eitaa logo
مشاعره
446 دنبال‌کننده
286 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دیریست که از روی دل آرای تـو دوریم محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم
دل چون توان بریدن ازو مشکل است این آهن که نیست جان من آخر دل است این
ندانم آن که دل و دینِ ما به سودا داد بهای آن چه گرفت و به جای آن چه خرید
دل می ستاند از من و جان می دهد به من آرام جان و کام جهان می دهد به من
صبحِ امید و پَرتویِ دیدار و بزمِ مهر ای دل بیا که این همه اجرِ وفای توست
صبح می خندد و باغ از نفس گرم بهار می گشاید مژه و میشکند مستی خواب
نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم ز کویت عاقبت با دامنی خون جگر رفتم
به جان سایه که میرنده‌نیست‌آتش‌عشق مبین به کشته عاشق که عاشقی‌زنده‌ست