🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه بیست و هفتم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه 1
علامت زهد قلبی را قرآن بیان می فرماید : «لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم» «23،حدید»
علامت زهد قلبی این است : شاد نگردند به آنچه که به دستشان می رسد و غمگین نشوند به خاطر آنچه که از دستشان می رود.
🔸 دقیقه 3
زهد قلبی سخت تر است.
✨ مگر اینکه قلب تحت یک جذب شدیدی از ناحیه ی ملکوت قرار بگیرد، از ناحیه ی خداوند جذبی بر قلب او وارد شود، که خداوند او را به کلی متوجه خودش کند و این جز با شهود و مشاهده جمال خدا به دست نمی آید.
✨ زهد فی الدنیا مرتبه ای است که مخلُصین به آن می رسند.
🔸 دقیقه 6
مردم خودشان به خودشان ظلم کردند و نگذاشتند کسی مثل علی (ع) بیاید، اندیشه های والای الهی را در ميان آنها اشاعه دهد.
✨ حضرت رسول اکرم (ص) چرا جنگ می کرد؟ آیا انسان کشور گشایی بود؟
🔸 دقیقه 9
صبر کردم، در حالی که ٢۵ سال در گلویم استخوان و در چشمم خار بود، میراث خود را بر باد رفته می دیدم....
✨ چرا حضرت علی (ع) ناراحت بودند؟...
انسانی که می فرماید : من به راه های آسمان واردتر از راه های زمین هستم. (آسمان نه آسمان ظاهری) یعنی من آسمان های ملکوتی را بهتر از این دنیا می دانم. من خیلی در دنیای شما نیستم، اما راه های کمالات آسمانی را بلدم، بیایید تا به آنجا شما را ببرم، اما مردم نمی آیند، حضرت از این ناراحت است.
🔸 دقیقه 13
ما الان در زندان هستیم، درست است که پیامبر (ص) قانون برای ما می آورد، این کار را انجام بده و این کار را انجام نده...
درسته که خیلی به دست و پای ما بند می زند، اما این بندها در واقع برای ما آزادی است.
✨ انسان اگر توانست و خودش را دست نبی وقت سپرد، به دست ولی وقت سپرد، او دیگر حالا آزاد است، یعنی دیگر قلبش آزاد میشود، تا حالا در بند دنیا بود، حالا دیگر دنیا برایش هیچ گونه ارزشی ندارد، تا حالا اسیر مقامش بود. اسیر مالش بود، حالا دیگر می بیند اینها برایش هیچ مزه ای ندارد. هیچ لذت و لطفی ندارد. یک درهای دیگری برایش باز شده است.
🔸 دقیقه 15
چگونه زهد در دنیا داشته باشم؟
🔸 دقیقه 16
«زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه والانعام و الحرث» «14،آل عمران»
از کلمه «زُین» زینت داده شد، چه می فهمید؟.....
✨ از اینجا می فهمید که طلا زیبا نیست، نقره زیبا نیست، مرکب های عالی زیبا نیستند، زیباشون کردند، یعنی چیزی را زینت می دهند که خودش زیبا نیست. وقتی که یک چیزی زیباست که دیگر نیازی نیست زینتش بدهند.
🔸 دقیقه 20
«الذین یاکلون الربا لا یقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطان من المس»
«275،بقره»
🔸 دقیقه 26
امام باقر (ع) : انسان نمی تواند حق عبادت را به جا بیاورد مگر اینکه از همه ی خلق منقطع شود. (خودش را جدا کند)
🔸 دقیقه 27
خداوند به رسولش می فرماید : اول عبادت عابدان و توبه آنها وقرب اینها نیست، مگر روزه داری
یعنی کسی می خواهد وارد عبادت شود، اول عبادتش گرسنگی کشیدن و سکوت کردن است. در مجلس نشسته و همه حرف می زنند، این سکوت کند. همه هجوم بردند که غذاهای الوان بخورند، (این، نه به مقدار کفاف) و از مردم هم خودش را جدا کند.
🔸 دقیقه 29
یک مطلبی هست که آیا انسان به طور کلی ارتباطش را قطع کند؟ نه، بحث این نیست که به طور کلی قطع کند، بلکه اختلاط و آمیزش با مردم را تنظیم کند، با کسی همراه باش که تو را به یاد خدا می اندازد.
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3754
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
مبحث #معاد
همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽
«بسم الله الرحمن الرحیم»
🔸حدیثی بسیار مهم و قابل تأمل 👌
«باب درجات ایمان»
💥 مرد سرّاجی (زین ساز) که خادم امام صادق (ع) بود، گوید : امام صادق (ع) هنگامی که در حیره بود، مرا با جماعتی از غلامانش در پی کاری فرستاد. ما در پی آن کار رفتیم و شبانه با غم و اندوه بازگشتیم، بستر من در باغی بود که در آن سکونت داشتیم. من آمدم و با همان حال اندوه خود را در بستر انداختم. در این بین دیدم امام صادق (ع) پیش آمد و فرمود : ما نزد تو آمدیم. من راست نشستم و آن حضرت بر صدر بالین من نشست و از کاری که مرا در پی آن فرستاده بود پرسید، من گزارش دادم و آن حضرت حمد خدا گفت.
