eitaa logo
مرکز مشاوره رضوی اصفهان
758 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
124 ویدیو
5 فایل
مرکز مشاوره رضوی اصفهان
مشاهده در ایتا
دانلود
نکته اول: سعی نکنید همه چیز را درست کنید فرصت یافتنِ راه‌حل را به صورت انفرادی به فرزندتان بدهید. زمانی که ناکامیِ کوچکِ کودک‌تان را با عشق تصدیق می‌کنید بدون اینکه بلافاصله وارد عمل شوید تا نجاتش بدهید، به او سرسخت بودن و اتکای به خود را می‌آموزید.
نکته دوم: کمک کنید کودکان رو پای خود بایستند مأموریت فرزند نوپای شما در زندگی این است که به موجودی مستقل تبدیل شود. پس زمانی که از لحاظ رشدی به مرحله‌ای رسید که توانست اسباب‌بازی‌هایش را در سر جای خود قرار دهد، بشقابش را از روی میز غذا بردارد و ببرد و خودش لباس بپوشد، بگذارید این کارها را خودش انجام دهد. سپردن مسئولیت به بچه‌ها برای عزت‌نفس‌ آنها (و سلامت روانی شما) لازم است
نکته سوم: کنترل امور را به‌دست بگیرید کودکان، مشتاقِ حد و مرزهایی هستند که به آنها کمک می‌کند دنیایی را که اغلب باعث سردرگمی‌شان می‌شود، درک و مدیریت کنند. حدود و مرزهایی را تعیین کنید که در آن محدوده فرزندتان بتواند با خیال راحت به کشف علایقش بپردازد، با این کار عشق خود را به او نشان می‌دهید
نکته چهارم: پدران عزیز برای کودکتان حتما وقت بگذارید. یکی از عالی‌ترین منابع برای بالا بردن کیفیت زندگی کودکان که شاید تا به‌حال بهره‌ی کمی از آن برده‌ایم، اوقاتی است که بچه‌ها باید با پدران‌شان بگذرانند. این ارتباط باید از ابتدای تولد کودک و به دفعات وجود داشته باشد. بچه‌هایی که پدران‌شان با آنها وقت می‌گذرانند در مدرسه عملکرد بهتری دارند، با موفقیت بیشتری مسائل خود را حل می‌کنند و به طور کلی با مسائلی که در طول زندگی با آن مواجه خواهند بود، بهتر روبه‌رو می‌شوند.
نکته نهم: در جلوی فرزندانتان به همسرتان احترام کنید سفارش با الفاظ محبت‌آمیز یکدیگر را صدا کنید. به هم احترام بگذارید. از زحمات همدیگر تشکر کنید. و... ازدواج شما یگانه الگوی فرزندتان برای درک چگونگی یک رابطه‌ی عمیقِ احساسی است. اینکه چنین رابطه‌ای چگونه باید باشد، چه احساسی در آن جریان دارد و چه معنایی می‌دهد. پس این وظیفه‌ی شما است که استانداردی عالی در ذهن کودک‌تان خلق کنید ادامه دارد...
