eitaa logo
موزه مجازی حمام قلعه اسیق سو
252 دنبال‌کننده
483 عکس
348 ویدیو
14 فایل
هدف این کانال حفظ داشته های فرهنگی،هنری،دانش بومی، فولکلور، معرفی دیدنی های طبیعی،تاریخی و گردشگری کلات بخصوص حمام قلعه
مشاهده در ایتا
دانلود
،ائل بیلیمی،دانش عامه حمام قلعه *کاتا قحتلیق،کیچی قحتلیق همه ما بارها وبارها از زبان کهن سالان خود،عبارت و را که به معنی قحطی بزرگ وقحطی کوچک می باشدشنیده ایم امابرای بسیاری ازمااین سوال پیش آمده است که منطورشان کدام قحطی ها می باشد؟ آن چیزی که مسلم است درطول صد و اندی سال گذشته،دوجنگ جهانی ویرانگر به وقوع پیوسته و میلیون هاانسان را،به کام مرگ کشیده است. در سال ۱۲۹۶ خورشیدی در زمان حکومت احمدشاه قاجار و که درسال ۱۳۱۸ خورشیدی زمان حکومت رضاشاه پهلوی به وقوع پیوسته اند.جنگ هایی که درهردوی آنهاایران بی طرف بوده ودر هر دوی آنها نیز،به اشغال طرفین جنگ درآمده است. علت اصلی قحطی درایران درهردوجنگ جهانی جمع آوری آذوقه از دست مردم برای مصرف قشون اشغالگران بوده است البته درنبودجاده مواصلاتی و وسایل حمل و نقل مناسب،دربرخی مناطق مانندکلات خشکسالی نیز،مزید برعلت بوده است. اصطلاح مربوط به قحطی جنگ جهانی اول است که بنا برگفته کهنسالان مردم روستاهای کلات چنان در مضیقه قرار گرفتند که به خوردن ریشه گیاهان روی آوردند برخی از خانوارها تمام  دام های خود را ذبح کردند علاوه بر مصرف گوشت آنها در مواردی استخوان ها، حتی  استخوان شاخ دامها را،به مدت طولانی می جوشاندند سپس له کرده می خوردند. اصطلاح نیز، مربوط  به قحطی جنگ جهانی دوم می باشددر این قحطی هم،مردم به شدت درمضیقه مواد خوراکی قرار گرفتندامابه اندازه قحطی قبلی نبوده است در هر دوی این قحطی ها،مردم حمام قلعه که خود کشاورز بودند هرنوع دانه ای را که اعم از غلات یا حبوبات در اختیار داشتند آرد نموده به نان تبدیل می کرده اند تا به مصرف خانوار برسانند یا حبوبات و غلات را،در هم آمیخته پس از جوشاندن مصرف می کرده انداین ماده خوراکی را که اصطلاحآً می گویند به جهت وجود حبوبات در آن، دارای پروتئین گیاهی بوده به نوعی جایگزین گوشت محسوب می شده است که تا حدودی جبران فقرغذایی می نموده است. در آن زمان برای عبورازشرایط سخت وپدیده شوم قحطی رفتار مردم حمام قلعه ازجهاتی در مواجهه با آن حائز اهمیت وجالب توجه بوده است که حداقل به دو مورد آن می توان اشاره کرد. ۱-افراد متمکنی که دارای ذخیره غذایی مناسبی بوده اندهوای افراد نیازمندوبینوا را،داشته اند تا از گرسنگی تلف نشوند. ۲-استفاده بهینه ازمواد خوراکی مغذی درترکیب کردن بادیگرموادکه صرفاً برای سیرشدن،مورد استفاده قرارمی گرفت.ازجمله می توان به کوبیده ریشه گیاه اشاره کرد که ارزش غذایی چندانی نداشت امادر ترکیب باآردگندم،نانی رابه شرحی که ذیلاً ارائه می گردد تهیه می کرده اندتا بتوانندباگرسنگی مبارزه کنند. مسلماًدرزمان قحطی برای جلوگیری ازمرگ،هرنوع ماده غذایی راکه به آن دسترسی پیدامی کرده اند می خورده اندلیکن اساسی ترین آنهانان بوده است لذابرای تهیه نان انوع دانه هااعم ازغلات یاحبوبات را،آردکرده پخت می نموده اندازقبیل: :نانی که ازآردجو درست می کرده انداین نان عمدتادرزمان قحطی ازروی ناچاری پخته می شده است زیرابه علت نبودن تکنولوژی،جوباپوستش آردمی شد اگرچه الک می کردنداما کیفیت لازم را،برای پخت نان نداشت. :این نان که ازآرد ذرت تهیه می شددرحالت عادی صرفابرای تنوع پخت می شد امادرزمان قحطی کسانی که ذرت دراختیار داشتندنیز،پخت می کردند :نانی نازک و سفت تسمه ای که ازآردبرنج تهیه می شدبرای مصرف آن باید یک ربع ده دقیقه جلوترآن را، باآب نمناک می کردندتانرم شوداین نان نیز مصرف عام نداشت فقط برای تنوع ویا درهنگام قحطی مصرف می شده است.