سپس سخن از گروهی به میان آمد و گفتم : فدایت شوم، ما از آنان بیزاری می جوییم، زیرا اعتقاد ما را ندارند.
فرمود : آنان ما را دوست دارند و چون مثل شما اعتقاد ندارند، از آنان بیزاری می جویید؟!
گفتم : آری. فرمود : بنابراین نزد ما هم حقایقی هست که نزد شما نیست، آیا سزاوار است که ما از شما بیزاری بجوییم؟
گفتم : نه، فدایت شوم. فرمود: نزد خدا هم حقایقی است که نزد ما نیست، آیا پنداری خداوند ما را دور می اندازد؟
گفتم : نه، فدایت شوم، پس ما چه کنیم؟
فرمود : با آنان دوست باشید و از آنان بیزاری نجویید. برخی از مسلمانان یک سهم، برخی دو سهم، برخی سه سهم، برخی چهار سهم، برخی پنج سهم، برخی شش سهم و برخی هفت سهم از ایمان دارند. بنابراین، سزاوار نیست که صاحب یک سهم، بر چیزی که مربوط به صاحب دو سهم است و صاحب دو سهم بر چیزی که مربوط به صاحب سه سهم است، و صاحب سه سهم بر چیزی که مربوط به صاحب چهار سهم است و صاحب چهار سهم بر چیزی که مربوط به صاحب پنج سهم است، و صاحب پنج سهم بر چیزی که مربوط به صاحب شش سهم است، و صاحب شش سهم بر چیزی که مربوط به صاحب هفت سهم است وادار شود.
اکنون برایت مثالی می زنم : مرد مسلمانی همسایه ای نصرانی داشت و او را به اسلام دعوت کرد و مزایای اسلام را در نظرش جلوه داد و او هم دعوت وی را اجابت کرد و مسلمان شد. آن مرد سحرگاهان نزدیک صبح به در خانه تازه مسلمان رفت و در زد، گفت : کیست؟ گفت : منم فلانی. گفت : چه کار داری؟ گفت : وضو بگیر و لباس هایت را بپوش تا به نماز برویم. او وضو گرفت و لباس هایش را پوشید و با وی بیرون رفت. بسیار نماز خواندند و سپس نماز صبح را گزاردند و همان جا ماندند تا صبح شد. مرد نصرانی تازه مسلمان برخاست که به منزل رود، آن مرد گفت : کجا می روی؟ روز کوتاه است و چیزی تا ظهر نمانده. وی با او نشست تا نماز ظهر را هم خواند. دوباره مرد مسلمان گفت : زمان میان ظهر و عصر اندک است و او را نگاه داشت تا نماز عصر را هم خواند، و باز برخاست و خواست به منزل برود، آن مرد به او گفت : اکنون آخر روز است و از اول روز کوتاه تر است، پس او را نگاه داشت تا نماز مغرب را هم خواند. باز برخاست که به منزل رود، آن مرد به او گفت : یک نماز بیشتر نمانده، و او ماند تا نماز عشا را هم خواند، سپس از هم جدا شدند.
باز سحرگاهان نزدیک صبح مرد مسلمان در خانه او رفت و در زد، گفت : کیست؟ گفت : منم فلانی. گفت : چه کار داری؟ گفت : وضو بگیر و لباس هایت را بپوش و با ما بیا نماز بگزار. گفت : برو بیکارتر از من برای این دین پیدا کن، من انسان مستمند و عیال واری هستم.
امام صادق (ع) فرمود: او را به چیزی (یعنی دینی) در آورد که خودش هم او را از آن بیرون برد.
📚اصول کافی، جلد چهارم
🔸 قابل توجه دوستان و همراهان عزیز ، حضرت استاد علامه مروجی نیز در جلسه مقدمه منازل السائرین، این حدیث شریف را شرح و تفسیر کردند.
#حدیث
#فلسفه_عرفان ۶
https://eitaa.com/moravej_tohid/3758
🆔 @moravej_tohid
سلام .
خبر خوش : بخش اول کار اپلیکیشن تمام شد . 🌺😊🌺✍️
خدا را شاکرم که امروز ، تمامی فایلهای استاد مروجی ، هر آنچه که تا کنون استاد مروجی اجازه نشر آن را در فضای مجازی به عنوان درسهای ده یا 15 سال پیش بوده اند در اپلیکیشن قرار گرفت .
