eitaa logo
مثله شدگان
38 دنبال‌کننده
972 عکس
47 ویدیو
0 فایل
رمان از زاده ذهن نویسنده هست ✍️ نویسنده و مدیر اصلی: @Shiva13824 ادمین کانالم: @God_my_love_11 📌✍️خوندن رمان بدون عضویت حرام 🥺 لطفاً 🙏 عضوشید لینک ناشناس رمان https://abzarek.ir/service-p/msg/1046682
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
برای عیدت دنبال هستی؟ ☺️ ی رمان مهدوی و که حسابی از خوندنش لذت ببری؟!😊 چندین عاشقانه مذهبی فقطططط در یییک رمان...😳 مگه میشههعهه اصلا مگه داریم😍😍😍 از رمانی که تو کرده 👇🏾👇🏻👇🏼 بدون اینکه نفسی بکشد روی تابلو پشت سرهم قطار میکرد.. نگاهی به ساعتم انداختم که ۱۲:۱۰ را نشان میداد.. شکمم قار و قوری کرد و به یادم افتاد که خانواده دایی به امدند و امروز ناهار مهمان مادرجون هستیم.. با فکر به ، ضربان قلبم حسابی بالا رفت.. حسینی که هیچ وقت حتی نگاهش سمت من نیامد.. آهی از ته دل میکشم که مهتاب ختم جلسه را اعلام می کند و من بدون اینکه از چند دقیقه پایانی کلاسم چیزی فهمیده باشم از بیرون زدم ... کمی بعد زنگ در را فشردم و در دلم خدا خدا میکردم که ای کاش درا باز نکند چون مطمین بودم همانجا میکنم.. برای بار سوم زنگ میزنم و باعصبانیت ناشی از حال بدی ام میغرم: _اههههه پس چرا نمیا... که همان لحظه در باز می شود و چهره محمد حسین نمایان.. در می ماند و... به قلم: خون ها بپرید تو😁😍 👇🏼👇👇🏽👇🏿👇🏼👇🏽👇🏾👇🏼 ╭━━⊰❀🌿🕊❀⊱━━╮ @MahdiAdrakni313⁦ ╰━━⊰❀🕊🌿❀⊱━━╯
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
برای عیدت دنبال هستی؟ ☺️ ی رمان مهدوی و که حسابی از خوندنش لذت ببری؟!😊 چندین عاشقانه مذهبی فقطططط در یییک رمان...😳 مگه میشههعهه اصلا مگه داریم😍😍😍 از رمانی که تو کرده 👇🏾👇🏻👇🏼 بدون اینکه نفسی بکشد روی تابلو پشت سرهم قطار میکرد.. نگاهی به ساعتم انداختم که ۱۲:۱۰ را نشان میداد.. شکمم قار و قوری کرد و به یادم افتاد که خانواده دایی به امدند و امروز ناهار مهمان مادرجون هستیم.. با فکر به ، ضربان قلبم حسابی بالا رفت.. حسینی که هیچ وقت حتی نگاهش سمت من نیامد.. آهی از ته دل میکشم که مهتاب ختم جلسه را اعلام می کند و من بدون اینکه از چند دقیقه پایانی کلاسم چیزی فهمیده باشم از بیرون زدم ... کمی بعد زنگ در را فشردم و در دلم خدا خدا میکردم که ای کاش درا باز نکند چون مطمین بودم همانجا میکنم.. برای بار سوم زنگ میزنم و باعصبانیت ناشی از حال بدی ام میغرم: _اههههه پس چرا نمیا... که همان لحظه در باز می شود و چهره محمد حسین نمایان.. در می ماند و... به قلم: خون ها بپرید تو😁😍 👇🏼👇👇🏽👇🏿👇🏼👇🏽👇🏾👇🏼 ╭━━⊰❀🌿🕊❀⊱━━╮ @MahdiAdrakni313⁦ ╰━━⊰❀🕊🌿❀⊱━━╯