*بسم الله الرحمن الرحیم*
*پاسخ به پرسشهای امام زمانی کودکان*
*امام زمان(عج) کجا زندگی میکنند؟(محل سکونت امام زمان عج)*
*پاسخ:*
پدرهایی هستند که به خاطر مأموریت ویژهای که دارند مکان و محل اقامت ثابتی ندارند. آنها ممکن است هر از چندی یا چند روزی در شهری باشند و در روزها یا ساعتهای دیگر در شهرهای دیگر.
همچنین استادانی هستند که به آنها استاد پروازی میگویند.
استاد پروازی به استادان و آموزگارانی گفته میشود که برای تدریس در یک آموزشگاه یا دانشگاه از شهری به شهر دیگر پرواز میکنند.
استادان پروازی ممکن است مکانی را برای زندگی انتخاب کنند اما برای آموزش و تدریس به شهرهای دیگر پرواز کنند.
امام زمان(عج) پدر مهربان همه انسانهاست.۱ او به خاطر ماموریتهای ویژه و فراوانی که خداوند در سراسر زمین به او سپرده۲ مکانهای گوناگونی را برای زندگی انتخاب کرده است.
او بین مردم رفت و آمد میکند و در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهای آنها پا میگذارد؛ آنها او را میبینند ولی نمیشناسند و نمیدانند که او امام زمان(عج) است و کجا زندگی میکند.
او به همین شکل به طور ناشناس بین مردم زندگی میکند تا وقتی که خداوند به او اجازه دهد خود را به مردم معرفی کند و آنها او را بشناسند.۳
تا آن زمان اگر مکانی را برای اقامت انتخاب کند حتما جایی را انتخاب میکند که دست ستمگران به او نرسد.
مرتضی دانشمند
زیرنویس
۱.قال الامام الرضا علیهالسلام:اَلْاِمَامُ...الْوَالِدُ الشَّفِیقُ، امام، پدری مهربان است.(مسند الامام الرضا علیهالسلام، ج ۱،ص ۶۹).
۲. یکی از آنها رسیدگی به برخی از مشکلات مومنان است که تنها به دست او حل میشود.
در دعای ندبه میخوانیم.
خَلَقْتَهُ لَنَا عِصْمَةً وَ مَلاَذاً وَ أَقَمْتَهُ لَنَا قِوَاماً وَ مَعَاذاً وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ مِنَّا إِمَاماً فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاَماً
او را آفریدی تا نگهدار و پناهگاه ما باشد و او را به پا داشتی تا سبب استواری و پشت و پناه ما باشد و او را امام و پیشوای مؤمنانمان قرار دادی. سلام و درود ما را به او برسان!
(مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمى)
۳.غیبت نعمانی، ص۱۶۳، بحار الانوار، علامه مجلسی ره، ج ۳۶، ص ۲۸۴.
@mortezadaneshmand
Mortezadaneshmand.blogfa.com
*بسم الله الرحمن الرحیم*
*پاسخ به پرسشهای امام زمانی کودکان*
*چرا بعد از نام امام زمان(عج) دو حرف عین و جیم میگذارند؟*
*پاسخ*
وقتی پدر خانواده به سفری دراز میرود فرزندانش دوست دارند هرچه زودتر او را ببینند. هرچه سفر پدر طولانیتر شود فرزندان شوق بیشتری برای دیدن پدر پیدا میکنند.
امام زمان(عج) پدر مهربان همه انسانهاست.پدری که همیشه به فکر آنهاست.برایشان دعا میکند و برای برطرفشدن مشکلاتشان تلاش میکند.
گاهیفرزندان دلتنگ دیدن پدر میشوند و برای آمدنش دست به دعا بر میدارند.
دو حرف عین و جیم پس از نام امام زمان(عج) اشاره به دعایی است که منتظران و دوستان آن حضرت برای آمدنش میکنند.
آن دعا این است؛ اللّهُمَ عَجِّل فَرَجَهُ یا عَجَّلَ اللَّهُ فَرْجَهُ
آنها با خواندن این دعا از خداوند میخواهند که فرج یعنی آمدن او را نزدیک گرداند.
