تولدت مبارک انقلابِ اسلامیِ ایرانِ جان...
عکاس: مجید دهقانی زاده
#یزد_عزیز
@mortezaeirad_ir
علی اصغر مرتضاییراد
🇱🇧بلاگردان مقاومت نذر قربانی برای سلامتی و طول عمر سید مقاومت و پیروزی رزمندگان حزبالله لبنان برا
سلام رفقا
چند وقت پیش یه فراخوان توی کانال گذاشتم بابت جمع آوری هزینه قربانی برای حفظ جان سید مقاومت و پیروزی رزمندگان حزبالله.
توی اون فراخوان مبلغ ۴.۵۸۴.۰۰۰ تومان جمع آوری شد که قاعدتا برای خرید گوسفند قربانی کافی نبود.
متاسفانه سید توی همون ایام به شهادت رسید، اما حزبالله هنوز پر قدرت ادامه داره؛
یه یاعلی دیگه بگید و همت کنید؛ هر میزان که در توانتون هست، ولو ۵ هزار تومان، واریز کنید و توی این نذر مقدس شریک بشید.
ان شاالله مبلغ کافی جمع آوری بشه تا همزمان با ماه پرنور شعبان و ایام تشییع و تدفین سید عزیزمان و شیخ هاشم صفیالدین این نذر ادا بشه.
به امید سربلندی حزب خدا و رهبر جدیدش شیخ نعیم قاسم عزیز و مقتدر.
یاعلی مدد
شماره کارت و شبا به نام علیاصغر مرتضایی راد
6273811619692053
IR930560611828005927417001@mortezaeirad_ir
هدایت شده از روایتنامه| محمدحسین عظیمی
1⃣چند سال پیش وقتی با یکی از مدیران #جهاد_سازندگی مصاحبه میکردم، سوالی پرسیدم که خود پرسش چندان مهم نبود ولی جوابش یک دنیا میارزید.
مهندس خورسند در جواب سوالم گفت: "ما دو نوع مدیر داریم. #مدیر نوع اول فقط برایش مهم است که نیروهایش به دستوراتی که میگوید عمل کنند و نیروی خوب کسی است که حرفگوشکُن باشد.
برای این نوع مدیر، مهم است که صفر تا صد هر کاری در یَد قدرت خودش باشد و نیرو هم دقیقا همان کاری را انجام دهد که جنابش میخواهد.
مدیر نوع دوم هم کسی است که دست نیروهایش را باز میگذارد تا خودشان به #اجتهاد و تصمیم برسند ولو اینکه مثل چیزی که میگوید عمل نکنند."
مدیر در این نوع مدیریت در جزییات دخالت نمیکند و اتفاقا اجازه میدهد نیرو در جاهایی هم #اشتباه کند ولی چون در #کلانایده و نظر با هم تفاهم دارند فقط از چارچوب کلی ایده #صیانت میکند و در جزييات نظر #مشورتی میدهد.
ثمره سالهای مدیریتِ مدیر نوع اول فقط خودش هست و کارهای بعضا بزرگی که با یک کرور #اوپراتور انجام داده و ثمره مدیریت مدیر نوع دوم نیروهای رشیدِ قابل عرضه به مجموعه مدیریتی کشور است که خودشان صاحب تصمیم و ایده شدهاند.
مدیر نوع اول از اینکه ازش تبعیت شود لذت میبرد و مدیر نوع دوم از اینکه نیرو بتواند خودش تصمیم بگیرد و به اجرا برساند، کیفور میشود.
2⃣توی کشور معدود مدیرانی هستند که بتوانند همان نوع اول هم باشند و با نیروهای بلهقربانگویشان، پروژههای بزرگی را به سرانجام رسانند.
و از آن معدودتر و کمشمارتر مدیران نوع دومند که توانایی این را دارند با آدمهای قدبلند گفتگو کنند و آنها را در کلانایده خود همراه سازند.
چیزی که یکدرهزار هم از پسش برنمیآیند همکاری با نیروهای رشیدی است که گاهیاوقات ممکن است اوامر شما را هم انجام ندهند و در مقابل نظرات شما #انتقاد کنند و نکات خودشان را داشته باشند ولی وقتی در کلانایده به تفاهم رسیدید بهقدر ده نیروی حرفگوشکن برایت کارایی دارد.
فتحالفتوح مديريت همکاری با انسانهای رشید و امکان گفتگو با آنهاست وگرنه کار با اوپراتورها را درصد بیشتری بلدند. اکثر مدیران هم اصلا مدیریت بلد نیستند.
✅پ.ن۱: این صحبتها جمعبندی مصاحبه بنده با مهندس خورسند (مدیر کل جهاد سازندگی فارس در سالهای ۶۹ تا ۷۷) بود.
بدیهی است که این صحبتها مصداقهایی را برای هر کدام در ذهن متبادر میکند که از عهده بنده خارج است.
