eitaa logo
مشاعره
443 دنبال‌کننده
302 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در عشـــــــــق اگرچه کام یار امکان دارد ولی باور کن، تو حسرت من خواهی ماند
جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار آخر غمت به دوش دل و جان کشیده ام
هلاکِ چشمِ اَدافهمی‌‌اَم که دریابد هرآن سخن که زِ دل بر زبان نمی‌آید
بر ما چه آمده که دلِ مهـــــــــربانِ تو ناگاه با من این‌همه نامهربان شده‌ست؟
گر برون آرند جانم را ز خلوت‌گاهِ دل نیست ممکن جانِ من، کز دل برون آرم تو را
زبانش بند می آید کسی که عاشقت باشد نبین اینقدر  بعضی ها برایت شعر می خوانند
جانا سرى به دوشم ودستى به دل گذار آخرغمت به دوش دل وجان کشیده ام
قماشِ عشق به مقیاسِ علم و عقل مَسَنج که بارگاهِ دل از کارگاهِ عقل جداست
دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتم: غنیمت است در این روزگار خندیدن
از حال من نپرس که دیوانه‌تر شدم از حال و روز تو چه خبر؟ عاقلی هنوز؟     
چشمه ی شعــــرِ مرا پلک بزن، جاری کن چشمها عامل هشتاد و سه درصد غزلند!
من هستم و کنار منی هر کجا تو هم اول تو هم، میانه تو هم، انتها تو هم
همیشه اول پاییز عشق می خنـــــدد تو مهربان شده‌ای، مهر، ماه زیبایی است
مردی میانِ زندگی و مرگ، رفته بود از زیرِ سنگ هم شده نان دربیاورد
من از شیاد میترسم من از صیاد میترسم من از عمق سکوت غرق در فریاد میترسم
صدایت‌می‌زنیم از دور و مشتاقیم‌پاسخ‌را! گرامشب‌هم‌به‌مادشنام‌می‌گویی‌،سلام‌از ماست
دانی که چیست مصلحت ما؟ گریستن پنهان ملول بودن و تنها گریستن
من جز برای تو‌، نمی‌خواهم خودم را ای از همه‌ی من‌های من بهتر،منِ تــو
اگرچه نزد شما تشنه‌ی سخن بودم، کسی که حرف دلش را نگفت،من بودم
بی حرمتی‌است پا نزدن بر بساط عقل وقتی که عشق ، این همه اصرار میکند
شهید عشق تو را نیست بیمی از محشر خوشا تنی که به زخم تو در کفن باشد
دیدی بهای عشق به جز خون دل نبود آخر شدی شهید در این کربلا تو هم
برون شو ای غم از سینه، که لطف یار می‌آید تو هم ای دل ز من گم شو، که آن دلدار می‌آید
کس ندانست که چون زخم جگر‌سوز نهانی سوختم سوختم از حسرت و لب باز نکردم
به جان سایه که میرنده‌نیست‌آتش‌عشق مبین به کشته عاشق که عاشقی‌زنده‌ست