شنیدم از محبت خار ها گل میشود مردم!
ولی من با محبت ها خودم را خوار میکردم
#امیرحسین_پورعزیز
#ش
عهد با من بستی و از یاد بردی! روزگار
از وفاداری،همین مقدار یادت دادهاست
#سجاد_سامانی
#ع
کویر بودم و بارانی از تو، باغم کرد
بهار میشوم ار بارشی دوباره کنی
#حسین_منزوی
#ک
اعتباری به دل نرم در این دوران نیست
سنگ شو، سنگ که بتخانه بسازند از تو
#سیروس_عبدی
#ا
نشستم چای خوردم،شعر گفتم،شاملو خواندم
اگر منظورت این ها بود ، خوبم ، بهترم یعنی!
#مهدی_فرجی
#چای
#ن
اگر چون رودها از خود گذشتن را بیاموزی
به حال سنگ ها هم می توانی مهربان باشی
#فاضل_نظری
#ا
وقتی از من دلخوری ،با دیگران حرفی نزن
اخم با من آری ، امّا ، خنده با بیگانه نه...!
#محمد_قلی_نسب
#و
تو کـــــه فوراً به جدایـــــــــی ز من عادت کـردی
من چه خاکی بزنم بر سر خود بی تو رفیق؟!
#طلا_کاظمی
#ت
برایش از تهِ دل شعر گفتهام یک عمر
جواب اینهمه احساس، «آفرین» بوده
#امید_صباغنو
#ب
دل از حواس و حواسم زِ دل پریشانتر
به جمع کردن این کاروان که پردازد ...؟!
#صائب_تبریزی
#د
تا چشم تو دیدیم ز دل دست كشیدیم!
ما طاقت تیمار دو بیمار نداریم
#کلیم_کاشانی
#ت