و هم اکنون همردیف با کانال تلگرام مروج توحید ، سایت و آرشیو است .
می توانید دسته بندی های عرفان نظری ، عرفان عملی ، اعتقادی ، دسته بندی عمومی و ... را در آنجا ببینید .
هنوز راه درازی داریم . از طراحی ماژولهایی که بتوانند متن ها را سریع جستجو کنند و ... بزرگ و کوچک شوند تا بتوانیم آثار متنی و صوتی بیشتری قرار دهیم . فعلا همین ها را در اختیار شما عزیزان نادیده قرار داده ایم .
سه دسته بندی دیگر تحت نام فایل کوتاه ، آثارمکتوب ، اشنایی با عرفا و تفکر و تحلیل اضافه شده است که میشود با فراغت بال بیشتری آن ها را نیز پر نمود و به مرور زمان یک اپلیکیشن جامع برای عرفان در پای درس عزیزانی نشست که معرفت توحیدی را همراه با تزکیه قلب در دو روش طریقت و شریعت توامان آموزش می دهند .
طبق صحبت استاد مروجی ، عرفان در این دویست سال اخیر ، عرفان واقعی اسلامی که واقعا شما را به شهود برساند و بر پایه ولایت باشد ، بسیار مظلوم بوده است . باشد که نشر درست این اطلاعات و عمل به آن گامی در جهت استوار شدن این درخت کهنسال باشد و زحمات عزیزانی همچون آیت الله سید علی قاضی ، علامه طباطبایی ، استاد پهلوانی و علامه حسن زاده آملی ، و استاد مروجی به هدر نرود .
فرصتی باشد در روزهای بعد بخشی از دغدغه استاد را در مساله عرفان اسلامی و زحمات این بزرگان در اپلیکیشن در قسمت فایلهای کوتاه قرار خواهم داد .
در معرفی اپلیکیشن خود کوشا باشید . چرا که طبق صحبت استاد همه ی شما انتخاب شده اید تا این چراغ را روشن نگه دارید و عرفان اسلامی را به دوستدارانش معرفی کنید .
ما را دعا کنید که بسیار به صفای قلب شما محتاجیم .
✍️آدرس تلگرام:
@Appmt
✍️دانلود و نصب اپلیکیشن مروج توحید
http://moravejtohid.com/app
🎙#فقه_استدلالی جلسه شانزدهم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه 2
در این روایات امام خواستند یک حکم شرعی عام را بیان کند و آن حکم شرعی این است که هرگاه روز عید شد و دو تا نماز با هم تلاقی کرد، نماز عید را که خواندند اگر خواستند نماز جمعه را ترک کنند، می توانند ترک کنند، اینجا می خواستند آن حکم شرعی را بیان کند نه اینکه حق خودش را اسقاط کند.....
بنابراین از این جهت، قضیه ، قضیه حقیقیه می شود، یعنی قضیه ای که می خواهد قانون بیان کند، می خواهد حکم کلی بیان کند....
مضافاً بر اینکه یک اشکال سندی هم بر روایت می کنند.
🔸 دقیقه 7
امام اگر در اینجا می فرمایند : من اذن می دهم به شما که نماز جمعه را نخوانید، این دلالت نمی کند که نماز جمعه حق اینهاست، منصب اینهاست و امام دارد منصب خودش را ساقط می کند. (می خواهد حکم شرعی کلی بدهد)
🔸 دقیقه 10
(برای نماز جمعه) وجوب تخییری موکّد را نتیجه می گیریم.
🔸 دقیقه 11
حضرت آقای خوئی احتیاط واجب کردند که نماز جمعه ترک نشود.
🔸 دقیقه 12
اصل دعوایی که در مورد نماز جمعه هست این است که آیا حضور امام شرط وجوب است یا شرط مشروعیت است؟
🔸 دقیقه 13
آیا اقامه نماز جمعه منصب خاص امامت هست یا نه متصب خاص امامت نیست، غیر امام (یعنی) فقیه جامع الشرایط هم می تواند برپا دارد.
🔸 دقیقه 16
ایجاد کردن حکومت اسلامی آیا خاص امام معصوم است یا دیگران هم می توانند؟ آیا غیر امام معصوم می تواند حد جاری کند، مثلاً تعزیر کند و....؟ آیا اینها منصب های مخصوص امام هستند یا نه فقیه جامع الشرایط هم می تواند؟
https://eitaa.com/moravej_tohid/3761
🆔 @moravej_tohid
تفسیر بسیار زیبا؛ جامع وکامل بر
#منطق_الطیر_عطار_نیشابوری
#علامه_مروجی_سبزواری
🍃همراهان گرامی لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید🌺🙏
🆔 @moravej_tohid
👇👇👇👇
🎙#تفسیر_منطق_الطیر جلسه بیست و دوم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه 1
جواب هدهد به مرغی که به خاطر گناهان زیادش ناامید بود.
