💠بسم الله الرحمن الرحیم
💫 *#خلاصه_کتـاب کهکشان نیستی*
(قسمت ۶۶)
.....ادامه🦋
🌿 نامه ای از طرف #شیخ_محمدتقی_بهجت برای استاد برده بودم:
«بسمه تعالی. سلام علیکم. حکم قضای نماز و روزه کسی که سه روز پیاپی با خلع بدن در خدمت امام زمان ع باشد چیست؟ »
استاد با خنده گفت: «این احوال خود
#شیخ_محمد تقی است که خدمت امام عصر رسیده است. » سپس چند کلمه پاسخ نوشت و نامه را بست و به دستم داد و در سکوت فرو رفت.
همان موقع شاگردان اندک استاد رسیدند و همگی در محضرش در سکوت و توجه فرو رفتند.
🌿ربع ساعتی به سکوت گذشت که ناگهان #سیدمهدی، فرزند ارشد استاد با عصبانیت وارد شد و عتاب کرد: « این چه وضعی است که شما هر روز دور هم سکوت می کنید؟ یک خانه می روم نفت ندارند، خانه دیگر نان ندارند...
پدر ؛در خانه ها آه در بساط نیست و شما اینجا جماعتی را دور خود جمع کرده اید؟ جمع کنید این بساط را... »
🌿صلابت استاد اجازه نمیداد که شاگردان دخالت کنند وگرنه دلشان میخواست به او بفهمانند که پدرش به خاطر وضع اسفناکی که حوزه بر او تحمیل کرده و بسته شدن راههای #ایران و نرسیدن مبالغ #میرزاباقر_قاضی به #نجف به این عسر و تنگدستی افتاده بود....
🌿استاد به محفظه ی آشغالهای اتاق اشاره کرد و به پسرش گفت آنجا را تمیز کن، چیزی خواهی یافت... #سیدمهدی با شدت شروع به جارو کرد و ناگهان یک اسکناس یک دیناری از لای کاغذپاره ها پیدا کرد که پول زیادی بود.
استاد گفت برو و احتیاجات خانواده ها را برطرف کن.
💠شرابی تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
💠که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
🌿استاد این بیت از #حافظ را خواندند و ادامه دادند که این شعر در بیان این معناست که سالک باید به مراقبه بپردازد.
مراقبه هم مراتب دارد؛
🍂نخست: آنکه انسان در اعمال و کردار خود، آخرت را مد نظر داشته باشد و از طریق عمل به اوامر و پرهیز از نواهی الهی، برنامه زندگی خویش را تنظیم کند.
🍂مرحله دوم: به گونه ای با توجه عبادت کند که گویا حق تعالی ناظر بر اوست و او را میبیند.
🍂مرحله سوم: طوری عمل کند که گویی او #خدا را میبیند و توجهی به عملش ندارد.
🍂مرحله چهارم: مراقبه است. در آنجا نه خودش را میبیند و نه عملش را. هیچ چیز غیر از او سبحانه, را نمیبیند.
🌿کلمات شعر به انتها نرسیده بود که در زدند.
#سید معممی پشت در بود و گفت :به استاد بفرمایید #سید_روح_الله_مصطفوی تقاضای دیدار دارد.
استاد تا چشمش به او افتاد، برخاست و با احترام بسیار او را نزد خود نشاند.
🌿سپس به من گفت کتابی را از کتابخانه بیاورم. تا آن روز آن کتاب را آنجا ندیده بودم. بر خلاف کتابهای دیگر استاد، آن کتاب به زبان فارسی بود. استاد گفت باز کنید و هر جایش آمد، بخوانید.
ماجرای حاکم ظالمی بود که نصایح عالم بزرگ مملکتش را نشنید و عاقبت آن عالم در مقابل او قیام کرد و حاکمیت را تحت اختیار خویش درآورد.
🌿در همین حین استاد به #سید_روح_الله گفت:«آقا روح الله، باید در مقابل ظلم ایستاد و بساط ظالم را برچید. این وظیفه شرعی است.»
استاد #سید را بدرقه کرد و برگشت و رو به شاگردان گفت « ایشان از علمای برجسته #قم و انسان بسیار فوق العاده ای هستند که علیه ظلم #قیام خواهند کرد که احدی مثل او در غالب شدن علیه ظلم این توفیق را نیافته. سکه ها در #ایران به نام او خواهد خورد.»
و سال ۱۳۵۷ ما با چشمان خویش دیدیم که #سید_روح_الله قلب های ظالمان و چپاولگران را به لرزه انداخت.
🌿بعدها هر چه نگاه کردم آن کتاب را در قفسه ی کتابهای استاد ندیدم.
✍ادامه دارد....
🍃❤️🍃〰〰〰〰〰
@moridanoshohada
〰〰〰〰〰🍃❤️🍃