eitaa logo
مریدان الشهدا دعای کمیل امامه تاسیس۱۳۷۵
129 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
804 ویدیو
5 فایل
جهت ارسال عکس،مطلب وهرگونه نظر وپیشنهاد با مادر ارتباط باشید مدیریت @Alamdar83_313 ⚘کپی مطالب باذکر "صلوات" بلامانع است⚘ تاسیس کانال ۳ مرداد ۱۳۹۸ شبهای جمعه فصل تابستان،مزار شهدای گرانقدر روستای امامه بالا،ساعت ۲۲
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆 🔆امروز ۲۱ دی ماه ۱۴۰۱ مصادف با: 💐روز یکشنبه ۲۱ دی ماه : 🕊 و مدافع حرم فرزاد زنگنه🌷 🕊 مرتضی کریمی🌷 🕊 عباس آسمیه🌷 🕊 محمد آژند🌷 🕊 میثم نظری🌷 🕊 رضا عباسی🌷 🕊 مهدی حیدری🌷 🕊 محمد اینانلو🌷 🕊 عباس آبیاری🌷 🕊 علیرضا مرادی🌷 🕊 مصطفی چگینی🌷 🕊 حسین امیدواری🌷 🕊 مجید قربانخانی🌷 🕊 امیر علی محمدیان🌷 🕊 غلامرضا خاوری فر🌷 🕊یاد با ذکر 🕊 @moridanoshohada❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سرفصل كتاب آفرينش 🎉روح ادب وكمال بينش 🌸روزي كه گشايند درباغ بهشت 🎊مسئول گزينش وپذيرش 🌸ولادت (س) وروز و بزرگداشت مقام پیشاپیش مبارک باد🎉💐🎊 @moridanoshohada❤️
🌷  21 دی ماه1390 او دانش‌آموخته مقطع کارشناسی رشته مهندسی شیمی در سال ۱۳۸۱ از دانشگاه صنعتی شریف بود. و یکی از پایه گذاران سایت هسته‌ای نطنز، این عزیز بود. وی تاثیر بسیار مطلوبی در بخش تامین کالاها و خرید تجهیزات هسته‌ای در حوزه غنی‌سازی در زمان داشت. ،سرانجام 21 دی ماه 1390، در حالی که عازم محل کار خود بود، دو تروریست موتورسوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی به خودروی وی که یک دستگاه خودروی پژو 405 بود، او را به رساندند. روحش شاد و... یادش گرامی و... راهش پررهرو باد .🌺 @moridanoshohada🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مریدان الشهدا دعای کمیل امامه تاسیس۱۳۷۵
#روایت_مادرانه «سوم» ❇️ دلدادگی 📝 کلاس چهارم زندگینامه #شهدا را خوانده و در انشائی نوشته بود که:(
«چهارم» ✅ سرمایه عمر نمی خوابید مگر از شدت خستگی (الان میگم که مادر, مثل اینکه تو عجله داشتی؛ خودت می دونستی که وقت نداری که این همه کار رو با هم انجام می دادی؟) استراحت نداشت؛ همیشه چشماش قرمز بود؛ اگر می خوابید واقعا خسته بود و از شدت خستگی سرش را که روی بالشت می گذاشت خوابش می برد. ✅ غیرت حیدری یک روز که دنبال من آمد باران شدیدی می آمد هر دو کاملا خیس شدیم؛ گفت: مامان من موتورسیکلت دارم اما به خاطر اینکه شما و خواهرها زیر باران نمانید یک وسیله می خرم. چند جا، از جمله در دو شیرینی فروشی کار می کرد؛ خیلی تلاش کرد تا یک خودروی قیمت مناسب خریداری کرد. ✅ مادر پسری من را برای کار خیر با خود همراه کرده بود یک روز همکارم گفت: یک نفر را می شناسم که وضعیت اقتصادی مناسبی ندارد کمک می کنی؟ دیدم مبلغ کمی دارم با تماس گرفتم؛ گفت شماره حساب بفرست اصلا نپرسید کی هست؟ یا چه وضعیتی دارند؟ اول برج که خواستم پول رو بهش برگردانم نپذیرفت. ✅ دست گیری از آن روز دیگه جیب هامون با هم یکی شد زمانی هم او برای کسی می خواست من به حسابش واریز می کردم؛ من رو با خودش همراه کرده بود که دست مردم را بگیریم؛ دست خیلی ها را گرفته بود ما بعدها از دیگران شنیدیم. ✅ برکت چند تا بچه از کمیته امداد داریم همیشه دو تا پسرهام اصرار داشتند پول رو به حساب بچه ها واریز کنند؛ می گفتند باعث برکت است؛ گاهی حساب من و پدرش خالی می شد پسرهام پیش قدم برای این کارها می شدند؛ با بودن دوتاشون فکر نمی کردم کارهام روی زمین بماند. ✅ خوش قولی ما هر سال در ایام فاطمیه و ماه صفر روضه خوانی داریم سال گذشته گفت :مامان امسال غذا هم بدهیم خورشت با من، برنج با شما ،گفتم باشه امسال خودش نیست دوستانش می آیند روضه می خوانند و مجلس رو می گردانند. ✅ شما هم دعوتید می خواستم برای هر دو پسرم عروس بگیرم؛ همیشه به همکارانم می گفتم عروسی بچه هام همه تون رو دعوت می کنم حالا خودش همه رو دعوت کرد. ✅ برای مادر با محمد پسر بزرگم چهار سال فاصله داشت؛ محمد حوزه علمیه را انتخاب کرد هم گفت من می خواهم حوزه بروم. برای دل من کنکور شرکت کرد به گفتم همزمان رشته پزشکی هم شرکت کن؛ برای اینکه حرف من را زمین نزند دیپلم را کنار دروس حوزوی غیرحضوری گرفت در کنکور هم رتبه آورد اما حوزه رو ادامه داد. ✅ همیار مادر در کارهای خانه به من کمک می کرد، غذا درست می کرد و کارهایی می کرد که شاید هیچ پسری انجام نمی دهد؛ اصلا حسادت در وجودش نبود؛ شاد و خندان و خیلی مهربون بود. ✅ زیارت خانوادگی اربعین هر سال با برادر و دوستانش پیاده روی می رفتند؛ امسال من کارهامو انجام دادم با آن ها بروم اما آقامون به دلایلی اجازه نداد خیلی دلم شکست مثل مجنون بال بال می زدم پسرهام با من بودند و گفت: نگران نباش من می برمت؛ نمی دونم چی به پدرش گفته بود که راضی شد و همه رفتیم. ادامه دارد... @moridanoshohada❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرا رسیدن میلاد پر نور و سرور خانم حضرت سلام الله علیها بر تمامی شیعیان و زنان آزاده سرتاسر جهان مبارکباد✨💐💐💐 @moridanoshohada🌸
📆 🔆امروز ۲۲ دی ماه ۱۴۰۱ مصادف با ۱۹ جمادی الثانی 📿ذکر روز پنجشنبه: لا اله الا الله الملک الحق المبین (صد مرتبه) ✅ذکر روز پنج شنبه موجب رزق و روزی می‌شود. ☢ دکتر ، استاد فیزیک دانشگاه تهران و دانشمند هسته‌ای ایران (۱۳۸۸ ه.ش) 🕊یاد با ذکر 🕊 @moridanoshohada❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان ،پذیرای نظرات ،پیشنهادات وانتقادات سازنده شماهستیم، کانال «مریدان الشهدا» رو به دوستانتون معرفی کنید. زندگیتون ،انشاءالله @moridanoshohada❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 گر نبود و قدرت تبیینی او مانده بودیم کنون، کدام و کیست؟ 🔺مدیحه‌سرائی آقای محمود کریمی در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام با رهبر انقلاب. 🌺 در آستانه با سعادت سلام‌الله‌علیها 🏷 | @moridanoshohada❤️
┄┅══✼✨﷽✨✼══┅┄ 💚 ای کاش دلم فرش عبورت گردد یڪ روز شرفیاب حضورت گردد✨️💔 مشهورترین ی تاریخ شود این اگر عید ظهورت گردد💫🌱 °•🌺°•°• 🕊 (عج) ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @moridanoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر مقدم دختر پیمبر بر چشمه ی پاک حوض کوثر بر محضر (ص)تبریک بر مادر شیعیان , ولادت با سعادت دخت نبی اکرم، ام ابیها، بانوی دو عالم سلام الله عليها و فرزند برومندش حضرت (ره) و همچنین روز بزرگداشت مقام و را تبریک و تهنیت عرض مینماییم. 🌺 (ره) @moridanoshohada❤️