✨ ناامید نباش...
به آسانی در مقابل وسوسه های نفس و شیطان تسلیم نشو.
✨ همیشه امید داشته باشید، در خانه خدا همیشه باز است. مگر کسی که به مرحله ختم رسیده باشد.
✨ انسان با صدق به سوی خدا بیاید. (صدق خیلی مهم است)
🔸 دقیقه 5
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس
بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است
✨ اینجا همان شکستن را می خواهند
🔸 دقیقه 7
مرگ در دنیا، بد مرگی هست، حداقل انسان وارد (سلوک) شود و قدم در راه بگذارد و لو اینکه نرسید، اشکالی ندارد، بقیه راه را در آن طرف می برند.
🔸 دقیقه 8
آغاز سیر انسان در این راه همان زمانی است که می شکند.
🔸 دقیقه 9
اصلاً انسان تا وقتی که وارد طریقت نشود، شریعت هم ندارد.....
یعنی شریعتش از روی تفقه نیست، از روی باطن بینی نیست، از روی حقیقت نیست، یک پوسته ی ظاهری است...
طریقت مرکبش، عشق است. انسان وقتی عاشق می شود همان شریعتش را عاشقانه عمل می کند، یعنی همان نمازش را عاشقانه می خواند...
خیلی فرق می کند، یعنی شریعت عارف با شریعت غیر عارف زمین تا آسمان فرق می کند، این نماز میخواند، از ترس اینکه او را به جهنم نبرند، یا به شوق اینکه به بهشت ببرند. اما او از عشق
نماز میخواند می گوید «او» دوست دارد که من نماز بخوانم.
🔸 دقیقه 20
ما یک حساب و کتاب هایی با خودمان می کنیم که من یک عمر در فسق و گناه بودم پس در درگاه خدا جایی ندارم، اما بدان که این دین، آن دینی است که تابع حساب و کتاب های ما نیست. ما به ظاهر نگاه می کنیم و می گوییم : این آدم فاسقی هست، یک عمر در فساد و تباهی بود، این خدا راهش نمیدهد، اصلاً خدا بیرونش می کند..
اما می بینی که خداوند به یک شب قبولش می کند چرا؟ چون
ما برون را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
🔸 دقیقه 27
داستان فضیل عیاض
🔸 دقیقه 30
غفلت بزرگ ترین گناه است.....
شیطان به همان غفلت از ما راضی هست، خیال نکنیم که الحمد لله نمازهایم را خواندهام و روزه هایم را گرفتهام و... اینها نیست، حداقلش این است که غفلت داریم و شیطان به غفلت از ما راضی هست.....
چون خودش گناهش غفلت بود.
🔸 دقیقه 31
چه کسی به توحید عملی رسیده که حقیقتاً یکی را در عالم ببیند، یک حقیقت را در عالم ببیند، همه ی غفلت ما از این است که کثرت می بینیم، من این فرش را می بینم، این کوه را می بینم، خودم را می بینم، درخت را می بینم، بنابراین توحید نیست، پس از خدا غافل هستم.
انسان زمانی میتواند از شرک دربیاید که به توحید برسد. توحید یعنی یکی کردن
یعنی وقتی که شما به عالم نگاه می کنید، شما یک چیز در عالم ببینید.
وقتی که هرچه دیدید خدا دیدید حالا عبادتهاتون خالی از شرک است.
🔸 دقیقه 33
«و ما یومن اکثرهم بالله الاو هم مشرکون» «106،یوسف»
✨ تا زمانی که انسان به توحید شهودی نرسد از غفلت در نمی آید.
🔸 دقیقه 38
در باطن خودمان واقعا شرمنده و خجالت زده باشیم که یک رکعت نماز عاشقانه نخوانده ایم و دنبالش هم نبودیم.
✨ نزدیک ترین حالت به کفر همان وقتی هست که ترک نماز می کند.
🔸 دقیقه 39
روی قلبتان کار کنید، ببینید چی مانع سلوک شما شده؟ چی شما را در راه نگه داشته است؟ چی قدم های شما را سنگین کرده است؟ لذا در جلسه قبل گفتم : حقوق را ادا کنید.
🔸 دقیقه 40
تذکرات مهم
🔸 دقیقه 41
به هیچ وجه با کسی درگیری لفظی پیدا نکنید، به هیچ وجه، یکی از دستورات امام صادق (ع) به «عنوان بصری» داد، همین بود که فرمود : اگر کسی به تو گفت، اگر یک فحش به من بدهی، ده تا فحش به تو میدهم . تو به او بگو : اگر ده تا فحش به من بدهی، من هیچی نمی گویم.
✨ زبانتان را نگه دارید که کسی از زبان شما نرنجد، این خیلی مسئله است.
