eitaa logo
مشاعره
461 دنبال‌کننده
326 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌بکش دستی به روی زخم‌های بی شمارِ من که اعجازی که دستت می‌کند، مرهم نخواهد کرد
تو با پیچیدگی هایت درونم نقش می بستی تو شهریورترین ماهی تو با پائیز همدستی
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
کسی که عاشق خاک تو باشد خوب می‌داند که دنیا می‌شناسد با خلیج فارس، ایران را
دردا که زِ هجرانِ تو ای جانِ جهان خون شد دلم و دلت نه آگاه از من
دشمنی‌ها همه از دوستی آید به ظهور من که یک دوست ندارم ز که پروا دارم؟
من معلم هستم اما در کلاسِ درسِ تو اهلِ پاسِ واحدِ چشمِ خمارت نیستم
گرچه محتاج معلّم نیست آن بیدادگر فتنه با چندین زبان آموزگارِ چشمِ توست
از دست خادمان تو نوشید هر که چای یکجا چشید لذت شُرب مدام را
همه اجداد ما حاجت گرفتند و تعجب نیست اگر باب الجوادت میشود باب المرادِ ما
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید این جا بهشت شهر خدا شهر مشهد است
آمده روز معلم تا بفهماند به ما هر که مهرش بیشتر؛دلدادگانش بیشتر
نه در برابر چشمی نه غایب از نظری نه یاد می‌کنی از من نه می‌روی از یاد
مغتنم دان دلت از عشق اگر گشت دونیم کاین دری نیست به روی همه کس باز شود
شبیه نامه بی مقصدی شده است دلم به هر که می‌رسد انگار صاحب آن نیست
با عشق خدا به رسم مولات حسین در اشک بلا ؛ بخند و خوشحالی کن
شاه منی لایق سودای من قَندِ مَنی لایقِ دندانِ مَن
اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
در وصف دل عاشقم این جمله کفایت جا مانده ام از قافله ی کرب وبلایت
بـی انتهاسـت وسعت آقـایـی حسیـن ارباب دست نوکر خود کی رها کند ؟
پیدا شدیم هرچه در این راه گم شدیم یعنی فقط حسین چـراغ هدایت است
ما دل به تو بستیم و به امـّید نشستیم تا رزقِ شب جمعه ی ما را برسانی
در شب جمعه فقط ذکر تو را باید گفت گفتنِ شعر، بجز مدح شما مکروه است
من از غم تو فراموش کرده‌ام خود را تو هم به حشر بیاور مرا به یاد،حسین
بین ما و بین رب پرده دری‌هایی شده رَبَّنا گفتن ز ما، إغْفِرْ لَنایش با شما
تمام آفرینش بی‌ تو باشد جسم بی‌جانی بیا با یک نظر بر خلق، اعجاز مسیحا کن
هجران بس است ای پسر فاطمه...،بیا شاید که مرگ جسم مرا سهم گور کرد!
پر کن از احساس فنجان مرا ای مه‌لقا نوش‌دارو بعد مرگ عاشقان بی‌فایده است
نسیم روضه و عزا وزیده سوی صحن‌ها سلام ثامن الحجج ، سلام صاحب عزا
همیشه شکر چنین نعمتی روی لب ماست که جعفر بن محمد رئیس مذهب ماست