امامزمان(عج) در نامه به یکی از دوستانش نوشته است:
برای زود آمدن فرج بسیار دعا کنید؛ زیرا گشایش در کارها و بر طرف شدن مشکلات شما در آن است.۱
منظور از زود آمدن فرج، آمدن امام زمان(عج) و برطرف شدن مشکلات به دست اوست.
خداوند در قرآن به مردم فرمان داده که او را صدا بزنند و خواستههایشان را از او بخواهند. او هم قول داده دعاهایشان را مستجاب میکند.۲
بنابراین هر چه مردم برای آمدن امام زمان(عج) بیشتر دعا کنند او زودتر خواهد آمد و جهان زودتر به آرامش خواهد رسید.
پس بیا همین حالا با هم دست به آسمان ببریم و برای آمدنش دعا کنیم
اللّهُمَ عَجِّل فَرَجَهُ
خدایا امام زمان را زود برسان!
آمین!
مرتضی دانشمند
زیرنویس
۱.اَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فاِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ (کمال الدین، شیخ صدوق، ج۱، ص۴۸۵، ح۴).
۲.وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛(غافر، ۶۰) پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم(و به شما پاسخ دهم).
@mortezadaneshmand
Mortezadaneshmand.blogfa.com
کشکول کودک و نوجوان
عکس از مرتضی دانشمند
دوازده به در به جای سیزده به در با خودروی شخصی و بدون آلایندههای طبیعی
ببین بچهها چه احساس لذتی میکنند!
*بسم الله الرحمن الرحیم*
*پاسخ به پرسشهای امام زمانی نوجوانان*
*پرسش*
*امام زمان(عج) کی ظهور میکند؟*
*پاسخ*
کسی به جز خداوند به طور قطعی از زمان ظهور خبر ندارد اما به طور تقریبی میتوان گفت:
آن حضرت وقتی ظهور میکند که مردم غربال شوند.
شاید بپرسی غربال چیست؟ وسیلهای گرد و دیواردار که سوراخهای ریز دارد و برای جدا کردن ناخالصیها به کار میرود.۱
وقتی کشاورزان دانههای گندم و برنج را از خوشه جدا میکنند سنگریزههای کوچکی خودشان رابین دانهها پنهان میکنند.
کشاورزان برای جدا کردن دانههای گندم و برنج از ریگها آنها را در الک یا غربال می ریزند و تکان میدهند.
ریگها از زیر غربال میریزند و دانههای خوب در غربال میمانند.
اگر پس از غربال کردن باز هم دانهها و ریگها در الک ماندند دوباره الک میشوند. اگر باز ماندند بار سوم الک میشوند.
آدمهایی که روی کره زمین زندگی میکنند دو دسته هستند.
آدمهای خوب، شایسته و با ایمان و آدمهایی که مثل ریگهایی هستند که اگر در غذا قرار بگیرند و زیر دندان بروند دندانها را میشکنند.
این آدمهای ریگی و الکی در بین آدمهای خوب و شایسته پنهان هستند.
امام زمان(عج) وقتی ظهور میکند که اینها از یکدیگر جدا شوند.
اما چگونه غربال میشوند؟
همانطور که دانهها غربال میشوند یعنی با تکان دادن غربال.
مردم در هر زمان با حوادثی که در طول زندگی برایشان پیش میآید مثل جنگ، سیل، زلزله انواع بیماریها، مرگ و میرها و حوادث گوناگون دیگر تکان میخورند.
عدهای از آنها با ایمان و استقامت در برابر سختیها و مشکلات میایستند. آنها یکدیگر را به صبر و پایداری و ماندن در راه حق توصیه و سفارش میکنند.۲
اما عدهای هم که ایمان سست و ضعیفی دارند از سوراخهای الک بیرون میافتند.