البته نوعی دیگر,نان هم بود که صرفا در زمان قحطی مورد استفاده قرار می گرفت وآن نان"دویی ارزن"بود نانی که از آردبرنج وارزن تهیه می شد. :این نان خاص ترین نانی است که در گذشته حمام قلعه وجودداشته وفقط درهنگام قحطی بزرگ جنگ جهانی اول از آن استفاده می شده است.نانی که ازریشه گیاهی به نام درست می شد. تاتوران،گیاهی پهن برگ،شبیه به ریواس است که ریشه ای ضخیم وعمیق دارد.ظاهر ریشه اش شبیه به ترب سفید باضخامت چغندرقند می باشد.برای تهیه نان ریشه را،شسته چند روزدرآب می گذاشتندتاتلخی آن برود سپس می کوبیدندتاپوره ای حاصل شودآنگاه باآردگندم یا جو یا هر آرد دیگری مخلوط می کردندتاخمیری حاصل گرددپس ازآن،به تنور می زدندتاپخته شود این گیاه شاید زمانی فرشته نجات کسانی بودکه بامرگ حتمی دست و پنجه نرم می کرده اند درهمان قحطیی که بنابرآمارهای قابل قبول حدود سه میلیون نفر،در ایران جان خودراازدست دادند.ازاین بابت،باید,قدردان این گیاه باشیم که جان اجداد ما را،از مرگ نجات داده است. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ زیبای نان و دندان خواننده: پرواز همای موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦کلیپی قدیمی از اجرای رقص اصیل توسط جوانان روستای شهرستان همرا با لباس سنتی (دون) ترکان خراسان موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۷ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸مراسم شانزدهمین سالگرد رحلت استاد زنده یاد بخشی امروز در شهرستان قوچان روستای علی آباد برگزار شد. 💻@turkanxorasan
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹مستند «زخمه های عشق» ▫️قسمت "اول" ▫️ روایتی زیبا از زندگی هنری استاد بزرگ موسیقی نواحی شمال خراسان ؛ زنده نام حاج قربان سلیمانی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۹ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹مستند «زخمه های عشق» ▫️قسمت "دوم" ▫️ روایتی زیبا از زندگی هنری استاد بزرگ موسیقی نواحی شمال خراسان ؛ زنده نام حاج قربان سلیمانی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۹ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
حاج قربان ( ۱۲۹۹- ۳۰دی ۱۳۸۶) حاج قربان سلیمانی از ترکان خراسان به زبان ترکی و فارسی آواز می‌خواند، موسیقی، نوازندگی، خوانندگی او با اشعار ترکی و فارسی هرگونه مرز و سد زبانی را در هم می‌نوردید و به گوش هر هنردوستی خوش می‌نشست. ویژگی بارز حاج قربان انگشت گذاری شفاف و قوت در پنجه بود. این استاد بزرگ موسیقی مقامی در کشورهای بسیار از جمله سوریه، عربستان، ترکیه، فرانسه، آلمان، سوئیس، بلژیک، کلمبیا، انگلیس، پرو، پاناما و آمریکای شمالی برنامه‌های مختلف اجرا کرده است. حاج قربان سلیمانی در سال ۱۳۸۵ با اهدای دوتارش به پسرش علیرضا سلیمانی با موسیقی وداع کرد و در ۳۰ دی ۱۳۸۶ در سن ۸۷ سالگی در منزلش در روستای علی‌آباد درگذشت روانش شاد و یادش گرامی باد! موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۹ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