🔸 دقیقه 44
«مقام اصطفاء»
«فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه»
«37،بقره»
اینکه می فرماید، کلماتی را از خداوند گرفت، یعنی یک عنایت خاصی را از خداوند گرفت.
https://eitaa.com/moravej_tohid/3765
🆔 @moravej_tohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨امام مهدی علیه السلام:
✨خدايا! مرا از چشم دشمنانم پنهان بدار و من را با اوليايم گرد هم آور و آنچه را به من وعده دادهاى، به انجام رسان و مرا در روزگار غيبتم حفظ كن تا آنگاه كه ظهورم را اجازه دهى و به دست من واجبات و سنّتهاى از يادرفتهات را زنده كن...
📚مهج الدعوات : ص ۳۶۰
#حدیث
https://eitaa.com/moravej_tohid/3767
🆔 @moravej_tohid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 العجل مولا، مولا
جان عالم بر لب آمد
ای خدا مهدی نیامد
چشم عالم پر ز خون شد
ای خدا مهدی نیامد 😭
#مهدی_بیا
https://eitaa.com/moravej_tohid/3768
🆔 @moravej_tohid
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هوالحکیم
زندگینامه
قسمت_هفتم
بسمه تعالی
📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد
استاد در ادامه چنین مذکور داشته اند:
"اما در کوچهای که خانهی آن پیر در آن بود؛ مطلب جالبی وجود داشت و حال آنکه در همان کوچه، خانهای بود که در زمان آشنایی با آن پیر، من بیست سال داشتم، ۱۶ سال قبل از آن یعنی در ۴سالگی (۱۳۴۵)، من برای آموختن قرآن به آن خانه میرفتم. آری، وقتی وارد کوچه میشدی حدود ده متر که میرفتی، دالانی قدیمی و گلی وجود داشت بطول تقریبا ۱۵ متر وعرض ۱ متر و نیم و ارتفاع ۲ متر. در وسط این دالان دری بود که چون داخل میشدی وارد منزلی میشدی که حیاطی کوچک داشت و دو اتاق. و تمام آن اتاق ها از گل و خشت خام درست شده بود. در آن منزل، پیرمرد و پیرزنی زندگی میکردند که پیرزن، مکتب دار بود و حدود ۵۰-۴۰ شاگرد داشت که سن آنها بین ۱۵-۱۰ سال بود و کوچکترین آنها فقط من بودم که ۴ سال داشتم. هر روز صبح مادرم صبحانهای را در دستمال میبست و به من میداد و قرآن عمّ جزء خود را بر میداشتم و ساعت ۸ صبح راهی میشدم. هر شاگردی زیر اندازی داشت که در میان حیاط پهن میکرد و روی آن مینشست. حیاطی که با خشتهای چهارگوش فرش شده بود و هر روز صبح دختری که بزرگترین شاگردان بود و خلیفه بود، زودتر میآمد و جارو میزد و آب پاشی میکرد. گاهی هم دالان را آب پاشی میکرد و آنجا می نشستیم و هنوز بوی کاهگلی که از پاشیده شدن آب در فضا میپیچید از یاد نبردم. ملّای ما همان پیرزن بود که به او بیبی میگفتیم و او به ما قرآن درس میداد.گاهی مردی از اقوام او به منزل آنها میآمد و در وقت رفتن در میان دالان مینشست و برای ما روضهای میخواند و میدیدم که رهگذرانی که از کنار کوچه میگذشتند به احترام روضهی حضرت اباعبدالله میآمدند و در میان همان کوچهی ده متری جلو دالان مینشستند و به دیوار تکیه میدادند و دست خود را به علامت حزن بر پیشانی میگذاشتند و روضه را گوش میدادند و میرفتند. بیبی شوهری داشت که سیّدی بود که به او آقای میرزا میگفتیم. او داخل اتاق نشسته بود و هر شاگردی مقدار آیاتی که توسط بیبی به او تدریس میشد بهطور کامل یاد میگرفت بی بی او را به نزد آقای میرزا میفرستاد تا بخواند و اگر آقای میرزا تایید میکرد به آن شاگرد میگفت که برو و به بیبی بگو که به تو درس جدید بدهد. وقتی درس تمام میشد بیبی برای اینکه نماز به ما یاد بدهد نماز جماعتی را تشکیل میداد و مرا که نماز را کاملاً بلد بودم مثل امام جماعت در جلو صفها قرار میداد و به من میگفت که بلند و شمرده بخوان و به بچه ها میگفت هرچه او میگوید تکرار کنید و هر عملی که او انجام میدهد شما هم انجام دهید ..."
◀️ ادامه دارد ...
