مآ گناهی نداریم ،
تو حوا نیستی و من آدم نمیشوم؛
این نقش ها را اشتبآه به ما داده اند!
_درمنبارانمیبارد
کجایی ماهیِ آرام،
در آغوشِ اُقْـیانوس؟
به من برگرد!
این دریایغم لبریـز دلتنگیـست ..
نُتهآیِموسیقی★
نه تو میمانی ، نه اندوه و نہ هئچ یک از مردم این آبادی .. به حباب نگرآن لب یک رود قسم و به کوتآهی آ
یک شبی مجنون نمازش را شکست، بی وضو در کوچه لیلا نشست؛
عشق آن شب مستِ مستَش کرده بود،
فارغ از جام الستش کرده بود؛
سجدهای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او،
گفت: یا رب از چه خوارم کردهای؟
بر صلیب عشق دارم کردهای،
جام لیلا را به دستم دادهای،
وندر این بازی شکستم دادهای،
نشتر عشقش به جانم میزنی
دردم از لیلاست آنم میزنی،
خستهام زین عشق،
دل خونم مکن؛
من که مجنونم تو مجنونم مکن،
مرد این بازیچه دیگر نیستم،
این تو و لیلای تـو، من نیستم!
گفت: ای دیوانه لیلایت منم،
در رگ پنهان و پیدایت منم،
سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی؛
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم،
کردمت آواره صحرا نشد؛
گفتم عاقل میشوی اما نشد!
سوختم در حسرت یک یآ ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی،
دیدم امشب با منی گفتم بلی؛
مطمئن بودم به من سر میزنی..
در حریم خانهام در میزنی..
حال این لیلا که خارت کرده بود،
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مـَرد راهم باش تا شاهت کنم،
صد چو لیلا کشته در راهت کنم!
رفـتی و بُرد از کفَم زندگـانی،
عِشقُ امیـدِ مرآ در جَوانی:)
رَفتـی کجآ، ای که دردم ندآنی؟
دردم ندآنی!
نمیدانم خود را گم کردهام یا تو را ؛
اما مدت هاست صدایت نکردهام.
صدایت میکنم و جوابی نمیشنوم.
عیب از گوش های من است یا تو آنقدر دوری که انعکاس صدایم را نمی شنوی؟
دلتنگت هستم؛
بسیار دلتنگ!
در خواب یا بیداری فرقی نمیکند،
فقط به دیدنم بیا ..
عزیزِ دیده هایم :) .
_ زینب بهار، به دور از تو؛
هدایت شده از ‹ وُجودیدَردُرون ›
کی فکرشو میکرد مامانبزرگ انقد برام عزیز بوده باشه؟
نُتهآیِموسیقی★
روز سی ام ؛ 19 آذر 1403 • concert ☺️ • هنرررر🛐 • ریاضی🛐🛐 • دبیر ریاضی تا ابد های ابددددددد🛐🛐🛐🛐🛐🛐🛐
روز سی و یکم ؛
25 آذر 1403
• برف اومدن🌨>
• سرمایسوزآن🌬!
• اینکه صُبحگآه نداشتیم🥸>
• امتحان تفکر و مسخره بودنش✅>
• زنگ اول اصن نخندیدیم😧!
• دخترخالش زنگ اول بیرون نیومد🚮؛
• فهمیدن اینکه پمپ بنزین واسه کیه💀
• وقتی متوجه شدم که جواب سوالای ریاضی رو ننوشتم🌹🌹🌹🌹🌹
• گریه ی یکی از بچه ها<
• شدت رو اعصاب بودن یه نفر.
• اینکه برف قطع ش-☺️<
• اینکه دیر رسیدن مدرسه🍋>
• خرِ بیشور.
• تخمه خوردن و گشتن با اکیپ سوسن 🍾؛
• بند عینک🧣
• و در پآیان ضایع شدن خانوم مدیر😼
روز خیلی خوبی بود🐸.
🌜:
بی خبر از هم دگر ، آسوده خوابیدن
چـه سـود؟
بَر مزار مردگآن خویش نالیـدن ،
چـه سـود؟
زنده را باید به فریآدش رسیـد ..
ورنـه بر سـنگ مزارش آب پاشـیدن ،
چـه سـود؟
گر نپرسی حالِ مَن تا زنده ام ،
گریـه و زاری و نالیـدن پـس از مرگـم ،
چـه سـود؟