خداوند درباره جدا شدن افراد خوب از بد میفرماید:
تا آنکه خدا پلید را از پاکیزه جدا سازد.۳
حضرت علی(ع) از غربال شدن مردم به آنها خبر داده است:
به يقين همه شما در غربال آزمايش، به هم درآميخته و غربال مى شويد [تا خوبها از بدها جدا شوند] و مثل مواد داخل ديگ، زير و رو مىشويد تا زیر دستانتان بالا روند و بالادستانتان پایین آیند.۴
وقتی که مردم خوب الک شدند و ناخالصیها از بین رفت و خوبیها از بدیها و خوبها از بدها جدا شدند امام زمان(عج) ظهور خواهند کرد.
جابر جُعفی گفته است از امام باقر(ع) پرسیدم فرج و ظهور کی خواهد بود؟
امام گفتند وقتی که شما غربال شوید و دوباره و سه باره غربال شوید تا اینکه کدورتها از بین برود و صفا و پاکیها بماند.
مرتضی دانشمند
زیرنویس
۱.فرهنگ عمید.
۲.إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ(عصر، ۳).
۳.لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ(انفال، ۸).
۴.لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغْرَبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُساطُنَّ سَوْطَ الْقَدَرِ حَتّى يَعودَ اَسْفَلُكُمْ اَعْلاكُمْ وَ اَعْلاكُمْ اَسْفَلَكُم(نهج البلاغه، خطبه ۱۶).
۵.غیبت شیخ طوسی، ترجمه عزیزی، ج ۱، ص ۵۹۱ (واژه حتی تغربلوا)
@mortezadaneshmand
Mortezadaneshmand.blogfa.com
بسم الله الرحمن الرحیم
آمادهسازی کودکان برای ورود به دنیایِ روزه و رمضان
روزه کله گنجشکی🐣
تعریف: روزهای است که کودک چه پسر یا دختر وقت سحر با تشویق پدر و مادر برای خوردن سحری بر میخیزد و تا هر ساعت از روز که میتواند(مثلا ظهر یا قبل یا بعد از آن) به روزه ادامه میدهد و هرگاه تشنگی یا گرسنگی بر او چیره شد افطار میکند.
دهخدا می نویسد:
روزه ٔ کله گنجشکی ؛ روزهای تا نیمروز که کودکان نزدیک بلوغ گیرند.
دلیل روزه کله گنجشکی از زبان امام صادق علیه السلام:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصِّيَامِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ فَإِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الغرث أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ...
وسائل الشیعه حدیث ۱۳۲۹۹.
ما کودکان خود را به هفت سالگی که برسند تا حدی که طاقت داشته باشند تا نیم روز یا کمتر یا بیشتر به روزه گرفتن فرمان میدهیم تا بر روزه گرفتن عادت کنند. هنگامی که تشنگی و گرسنگی بر آنان چیره شد افطار میکنند...
فلسفه روزه کله گنجشکی🌱
فلسفه این نوع روزه همانگونه که از سخن امام صادق علیهالسلام پیداست تمرین روزهگرفتن در زمان پیش از تکلیف است تا بدن و روح کودکان برای روزه گرفتن در هنگامی که به سن تکلیف میرسند عادت و آمادگی پیدا کند.
پیشنهاد
پیشنهاد میشود پدر و مادر نسبت به روزهای که کودکشان به ویژه در سال اول میگیرد جدی بوده و با این که کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده اما برای کار بزرگِ کودک خود احترام قائل شده و همانطور که به بزرگترها قبول باشه می گویند به کودکان نیز بگویند و با این کار، حس خودباوری دینی و معنوی را در فرزند دلبندشان تقویت کنند.
سروده 🍃🍃🍃🍃
چیدند با هم یه سفره
مامان و آبجی زهره
روزه میگیرم ولی
روزه من تا ظهره
از سحری تا افطار
روزه میگيرم دو بار
روزه نصفه روزه
خدا خودش بدوزه
مرتضی دانشمند
@mortezadaneshmand
mortezadaneshmand.blogfa.com
🍦🍦🍦🍦🍦🍦🍦🍦🍦🍦
*بسم الله الرحمن الرحیم*
*آموزش احکام روزه به کودک و نوجوان در قالب قصه و داستان*
👇
*روزه گچی*
خانم صالحی یکی از معلمهای عجیب و غریب، در عین حال منظم و دوست داشتنی مدرسه ماست.