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3769 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
هوالحکیم
زندگینامه
قسمت_هشتم
بسمه تعالی
📓آشنایی بیشتر با زندگی استاد
...اما ادامه جریان آشنایی استاد با آن پیر:
استاد مینویسد: "روز سوم که به شوق دیدار با او رفتم، چون مجلس تمام شد و هرکس به دنبال کار خود رفت، نمیدانم چطور شد که ناگاه احساس کردم فضای وجودم و فضای اطرافم کاملا باز شده است و دیگر آن ترس و واهمه را از او ندارم. لذا چون از منزل عالِم بزرگوار شهرمان بیرون آمد، عزم جزم کردم که به نزدش بروم و سر سخن را با او باز کنم. گامهایم را استوار نموده و پیش رفتم و چون در کنارش قرار گرفتم سلام گفتم. او پاسخ داد و گفتم: اجازه هست سوالی از شما بپرسم؟ پیر رخصت داد. گفتم در ماجرایی که چند روز پیش فرزند آقا آن را تعریف کرد مبنی بر ذکری که از استادش گرفته بود چه نکتهای وجود داشت؟ گفت: پسرم! مگر متوجه نشدی که شیخاش ۴ سال او را معطّل نموده تا آخر، ذکری به او داد.
از این که دیدم جوابم را به راحتی داد و اصلاً مسئله سن و سال مرا نادیده گرفت هم خوشحال بودم و هم متعجب. لذا خواستم صحبت قطع نشود و گفتم: مگر برای اینکه مرید از شیخ اش ذکری بگیرد گذشت زمان لازم است؟ گفت: بله پسرم! تا استعداد مرید برای پذیرفتن ذکر به فعلیت نرسد، ذکر قلب او را تخریب می کند. زیرا ذکری که شیخ و ولیّ خدا به انسان می دهد یک حقیقت حیّ و زنده است و قلبی که آمادگی نداشته باشد، این ذکر، آن را ویران می سازد. این است که شیخ قلب او را در این ۴ سال بهطور پنهانی و در باطن آماده ساخته، تا مستعد پذیرفتن این مهمان زفت و سمین گردد..."
........................................
سمین: چاق و بزرگ
◀️ ادامه دارد ...
🆔 @moravej_tohid
https://eitaa.com/moravej_tohid/3770
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🌸🌸🌸🌸
🌱 آداب زندگی پیامبر (ص)
«باب دوم، آداب معاشرت»
💥 در محجه البیضاء آمده است که : پیامبر بسیار به پیشگاه خداوند _عزوجل _تضرع و زاری می نمود و همیشه از خدای تعالی درخواست می نمود که او را به آداب نیکو و مکارم اخلاق مزین نماید، سپس در دعای خود می فرمود : بارالها! خلقم را نیکو گردان
بارالها! مرا از اخلاق بد، دور گردان.
💥 انس بن مالک گفت : به آن خدایی که ایشان را بر حق مبعوث نمود، هرگز نشد به خاطر کاری که خوش نمی داشت، به من بگوید : چرا این کار را انجام دادی؟ و هرگاه زنان ایشان مرا سرزنش می کردند، می فرمود : کاری به او نداشته باشید، قُدُر این بوده است.
📚 سنن النبی (ص)، علامه طباطبایی (ره)
#آداب_زندگی_پیامبر
https://eitaa.com/moravej_tohid/3771
🆔 @moravej_tohid
🎙#شرح_توحید_شیخ_صدوق جلسه پنجم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه 1
امام صادق (ع) : خداوند تبارک و تعالی برای مومنین یک ضمانتی کرده، راوی می گوید : آن ضمان چیست؟ (ضمانتی که کرده این است) فرمود : اگر انسان اقرار کند به ربوبیت خداوند و نبوت پیامبر اکرم (ص) و اقرار کند که حضرت علی (ع) امام است و بعد اعمالی که بر او واجب شده، اینها را انجام دهد، خداوند ضمانت کرده که او را در جوار خودش اسکان دهد. (در همسایگی خودش قرار دهد)
🔸 دقیقه 7
هیچ موجودی در عالم اثرش مال خودش نیست، همه ی اینها فقط آیینه هایی هستند که آثار را از خدا می گیرند و در ما منعکس می کنند، این توحید ربوبیت میشود، یا توحید سببیت فرقی نمی کند.
✨ خداوند رب است یعنی پروارننده موجودات است، چگونه موجودات را پرورش می دهد؟ اینکه اسباب کمال را در اختیارشان قرار می دهد.
🔸 دقیقه 9
مادر پرورش دهنده بچه نیست، کشاورز پرورش دهنده این بذر نیست. فقط خداوند پرورش دهنده است چون کشاورز از خودش اثری ندارد، اثر مال خداست.
🔸 دقیقه 10
خداوند رب العالمین است. (عالمین، گروه های مختلف موجودات)
✨ ربوبیت غایت دارد.
