🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هوالحکیم
زندگینامه
قسمت_هفتم
بسمه تعالی
📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد
استاد در ادامه چنین مذکور داشته اند:
"اما در کوچهای که خانهی آن پیر در آن بود؛ مطلب جالبی وجود داشت و حال آنکه در همان کوچه، خانهای بود که در زمان آشنایی با آن پیر، من بیست سال داشتم، ۱۶ سال قبل از آن یعنی در ۴سالگی (۱۳۴۵)، من برای آموختن قرآن به آن خانه میرفتم. آری، وقتی وارد کوچه میشدی حدود ده متر که میرفتی، دالانی قدیمی و گلی وجود داشت بطول تقریبا ۱۵ متر وعرض ۱ متر و نیم و ارتفاع ۲ متر. در وسط این دالان دری بود که چون داخل میشدی وارد منزلی میشدی که حیاطی کوچک داشت و دو اتاق. و تمام آن اتاق ها از گل و خشت خام درست شده بود. در آن منزل، پیرمرد و پیرزنی زندگی میکردند که پیرزن، مکتب دار بود و حدود ۵۰-۴۰ شاگرد داشت که سن آنها بین ۱۵-۱۰ سال بود و کوچکترین آنها فقط من بودم که ۴ سال داشتم. هر روز صبح مادرم صبحانهای را در دستمال میبست و به من میداد و قرآن عمّ جزء خود را بر میداشتم و ساعت ۸ صبح راهی میشدم. هر شاگردی زیر اندازی داشت که در میان حیاط پهن میکرد و روی آن مینشست. حیاطی که با خشتهای چهارگوش فرش شده بود و هر روز صبح دختری که بزرگترین شاگردان بود و خلیفه بود، زودتر میآمد و جارو میزد و آب پاشی میکرد. گاهی هم دالان را آب پاشی میکرد و آنجا می نشستیم و هنوز بوی کاهگلی که از پاشیده شدن آب در فضا میپیچید از یاد نبردم. ملّای ما همان پیرزن بود که به او بیبی میگفتیم و او به ما قرآن درس میداد.گاهی مردی از اقوام او به منزل آنها میآمد و در وقت رفتن در میان دالان مینشست و برای ما روضهای میخواند و میدیدم که رهگذرانی که از کنار کوچه میگذشتند به احترام روضهی حضرت اباعبدالله میآمدند و در میان همان کوچهی ده متری جلو دالان مینشستند و به دیوار تکیه میدادند و دست خود را به علامت حزن بر پیشانی میگذاشتند و روضه را گوش میدادند و میرفتند. بیبی شوهری داشت که سیّدی بود که به او آقای میرزا میگفتیم. او داخل اتاق نشسته بود و هر شاگردی مقدار آیاتی که توسط بیبی به او تدریس میشد بهطور کامل یاد میگرفت بی بی او را به نزد آقای میرزا میفرستاد تا بخواند و اگر آقای میرزا تایید میکرد به آن شاگرد میگفت که برو و به بیبی بگو که به تو درس جدید بدهد. وقتی درس تمام میشد بیبی برای اینکه نماز به ما یاد بدهد نماز جماعتی را تشکیل میداد و مرا که نماز را کاملاً بلد بودم مثل امام جماعت در جلو صفها قرار میداد و به من میگفت که بلند و شمرده بخوان و به بچه ها میگفت هرچه او میگوید تکرار کنید و هر عملی که او انجام میدهد شما هم انجام دهید ..."
◀️ ادامه دارد ...
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3769 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هوالحکیم
زندگینامه
قسمت_هشتم
بسمه تعالی
📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد
...اما ادامه جریان آشنایی استاد با آن پیر:
استاد مینویسد: "روز سوم که به شوق دیدار با او رفتم، چون مجلس تمام شد و هرکس به دنبال کار خود رفت، نمیدانم چطور شد که ناگاه احساس کردم فضای وجودم و فضای اطرافم کاملا باز شده است و دیگر آن ترس و واهمه را از او ندارم. لذا چون از منزل عالِم بزرگوار شهرمان بیرون آمد، عزم جزم کردم که به نزدش بروم و سر سخن را با او باز کنم. گامهایم را استوار نموده و پیش رفتم و چون در کنارش قرار گرفتم سلام گفتم. او پاسخ داد و گفتم: اجازه هست سوالی از شما بپرسم؟ پیر رخصت داد. گفتم در ماجرایی که چند روز پیش فرزند آقا آن را تعریف کرد مبنی بر ذکری که از استادش گرفته بود چه نکتهای وجود داشت؟ گفت: پسرم! مگر متوجه نشدی که شیخاش ۴ سال او را معطّل نموده تا آخر، ذکری به او داد.