روز جهانی ،پف فیل، پاپ کورن موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۳۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
،ائل بیلیمی،دانش عامه درحمام قلعه قدیم امروز نوزدهم ژانویه روز جهانی پاپ کورن،پف فیل یا همان خودمان است. این مناسبت بهانه ای شد تا یادی از تنقلات گذشته و دوران کودکی نماییم و شما دوستان گرامی را نیز، در سفری خاطره انگیز به زمان گذشته همراه خود سازیم امیدواریم که موردپسندتان واقع گردد. درحمام قلعه قدیم، تنقلات متنوعی از انواع قورقا، چییت، کشته، برگه، دانه، نخود و کشمیش، مویز و ... متداول بود که خانواده ها به سبب آنکه کشاورز و باغدار بودند اکثر تنقلات مصرفیشان را خود تولید می کردند یکی از آنها بود. به سبب آن که تولید قورقا هم آسان بود و هم، مواد اولیه ی آن که عمدتاً گندم، ذرت و دانه های روغنی همچون کنجد و ... بودند به وفور در اختیار قرار داشتند اقدام به تولید آن می کردند بخصوص قورقای گندم که رایج ترین آنها برای مصرف کودکان بود اما که از ذرت تولید می شد پس از (کنجدتف داده)، محبوب ترین قورقا برای کودکان بویژه بچه دبستانی ها محسوب می شد. برای تولید جوهری قورقا یا همان پف فیل، مادران دانه های ذرت محلی را که گفته می شد قدری نمناک می کردند آنگاه مقداری از آن را، به داخل ظرفی به نام می ریختند و در روی آتش می گذاشتند و با که با پیچاندن پارچه برسر تکه چوبی ساخته بودند مرتباً دانه ها را، (حرکت) می دادند تا پخته و باز شود. برای تولید جوهری قورقا روش دیگری نیز، وجود داشت که در آن قدری از دانه های ذرت را،داخل الک با تور فلزی می ریختند و در روی شعله مستقیم آتش قرار می دادندسپس به طور مرتب الک را،تکان می دادند تا دانه ها پخته وشکوفا شوند این روش معمولاً زمانی به کار گرفته می شد که چراغی مانند والور یا علاءالدین که با سوخت های فسیلی ایجاد حرارت می کرد در اختیار داشتند وگرنه در روی آتش هیزمی چندان کاربردی نداشت به همین جهت دانه ها را، در چدن حرارت و تف می دادند. برای تف دادن دانه های روغنی مانند کنجد خشخاش قبل از ممنوعیت کشت آن، هسته زردآلو، بادام و انواع تخمه ها مانند تخم کدو،خربزه،هندوانه و ... نیز، از چدن استفاده می کردند برای تولید نخودچی هم، ظاهراً دانه های نخود را به همراه دانه های درشت شن یا قلوه سنگ، در چدن تف می داده اند منتها ما درباره نحوه کار اطلاعات دقیقی در اختیار نداریم تا به تفصیل بیان نماییم. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۳۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ زیبای کودکانه غذا موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۳۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۵۰ نوع کتابت (بسم الله الرحمن الرحیم ) توسط استاد تعریفی https://eitaa.com/moozehmajazi