نکته پانزدهم: برای تقویت بیان فرزندتان از او سئوال کنید تا توضیح بدهد. هر روز سؤالهایی که مخاطب آن فرزندتان باشد از او بپرسید. هنر مکالمه، مهارت اجتماعی مهمی است که اغلب والدین در آموختن آن به فرزندشان غفلت می‌کنند. هنر برقراری مکالمه را در فرزندان با پرسیدن سؤالاتی مانند اینها ایجاد کنید: «در مدرسه بهت خوش گذشت؟»، «در مهمانی چه کارهایی کردی؟»، « کدوم یک از هم کلاسی هات رو بیشتر دوست داری؟چرا؟ »
نکته پانزدهم: برای تقویت بیان فرزندتان از او سئوال کنید تا توضیح بدهد. هر روز سؤالهایی که مخاطب آن فرزندتان باشد از او بپرسید. هنر مکالمه، مهارت اجتماعی مهمی است که اغلب والدین در آموختن آن به فرزندشان غفلت می‌کنند. هنر برقراری مکالمه را در فرزندان با پرسیدن سؤالاتی مانند اینها ایجاد کنید: «در مدرسه بهت خوش گذشت؟»، «در مهمانی چه کارهایی کردی؟»، « کدوم یک از هم کلاسی هات رو بیشتر دوست داری؟چرا؟ »
نکته شانزدهم: به فرزندتان بگویید آدم خوب کیست یکی از نکته هایی که در تربیت فرزند مورد توجه قرار بگیرد معرفی آدمهای خوب است برای این کار می توانید از قصه و داستان استفاده کنید. در پایان قصه هم از او بخواهید از قصه هر چه فهمیده است توضیح دهد. این کار را زود آغاز کنید، برای مثال زمانی که داستان قبل از خواب را برایش می‌خوانید از کودک‌تان بپرسید که کدام شخصیت مهربان است یا بدجنس؟ و بررسی کنید که چرا اینطور فکر می‌کند
تربیت دینی کودک و نوجوان : نکته هفدهم: اولویت و شاخص های تربیتی را در قانون گذاری در منزل رعایت کنید. کودکان نمی‌توانند تعداد زیادی قاعده و قانون را هضم و رعایت کنند و در مواجهه با قوانین بی‌شمار، بی‌علاقه و بی‌توجه می‌شوند کودکان به علت عدم توانمندی در تمرکز و درک این همه قوانین، بسیاری از قوانین را زیر پا می گذارند ار این رو لازم است والدین اولویت های تربیتی را برای کودکان بشناسند و رعایت کنند. بحث درباره‌ی مسائل پیشِ پاافتاده‌ای مثل انتخاب لباس‌شان و...فراموش کنید. تمرکز خود را بر قانون‌های واقعا مهمی مثل ممنوعیت برخورد فیزیکی با دیگران، گفتار گستاخانه یا دروغ گفتن و احترام به بزرگترها و.... بگذارید.
نکته هجدهم:  به کودکان توضیح دهید چرا ارزش‌ها مهم هستند یگی از لوازم مهم تربیت شناخت ارزشهای دینی است کودکان باید بدانند چه چیزهایی ارزش هستند و چرا این ارزش ها مهم هستند. شاید کودکان در ذهن خود این سئوال ها را داشته باشند. جواب ساده این است که وقتی مؤدب آدم مهربان، بخشنده، صادق و مؤدبی هستید افراد در کنارتان احساس خوبی خواهند داشت. شما درباره‌ی خودتان احساس خوبی خواهید داشت. و مهمتر از همه اینکه خدا شما را دوست خواهد داشت.
نکته نوزدهم:هرگز کودکان را دست‌کم نگیرید برخی از پدرها و مادرها، توانایی‌های کودک را کمتر از چیزی که هست، می‌پندارند. جالب است به یاد بیاورید، زمانی که خود ما کودک بودیم، از این‌که توسط والدین دست‌کم گرفته شویم، ناراحت می‌شدیم. به عبارتی می‌توان گفت که دست‌کم گرفته شدن، اعتمادبه‌نفس کودک شما را از بین می‌برد. برخی والدین تا سنین بالا هم بسیاری از کارهای ساده را خود برای فرزندانشان انجام می‌دهند. این نوع رفتار برای آینده کودک بسیار مضر بوده و تأثیرات منفی غیرقابل‌جبرانی دارد. برای تربیت کودکان مسئولیت‌پذیر، نباید آنها را دست‌کم بگیریم. نکته بیستم: وظیفه با توانایی کودک متناسب باشد توجه کنید که کودکان توانایی و حوصله محدودی دارند. کارهایی که در سطح توانایی کودکان نیست را به آنها محول نکنید. اگر کودک توانایی انجام مسئولیتی که به او سپرده شده را نداشته باشد، آن کار نیمه‌تمام مانده و کودک ناامید و سرخورده می‌شود. در این صورت ممکن است از مسئولیت‌های بعدی نیز، شانه خالی کند. درحالی‌که کودکانی که کارهای کوچک‌تر را انجام می‌دهند، روحیه می‌گیرند و برای قبول مسئولیت دیگر آماده می‌شوند. دقت کنید مسئولیت‌پذیر کردن کودکان، ظرافت‌هایی دارد.