از این که دیدم جوابم را به راحتی داد و اصلاً مسئله سن و سال مرا نادیده گرفت هم خوشحال بودم و هم متعجب. لذا خواستم صحبت قطع نشود و گفتم: مگر برای اینکه مرید از شیخ اش ذکری بگیرد گذشت زمان لازم است؟ گفت: بله پسرم! تا استعداد مرید برای پذیرفتن ذکر به فعلیت نرسد، ذکر قلب او را تخریب می کند. زیرا ذکری که شیخ و ولیّ خدا به انسان می دهد یک حقیقت حیّ و زنده است و قلبی که آمادگی نداشته باشد، این ذکر، آن را ویران می سازد. این است که شیخ قلب او را در این ۴ سال بهطور پنهانی و در باطن آماده ساخته، تا مستعد پذیرفتن این مهمان زفت و سمین گردد..."
........................................
سمین: چاق و بزرگ
◀️ ادامه دارد ...
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3770
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌸🌸🌸🌸
🌱 آداب زندگی پیامبر (ص)
«باب دوم، آداب معاشرت»
💥 در محجه البیضاء آمده است که : پیامبر بسیار به پیشگاه خداوند _عزوجل _تضرع و زاری می نمود و همیشه از خدای تعالی درخواست می نمود که او را به آداب نیکو و مکارم اخلاق مزین نماید، سپس در دعای خود می فرمود : بارالها! خلقم را نیکو گردان
بارالها! مرا از اخلاق بد، دور گردان.
💥 انس بن مالک گفت : به آن خدایی که ایشان را بر حق مبعوث نمود، هرگز نشد به خاطر کاری که خوش نمی داشت، به من بگوید : چرا این کار را انجام دادی؟ و هرگاه زنان ایشان مرا سرزنش می کردند، می فرمود : کاری به او نداشته باشید، قُدُر این بوده است.
📚 سنن النبی (ص)، علامه طباطبایی (ره)
#آداب_زندگی_پیامبر
https://eitaa.com/moravej_tohid/3771
🆔 @moravej_tohid
🎙#شرح_توحید_شیخ_صدوق جلسه پنجم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه 1
امام صادق (ع) : خداوند تبارک و تعالی برای مومنین یک ضمانتی کرده، راوی می گوید : آن ضمان چیست؟ (ضمانتی که کرده این است) فرمود : اگر انسان اقرار کند به ربوبیت خداوند و نبوت پیامبر اکرم (ص) و اقرار کند که حضرت علی (ع) امام است و بعد اعمالی که بر او واجب شده، اینها را انجام دهد، خداوند ضمانت کرده که او را در جوار خودش اسکان دهد. (در همسایگی خودش قرار دهد)
🔸 دقیقه 7
هیچ موجودی در عالم اثرش مال خودش نیست، همه ی اینها فقط آیینه هایی هستند که آثار را از خدا می گیرند و در ما منعکس می کنند، این توحید ربوبیت میشود، یا توحید سببیت فرقی نمی کند.
✨ خداوند رب است یعنی پروارننده موجودات است، چگونه موجودات را پرورش می دهد؟ اینکه اسباب کمال را در اختیارشان قرار می دهد.
🔸 دقیقه 9
مادر پرورش دهنده بچه نیست، کشاورز پرورش دهنده این بذر نیست. فقط خداوند پرورش دهنده است چون کشاورز از خودش اثری ندارد، اثر مال خداست.
🔸 دقیقه 10
خداوند رب العالمین است. (عالمین، گروه های مختلف موجودات)
✨ ربوبیت غایت دارد.
🔸 دقیقه 12
خدا چرا ربوبیت می کند؟
🔸 دقیقه 13
یک فرقی بین ربوبیت خدا و ربوبیت سایر موجودات هست؟ الان یک مادر، بچه را که ربوبیت می کند و پرورش می دهد، برای این است که این بچه از لحاظ جسمی بزرگ شود. این غایتی که مادر دارد یک چیزی غیر از خودش است، قوی شدن و بزرگ شدن بچه یک چیزی غیر از مادر است......
هدف هایی که رب های دیگر دارند، آن هدف غیر از خود این رب است.....
🔸 دقیقه 16
اما خداوند از اینکه موجودات عالم را دارد پرورش می دهد، چه نفعی می برد؟ هیچ نفعی نمی خواهد ببرد، خداوند همه ی کمالات عالم را دارد......
✨ فلاسفه یک حرفی دارند، می گویند : خداوند اگر کار می کند، اگر موجودات عالم را پرورش می دهد، برای خودش هست. یعنی این کار را میکند، موجودات بزرگ شوند و پرورش پیدا کنند، تا به خود خدا برسند، نه اینکه خدا از آنها استفاده کند، نه، اصلاً به خود خدا برسند، یعنی مظهر قوی خدا شوند.
🔸 دقیقه 17
غایت ربوبیت موجودات، خود خداست.