روز دوشنبه ساعت دوم که دینی داشتیم به کلاس آمد و مثل همیشه با سلامی بلند بچهها را غافلگیر کرد.
سپس بدون اینکه منتظر جواب بماند یا نگاه کند کی با کتاب تو سر بغل دستیش میزند یا با گرفتن نیشگون دوستش را مثل فنر از جا میپراند صاف رفت سراغ تابلو و بدون اینکه ثانیهای وقت را تلف کند ماژیک را برداشت و روی تابلو نوشت روزه گچی.
سپس به سمت بچهها چرخید و نگاهش را زوم کرد روی بچهها.
هنوز صدای تق و توق صندلیها و پچپچ بچهها میآمد.
خانم صالحی صدایش را بین سر و صدای بچهها رها کرد.
-بچهها! کی تا حالا روزه گچی گرفته؟
نگاه چند نفر از بچهها به دیوارهای گچی کلاس افتاد.
یکی دو نفر گفتند ما.
خانم صالحی گفت:شما میدانید روزه گچی چیه؟
سمیه گفت:بله خانم من میدانم . روزه گچی یعنی این که از خوردن گچ پرهیز کنیم.
بچهها خندیدند.
یکی از بچهها گفت:خانم اجازه! مگر کسی گچ میخوره؟
خانم رو به سمیه کرد و گفت: سمیه جان! خودت توضیح بده.
- خانم یک بار من از امام جماعت مسجدمان شنیدم فرو دادن گرد و غبار غلیظ روزه را باطل میکند.من فکر میکنم گچ هم مثل گرد و غبار غلیظ است یعنی اگر جایی باشیم که گچ باشه و مواظب نباشیم و گردهای گچ را فرو دهیم روزهمان باطل میشه.
خانم گفت: البته این هم خودش یه حرف درستیه ولی منظور من چیز دیگه است.
حرف گاف و چ اشاره دارد به چشم و گوش یعنی دو تا از حواس پنجگانه ما.
ریحانه گفت: خانم اجازه من بگم؟
- بگو عزیزم.
- یعنی این که چشم و گوش ما روزه بگیره.
- چه طوری روزه بگیره؟
سمیه به فکر فرو رفت.
یکی از بچهها گفت: یعنی وقتی روزه هستیم گریه نکنیم.
بچهها خندیدند.
خانم گفت:یعنی اگه گریه کنیم روزهمون باطل میشه؟
ریحانه گفت: خانم روزه چشم یعنی این که قطره چشم توی چشممون نریزیم.
خانم گفت: چه حرف جالبی. ولی چه اشکالی داره؟
ریحانه گفت: مامانم میگه اگر قطره که تو چشم میریزیم به حلق برسه روزه رو باطل میکنه۱.چون بین چشم و حلق یک راه خیلی کوچولو وجود داره.
خانم گفت: درسته ولی منظور من از روزه چشم و گوش چیز دیگهایه.
سمیه گفت خانم اجازه ما فهمیدیم. بگیم؟
روزه چشم یعنی به چیزهای حرام نگاه نکنیم و روزه گوش یعنی به چیزهای حرام گوش نکنیم.
خانم گفت آفرین سمیه جان آفرین بچههای گلم منظور من از روزه چشم و گوش دقیقا همینه.
میدونید قلب ما مثل یک باغ پر از گل و شکوفه است.
این باغ زیبا دو تا در داره میدونید درهاش کدومند؟
- بله چشم و گوش.
میدونید باغبون باغ کیه؟
- خود ما.
- بله خود ما. اما...خدا از ما خواسته در باغ را روی موجودات بد ببندیم. یعنی مثل یک نگهبان شجاع و هوشیار دَم در بایستیم و اگر موجوداتی مثل بدگویی غیبت تهمت دروغگویی خواست از در گوش وارد باغ بشه بگیم ورود ممنوع.
اگر چیزهای بد از راه چشم خواستند وارد باغ بشند کرکره پلکها را پایین بکشیم و آنها را راه ندهیم.