نکته بیست یکم: سپردن کارهای بسیار محدود به خردسالان دقت کنید که در سپردن کارها به خردسالان بسیار دقت کنید. معمولاً آنها نمی‌توانند به فضای وسیعی توجه کنند و محدوده توجهشان بسیار کم است. به او کارهای کوچک و در نقاط محدود بسپارید تا کلافه نشود. بهترین مسئولیت‌ها برای خردسالان، بخشی از کارهای شخصی خودشان است.
نکته بیست دوم: هدف را برای کودک مشخص کنید وقتی از کودک می‌خواهید کاری را انجام دهد، در واقع این به نظر شما بسیار ساده می‌آید. گاهی اوقات گمان می‌کنید که اصلاً احتیاجی به توضیح اضافه وجود ندارد. توجه داشته باشید که کودکان نیاز دارند تا با حوصله و به طور واضح برایشان توضیح دهید که چه کاری باید انجام دهند. بهتر است یک‌بار خود آن کار را انجام دهید تا کودک یاد بگیرد.
نکته بیست سوم: تا جایی که می‌شود از کار کودک ایراد نگیرید زمانی که کودک شما کاری را انجام می‌دهد، اگر مدام از کار و ایراد بگیرید، کودک حس می‌کند که برای انجام کارها به‌اندازه کافی خوب نیست و تلاشش قابل‌توجه نبوده است. سعی کنید به هیچ عنوان دست به سرزنش کودک نزنید. این کار می‌تواند کودک را ناامید کند. احتمالاً دست از کار می‌کشد و دیگر تلاش نمی‌کند. اگر کودک تلاش خود را بکند و شما او را تشویق کنید، به‌مرور تلاشش را افزایش داده و دقت عملش بیشتر می‌شود. ایراد نگرفتن زیاد از حد به کودک، برای تربیت کودکان مسئولیت‌پذیر بسیار مهم است.
راه های نهادینه کردن عمل صالح در فرزندان(۲) ۱. ترغیب و زمینه سازی برای انجام عمل صالح و کار خوب چگونه این اتّفاق بیفتد؟ ما می‌گوییم در وهله و مرحله اوّل این است که خود والدین به همدیگر احترام بگذارند. یعنی محیطی که زن و شوهر در حضور فرزندان خود، به یکدیگر احترام می‌گذارند، بچّه‌ها هم براساس همان مدل و روش عمل می‌کنند. اگر بخواهیم نمونه دیگر را عرض بکنیم، این است که مثلاً کمک کردن به مستمندان، نیازمندان. وقتی که ما زمینه و بستر این را فراهم بکنیم. به طور نمونه عرض بکنم داریم می‌رویم فقیری را می‌بینیم، نیازمندی را می‌بینیم، صندوق صدقاتی را می‌بینیم، آن‌جا پدر و مادری که فرزند خود را ترغیب به این بکنند که مبلغی را داخل صندوق صدقات بینداز و پولی او بدهند، او را در این قضیه پیشتاز و پیشرو بکنند. در دورانی که دارد تربیت‌پذیری شکل می‌گیرد، این عمل در این بچّه نهادینه می‌شود. من یک قاعده‌ای را یادآوری بکنم. ما یک بحثی تحت عنوان شخصیت داریم و می‌گوییم: بیش‌ترین میزان شخصیت فرزندان ما در دو هفت سال اوّل زندگی شکل می‌گیرد و بین این دو هفت سال مهم‌ترین آن، هفت سال اوّل زندگی است. یعنی هر گونه ما عمل بکنیم، در این دوران زمینه یادگیری و فراگیری هر چیزی را برای فرزندان خود فراهم بیاوریم، فرزندان ما هم همان‌گونه و براساس همان نظام معیاری عمل می‌کنند. لذا بچّه‌ای که از