🔸 دقیقه 12
خدا چرا ربوبیت می کند؟
🔸 دقیقه 13
یک فرقی بین ربوبیت خدا و ربوبیت سایر موجودات هست؟ الان یک مادر، بچه را که ربوبیت می کند و پرورش می دهد، برای این است که این بچه از لحاظ جسمی بزرگ شود. این غایتی که مادر دارد یک چیزی غیر از خودش است، قوی شدن و بزرگ شدن بچه یک چیزی غیر از مادر است......
هدف هایی که رب های دیگر دارند، آن هدف غیر از خود این رب است.....
🔸 دقیقه 16
اما خداوند از اینکه موجودات عالم را دارد پرورش می دهد، چه نفعی می برد؟ هیچ نفعی نمی خواهد ببرد، خداوند همه ی کمالات عالم را دارد......
✨ فلاسفه یک حرفی دارند، می گویند : خداوند اگر کار می کند، اگر موجودات عالم را پرورش می دهد، برای خودش هست. یعنی این کار را میکند، موجودات بزرگ شوند و پرورش پیدا کنند، تا به خود خدا برسند، نه اینکه خدا از آنها استفاده کند، نه، اصلاً به خود خدا برسند، یعنی مظهر قوی خدا شوند.
🔸 دقیقه 17
غایت ربوبیت موجودات، خود خداست.
🔸 دقیقه 20
توحید صمدیت
صمد یعنی مقصود، یعنی هدف...
✨ «الله الصمد»، یعنی خدا، مقصود همه ی موجودات است، چون همه ی کمالات را دارد.....
پس هر موجودی که دارد به سوی کمال می رود، یعنی به سوی خدا می رود.
🔸 دقیقه 22
هرکسی هر چیزی را در عالم قصد کند، این خدا را در واقع قصد می کند، چون آثار مال خداست.
✨ هر کسی به دنبال چیزی می رود که از آن استفاده کند و خودش را کامل کند، یعنی دارد به سوی خدا می رود، این می شود توحید صمدیت
🔸 دقیقه 24
«یا ایها الانسان انک کادح ربک کدحا فملاقیه» «6،انشقاق»
ای انسان تو داری به سوی خدایت کوشش می کنی تا اینکه بالاخره به خدا برسی و خدا را ملاقات کنی.
🔸 دقیقه 27
خداوند چگونه می خواهد موجودات را به خودش برساند؟ یک نردبانی باید بگذارد، یک نردبانی که انسان ها از این نردبان بگیرند و بروند تا به خدا برسند.
خداوند برای اینکه انسان ها به او برسند، دین را برای انسان ها قرار داده است.
✨ دین یک سری مجموعه دستوراتی است که اگر انسان این دستورات را انجام دهد، به خدا می رسد.
✨ دین بر مبنای سه چیز استوار است : یکی آن کسی که این دین را به طور کلی و جامع از طرف خدا می گیرد و پایین می آورد. (نبی)
یکی آن کسی که این دین کلی و جامع را برای ما تفسیر میکند. (امام)
یکی، ما حالا بعد از اینکه دین تفسیر و تبیین شد، اعمالی را انجام بدهیم تا به خدا برسیم. (دستورات دین)
🔸 دقیقه 30
فرستادن دین از جلوه های ربوبیت خداست.
🔸 دقیقه 32
پیامبر، خیلی به جزئیات نمی پردازد، پیامبر یک کلی می آورد، این کلیات باید بعدا تفسیر شود. اینجاست که مثلاً امام صادق (ع) می آیند و آن جنبه فقه قرآن را در می آورد و تبیین و تفسیر میکند.....
امام رضا (ع) می آید و آن ابعاد فلسفی و قرآنی و عقلی را از دین استنباط می کند. در مباحثاتی که در بارگاه مأمون با علمای مختلف دارد، بحث های کلامی و عقلی دین را، استدلال بر توحید، استدلال بر معاد، استدلال بر نبوت و امثال اینها را از دل قرآن بیرون می کشد.
امام سجاد (ع) بُعد عارفانه دین را از قرآن بیرون کشیده است.
🔸 دقیقه 34
اینجا انسان اگر به این دستورات عمل کند، رشد می کند و بالا می رود.
قرآن میفرماید : «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه» «10،فاطر»
این یک آیه ی خیلی جامعی، در حرکت صعود انسان به سوی خدا هست....
«کلم طیب» یعنی روح انسانی
🔸 دقیقه 36
عمل صالح آن اعمالی است که توسط امام از بطن قرآن استخراج شده و در اختیار ما قرار داده است. (واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات)
https://eitaa.com/moravej_tohid/3773
🆔 @moravej_tohid
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
شرح جامع و کامل #حدیث_معراج
همراهان گرامی لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽
🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه بیست و هشتم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸 دقیقه 1
ثمرات جوع وگرسنگی، یکی حکمت است،یکی حفظ قلب و تقرب به سوی خدا است، یکی حزن دائم (غمش همیشگی است) باری بر روی دوش مردم ندارد، زحمتش روی دوش مردم نیست. فرقی هم نمی کند که زندگی سخت یا آسان بگذرد، خیلی برایش مهم نیست.