سعی کردم اصل بحث تا حد ممکن جا بیفتد و از شخصیسازی تا جای ممکن پرهیز کنم. امید که مقبول افتد.
✅پ.ن۲: هرچه گشتم از مهندس خورسند عکس یا فیلمی در اینترنت پیدا نکردم. مسئول روابط عمومیاش میگفت تاکید داشته که در گزارشهای مربوط به جهاد سازندگی فارس، عکس یا فیلمی ازش منتشر نشود و صرفا به کارهای انجام گرفته پرداخته شود.
@ravayat_nameh
علی اصغر مرتضاییراد
1⃣چند سال پیش وقتی با یکی از مدیران #جهاد_سازندگی مصاحبه میکردم، سوالی پرسیدم که خود پرسش چندان مهم
دو دقیقه وقت بگذارید و یادداشت محمدحسین عظیمی، رفیق قدیمی ما در مورد چالش مدیریتی در کشور و دو نوع نگاه به مدیریت رو بخونید.
به شدت راهگشاست؛
برای هر مدیری، از مدیر یک تشکل دانشجویی و دانشآموزی بگیرید، تا مدیریت یک شرکت و کارخانه، تا مدیریت کلان در مجموعههای شهری، استانی، ملی، وزارت خانهها و...
@mortezaeirad_ir
علی اصغر مرتضاییراد
⭕به دنبال امام زمان...
دیشب در خیابان دنبال امام زمان میگشتم؛
این طرف خیابان امام زمانشان غرق در جشن و بزن و بکوب بود؛
امام زمانِ جماعت به اصطلاح جذب حداکثری؛
امام زمانِ آنهایی که میگویند بگذار امام زمان برای مردم بماند؛
امام زمانِ آنهایی که واژه برادر را با شهروند معامله کردند؛
و حالا پشت در خانه کدخدای دهکده جهانی بست نشستهاند برای چند پاپاسی صلح؛
موشک به چه کار میآید؛
بگذار نوادههای قابیل با بمبهای سنگرشکن نسل هابیل را ریشهکن کنند؛
از غزه تا ضاحیه و از دمشق تا صنعا و آخرش تهران را شخم بزنند...
سری به آنطرف خیابان زدم؛
بساط ندبه و احیا برپا بود؛
همه در سودای دیدار یار؛
عجب سودایی پرسودی!
ندبه میفروشیم و دیدار امام زمان میخریم؛
گیرم که فروختید و خریدید؛
دردی از او یا مردمان او دوا خواهد شد؟!
دلار آزاد خواهد شد یا غزه؟!
ولش کن؛
بگذار مردم هر روز تمرین انتظار کنند؛
انتظار برای آمدن برق؛
انتظار برای واریز یارانه؛
انتظار برای شکست حصر غزه...
دیشب در خیابان دنبال امام زمان گشتم؛
امام زمانِ دو قماش را بیشتر نیافتم؛
امام زمانِ همانهایی که خمینی با نعلین وصله کردهاش زیر بساطشان زد؛
خمینی به ما یاد داد امام زمان، بدون بزن و بکوب هم دلها را جذب میکند؛
امام زمان، ندبهخوان نشسته به انتظار دیدار نمیخواهد، ندبهدان ایستاده به قیام میخواهد.
خسته از خیابان، پناه به خانه و جعبه جادو بردم؛
شاید صدا یا سیمایی از او بیابم؛
شبکه به شبکه ورق زدم؛
حوالی نیمه شب او را یافتم؛
در شبکه دوم سیمای مملکتش؛
لابهلای صحبتهای چاوز!
از آن سوی کره زمین؛
در حیاط خلوت آمریکا؛
انگار خمینی داشت به زبان اسپانیولی سخن میگفت؛
از مردی که همراه مسیح خواهد آمد و غزه را نجات خواهد داد؛
خدا بیامرزدش...
چاوز رفت پشت صفحه جادو و آقاسی روی پرده آمد؛
از دو سه تا کوچه ز ما دورتر!
از امام زمان گفت و نایبانش آسیدروح الله و آسید علیآقا؛
از ذوالفقار و قیام و التیام؛
خدا بیامرزدش...
قبل از او چاوز و آقاسی چند دقیقهای پای امام زمانِ محمد کاظم کاظمی نشسته بودم؛
با صدای حماسی حامد زمانی؛
و تصاویری از سرزمین مادری؛
به هفتسر عائلهها و حاجیانِ گریزان از کربلا که رسید تصویر حاجی بازاری آمد روی صفحه؛
حاجی با ده من ریش و یقه بسته گلوگیرش داشت با جوانک یکلاقبای انقلابی بر سر حقانیت شاه شیعه دعوا میکرد!
خدا حامد زمانی را هم از دنیا نرفته بیامرزد...
