بیکسانیم، گذاری به سر ما که کُند
مگر از گریه گهی بگذرد آب از سر ما
#کلیم_کاشانی
نـــــــورِ مــــــاه :)🇵🇸
تنهایی ام را شیر خواهم داد … اوضاع را تغییر خواهم داد اندامی از اندوه می سازم … با قوزِ پشتم کوه می
در واژه های زرد می میرم … در بعد از ظهری سرد می میرم
باید کماکان مُرد اما زیست … جز زندگی در مرگ راهی نیست
باید کماکان زیست اما مُرد … با نیشخندی بغضِ خود را خورد
انسان فقط فوّاره ای تنهاست … فوّاره ها تُف های سربالاست
من روزنی در جلدِ دیوارم … دیوارِ حتما رو به آوارم
آوار یعنی دوستت دارم
آوار کن بر من نبودت را … باروت نه،با فوت ویرانم
_احسان افشاری
#تکهای_شعر
یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب
وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش
- علی صفری
به خرابات چه حاجت که یکی مست شود
که به دیدارِ تو عقل از سرِ هشیار برفت
- سعدی
دیده ام عاشق، ولی بسیار، نه
مهربان بودند و بی آزار، نه
گر شوم عاشق، چه باک از آبرو
دار بر پا کن، کنم انکار ؟ نه
«از زلیخا آبرو را بُرد و از یعقوب چشم
عشق را بخشنده می دیدم» ولی انگار، نه
کی به تعظیم ستم خم گشت پشت؟
کارها کردم، ولی این کار، نه
گفت: می آیم به دیدارت شبی
آمد او، بر قصدِ جان، دیدار، نه
هدایت شده از • پـَـنـاهــگاهـَم •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهرا؛
أنا علی:))))))💔.