✨ خیر کثیر در قرآن به حکمت معنی شده است.
«یوتی الحکمه من یشاء و من یوت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا» «269،بقره»
خداوند به هرکس بخواهد، حکمت می دهد....
به هر کس هم حکمت بدهد، خیر کثیر داده است.
✨ البته اینکه به حضرت فاطمه (س) کوثر گفته می شود، از باب تطبیق است نه از باب تفسیر، اینها را با همدیگر قاطی نکنیم. تفسیر «کوثر» خیر کثیر می شود.
تفسیر آیه به آیه کنیم، قرآن را به قرآن تفسیر کنیم....
لذا تفسیر کوثر، خیر کثیر می شود، حکمت می شود. اما بر حضرت فاطمه (س) تطبیق می شود، چون ایشان خیر کثیر است، از دامن ایشان یازده امام به وجود آمدند و منشاء خیر و برکت کثیری شدند.
🔸 دقیقه 4
اصل حکمت به معنی آن قوهای است در باطن انسان که انسان به واسطه ی آن می تواند، حق را از باطل تشخیص دهد، نور را از ظلمت تشخیص دهد. (این در قلب انسان است نه در عقل انسان)
🔸 دقیقه 5
ما میل به گناه می کنیم، اما اراده به گناه نمی کنیم....
آن میل اولیه اش در درون هست، دنیا را دوست داریم، پول را دوست داریم، اما چیزی که هست اراده نمی کنیم. انسانی که دارای حکمت است، اصلاً آن میل در درونش ایجاد نمی شود.
🔸 دقیقه 7
پیامبر (ص) به ابوذر فرمود : ای ابوذر!نتیجه ی زهد در دنیا چیست؟ (زهد، بی علاقگی به دنیا، نرفتن به سوی دنیاو...) نتیجه ی این زهد این است که، خداوند حکمت را در قلب انسان می رویاند.....
و بعد از قلب بر زبان جاری می کند، زبان این انسان گویای به حکمت می شود.
عیب های دنیا را به انسان نشان می دهد، یعنی انسان باطن بین می شود، دردهای دنیا را می ببیند، دوای دنیا را می ببیند، وانسان را از این دنیا به سوی بهشت، سالم بیرونش می برد.
🔸 دقیقه 9
حکایتی از عبد الرحمن جامی که در «نفحات الانس» نقل کرده است.
🔸 دقیقه 14
نمی شود که هر کسی را امتحان کرد...
شیخ را نمی شود امتحان کرد، ولیّ خداست، اولیاء خدا هستند؟ چه جوری می خواهد امتحان کند؟
🔸 دقیقه 19
خوارج نزد حضرت علی (ع) می آمدند و می گفتند : توبه کن
✨ حضرت در جنگ صفین، از معاویه شکست نخورد، از یارانش شکست خورد.
🔸 دقیقه 24
داستان هارون الرشید و شاعری که در حضورش مدح علی (ع) گفت.
✨ نبی ما فرمود : در شب معراج وقتی صعود کردم و بالا به پیش خدا رفتم، خداوند دستش را روی شانه ی من گذاشت، قلب من خنکای او را احساس کرد و علی پای خودش را در جایی گذاشت که خدا دستش را در آنجا گذاشت.
خدا دستش را روی کتف پیامبر (ص) گذاشت و علی (ع) پایش را آنجا گذاشت. می گویند :
هارونالرشید و همه ی مردم خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بودند که مرتب کف می زدند و این (بیت از) شعر را تکرار می کردند و می خواندند.
🔸 دقیقه 29
خدایا! مصیبت ما را در دین ما قرار مده.
✨ خیلی آدم های بی سوادی هستند که اینها قلبشان باز است....
وقتی در مقابل یک انسانی (یک ولیّ) قرار می گیرد، خاضع میشود و انکار نمی کند.
✨ منظور از عوام کسانی هستند که حتی ممکن است تحصیلکرده باشند، اما قلب بسته است. قلب، حکمت ندارد....
قلب نور ندارد و سیاه است. عوام الناس اینها هستند، و انسان های حق در طول تاریخ از همین انسان های عوام چه ضربه ها خوردند!
🔸 دقیقه 31
«فوجدا عبدا من عبادنا آتیناه رحمت من عندنا و علمناه من لدنا علما» «65،کهف»
✨ در احوال شیخ عبد القاهر جرجانی
🔸 دقیقه 33
«غوث» به چه کسی گفته می شود؟
https://eitaa.com/moravej_tohid/3776
🆔 @moravej_tohid
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
مبحث #معاد
همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