نکته کلیدی در #فرزندپروری
🪴
با امیرعطا و دخترم بیرون بودیم، حاشیه پیاده رو، سر عطا خورد به یک کیوسک تلفن عمومی، و آه و ناله اش بلند شد! طاهره جان یکم ور رفت آروم نشد، بغل گرفتم یک جمله گفتم آروم شد!
حدس بزنید چی گفتم؟!
خطاب به طاهره جان گفتم:
آبجی میدونی چرا سر عطا خورد به اینجا؟!
طاهره جان هم که با مدل آروم کردن من عطا رو آشنا هست با هیجان پرسید: چررررررااااااا😁
گفتم
چون عطا بزززززززرگ شده، قد کشیده!!
تا اینو شنید درجا گریهاش قطع شد و آروم شد😍😄
نکته تربیتی:
رفتارهای بد و اخلاق کج بچهها و حتی بزرگترها رو به جای دست گذاشتن روی نقاط منفی و گذشته و آسیب و سرزنش، رویِ «بُعدِ تعالی» افراد دست بگذارید.
مثال دیگه:
با دیدن گدا، نگویید پسرم دخترم! یاد بگیر! خوب درس بخون که گدا نشی😏
بلکه بگو دوست دارم درس بخونی، از همه گداها و همه آدمها دست گیری کنی 👌
✍مسلم گریوانی
#مهارت_فرزندپروری
#خاطراتم
کانال خودتونه | عضو شوید👇
╔═📚📒═══════╗
@moslem_garivani مهارتکده
╚═══════📖🔖═╝
تعریف از خود☝️👌😄
(برشی از روزنامه کیهان)
یادمه سالهای ۸۴ که در کارگاه نویسندگی خدمت روحانی روشن و خوش ذوق جناب حجتالاسلام زائری بودیم که الان رایزن نظام در الجزایر هست، میگفت:
روزنامه کیهان، منهای روش و ادبیات خاصی که داره، هم محتوای غنی دارد هم یادداشتها و سرمقالههایش ادبی و فخیم و قابل استفاده هست. و با وجود اینکه ایشان به لحاظ سیاسی همسو با کیهان نبود اما دوستان رو سفارش میکرد به مطالعه روزنامه کیهان.
#خاطراتم
@moslem_garivani
کلاس استاد زائری مشهد مدرسه سلیمانیه.
دوستان حاضر هرکدام در جایگاهی مشغول خدمتاند: نمایندگی مجلس و ...
#خاطراتم
@moslem_garivani
سال ۹۵ بجنورد
اعضای نمایندگی نهادهای دانشگاه خراسان شمالی با مدیریت حجتالاسلام والمسلمین موسوی جاجرمی
ما نیز
از طرف بیت علامه جوادی آملی و جشنواره ملکوت خدمت دوستان رسیدیم.
#خاطراتم
ایشون دکتر یوسف غضبانی هستند همدوره ای دانشگاهی بنده در سال ۱۳۹۲.
طبق تقدیر الهی سال ۹۹ بخاطر کرونا از دنیا رفت!
رفاقتمان زیاد هم گرم نبود منتهی نمیدانم چرا سالی یکی دو بار یادم میاد. هربار هم برایش حمدوسوره میخوانم.
کلا
هر کدام از درگذشتگان که از خاطرم خطور میکنه بلافاصله براشون فاتحه ای میخونم!
مادرم اما
تقریبا هر روز یادمه!
فاتحه قرائت بفرمایید برای همه درگذشتگان عزیزان
جلوی بچه ها تون باشه که یاد بگیرند! تا شما رو یاد کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم.
#خاطراتم
@moslem_garivani
964K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب با امیر عطا رفتیم تو نخ این پرنده☝️
قصه از اینجا شروع شد که به امیرعطا گفتم برو از آبجی و داداش بپرس کدوم پرنده است که با نوکش تند تند میزنه درختو سوراخ سوراخ میکنه🤔
رفت پرسید! همین سوال و جواب، کنجکاو و تشنگی ایجاد کرد و مشتاق شد درباره این پرنده بداند. آبجیاش هم بشرح ایضا.
کنار هم چند فیلم درباره دارکوب دیدیم تا اینکه فیلم دعوای دارکوب با مار اومد که پا به فرار گذاشت😂
بعدش اومد پرسید کدوم پیروز شد؟!
منم یه جورایی پیچوندم چون اگه میگفتم کدوم پیروز شد قطعا شب کابوس میدید😁😄
#خاطراتم
@moslem_garivani
امروز سرصبحی
یک کانال سیاسی که
رو اعصابم بود رو لفت دادم.
الان آرومم
👈شما هم مراقب آرامشتون باشید 🥰
#خاطراتم
این مجلس گرم و صمیمی و نورانی، منزل حاج رضا اسحاقی است که به لطف و عنایت اهل بیت علیهم السلام ترکیبی از شور و شعور حسینی، محفلی برای بالیدن و نه فقط نالیدن، و تمرین ِخوب نگـریستن، نه صرفا گـریستن.
در محیطی مجزا ویژه بانوان، ویژه برادران و حسینیه کودکان برگزار میشه.
👈قرائت زیارت عاشورا، منبر و روضه و نوحه، سرجمع دقیقا یک و نیم ساعت طول میکشد. بهنگام شروع و بهنگام تمام میشود.