کودکی یاد بگیرد به فقرا کمک بکند، بچّه‌ای که از کودکی یاد بگیرد به بزرگتر احترام بگذارد، فرزندی که از کودکی یاد بگیرد کارهای خوب انجام بدهد. مثلاً یک موقع کار خوب، مثل نظم است، خوب از کودکی این را یاد بگیرد و ما زمینه و بستر آن را فراهم بکنیم. این‌ها زمینه این می‌شود که فرزند ما در دوره‌های سنّی دیگر هم بتواند این عمل صالح و رفتارهای خوب را انجام بدهد. من این‌جا یک هشداری بدهم، حتماً به این هشدار توجّه بکنید. برخی والدین این ایده را در تربیت دارند که بچّه‌ها را در یک دوره سنی رها می‌کنند، بعد یک جاهایی می‌خواهند سخت بگیرند، سفت بگیرند، این امکان ندارد. یعنی به تعبیر دیگر این‌جا بند را ما آب دادیم. یعنی بچّه‌ای که از کودکی همین‌طور بی‌نظمی بکند، حالا نوجوان شده است و ما بگوییم: دیگر از الآن تو باید با نظم باشی. نه این بند را آب دادیم. این‌جا دیگر کار خیلی سخت، صعب و دشوار می‌شود. پس ما باید بر اساس اصل تدریج در تربیت، کم‌کم اعمال صالح، رفتار صالح را در بچّه‌های خود شکل بدهیم تا وقتی به آن دوره رسیدند که خواستیم این‌ها را یک انسان صالحی ببینیم، با اعمال و رفتار خوب ببینیم، آن محقّق بشود. همان‌طور که بیان کردیم یکی از اصول، اصل عمل صالح است که گفتیم اوّلین نکته آن این است که ما اصل تدریج را در آن رعایت بکنیم و در مورد فرزندان خود از همان دوران طفولیّت، خردسالی شروع بکنیم و این اعمال صالح را در معرض نگاه آن‌ها قرار بدهیم. زمینه‌ای را فراهم بکنیم که حتّی در حدّ خود انجام بدهند
راه های نهادینه کردن اصل عمل صالح در فرزندان(۳) ۲. ارج و ارزش نهادن برای عمل صالح امّا نکته دوم این است که ما برای عمل صالح هم ارزش قائل بشویم. گاهی اوقات مثلا برخی از والدین، برخی اعمال صالح دیگران را مذمّت می‌کنند. مثلاً یکی اهل گذشت است، کسی خطایی در حقّ شخص دیگری کرده است. بعد می‌بینیم که طرف مقابل گذشت می‌کند. ما برمی‌گردیم می‌گوییم: اگر من به جای او بودم، می‌دانستم با این شخص چه بکنم. این یعنی ما داریم دستی دستی فرزند خود را به سمت و سویی سوق می‌دهیم که رفتار صالح، عمل صالح را در نگاه او تقبیح بکنیم، بد جلوه بدهیم. بعد انتظار نداشته باشیم روحیه گذشت، عفو، مدارا در او شکل بگیرد. ما حتماً باید به این توجّه بکنیم که عمل صالح را در نگاه فرزندان خود هم ارزشمند قرار بدهیم. اگر یک کسی از خطای یک نفر دیگر گذشت، ما او را با یک نگاه خوبی در نگاه فرزند خود جلوه بدهیم. بیان ما، بیان خوبی باشد که چه انسان خوبی بود، ماشاءالله چه رفتار خوبی انجام داد، آفرین، چقدر خوب گذشت کرد. آن وقت می‌بینیم این نکته برای فرزند ما – در این دورانی که دارد تربیت می‌شود – ارزشمند جلوه می‌کند و اگر فردا هم در یک چنین موقعیتی قرار گرفت به احتمال زیاد و بالایی می‌بینیم او هم این گذشت را خواهد داشت.
