eitaa logo
مرکز مشاوره، سلامت و سبک زندگی دانشگاه ملایر
260 دنبال‌کننده
157 عکس
26 ویدیو
31 فایل
مرکز مشاوره، سلامت و سبک زندگی، تربیت بدنی، تغذیه، امور خوابگاه ها، حمل و نقل آدرس دفتر معاونت دانشجویی: ساختمان شهید سلیمانی(مرکزی)طبقه اول مرکز مشاوره، سلامت و سبک زندگی دانشگاه ملایر دفترمرکزی: ساختمان شهید سلیمانی(ساختمان مرکزی)، طبقه همکف
مشاهده در ایتا
دانلود
⚪️دايره راحتى يا comfort zone ، جاى قشنگيه اما هيچ چيز در اين ناحيه رشد نميكنه!! ⚪️تعريف دايره راحتى يا ناحيه امن را ميتوان مربوط به سطح استرس دانست. هر رفتارى كه استرس بسيار كم يا اصلا استرسى در شما ايجاد نكند، در ناحيه امن شما قرار ميگيرد. هر كارى كه سطح استرس شما را افزايش دهد، در خارج از ناحيه امن شما قرار دارد. ⚪️بنابراين خارج شدن از ناحیه امن مستلزم تجربه استرس است. طبیعی است که ما اصلا دوست نداشته باشيم كه استرس را تجربه کنیم اما تحقيقات نشان داده است، مقدار کمی استرس حتی سودمند نیز است. ما اغلب  برای اینکه خودمان را برای انجام کار هل بدهیم يا عملکرد خودمان را بهبود ببخشیم به مقدار كمي استرس نیاز داریم. ⚪️مطالعات نشان داده که اگر یک کار بسیار ساده باشد با افزایش سطح استرس عملکرد هم بهتر خواهد شد اما اگر کار سخت و پيچيده باشد افزایش سطح استرس تا حد خاصی باعث بهبود عملکرد میشود و بعد از آن عملکرد افت خواهد کرد. ⚪️در واقع وقتى كارى كه انجام ميدهيم كمى استرس به ما وارد ميكند از ناحيه امن به ناحيه يادگيرى يا رشد وارد ميشويم. اما اگر كارى انتخاب كنيم كه استرس زيادى به ما وارد ميكند وارد ناحيه ترس ميشويم.
چطور هيجانات مان را تنظيم كنيم؟ 1️⃣سركوب كردن : مي شود هيجان را سركوب كرد. ميتوان خوددار بود. همه ما اين را تجربه كرده ايم. مثلاً وقتي كه در يك مجلس ختم چيز خنده داري ديده ايم، يا جايي جلوي يك جمع غريبه بغضمان گرفته است. سركوب كردن هيجان ها راه ساده ایست اما هميشه جواب نمي دهد. ضمن اينكه در بلند مدت نتایج وحشتناك جسمي و رواني دارد. 2️⃣به تأخير انداختن : مي شود هيجان ها را با تأخير ابراز كرد. وقتي كه ما هيجان زده ايم، بعيد است بتوانيم كارها را درست انجام دهيم. شمردن تا يك عدد خاص يا بيرون رفتن موقت از مكان هيجان آور مي تواند كاري كند كه ما در مكان امن تر و معقول تري هيجانمان را ابراز كنيم. 3️⃣منحرف كردن توجه : يكي از راه هاي ديگر كنترل هيجان ها منحرف كردن توجه است. مثلاً وقتي كه زير تيغ يك دندانپزشك هستيد و هيجان ترس دارد هجوم مي آورد، يك «سفر ذهني» به يك ساحل آرام واقعاً جواب مي دهد. اما منحرف كردن توجه براي وقت هايي خوب است كه ما كنترل چنداني بر اوضاع نداريم. وقتي كه مي شود يك موقعيت را فعالانه درست كرد اين روش فقط خوب شدن حال ما را به تعويق مي اندازد. 