eitaa logo
مشاعره
443 دنبال‌کننده
302 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
شراب شوق هرکَس جلوه در پیمانه ای دارد که مجنون محو لیلی بود و من دیوانه‌ی چشمی
اینجا برای گریه درست است شانه نیست اما هرآن قدر که بخواهی بهانه هست!
همین نجوای رفتن بر لبت ترسانده قلبم را همیشه شهر موشک خورده از آژیر میترسد
سعی، در غیرِ محل، کوششِ بی فایده است گوهری را که به دریاست، ز هامون مطلب
آینده و گذشته تمنا و حسرت است یک کاشکی بود که به صد جا نوشته‌ایم
من از خود نیمه‌ ای را دیده بودم عاقل! اما تو مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی
غَم و دِلتنگیِ ما شــنبه و آدیــنه ندارد کلِِّ ایّام کبود و همه ی هفته سیاهیم
من به زبان اشک خود می‌دهمت سلام و تو بر سر آتش دلم همچو زبانه می‌روی
نام وصل تو نبردیم و به حسرت مردیم گنهی را که نکردیم جزا این همه داشت
عاشق یک نفر از جنس خودت باش که این نکته ای بود که حافظ به من آموخته بود
من قصه‌ی فراق تو را خاک کرده‌ام حاصل چه‌ شد؟جوانه زدی، بیشتر شدی!
گو نام ما زِ یاد، به عمدا چه می‌بری؟! خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
تو قفس‌ دیدی و رفتی‌ و من‌ خسته زِ بامت به خدا باغ و چمن دیدم و پرواز نکردم
غرض این است که غیری نکند در دل جای آن که ما را به دل تنگ نگه می دارد....!!
بیا که تجربه کردیم و غیرِ دیدنِ تو جراحتِ دل ما را نبود مرهم هیچ
عشق‌ است‌ و شورِ شیطنت‌ِ شاعرانه‌اش دیوانه‌شو که عقل در این حد فهیم نیست
هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت که عشق حادثه‌ای خانمان‌برانداز است
به نسیمی ز هم اوراقِ دلم می‌ریزد به تأمل گذر از نخلِ خزان‌دیده‌ی من
آيينه‌ام ، اى سنگ دل با من مدارا كن من بشكنم تصوير تو صد تكه خواهد شد!   
رها کن شال رنگی و تمام این مدل ها را میان چادرت بانو رخت زیباست، باور کن
‌‌هزار پرده کشیده است بینمان دنیا ولی هنوز هوای تو می‌زند به سرم
ما بارها به عشق تو اقرار کرده‌ایم ِگاهی تو هم به حس خودت اعتراف کن
بر غیرت من عیب مگیر ای همه خوبی وقتی که به اندازهٔ حسن تو حسودم
پرواز را طاووس‌ها هرگز نمی فهمند سرگرم خود باشی اسارت شکل می‌گیرد