✔هرشب بعد نماز مغرب و عشا
#خاطراتم
↶【به #مهارتکده بپیوندید 】↷
🌷@moslem_garivani
نکته کلیدی در #فرزندپروری
🪴
با امیرعطا و دخترم بیرون بودیم، حاشیه پیاده رو، سر عطا خورد به یک کیوسک تلفن عمومی، و آه و ناله اش بلند شد! طاهره جان یکم ور رفت آروم نشد، بغل گرفتم یک جمله گفتم آروم شد!
حدس بزنید چی گفتم؟!
خطاب به طاهره جان گفتم:
آبجی میدونی چرا سر عطا خورد به اینجا؟!
طاهره جان هم که با مدل آروم کردن من عطا رو آشنا هست با هیجان پرسید: چررررررااااااا😁
گفتم
چون عطا بزززززززرگ شده، قد کشیده!!
تا اینو شنید درجا گریهاش قطع شد و آروم شد😍😄
نکته تربیتی:
رفتارهای بد و اخلاق کج بچهها و حتی بزرگترها رو به جای دست گذاشتن روی نقاط منفی و گذشته و آسیب و سرزنش، رویِ «بُعدِ تعالی» افراد دست بگذارید.
مثال دیگه:
با دیدن گدا، نگویید پسرم دخترم! یاد بگیر! خوب درس بخون که گدا نشی😏
بلکه بگو دوست دارم درس بخونی، از همه گداها و همه آدمها دست گیری کنی 👌
✍مسلم گریوانی
#مهارت_فرزندپروری
#خاطراتم
کانال خودتونه | عضو شوید👇
╔═📚📒═══════╗
@moslem_garivani مهارتکده
╚═══════📖🔖═╝
چه سنت جالبی!
من ندیده بودم، اونیکه در هیئتها و مجالس و مساجد رسم هست اینه که بعد از اتمام دهه، تقدیری در قالب پاکت و... از مداح و منبری دارند، عرف هم همین است اما در این حسینیهی خانوادگی، شب آخر، آقاسید حاج صادق اسحاقی گفت ما نشد از شما تکریم کنیم میخواهیم با خانواده تشریف بیاورید یا با خانواده فرصتی ما خدمت برسیم.
دیروز تشریف آوردند و محبت کردند و...
چنین سنتی که ورای پاکت، یک تکریم عملی هم از منبری کنند من ندیده بودم.
حس میکنم و وقتی از عینک فرزندانم نگاه میکنم میبینم چه بسا برایشان هویت بخش و نوعی تکریم و منزلت بخشی محسوب میشد و جالب بود.
#خاطراتم
#با_مردم
یکی دو نفر از همکاران علمی ما در موسسه اسرا
که از فضلا بودند و همکاران پژوهشی مجموعه بودند، خیلی هم ولایی و...
در ماجرای تبلیغات جریان احمدالحسن جذب این مدعی یمانی شدند! جریان انحرافی که در آغاز مدعی بود وصی امام زمان است و سپس مدعی شد باب و فرزند حضرت است!!
جذب اینها هم ماجرا داره که شاید بعداً گفتم...عمدتا از طرق خواب و...
از این دو نفر یکی بعدا برگشت و مستبصر شد (اسمش را جستجو کنید میاد: پورآذر)
ولی دیگری که حتی تا حد لیدری این جریان رفت و زندان هم رفت!
وقتی خبر این محققان رو به آیتالله جوادی آملی دادیم ایشان به نشانه تاسف، سری تکان دادند و گفتند:
وقتی دینشناسی و دینداری را با خواب و استخاره و کرامات ساختگی گره میزنیم باید هم از این طریق جذب دیگران شوند!
#خاطراتم
#دیدارها (۵۷)
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
🌹⸾‣ @moslem_garivani
استاد زندگی!
☘
برخی اساتید استاد زندگی هستند! یعنی علاوه بر انتقال دانش و معارف دینی، در زندگی شخصی و خانوادگی و زیست مومنانه نیز حامی و پشتیبان اند.
خاطرم هست سال ۸۹ با پیکانی که داشتم استاد محمدتقی فعالی را از هتلی که مستقر بودند به حرم مطهر امام رضا ع جابجا کردم. پرسید نمیخواهی پیکان را عوض کنی؟ گفتم انشاالله! تا اینکه سال ۹۱ رفتم قم، اولین دیدار پرسید پیکانت رو هنوز داری؟ گفتم بله کولر دار هم کردم! خندید! گفتم کولر آبی! گفت نمیخواهی ارتقا بدی؟ گفتم دوست دارم! چک پنج تومنی نوشت و جلویم گذاشت و گفت بیا اینو قرض بگیر و برو یک تیبا بخر! اون موقع تیبا تازه وارد بازار شده بود و در حکم مازراتی فقرا بود😅 قیمت صفرش ۱۹ میلیون بود. موقع خداحافظی مدل ماشین بعدی را هم تعیین کرد: اگر خواستی بعدها تیبا رو ارتقا بدی یک زانتیا بخر!
👈بار دیگر در یک جشنواره ای ملی برگزیده شده بودم که ایشان هم راهنمای آن رساله بود، ایشان بعد از تبریک گفت امشب دست زن و بچه هایت را بگیر و برو شهر آفتاب قم و یک پذیرایی جانانه مهمانشان کن!
✅من چنین استادی که علاوه بر تدریس و تعلیم، در سبک زندگی و معیشت یک طلبه ورود و دستگیری کند میگویم: استاد زندگی!
شما هم از این معلمها و اساتید داشتید؟!🧐
#دیدارها
#خاطراتم
╭──➺𓆩᳦᳣ 🌱@moslem_garivani ╰──────────────
〇⠀ ⎙⠀ ⌲
ᴸⁱᵏᵉ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