4️⃣برنامه ريزي : يكي از راه هايي كه قسمت عقلاني را به كمك قسمت هيجاني مغز مي آورد برنامه ريزي است. مثلاً اگر شما مي دانيد كه براي اين ماه كمبود مالي داريد و اگر موجودي تان صفر شود استرس شديدي را تجربه مي كنيد، از قبل برنامه صرفه جويانه اي مي ريزيد (مثلاً از چيپس و سينما و مهماني مي زنيد) تا آن هيجان را تجربه نكنيد. برنامه ريزي وقتي به درد مي خورد كه شما از قبل آمدن يك توفان هيجاني را پيش بيني مي كنيد وگرنه وقتي كه توفان يكباره سر مي رسد (مثلاً دوستتان كنار دستتان تصادف مي كند) برنامه ريزي به كار نمي آيد. 5️⃣استفاده از حمايت اجتماعي : استفاده از حمايت ديگران چه مادي (مثل پول، امانت يا وقت) و چه غيرمادي (مثل توجه كردن يا مشورت دادن) مي تواند ما را در هيجان هاي شديد ياري كند. مثلاً وقتي كه يك بي پولي حاد هجوم مي آورد، وقتي كه به يك كتاب نياز داريم، وقتي كه مي خواهيم كسي سنگ صبورمان باشد يا خيلي ساده وقتي كه در يك جاي نا‌آشناي شهر گم شده ايم، استفاده از حمايت اجتماعي جواب مي دهد. 6️⃣تغيير نگاه به واقعه : يكي ديگر از راه هايي كه عقل به كمك هيجان مي آيد، ارزيابي مجدد شناختي است. در اين روش ما با اصلاح باورهاي منفي خودمان نسبت به واقعه، معناي منصفانه تري به واقعه مي دهيم تا همه چيز خوشايندتر شود. مثلاً كسي كه امتحان فوق ليسانس را يك امتحان عادي بداند و مهم تر از آن شكست در آن را هم به معني ناكارآمد بودن خودش نداند، خيلي راحت تر امتحان مي دهد تا كسي كه از اين امتحان يك فاجعه بسازد. هميشه به اين فكر كنيد كه «آيا مي شود جور ديگري هم به ماجرا نگاه كرد؟» 🔸شما کدام راه را اغلب در زندگی پیش گرفته و انتخاب میکنید ؟
🎭 زندگي نزيسته چيست؟ 🎭 یونگ اعتقاد داشت که برخی از انسانها دو چهره دارند: چهره ای که به دیگران و حتی خودشان نشان می دهند که یونگ آن را "ماسک" یا "نقاب" نامید و چهره ای که در پشت این نقاب پنهان است که یونگ آن را "سایه" نامید. یونگ اعتقاد دارد که "هر تعصبی، تردید سرکوب شده است" و هر کس در هر زمینه ای دچار افراط است و در تلاش است تا سایه ای (که برعکس چیزی است که نشان میدهد) را در  پشت نقاب آن افراط پنهان نماید. بازی زندگی گاهی بازی پیچیده ای است! وقتی پدر یا مادری دچار چنین نمایشی است در فرزند او تمایلی برای مقاومت در برابر این افراط شکل می گیرد. مثلا در مقابل پدر یا مادری که بیش از حد منظم یا وسواسی است فرزندی بزرگ می شود که شلخته و بی نظم است! در برابر پدر یا مادری که بیش از حد درویش مسلک و پارسا نماست، کودکی رشد می کند که پول دوست و حسابگر است؛ و این همان چیزی است که یونگ می گوید: "هیچ چیز بیش از زندگی نزیسته والدین بر فرزندانشان تاثیر نمی گذارد!". به همین خاطر یونگ توصیه می کند که هنگامی که با فرزندانتان بر سر موضوعی اختلاف نظر شدید و درگیری دارید و نمی توانید همدیگر را تحمل کنید، زمانی را به این اندیشه و پرسش اختصاص دهید که "آیا این افراط فرزندم پاسخی به افراط من در جهت معکوس نمی باشد؟"