چگونه را در مان کنیم؟؟(1) از دغدغه های همیشگی والدین و معلمان که در گفتکوهاشون مطرح می شود: _ پسرم هرگز آرام نمینشیند و همیشه به کاری مشغول است؛ _ دخترم حتی یک لحظه به چیزی توجه نمی کند؛ _ فرزندم در مدرسه با کوچکترین بهانه از جا بر میخیزد و دور کلاس راه می رود؛ _ دانش آموزم پیوسته پشت میزش وول میخورد و اصلا آرام و قرار ندارد؛ _ دخترم با کودکان دیگر به خوبی کنار نمی آید؛ فرزندم هرگز در تحصیل موفق نبوده است. _ او الان دو کلاس از همسالانش عقب تر است. _ معلمش میگوید او هنوز «ب» را از «پ» تشخیص نمی دهد؛ _ پسرم تکالیفش را خیلی سریع و معمولا نادرست انجام میدهد؛ این گونه شکایتها که به طور معمول از زبان پدر و مادرها و معلمان شنیده میشود نشانه های اولیه یکی از شایع ترین مشکلات رفتاری کودکان است؛ اختلال بیش فعالی که به گفته برخی پژوهشگران حدود سه تا پنج درصد بچه های دبستانی به آن دچارند و در پسران نیز بیش از دختران شایع است آغاز این اختلال حدود سه سالگی است ولی تشخیص آن معمولا تا زمانی که کودک به مدرسه وارد نشود، مشکل است. ادامه دارد....
چگونه را در مان کنیم؟؟(2) بیش فعالی چیست؟ بیش فعالی نیز مانند بسیاری از اختلالات روان شناختی دیگر تعریفی جامع که همه متخصصان درباره آن به توافق رسیده باشند ندارد تعریف بیش فعالی به گونه ای قراردادی و نسبی است و تقریباً به طور کامل به درجه تحمل و بردباری محیط کودک وابسته است. با آنکه فعالیت حرکتی کودکان متفاوت است این گونه به نظر میرسد که برخی از آنان هیچ گاه از حرکت باز نمی ایستند این کودکان در سالهای پیش از دبستان پیوسته و بدون هیچ هدف آشکاری میدوند و بالا و پایین میروند. وقتی که بزرگتر می شوند نیز هرگز نمیتوانند آرام بنشینند و بسیار بیقرارند به نظر میرسد که این کودکان در قیاس با کودکان عادی بسیار پرتحرک ترند و فعالیتشان نیز بی هدف است. بیش فعالی به وضعیتی افراطی در حرکات و فعالیتهای جسمانی می گویند کودکان بیش فعال بیش از حد طبیعی تحرک دارند؛ یعنی حرکت آنان با سنشان متناسب نیست. این کودکان هنگام یک جا نشستن در زمانی معین بی قرار یا ناراحت اند. گاه از اینان به منزله کودکانی حرف نشنو و نافرمان یاد میشود؛ به ویژه زمانی که به آنان گفته میشود یک جا بمانند یا بی حرکت بنشینند که از انجام آن خودداری میکنند. کودکان بیش فعال به رغم سرزنده بودن اغلب هنگامی که به چیزی توجه میکنند تمرکز خوبی ندارند و محرکهای محیطی حواسشان را به راحتی پرت میکند. ادامه دارد.....
چگونه را در مان کنیم؟؟(4) ویژگی های اصلی اختلال (2) 1. کم توجهی و حواس پرتی در کودکان مبتلا به این اختلال کم توجهی در توجه نکردن به جزئیات یا بی دقتی هنگام انجام کارها یا تکالیف نمود می یابد عملکرد این کودکان به طور معمول بدون دقت و فکر کافی انجام میشود. تمرکز و توجه آنها در فعالیتها و بازی هایشان پایدار نیست و حواسشان به راحتی پرت میشود. معمولا به نظر می رسد که کودکان بیش فعال حواسشان جایی دیگر است و گویا آنچه را که گفته می شود، نمی شنوند. پیوسته از فعالیتی ناتمام به کاری دیگر می پردازند؛ بدون اینکه هیچ یک را به سرانجام برسانند. در انجام کارها کندند و سراغ کاری که نیمه کاره رها شده برنمی گردند. در کارهای یک نواخت و خسته کننده بسیار اشتباه میکنند برای این کودکان کارهایی که سازمان دهی یا کوشش ذهنی پیوسته نیاز دارد نامطلوب و تنفرزا به شمار می آید. در نتیجه از فعالیتهایی که نیازمند کاربرد نظم همیشگی و کوشش ذهنی یا تمرکز حواس است بدشان می آید یا آنها را با بی میلی انجام میدهند. حواس اینان را هر محرک بی اهمیتی به راحتی پرت میکند محض نمونه وقتی برای آوردن چیزی به اتاق می روند، تصویر روی دیوار توجهشان را جلب میکند و فراموش میکنند برای چه کاری به اتاق رفته اند. اگر چند دستور هم زمان به ایشان داده شود، نمی توانند آنها را به یاد بسپارند. وسایلشان را گم میکنند یا جا میگذارند. در دروسی مثل املا که بیشتر به تمرکز نیاز دارد نمره کم میگیرند اشتباهاتشان نیز به سبب کم توجهی و کم دقتی است برای مثال یک واژه را جا می اندازند بیشتر کودکان می توانند. قسمتهایی ویژه از اطلاعاتی را که از محیط میگیرند مسدود کرده بر آنچه مهمتر است تمرکز کنند اما کودکان بیش فعال در تشخیص اطلاعات مربوط و نامربوط محیطی توانایی لازم را ندارند. به این ترتیب هر محرکی برای جلب توجه آنان رقابت می کند. این کودکان دامنه توجه کوتاهی دارند یعنی نمیتوانند بر کاری ویژه برای مدتی طولانی تمرکز کنند. ادامه دارد....