🔸 دقیقه 20
توحید صمدیت
صمد یعنی مقصود، یعنی هدف...
✨ «الله الصمد»، یعنی خدا، مقصود همه ی موجودات است، چون همه ی کمالات را دارد.....
پس هر موجودی که دارد به سوی کمال می رود، یعنی به سوی خدا می رود.
🔸 دقیقه 22
هرکسی هر چیزی را در عالم قصد کند، این خدا را در واقع قصد می کند، چون آثار مال خداست.
✨ هر کسی به دنبال چیزی می رود که از آن استفاده کند و خودش را کامل کند، یعنی دارد به سوی خدا می رود، این می شود توحید صمدیت
🔸 دقیقه 24
«یا ایها الانسان انک کادح ربک کدحا فملاقیه» «6،انشقاق»
ای انسان تو داری به سوی خدایت کوشش می کنی تا اینکه بالاخره به خدا برسی و خدا را ملاقات کنی.
🔸 دقیقه 27
خداوند چگونه می خواهد موجودات را به خودش برساند؟ یک نردبانی باید بگذارد، یک نردبانی که انسان ها از این نردبان بگیرند و بروند تا به خدا برسند.
خداوند برای اینکه انسان ها به او برسند، دین را برای انسان ها قرار داده است.
✨ دین یک سری مجموعه دستوراتی است که اگر انسان این دستورات را انجام دهد، به خدا می رسد.
✨ دین بر مبنای سه چیز استوار است : یکی آن کسی که این دین را به طور کلی و جامع از طرف خدا می گیرد و پایین می آورد. (نبی)
یکی آن کسی که این دین کلی و جامع را برای ما تفسیر میکند. (امام)
یکی، ما حالا بعد از اینکه دین تفسیر و تبیین شد، اعمالی را انجام بدهیم تا به خدا برسیم. (دستورات دین)
🔸 دقیقه 30
فرستادن دین از جلوه های ربوبیت خداست.
🔸 دقیقه 32
پیامبر، خیلی به جزئیات نمی پردازد، پیامبر یک کلی می آورد، این کلیات باید بعدا تفسیر شود. اینجاست که مثلاً امام صادق (ع) می آیند و آن جنبه فقه قرآن را در می آورد و تبیین و تفسیر میکند.....
امام رضا (ع) می آید و آن ابعاد فلسفی و قرآنی و عقلی را از دین استنباط می کند. در مباحثاتی که در بارگاه مأمون با علمای مختلف دارد، بحث های کلامی و عقلی دین را، استدلال بر توحید، استدلال بر معاد، استدلال بر نبوت و امثال اینها را از دل قرآن بیرون می کشد.
امام سجاد (ع) بُعد عارفانه دین را از قرآن بیرون کشیده است.
🔸 دقیقه 34
اینجا انسان اگر به این دستورات عمل کند، رشد می کند و بالا می رود.
قرآن میفرماید : «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه» «10،فاطر»
این یک آیه ی خیلی جامعی، در حرکت صعود انسان به سوی خدا هست....
«کلم طیب» یعنی روح انسانی
🔸 دقیقه 36
عمل صالح آن اعمالی است که توسط امام از بطن قرآن استخراج شده و در اختیار ما قرار داده است. (واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات)
https://eitaa.com/moravej_tohid/3773
🆔 @moravej_tohid
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
شرح جامع و کامل #حدیث_معراج
همراهان گرامی لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽
🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه بیست و هشتم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه 1
ثمرات جوع وگرسنگی، یکی حکمت است،یکی حفظ قلب و تقرب به سوی خدا است، یکی حزن دائم (غمش همیشگی است) باری بر روی دوش مردم ندارد، زحمتش روی دوش مردم نیست. فرقی هم نمی کند که زندگی سخت یا آسان بگذرد، خیلی برایش مهم نیست.
✨ خیر کثیر در قرآن به حکمت معنی شده است.
«یوتی الحکمه من یشاء و من یوت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا» «269،بقره»
خداوند به هرکس بخواهد، حکمت می دهد....
به هر کس هم حکمت بدهد، خیر کثیر داده است.
✨ البته اینکه به حضرت فاطمه (س) کوثر گفته می شود، از باب تطبیق است نه از باب تفسیر، اینها را با همدیگر قاطی نکنیم. تفسیر «کوثر» خیر کثیر می شود.
تفسیر آیه به آیه کنیم، قرآن را به قرآن تفسیر کنیم....
لذا تفسیر کوثر، خیر کثیر می شود، حکمت می شود. اما بر حضرت فاطمه (س) تطبیق می شود، چون ایشان خیر کثیر است، از دامن ایشان یازده امام به وجود آمدند و منشاء خیر و برکت کثیری شدند.
