eitaa logo
روایت‌نامه| محمدحسین عظیمی
602 دنبال‌کننده
23 عکس
17 ویدیو
0 فایل
تک‌نگاری‌ها، روایت‌ها و تحلیل‌های حقیر سراپاتقصیر @mhazimi84
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب؛ ضاحیه قتل‌گاه سیدحسن نصرالله به‌قول سیدحسین: «بعد مامشکل کل شی» (بعد از سیدحسن هیچ چیز ارزشش رو نداره) کی فکرش را می‌کرد و کِی فکرش را می‌کردیم قبل از اسم سیدحسن بنویسیم ؟! بعد از تو، خاک بر سر این دنیا @ravayat_nameh
29.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 برای انسان 🎙به روایت محسن حسن زاده، راوی اعزامی حوزه هنری انقلاب اسلامی به لبنان 🎨حوزه هنری انقلاب اسلامی استان سمنان سایت | تلگرام | اینستاگرام | توئیتر | آپارات | بله | ایتا
سفرنامه لبنان(۲۳) در مرز سوریه 📌وقتی از به سمت لبنان می‌رفتیم، بدون پیاده شدن از ماشین و صرفا با تحویل گذرنامه‌ها و چند اسکناس لای آنها از تمام گذرهای مرزی سوری رد شدیم و برعکس بعد از ورود به کشور جنگ‌زده باید تمام مراحل اداری و بازرسی‌های لازم را طی می‌کردیم. در برگشت هم در ورودی فرودگاه لاذقیه، راننده ماشین در جواب درخواست افسر سوری که می‌خواست کل وَن و وسایلش را تفتیش کند، گفت: "سیدی! راهی نداره؟! این‌جوری خیلی طول میکشه." و چند دقیقه بعد از پشت ماشین برگشت و با خنده خطاب به ما گفت: فقط فلوس (فقط پول) ✅آن روزها پیش خودم گفتم: اگر محتوای وسایل یکی از ما مواد منفجره بود، چه؟! و بعد نتیجه گرفتم: این‌که حکومت سوریه با چنین فاسدی -که نتیجه حقوق ماهانه ۲۰-۳۰دلار است- و نداشتن زیرساختهای آب، برق و گاز، سرپا مانده، فقط به معجزه می‌ماند. این‌ روزها ولی دیدم که آن‌چه معجزه می‌پنداشتم در کمتر از نُه روز خاکستر شد. @ravayat_nameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجتبی حریری رو یادتون هست؟! همون‌که دور میز تولدش نشسته بود و اون جمله معروف: "گوش کنید. گوش کنید. بهشت و ثوابش طلب مقدس‌نماها ولی ثواب شهدا، حسین(ع) هست. فقط حسین(ع)" رو میگه. خواستم بگم چند روز پیش پیکر مطهرش رو در جنوب تشییع کردن. وصیت کرده بود اگه پیکرش برگشت، اون رو زیر سایه ایران تشییع کنن؛ پرچم جمهوری اسلامی . @ravayat_nameh
چون دیدم تنهاست با تعجب پرسیدم: -خانواده‌ت همون‌جا موندن یا زودتر از تو اومدن این‌جا‌؟ خانواده‌ت کجان؟ -خداروشکر خانواده‌م همشون خوبن. خیالم ازشون راحته. قبل از اینکه بیام دفنشون کردم. رفتن پیش خدا. 📌این بخشی هولناک از کتاب است. با این‌که از ابتدای طوفان‌الاقصی اخبار غزه و جنگ را مستمرا دنبال می‌کردم و تعداد زیادی فیلم و عکس از اتفاقات و کشتارهای این چهارصد و اندی روز دیده‌ام ولی خواندن این کتاب خیلی بیشتر از اخبار و گزارش‌ها متاثرم کرد. دستم را گرفت و به کوچه‌پس‌کوچه‌های غزه برد. از شمال تا محور نواتیم و از آن‌جا تا رفح را قدم به قدم طی کردم و به حوادث تلخ و شیرین از دل موقعیت رسیدم. 📌جذابیت دیگر کتاب، به تصویر کشیدن زندگی در کنار مرگ است. ما در این کتاب همین‌قدر از زندگی می‌چشیم که از مرگ می‌فهمیم. هنوز شوری اشک‌ها ته گلویت مانده که برای بعضی حوادث باید لبخند بزنی و ته‌دلت خنکی شادی را بچشی. مثلا در روایت یازدهم کتاب توضیح می‌دهد چطور بعد از یک ماه دوری در سرزمینی که فلافل جزء واجبات غذایی صبحانه است توانسته‌اند برای اهالی جنوب فلافل درست کنند. * کتاب دلچسبی بود‌. از آنهایی که حین خواندنش دوست نداری تمام شود و کم‌کم مزمزه‌اش میکنی تا دیرتر به اتمام برسد. ✅پ.ن۱: عکس مربوط به زمانی است که در نوبت دندان‌پزشکی برای ریحانه هستیم. پ.ن۲: کتاب را می‌توانید از سایت انتشارات سوره مهر سفارش دهید یا نسخه صوتی‌اش را از طاقچه بشنوید. توصیه میکنم این کتاب کم‌حجم را از دست ندهید. توصیفاتی که از فضای اجتماعی غزه دارد تا مدتها شما را درگیر خواهد کرد. @ravayat_nameh