،ائل بیلیمی،دانش عامه محلی (الک دولک) "لو اوینه ماق"یکی ازبازیهای گروهی سرگرم کننده و درعین حال پر تحرک، در حمام قلعه بود که ساعتها کودکان و بزرگ ترها را، به خود مشغول می ساخت. وسایل لازمه آن دو تکه چوب، یکی نسبتاً قوی به طول ۷۰-۸۰ سانتیمتر که "تیه ق"گفته می شد و دیگری چوبی باریکتر، به طول ۲۰ سانتیمتر که "لو" نامیده می شد و چندین چوب باریک و بلند از سرشاخه درختان، بود.لو را،معمولاً ازچوب درخت جنگلی"ایرقئی"که حالتی ارتجایی داشت و به زودی نمی شکست می بریدند. را، درحمام قلعه به چهار روش بازی می کردند: لو، کئشتی-آلدی، چک لو، النگ دولنگ : به جزکئشتی-آلدی که بازی دو نفره بود بقیه را، به شکل گروهی بازی می کردند. در کئشتی-آلدی از دو چوب به عنوان "ته یق(دولک)" استفاده می کردند. زیرا بازی دو نفره بود و در اذای ضربه ای که هر یک از طرفین، به "لو" می زدند طرف مقابل نیز، با ضربه جواب می داد که حالت حمله و دفاع داشت شروع کننده از ملته با "ته یق"، ضربه ای به "لو" می زد اگر طرف مقابل میتوانست در هوا ضربه ای وارد کند این بار شروع کننده او بود نفر اول باید دفاع می کرد وگرنه "لو" را، باز هم باید نفر اول میزد. "لو"در اصل یک بازی گروهی بود که ابتدا، شروع کننده لو را، با یک دست به هوا،می انداخت سپس با که در دست دیگرش بود، به لو، ضربه ای می زد تا به طرف گروه مقابل برود در مقابل چندین نفر، چوب به دست دفاع می کردند هر کدام که می توانست در هوا، لو را، بزند به عنوان شروع کننده به ملته می آمد و با "تیه ق" به لو ضربه می زد اگر کسی نمی توانست لو را، بگیرد آن را، دوباره به نفر اول می دادند تا ضربه بزند. : این بازی نیز، مانند لو، به صورت گروهی بازی می شد با این تفاوت که لو را، در زمین هموار، می گذاشتند اول به یک سر لو، ضربه ای می زدند تا لو، قدری به هوا پرتاب شود سپس ضربه اصلی را، می زدند تا گروه مقابل لو را، بگیرد.هریک از افراد دفاع کننده با سرشاخه به لو ضربه می زد به عنوان شروع کننده به ملته می آمد و با "تیه ق" به لو ضربه می زد. (الک دولک): نوعی دیگر، بازی بود که دو سر لو را، بر روی دو سنگ می گذاشتند ابتدا با نوک "تیه ق" لو را، به هوا پرتاب می کردند سپس مانند چکلو، ضربه اصلی را،به لو می زدند تا گروه مقابل آن را، بگیرد. :قبلاً درباره اویونها،یادآور شده ایم که اویونها به دو صورت انجام می گیرند اول به صورت که هم جنبه سرگرمی دارند هم ورزشی و رزمی اند دوم که آنها نیز،جنبه ورزشی،رزمی،عرفانی،عبادی و ... دارندکه البته به غلط به این حرکات آیینی گفته می شود.بر خلاف آن که رقص جنبه بزمی دارد بزمی نیستند. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۱/۱ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آهنگ آخ بنازم خنده ها و گریه های بچگی خواننده:غلامحسین غفاری موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۱/۱ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
مزرع سبز فلک، دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمدهنگام درو "حافظ" ضمن تشکر و قدردانی از عمو حیدر عزیز به خاطر تهیه ی این کلیپ خاطره انگیز. تماشای این کلیپ باعث شد به یاد گذشته بیفتیم و مطالبی از خاطرات گذشته را،برای شما گرامیان همراه با خاطره ای شخصی از این نوع پای افزار به رشته تحریر درآوریم که امیدواریم موردپسندواقع شود. هنوز دیر زمانی از پوشیدن ساق بلند، جور وا جور با مارکهای مختلفی از قبیل شادانپور،فیل نشان،شیرنشان و ... نگذشته است اکثر ما تجربه پوشیدن آنها را، داریم کما اینکه هنوز هم کشاورزان دامداران وباغداران، در انجام امورشان، از چکمه های پلاستیکی ساق بلند استفاده می