🔸 دقیقه 4
اصل حکمت به معنی آن قوهای است در باطن انسان که انسان به واسطه ی آن می تواند، حق را از باطل تشخیص دهد، نور را از ظلمت تشخیص دهد. (این در قلب انسان است نه در عقل انسان)
🔸 دقیقه 5
ما میل به گناه می کنیم، اما اراده به گناه نمی کنیم....
آن میل اولیه اش در درون هست، دنیا را دوست داریم، پول را دوست داریم، اما چیزی که هست اراده نمی کنیم. انسانی که دارای حکمت است، اصلاً آن میل در درونش ایجاد نمی شود.
🔸 دقیقه 7
پیامبر (ص) به ابوذر فرمود : ای ابوذر!نتیجه ی زهد در دنیا چیست؟ (زهد، بی علاقگی به دنیا، نرفتن به سوی دنیاو...) نتیجه ی این زهد این است که، خداوند حکمت را در قلب انسان می رویاند.....
و بعد از قلب بر زبان جاری می کند، زبان این انسان گویای به حکمت می شود.
عیب های دنیا را به انسان نشان می دهد، یعنی انسان باطن بین می شود، دردهای دنیا را می ببیند، دوای دنیا را می ببیند، وانسان را از این دنیا به سوی بهشت، سالم بیرونش می برد.
🔸 دقیقه 9
حکایتی از عبد الرحمن جامی که در «نفحات الانس» نقل کرده است.
🔸 دقیقه 14
نمی شود که هر کسی را امتحان کرد...
شیخ را نمی شود امتحان کرد، ولیّ خداست، اولیاء خدا هستند؟ چه جوری می خواهد امتحان کند؟
🔸 دقیقه 19
خوارج نزد حضرت علی (ع) می آمدند و می گفتند : توبه کن
✨ حضرت در جنگ صفین، از معاویه شکست نخورد، از یارانش شکست خورد.
🔸 دقیقه 24
داستان هارون الرشید و شاعری که در حضورش مدح علی (ع) گفت.
✨ نبی ما فرمود : در شب معراج وقتی صعود کردم و بالا به پیش خدا رفتم، خداوند دستش را روی شانه ی من گذاشت، قلب من خنکای او را احساس کرد و علی پای خودش را در جایی گذاشت که خدا دستش را در آنجا گذاشت.
خدا دستش را روی کتف پیامبر (ص) گذاشت و علی (ع) پایش را آنجا گذاشت. می گویند :
هارونالرشید و همه ی مردم خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بودند که مرتب کف می زدند و این (بیت از) شعر را تکرار می کردند و می خواندند.
🔸 دقیقه 29
خدایا! مصیبت ما را در دین ما قرار مده.
✨ خیلی آدم های بی سوادی هستند که اینها قلبشان باز است....
وقتی در مقابل یک انسانی (یک ولیّ) قرار می گیرد، خاضع میشود و انکار نمی کند.
✨ منظور از عوام کسانی هستند که حتی ممکن است تحصیلکرده باشند، اما قلب بسته است. قلب، حکمت ندارد....
قلب نور ندارد و سیاه است. عوام الناس اینها هستند، و انسان های حق در طول تاریخ از همین انسان های عوام چه ضربه ها خوردند!
🔸 دقیقه 31
«فوجدا عبدا من عبادنا آتیناه رحمت من عندنا و علمناه من لدنا علما» «65،کهف»
✨ در احوال شیخ عبد القاهر جرجانی
🔸 دقیقه 33
«غوث» به چه کسی گفته می شود؟
https://eitaa.com/moravej_tohid/3776
🆔 @moravej_tohid
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
مبحث #معاد
همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽
📖 «باب جدال و ستیزه»
✨ امیر مؤمنان فرمود : از جدال و ستیزه بپرهیزید، که دل ها را نسبت به برادران دینی بیمار می کند و بر روی این دو چیز نفاق می روید.
✨ پیامبر اکرم (ص) فرمود : سه خصلت است که هر کس خدای بزرگ را با آنها دیدار کند، از هر دری که بخواهد وارد بهشت می شود؛ کسی که اخلاقش نیکو باشد، و در حضور و غیاب دیگران از خدا بترسد، و بحث و جدل را ترک کند اگر چه حق با او باشد.
✨ امام صادق (ع) فرمود : از خصومت و جدال بپرهیزید، که دل را مشغول می کند و موجب نفاق می گردد و کینه و دشمنی فراهم می آورد.
✨ رسول خدا (ص) فرمود : هيچ گاه جبرئیل نزد من نیامد، مگر آن که مرا موعظه کرد و آخرین سخنش به من این بود که از جدال و درگیری با اشخاص بپرهیز، که عیب های نهان را آشکار می سازد و عزت و احترام را از میان می برد.
📚 اصول کافی، جلد چهارم
#حدیث
https://eitaa.com/moravej_tohid/3780
🆔 @moravej_tohid