چگونه را در مان کنیم؟؟(۵) ویژگی های اصلی اختلال (۳) ۲. برانگیختگی یا تکانشگری اگر بخواهیم تکانشی بودن را در جمله ای کوتاه معنا کنیم میتوانیم چنین بگوییم عمل کردن پیش از اندیشیدن بدون توجه به عواقب و پیامدهای کار برانگیختگی یا تکانشگری در کودکان بیش فعال معمولا به شکلهای زیر ظاهر میشود ۱. ناشکیبا هستند؛ ۲. پیش از پایان پرسش عجولانه به آن پاسخ میدهند و اغلب نیز پاسخشان اشتباه است ۳. پیوسته کار دیگران را قطع کرده برای آنان مزاحمت ایجاد میکنند ۴. همواره میان کلام دیگران میپرند ۵. در فعالیتهای گروهی تحمل این را که منتظر نوبتشان بمانند ندارند؛ ۶. اشیا را از دیگران می قاپند. ۷. به چیزهایی دست میزنند که اجازه دست زدن به آنها را ندارند؛ ۸. گاه سخنانی توهین آمیز بر زبان می آورند. ۹. تا زمانی که به آنها گفته نشده است مفهوم رفتار خود را تشخیص نمی دهند؛ ۱۰. پرسشهایی مطرح میکنند که به موضوع بحث ارتباطی ندارد؛ ۱۱. نمی توانند مفهوم رفتار خود را پیش بینی کنند و تنها به عمل دست میزنند برای مثال گاهی هم کلاسی خود را کتک میزنند. ۱۲. بیش از حد معذرت خواهی میکنند؛ ۱۳. از کارهای اشتباهشان درس عبرت نمیگیرند؛ ۱۴. با بچه ها زود دعوا میکنند و به این دلیل ممکن است دوستانشان را از دست بدهند؛ ۱۵. به نظر می رسد همیشه در معرض حادثه اند؛ زیرا به پیامدهای رفتار خود توجهی ندارند برای مثال تابه داغ را با دست می گیرند یا ناگهان دست مادر خود را رها کرده به وسط خیابان می دوند. ادامه دارد....
راه های درمان در مدرسه(1) یکی از موضوعاتی که برای دانش آموزان در کلاس درس و مدرسه وجود دارد قلدری و زورگویی است که برخی دانش آموزان سایرین را مورد آزار قرار می دهند. در این بین معلمان و ناظمان مدارس باید در این خصوص آگاه باشند و بتوانند با تصمیمات درست از بروز حوادث بعدی جلوگیری کنند و به صورت علمی با این قضیه برخورد کنند چرا که هم فرد قربانی قلدری نیازمند مشاوره است و هم فردی که زورگویی می کند باید تحت درمان و مشاوره قرار بگیرد چرا که ریشه این کار در پایین بودن عزت نفس و اعتماد به نفس کاذب بوده و باید در این زمینه مورد بررسی قرار بگیرند.