درس امروز را با سخنی زیبا از امام صادق علیه السلام به پایان میبریم.فقط یادتون باشه دفعه بعد لیستی تهیه کنید از همه موجوداتی که از آمدن به باغ ممنوع الورود هستند.
قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ
امام صادق علیه السلام فرمود:
وفتی روزه میگیری باید چشم و گوش تو هم روزه دار باشند.
الکافی ج ۴ ص ۸۷، ح ۱
مرتضی دانشمند
۱. بعضی از علما گفتهاند: ریختن دوا در چشم برای روزه دار اشکال ندارد. چنانچه مزه یا بوی آن به حلق برسد، کراهت دارد. عدهای هم گفتهاند: اگر یقین دارد به فضای حلق میرسد و فرو میرود برای روزه اشکال دارد.
@mortezadaneshmand
Mortezadaneshmand.blogfa.com
*بسم الله الرحمن الرحیم*
*سرزمین شگفتیها*
*بخش اول*
👇
*ناپدید شدن دو مرد*
هزاران نفر پای صحبت حضرت موسی(ع) نشسته بودند و با دقت گوش میدادند.موسی(ع) از گذشته قوم بنی اسرائیل میگفت و از فرعون که حتی نامش یادآور ترس و نفرت در دلها بود.
*-به یاد دارید چگونه شکم زنان را میدرید و کودکان را از شکم مادران بیرون میکشید و سر میبرید؟ یادتان هست چگونه جوانانتان را به بردگی میگرفت و به بیگاری و بریدن سنگهای بزرگ و بردن آنها وا میداشت...؟ فکر میکنید چه کسی ما و شما را نجات داد؟ آیا حتی برای یک بار نعمتهایش را به یاد آورده و از او تشکر کردهاید؟*
اشک در چشم مردم جمع شده بود.مردی که تا آن لحظه با علاقه به سخنان موسی گوش میداد یکدفعه از جا برخاست.
*-جناب موسی من پرسشی دارم.*
موسی(ع) سکوت کرد.همه نگاهها به طرف صدا بر گشت.همان مرد گفت: *دوست دارم بدانم داناترین فرد در جهان چه کسی است؟ می توانی او را به من معرفی کنی؟*
موسی لحظهای به سوال مرد فکر کرد. میدانست که پیامبران، داناترین افراد هستند.خود او هم یک پیامبر بود.اما نمیدانست چرا مرد وسط صحبتش حرف زده و منظورش از این سوال چیست.با این حال در پاسخ مرد گفت:
*-من. من داناترین هستم.*
مرد برای این که مطمئن شود پرسید: *شما؟*
موسی گفت: *بله من- موسی، پسر عمران – پیامبر خدا.*
مرد چند بار سر تکان داد و دیگر چیزی نگفت، همان وقت فرشتهای از آسمان آمد و گفت: *موسی! چرا گفتی "من"؟*
*-باید چه می گفتم؟*
*-باید می گفتی "خدا". فقط خدا می داند چه کسی داناتر است.*
*-خداوند همه چیز را می داند. ولی مگر داناتر از من وجود دارد؟*
*-بله.*
*-چه کسی؟*
*-خِضر.*
موسی یک لحظه به خضر فکر کرد. این نام برایش خیلی عجیب بود.با شنیدن آن، احساس خوبی پیدا میکرد. خضر داناتر از خود او بود و حس کرد اگر او را پیدا کند میتواند به عمر و دانشی تازه دست یابد.
به فرشته گفت: *او کیست و کجا زندگی می کند؟ دوست دارم او را پیدا کنم و تا پایان عمر از او دانش بیاموزم*.
فرشته نشانیهای خضر را گفت و از پیش موسی رفت.موسی نیز سراغ دوستش یُوشَع رفت.
روز بعد خبری در شهر پیچید.
- موسی و یوشع، ناگهان ناپدید شده اند.
ادامه دارد...
مرتضی دانشمند
منبع: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۶، ص ۷۴۳.
@Mortezadaneshmand
Mortezadaneshmand.blogfa.com