتی همین خبر که پیکرش در دست اسراییل است ، این شباهت را بیشتر هم میکند.
شاید اگر بشماریم بین اقا یحیی و حاج احمد دهها شباهت باشد اما مهمترینش یک چیز است، پیروزی.
مجاهدت حاج احمد ثمرهاش شد پیروزی یک کشور که سیمخاردار هم نداشت و جهاد آقا یحیی هم ثمرهاش پیروزی سنگ بر اف۳۵ شده است.
پ ن: عکس مربوط به بعد از جنگ سیفالقدس و قدم زدن آقا یحیی در خیابانهای غزه است.
https://eitaa.com/Moobtada
Mohsen Chavoshi - Zarre Bin (128).mp3
9.1M
Mohsen Chavoshi.
به زیر ذربین عشق ، یکی نشست و دود شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ صوت پزشک ایرانی شهید علیحیدری، چند روز قبل از شهادتش در لبنان و وصیتش برای تدفین در حرم امام خمینی(ره)
استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج 1، ص52
مالک اشتر نخعی که آن شجاعتها را در جنگ صفین از خود نشان داده است پیرمرد است، یعنی مردی است که در حدود شصت سال دارد. در جنگ جمل همین مالک و عبد الله بن زبیر- که جوان و بسیار شجاع بود- با یکدیگر نبرد کردند. اینقدر یکدیگر را زدند و دفاع کردند که دیگر از شمشیر کاری ساخته نبود. آخر، کار به کشتیگیری
رسید. در اینجا مالک عبد الله را به زمین میزند. همین که عبد الله را به زمین زد عبد الله فریاد کشید: «اقْتُلونی وَ مالِکاً» هم مرا بکشید هم مالک را. بالاخره اینها را از یکدیگر جدا کردند. بعد از مدتی که از قضیه گذشت و جنگ جمل خاتمه پیدا کرد، یک روز مالک با عایشه- که خاله عبد الله بود- ملاقات میکند. عایشه از روی گله و شکایت میگوید: تو آن روز با خواهرزاده من چنین و چنان کردی. مالک قسم خورد که سه شبانه روز بود غذا نخورده بودم [یکی از چیزهایی که برای خودشان ننگ میدانستند این بود که در جنگ کشته بشوند و شکمشان پاره بشود و از آن قاذورات بیرون بیاید. لهذا تا حد امکان کم غذا میخوردند]، اگر من چیزی خورده بودم خواهرزادهات جان سالم از دست من بدر نمیبرد. در جنگ خندق مسلمانها از گرسنگی سنگ به شکم خودشان میبستند و مردانه میجنگیدند. این خارج از قانون خلقت و طبیعت نیست.
#سنوار
Mohsen Chavoshi - Koja Boodi (320).mp3
3.66M
من آن دو پلك خسته كه به هم نمىگذارى ام…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای همسفران معراج حسین چه مبارک شبی است ! تا اینجا جبرائیل را نیز در التزام رکاب داشتید، اما از این پس ... بال در سبحاتی گشوده اید که جبرائیل را نیز در آن بار نمی دهند!
#شهیدآوینی
#صدرزاده
هدایت شده از وحید یامین پور
یه چیزی در مورد موتور سوارها برام جالبه. بینشون یک همبستگی و تعاون پنهانی تو خیابونا وجود داره. اگر یکی شون سُر بخوره بیفته یا تصادف کنه، چندتاشون میان کمکش. یا برای همدیگه از کنار ماشینها راه باز میکنن یا اگر بنزینشون تموم بشه یا پنچر بشن...
بین رانندگان ماشین ولی اینطور نیست غالباً.
انگار بین موتوریها یک حس استضعاف نسبت به خودروها وجود داره که اونا رو در مقابل یه موجود گندهتر و زورگوتر منسجم میکنه 😀 😀
یا اینکه حجم برخورد آشکار و خشن با موتوریها توسط نیروی انتظامی به اونا حسّ یک گنگ غیرقانونی با سرنوشت یکسان رو میده!
سالها موتورسوار بودم و میفهمم چی میگم.☺️
▪️ #جامعه_شناسی_موتوری
ما را که به هیچ میفروشند؛ ای خواجه نمیخری غلامی؟
نشاط اصفهانی
🌱صلی الله علیک یا اباعبدالله
خدایی که مورچه را در بزرگترین بیابان جهان به مقصدش میرساند، تو را در نیمه راه رها نخواهد کرد.
صبور باش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ما سراغ منزل آسودگی مجو
چون باد، عمر ما به تکاپو گذشته است
پ ن: گریه مرد سیزده ساله در آغوش حاج حسین یکتا برای رفتن به لبنان
#صائب
"من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان بـه خـاطـر تـحـلیـل های غلط این روز ها رسما معذرت می خواهم و از خداوند می خواهم مرا در کـنـار شـهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خـود نـیـسـتـیم.
راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فـرع آن بـوده اسـت. مـلت مـا تـا آن روز کـه احـسـاس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند."
(صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۲۸۴)
تو این اوضاع مملکت ما یکم صیفیجات ببریم روسیه بفروشیم، حسین رونقی و شروینم بفرستیم سوریه برای آزادی
ز یاد بردنت ای آشنای من ، سخت است
ببخش مثل تو بودن برای من سخت است
مرا رها کن از این شهر غرق دود برو
نفس کشیدن تو در هوای من سخت است…
#سید_تقی_سیدی
نتانیاهو در مصاحبه با وال استریت ژورنال: تصمیم گرفتم نصرالله را حذف کنم زیرا او فرماندهی ماموریت نظامی را بر عهده گرفت. چیزی که من را نگران کرد فهمیدن این بود که او رئیس محور شده است. او جایگزین قاسم سلیمانی شد.
+دوباره بغض راه گلوی آدمی را میبندد