یاد سلمان هراتی و امام زمانش افتادم؛
امام زمانی که همین جایی بود؛
امام زمانی که با سیبگل و فاطمه برای بچههای جبهه نان میپخت؛
امام زمان مسجد بی سقف آبادی و کورهپزخانه شوش؛
امام زمانی که خانه مختصرش نه شوفاژ داشت نه شومینه؛
امام زمان بابی ساندرز، مالکوم ایکس و خالد اسلامبولی؛
امام زمان کودکان فلسطین و سیاهان آمریکا؛
جایت خالی سلمان هراتی؛
خدا بیامرزدت؛
از کنج کومه بهشتیات باز هم برایمان از امام زمان بگو...
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@mortezaeirad_ir
چند پیشنهاد برای تسریع در جمع شدن غائله #دانشگاه_تهران
اولا عزیزان انتظامی، امنیتی و قضایی سرعت عمل به خرج بدهند و اون بیشرفهایی که جوان مظلوم مردم را کشتهاند دستگیر کنند و با اطلاعرسانی درست، محاکمه و مجازاتشان کنند.
ثانیا عزیزان قضایی به محض روشن شدن ماجرا گوش این سرپرست جاهل یا خائنی که برای فرار از مسئولیت یا از سر ترس یا هر حماقت دیگری، وسط بحران دانشگاه، غائله ۱۸ تیر را ربط داده به #لباس_شخصی ها و به ضد انقلاب و دشمن نظام پاس گل میدهد در اسرع وقت بپیچانند تا دیگر از این غلطها نکند.
ثالثا عزیزان رسانه ملی و متولیان رسانهای سریعتر دست بجنبانند و پرچم روایت اول را از چنگ منوتو و بیبیسی در بیاورند؛ البته این منوط به همکاری عزیزانیست که در قصه مهسا امینی تعلل کردند و انشاالله برایشان عبرت شده و این دفعه تعلل نخواهند کرد.
رابعا عزیزان شهرداری، اداره برق، نیروی انتظامی و هر ارگان مرتبط که امنیت شبانه خیابانهای تهران، خصوصا اطراف دانشگاه تهران برعهدهشان است، یک شب خودشان پیاده در خیابانهای اطراف دانشگاه و خوابگاه مثل ۱۶ آذر حرکت کنند، ببینید از ترس خفتگیری سکته میکنند یا نه! اگر سکته نکردند، همانجا تدبیری بکنند لااقل برای روشنایی معابر.
خامسا عزیزان جریان دانشجویی اگر میخواهند دوباره غائله ۱۴۰۱ در دانشگاهها تکرار نشود کمی از خواب زمستانی بیدار شوند و لابهلای تدارک برنامه راهیان نور، موارد بالا را در اسرع وقت به صورت عینی و منتهی به نتیجه، نه گزارشی و رفع تکلیفی مطالبه کنند.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@mortezaeirad_ir
علی اصغر مرتضاییراد
چند پیشنهاد برای تسریع در جمع شدن غائله #دانشگاه_تهران اولا عزیزان انتظامی، امنیتی و قضایی سرعت عمل
#اصلاحیه_مهم
اخیرا بنده یادداشتی رو منتشر کردم با موضوع اتفاقات اخیر دانشگاه تهران
توی بند دوم یادداشت نوشته بودم که سرپرست دانشگاه قتل رو ربط داده به لباس شخصیها؛
یکی دو نفر از مخاطبین تذکر دادن که سرپرست دانشگاه توی صحبتهاش قتل رو ربط نمیده به لباس شخصیها، بلکه میگه عامل همه اتفاقات ۱۸ تیر لباس شخصیها بودند.
لازم دونستم که برای حفظ انصاف این نکته رو به صورت عمومی بگم و مطلب قبل رو اصلاح بکنم.
از همه بزرگوارانی که احیانا مطلب قبلی رو جایی منتشر کردن هم خواهش دارم اصلاحیه رو هم در گروهها و جاهای قبلی منتشر کنن.
البته این اصلاحیه خللی در موضع قبلی بنده پیرامون اشتباه آقای سرپرست ایجاد نمیکنه. ایشون چه از روی جهل، چه ترس، چه حماقت، چه خیانت یا فرار از مسئولیت یا هر امر دیگری اجازه نداشته وسط بحران، تسویه حساب سیاسی بکنه و ناجوانمردانه بحث لباس شخصیها رو بکشه وسط.
ضمنا واضحه که نفس اشاره به قصه لباس شخصیها وسط اون بحران، چه با نیت روایت ۱۸ تیر باشه، چه هر نیت دیگهای، این گرا رو به مخاطب میده که اتفاقات اخیر هم به لباس شخصیها ربط داره.
حالا در عرف جامعه لباس شخصی کیه؟ همونایی که فردای سخنرانی آقای سرپرست کف دانشگاه بهشون فحش داده شد و ضد انقلاب و منافقین علیهشون دارن توییت میزنن.
لذا حرکت آقای سرپرست صددرصد محکومه و باید پیگیری قضایی بشه.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@mortezaeirad_ir