مریدان الشهدا دعای کمیل امامه تاسیس۱۳۷۵
#روایت_مادرانه «چهارم» ✅ سرمایه عمر نمی خوابید مگر از شدت خستگی (الان میگم که مادر, مثل اینکه تو
«پنجم» 🕋 رمز بندگی و مردم از عبادت هایش سوال می کنند می گویم همان که آیت الله بهجت می فرمود «انجام واجبات و ترک محرمات» را انجام می داد و اخلاق و رفتار خوب و سخاوت داشت. ✅ خیرخواهی دوست داشت همه را در کار خیر شریک کند، دوست داشت همه را هم در کار خیر شریک کنه؛ وقتی می خواست هیات برود با دوستش تماس می گرفت می گفت میایی؟ اگر می گفت نه؛ به شوخی و خنده می گفت : من می خواستم هدایتت کنم، نشد و با نفر بعدی تماس می گرفت ✅الجار ثم الدار ... در بیمارستان هم به فکر دیگران بود وقتی به بیمارستان منتقل شده، به هوش بوده؛ پرستار می گفت: چقدر شوخ طبع بود زیرا همزمان با فرزند شما یک خانم باردار را آوردند به پرستار می گوید اول به این خانم رسیدگی کنید انگار یقه من را گرفته، پرستار هم به وی می گوید تو به فکر خودت باش ما به اون می رسیم. بیهوشی مصنوعی بهش تزریق کردند؛ روز اول دست و پای طرف چپ بدنش حرکت داشت اما دیگه هوشیاری کم شد و به هوش نیامد. 🌹 همه دوستانش خوب بودند در بیمارستان دوستانش فوج فوج می آمدند؛ کارمندان بخش و حتی پدرش تعجب کرده بودند؛ همه دوستانش هم خوب و مذهبی بودند حتی از نظر ظاهر و عقیده مانند هم بودند؛ انگار همدیگه رو پیدا کرده بودند. ✅ وفای به عهد خانم دادخواه با ۱۶ سال سابقه مامایی می گوید هر روز حتی نیمه شب که شیفت کاری من تمام می شد دنبال من می آمد؛ یک بار موقع برگشت دیدم در خودرو خوابیده گفت: مامان دیگه نرفتم خونه گفتم منتظرت بشم تا بیایی؛ حالا مدام فکر می کنم بروم بیمارستان به زنگ بزنم بگم دنبال من میایی؟… ادامه دارد.... @moridanoshohada❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مریدان الشهدا دعای کمیل امامه تاسیس۱۳۷۵
#روایت_مادرانه «پنجم» 🕋 رمز بندگی و #شهادت مردم از عبادت هایش سوال می کنند می گویم همان که آیت ال
«ششم» ❤️ جان مادر کجایی؟ هر روز اتاق فرزندم را گم می کردم ۲۱ روزی که بیمارستان بود با خواهرم می رفتم؛ خواهرم تعریف می کنه تو هر روز می گفتی از کدوم طرف برویم؟ من که سال هاست در بیمارستان فعالیت می کنم و همه اتاق ها رو می شناسم هر روز مسیر رو گم می کردم نمی دونستم از کجا بروم؛ خیلی سخته… 🌑 شب هجران در بیمارستان مانند مجنون ها راه می رفتم و گریه می کردم و با خود می خواندم /دیوانه منم، من، که روم خانه به خانه /تاکی به تمنای وصال تو یگانه /اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه /خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه؟ … 🌹 آغوش گران بها بعد خیره به من نگاه کرد و گفت الان دارم فکرش را می کنم فقط دلم می خواهد در آغوش بگیرمش و به قلبم بچسبانم؛ دستانش را دور بدنش قلاب کرد و در حسرت و اشک غرق شد. سکوت سخت و سرد و دردناکی حاکم شد و بعد با چشمانی اشک بار و آکنده از درد گفت: اتفاق هایی که این مدت افتاد در تصور و ذهنم نبود. 