نمایند. همان چکمه هایی که ایمنی لازم را، درشرایط مختلف جوی و محیطی ازقبیل بارندگی برف و باران،سیل، باتلاق و سنگلاخ،خارزار و ... برای پاهایمان ایجاد می کردند. این چکمه ها با همه حسناتشان دو عیب عمده داشتند اول در زمستان را، به پاها انتقال می دادند لذا برای جلوگیری از سرما از جورابهای پشمی بافته دست بانوان حمام قلعه که گفته می شد استفاده می کردند تا از سرمازدگی پاها جلوگیری نمایند. دوم در تابستان، را، به پاها منتقل می کردند به گونه ای که سبب بدبویی و سوختگی پاها می شد.بدبویی آنها بر اثر فعالیت باکتریهای بی هوازی صورت می گرفت که گاهی همراه با عرق و سوختگی ناشی از تابش آفتاب، آسیب شدیدی را، به پاهای افراد وارد می ساخت. برای جلوگیری از چنین وضعیتی، چکمه هایی که در آنها سوراخی ایجاد شده بود و دیگر قابل استفاده درفصل های بارانی سال نبودند ساق چکمه ها را،می بریدند و به شکل در می آوردند و با سرخ کردن میله ای آهنی یا نوک چاقو آنها را، به صورت شبکه ای سوراخ ریز می نمودند یا نوک و بغل آن را،می بریدند سوراخی بزرگتر ایجاد می کردند آنگاه مورد استفاده قرار می دادند.که البته سوراخ کردن شبکه ای متداول تر بود زیرا سنگ ریزه یا خار و خاشاک کمتری وارد کفش می شد بخصوص هنگام درو که گیاهانی به نام با تخم های ریز و خاردارشان وارد کفش می شدند یا به جوراب و پاچه شلوار می چسبیدند. این روزنه های شبکه ای باعث می شدند تا اولاً درهنگام حرکت هوا وارد چکمه شده پاها خنک شوند ثانیاً با وارد شدن اکسیژن، از فعالیت باکتری های بی هوازی جلوگیری می شد بدینسان بود که از چکمه ای مندرس استفاده ای بهینه صورت می گرفت. خاطره ای فراموش نشدنی🤣🤣🤣 آن زمانی که جاده کلات کلاً خاکی و در اصطلاح جیپ رو بود.تردد در بین شهرکلات و روستاهای آن با چهارپایان که در اصطلاح می گفتند صورت می گرفت هرگاه احدی از ماموران دولتی ماموریت می یافت تا در روستایی ارائه خدمت نماید باید با مال می رفت معمولاً رئیس ثبت احوال کلات که آن موقع، گفته می شداز جمله این ماموران بود. برای بردن ماموران دولتی به مقصد کدخدای هرروستامتعهد بودتا به صورت نوبتی هرکدام از اهالی روستا را که دارای اسب بود موظف به رساندن مامور دولتی به مقصد نماید این بار نوبت پدرم بود که در چله تابستان قرعه به نامش خورده بود تا رئیس سجل را،از حمام قلعه به یئنگی قلعه(قلعه نو)برساند. آن روز پدرم مرا که کودکی دبستانی بیش نبودم درترک رئیس سجل روی اسب نشاند تا او را به قلعه نو رسانده و اسب را، به حمام قلعه برگردانم. صبح زود حرکت کردیم سر ظهر به قلعه نو رسیدیم با پیاده شدن مامور بلافاصله سوار اسب شده به سمت حمام قلعه حرکت کردم در اوج گرما به علی دولی رسیدم. درآن زمان در زیر درختان بید علی دولی چشمه ای پر آب جاری بود جهت رفع تشنگی اسب را، به سرچشمه راندم از اسب پیاده شدم تا آبی بنوشم اسب که ظاهراً از من تشنه تر بوده با ولع تمام به سمت گودال چشمه حرکت کرد و پایش را، روی پای من گذاشت آه از نهادم برآمد این درحالی بود که به پایم از همین چکمه ها با سوراخ شبکه ای پوشیده بودم با وزن اسب برآمدگی میخهای نعل از همان سوراخها وارد پایم شد از یک طرف به پایم ضربه واردگردیده بود از طرف دیگر زخمی شده بودم.