eitaa logo
مشاعره
441 دنبال‌کننده
301 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل هایی که بر رویت اثر گفتی ندارد را برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را
‌‌مدرسه جای کسی بود که یک دغدغه داشت جای آنها که به دنبال تو بودند نبود
به خوابم آمدی حالا نفس بالا نمی‌آید بگویم یا نگویم "یا غیاث المستغیثین"را؟
تا به کِی باشی و من پِی به حضورت نبرم؟ آرزوی منی ای کاش به گورت نبرم
وزش باد شدید است و نخم محکم نیست! اشتباه است مرا دورتر از این کردن
نـه فـقـط از تـو اگــر دل بـکنـم می میرم سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم
تو مثل قوم صهیونی که با آن چشم زیتونی به اشغالت درآوردی دلِ من، این فلسطین را
پیچیده روزگار ِتـو ، از دور واضح اسـت از عشق خسته می شوی اما خلاص نه
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی شعر اگر می‌شد قریب پنج دیوان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی شعر اگر می‌شد قریب پنج دیوان داشتم
شرمیست در نگاه ِ من؛ اما هراس نه کم‌صحبتم میان شما، کم حواس نه! چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت درخواست می‌کنم نروی، التماس نه! از بی‌ستارگیست دلم آسمانی است من عابری«فلک»زده‌ام، آس و پاس نه من می‌روم، تو باز می‌آیی، مسیر ِ ما با هم موازی است ولیکن مماس نه پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است ا از عشق خسته می شوی اما خلاص نه...!
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
آمدی جمعه ی هر هفته به هر شکلی بود! به سر وعده کسی را چو ندیدی رفتی
فکر و ذکر و همه‌ی هوش و حواسم شده‌تو کاش بودی که ببینی چه بساطی شده‌ای
زهرِ دوری باعث شيرينيِ ديدارهاست آب را گرمای تابستان، گوارا می كند!
توی دُنیا هَم نَشُد بَرزَخ که پِیدا کَردَمَت می‌نِشینَم تا قیامَت با تو صُحبَت می‌کُنَم