🇮🇷 آرزوی خوب برای فرزندان نسبت به اغتشاشگران احساس ترحم دارم من یک احساس ترحم به کسانی که به عنوان اغتشاشگر جان و مال مردم را از بین بردند دارم؛ آن ها هم فرزندان این جامعه هستند و می توانستند یک سرباز مفید برای جامعه و نظام باشند؛ وقتی آن ها هم با هر اعتقادی در درگیری ها جان خود را از دست می دادند ناراحت می شدم. 🕋یا مقلب القلوب والابصار از می خواهم را برای اغتشاشگران محقق کند برای آنان آرزو می کنم خداوند در دل هایشان تصرف کند و متحول شوند و از این کارها دست بردارند. ❇️ خانواده رمز ماندگاری در تربیت فرزند نقش اساسی را دارد؛ بیشتر معترضان خانواده متزلزلی داشتند دراین شرایط، تربیت ثبات و قوام را از دست می دهد. ❓❗️خوف و رجا من همیشه می ترسیدم و می گفتم خدا نکنه در زمان فتنه ها ما از طریق فرزند بد امتحان شویم؛ خانم ها به من می گویند ما مذهبی هستیم اما افکار فرزندمان تحت تاثیر رسانه های بیگانه برعکس شده؛ برای یک مادر خیلی سخت است. 🌺 مادرانه ما بیشتر بودیم تا مادر و فرزند؛ سعی می کردم خیلی نصیحت نکنم زیرا خیلی از جوان ها و مردم نصیحت و امر و نهی را دوست ندارند؛ باید توجیه شوند. ✅ پا به پای هم اگر می خواستم رفتاری رو در آن ها اصلاح کنم می گفتم منم در بچگی اینطور بودم اما این کار رو انجام دادم تا بچه فکر نکنه که آدم بد و دارای اخلاق و رفتار ناپسند است. برخی مادرها به فرزندان خود می گویند ما مانند شما نبودیم؛ درصورتی که همه ما اشتباهاتی داشتیم. 🏵 پهلوانم آرزوست باید باشد مادر باید مانند دارای روحیه قوی و باصلابت باشد تا بتواند پهلوانی مانند (ع) را تربیت کند و از جان و مال و فزرندان خود برای کم نگذارند. 🔷 ثبات قدم برخی تماس می گرفتند می گفتند چرا گذاشتی برود؟ من دیگه تلفنم را جواب ندادم گفتم شاید این ها وسوسه های شیطان باشد مبادا تزلزل پیدا کنم و بخواهم خدایی نکرده ناشکری کنم. ✳️ اهل بصیرت وقتی فضا غبارآلود می شود قدرت تشخیص و پیدا کردن راه و باطل سخت می شود؛ برخی زود تشخیص می دهند کجا وارد عمل شوند؛ مدافعان امنیت بدون ترس از جان خودشان وارد شدند تا به کشور و مردم ضربه های سخت تری وارد نشود. 🇮🇷 مادر فرزندان ایران دو هفته پیش از اینکه این حادثه رخ بدهد خیلی منقلب بودم نحوه و را در فضای مجازی دیده بودم دلم ریش می شد؛ قرابت خاصی احساس می کردم؛ دلم می سوخت و نوحه عزاداری می گذاشتم و مانند فرزند خودم برایشان گریه می کردم. 🌏 مقام عرشی قبل از فرزندم به همکارانم می گفتم به نظر من مقام این بالاتر از جنگ تحمیلی هست زیرا آن ها می دانستند تیر از مقابل می آید اما در این درگیری ها دشمن مشخص نیست و از طرفی که فکر نمی کنی ضربه می زنند. ☘ تسلای خاطر بعد شنیدم آقا هم فرمودند از مقام شان بالاتر است این حرف یک تسلایی برای دل من بود؛ انگار این حرف ها به من الهام می شد و این قضایا سلسله وار برای من ایجاد شد؛ گویی یک نفر را برای یک شرایط خاص آماده و تربیت می کردند. . ادامه دارد... @moridanoshohada❤️