توان سوار شدن بر اسب را،نداشتم آن هم درمکانی که اثری از آدمیزاد دیده نمی شد تا از کسی کمک بخواهم. کفش از پای کندم و دمی در سایه سار درختان آسودم سپس لنگان لنگان اسب را، کنار (بلندی)کشیدم سوار شدم تا شب هنگام خود را،به منزل رساندم.هنوز بعد از پنجاه سال لحظه به لحظه آن صحنه درجلو چشمم است. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۱/۲ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ دلقک (کفشای لنگه به لنگه) خواننده:محمد اصفهانی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۱/۲ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
.             عجب نیست اگرشاهی گدا گردد،  عجب نیست غنییی بی نوا گردد،  عجب نیست بدان  هر آنچه  که  در چنته  داری به آنی بر هوا گردد،  عجب نیست از اینکه دور  بر ما،  بی مدار است فلک هم  ناروا گردد،  عجب نیست زمانی  که  همه،   در  بند  پول اند خداجو بی خدا گرددعجب نیست درآنجایی که دستهاتوی کاسه ست گدایی  با نوا  گردد،  عجب نیست در آن منظرکه باشد سبزه، خاشاک گلی هم  گندنا گردد، عجب نیست چوخشکدباغ وبستان،سبزه زاران کویری با صفا گردد،  عجب نیست صدایی   نشنوی،   گر   از  هَزاران غرابی خوشنوا گرددعجب نیست محبت را  به  معنا،   دون  شماری رباتی عشق ما گردد،عجب نیست یکی شدپیش ما،گردوغ ودوشاب گناه هم کام ماگردد،عجب نیست ز دست   روزگار،   با  فتنه هایش زشوری شربه پاگرددعجب نیست بدان   "سودا"   که  یار  با وفایی زنیکی بی وفا گردد،عجب نیست علی کوهستانی اسیق سو(سودا)🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۱/۳ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ زیبای روزگار خواننده:حسین ثانی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۱/۱۱/۳ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
                  دست پدر دست خویش بنهاده بود,پشت پسر گو  به  من,  تو   زورمندی  یا  پدر؟ با غرور  گفتش: پسر, از این  دو تن این یقینش دان, قوی باشم که  من انتظارش  این  چنین  بود, از  پسر تا  بگوید:  تو   قوی   هستی   پدر! لیکن  آن دم  انتظار,   حاصل  نشد با سؤالی  هیچ  پسر,    عاقل  نشد بار دیگر   از   پسر,    پرسید    پدر من  قوی ام  یا تو اکنون  ای  پسر؟ بازجواب این گونه, دادش: آن پسر بر تو  گفتم:  من قوی  باشم   پدر! زین سخن  آن دم,  پدر,  آزرده شد پس کشیددستش دلش افسرده شد بار سوم  از پسر,   کرد  این  سؤال من قوی ام یا که تو, فرخنده حال؟ بیدرنگ  گفتش    پسر:  اینک   پدر از  تو  زورمندتر   ندیدم,  من  دگر گفت پدر:اکنون چه  افتاد در دمی؟ من به زور از تو, فزون تر گشتمی؟! گفت پسر:آن دم که بودم ازتو بیش پشت  من   بنهاده   بودی,    دست خویش کی  پسر  از  خود,  قوی تر  داشته ای؟ حال که دست ازپشت من,برداشته ای این مثل آن گونه "سودا" کرده نقل تا که خود یابی رموزش را,به عقل علی کوهستانی اسیق سو(سودا)🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۱/۴ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهنگ زیبای " پدر " خواننده:علی رزاقی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۱/۴ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلادباسعادت مولی الموحدین حضرت علی"ع" و روز "پدر" بر شما گرامیان مبارک باد! کانال موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۱/۵ https://t.me/hammamghaleh