✍به قلم طیبه فرید اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم بسم الله الرحمن الرحیم 📚این عکس های شعله ور جهنمی ،مناطق مسکونی ایالات متحده نیست!این جا آن نقطه از زمین است که قانون سوم نیوتون به شکل گسترده ای محقق شده.اینجا مصداق بارزی از کارمای روانشناس هاست.اینجا تکه ای از دار مکافات است.فقط تکه کوچکی از روزهای بعد از ایمان راسخ انسان‌های موحدی که مسخره می شدند چون معتقد بودند دستی هست بالاتر از همه دست ها.اگر رسانه های شیطان بزرگ راست گفته باشند یک برابر و نیم خسارات مالی جگرگوشه مان غزه را ظرف چند ساعت در همین تصاویر و فیلم ها متحمل شدند.حالا،درست همین حالا، موقع ترجمه پوچ فیلم‌های مفهومی هالیوودی رسیده.هژمونی پوشالی ایالات متحده را خوب در این عکس ها ببینید.حالا باید موجودات فرا زمینی به کمکشان بیایند... زندگی ساکنین شکم سیر این ویلاها وآن سیاست مدارهای پول پرست دنیا طلبِ تمامیت خواه را مقایسه کنید با آدم های گرسنه پاپتی که در فلسطین با گلوله ها و موشک های «Made in USA» در مقابل سربازهای از حیوان پست تر صهیونیست ایستادند و شهید شدند.به اسمائیل ،به یحیی به همه شهدای راه قدس.... براستی که در این شعله ها نشانه هائیست برای صاحبان خِرَد... صدق الله العلی العظیم. https://eitaa.com/tayebefarid
📌بعد از جنگ‌ ۳۳روزه، اکثر سخنرانی‌های‌ از طریق ویدئوکنفرانس بود. روزی وسط سخنرانی به جای آب، یک لیوان بزرگ آب‌پرتقال را از جایی خارج از کادر دوربین از روی میزش برداشت و با آن گلویی تازه کرد. در این جور مواقع مستمعین هم با یک صلوات برای خطیب زمان می‌خرند. 📌این ماجرا بازهم در چند سخنرانی تکرار شد؛ تا این‌که رسانه‌ها به آن حساس شدند. بالاخره یک روز سیدحسن در پایان سخنرانی‌اش لیوان آب‌میوه را داخل کادر آورد و توضیح داد من برای این‌که در سخنرانی‌های طولانی گلویم خشک نشود و مجبور نباشم مدام آب بخورم به جای آب، می‌خورم و به دیگر سخنرانان هم توصیه می‌کنم. آن شب آب‌میوه‌فروشی الرضا در به همه لیموناد مجانی داده بود. ✅لبنان‌زدگی، سیدحسین مرکبی، ص۹۹، نسخه الکترونیک انتشار به‌مناسبت صدمین روز سید مقاومت @ravayat_nameh
لبنان روایت هشتم عاشقانه های دونفره چه دنیای عجیبی‌ است بعضی از جوان تر ها گاهی به بزرگتر های خود می گویند شما ما رو نمی فهمید درک نمی کنید اصلا شما به اجبار با هم ازدواج کردید چه می دانید عشق و عاشقی چیست ؟ با وجود اینکه لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد بیشتر متعلق به قدیمی هاست تا جوان‌ها اما خب خام هستند و کم تجربه احوال بعضی از شهدا مثل کتاب هاجر یا یادت باشه رو که می خونی میبینی خیلی از شهدا مجنونی برای خودشان بوده اند که همسرانشان با همان خاطرات ، ایام بعد از شهادت را می گذرانند اما امشب یه توفیق ویژه حاصل شد مادر شهید رضا عواضه داشت به قول جوان‌ها از عاشقانه های دونفره پسر و عروسش می گفت : رضا و معصومه بشدت عاشق هم بودند و طاقت دوری هم رو نداشتند به طوری که نگویم عروسم بگم دخترم معصومه لحظه ای رضا رو تنها نمی گذاشت با اینکه می تونستن زندگی مرفه ای داشته باشند اما سالها با ساده زیستی و عاشقانه زندگی کردند می گفت معصومه ۱۰ روز قبل شهادتش به یکی از فامیل گفته بوده اگر ۵ فرزندم شهید شوند و به من بگویند ام شهدا برایم راحت تر هست تا بگویند همسر شهید اصلا نمی توانم فکرش را کنم برای همین هم مادر شهید عواضه می گفت اول شهادتشان میگفتم خدایا کاش مادر بچه ها براشون مونده بود ولی بعد گفتم معصومه بدون رضا نمی تونست زنده باشه برای همین هم تا لحظه آخر همدیگر را رها نکردند و باهم شهید شدند ... ماه قبل با کسی صحبت کردم که در تغسیل و تکفین شهید سید حسن نصرالله و خیلی از شهدا حضور داشته تصویری از شهیده کرباسی و شهید عواضه بهم نشان داد و با اصرار تصویر را ارسال کرد تا الان تصویر را پخش نکردم تا امشب از پسر شهید و ایشان اجازه گرفتم آری آنها تا آخرین لحظه با شهادت در کنار هم عشق خود را به همگان ثابت کردند ... با ما همراه باشید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1881080090C1410afa5be
روایت‌نامه| محمدحسین عظیمی
حاج‌آقا عباسی -از روحانیون فعال و جهادی و امام‌جماعت مسجد امام حسن(ع) محله شیشه‌گری- الان حداقل چهل روزه که رفتن و از خیلی قبل‌تر هم سوریه بودن. توی مدت حضور در لبنان درحال سرکشی به خانواده‌های شهدا و رسیدگی به نازحین (آواره‌ها) هستن و از دل این پیگیری‌ها، ماجراهای نابی رو می‌کنن. مطالب کانال‌شون (@haj_abbas) رو از دست ندید.