🌷▪️🌷▪️🌷▪️🌷▪️🌷
#خاطره_همسر_شهید_مختاربند
🍃در آخرین سفری که به سوریه رفتم هنگام برگشت می خواستم مقداری از وسایلم را در دمشق بگذارم تا در سفر های بعدی از آنها استفاده کنم.
ایشان گفت: حاج خانم همه ی وسایلت را ببر.
من گفتم: ان شالله دوباره به زیارت خواهم آمد.
ایشان پاسخ داد: می آیی ولی این بار به عنوان همسر شهید.
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
#مقاومت🕊
🥀 شهید محمود رضا بیضایی رفیقش تعریف میکنه هروقت مارو میدید باکلی ذوق و شوق عکسای دخترش نشون میداد و ازهمه ی کارهای دخترش برامون میگفت بار آخری که داشت میرفت سوریه اومد خداحافظی و گفت :فلانی من اینبار ازکوثرم گذشتم، رفت و شهید شد...
#مدافعان_حرم✨
#شهدا_زنده_اند 🌹
#اللهم_الرزقنا_شهادت 🍂
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
#وصیت_شهدا ❣
خواهرانم! اولین توصیه من حجاب توست. برای اینکه خون من و امثال من باعث شده که شما آزادانه در خیابانها قدم بزنید؛ بدون اینکه کسی مزاحمتان شود.
خواهرم! توصیه من تنها به شما نیست؛ بلکه به تمام زنان و دختران وطنم است. اصل مطلب این است که حداقل سعی کنید خونهای ما که به خاطر شما ریخته شده، پایمال نشود.
#شهیدمحمدسعیدیزدانیان
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
❣
#وصیت_شهدا
میدانید شهید کیست؟
(همان کسی است که عاشق خدا باشد.
پس خدا نیز عاشق او میشود.
پس او را میطلبد
و او را که طلبید میبرد.
پس خدا به شهیدان خون بهاء میدهد.)
از خواهران محترمم میخواهم که حجاب خود را همچون زینب(س) حفظ و مانند او شهیدپرور باشند ...
#شهید_منصور_سعادتبخش
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
🔰شب عروسی عبدالعلی بود. اصلاً نگذاشت به دست و پایش حنا بگذارند، می گفت: «در این زمان که هر روز شهیدی با خون خود حنا می گذارد، حنا گذاشتن در عروسی ضرورتی ندارد.»
🔰وقتی مراسم تمام شد، ایستاد به نماز.
نمازش که تمام شد صدای در خانه بلند شد. در را باز کردم مردی بود که با نگرانی می گفت، خانمش مشکل ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺷﺪﻳﺪ پیدا کرده، گفتم: «آقا امشب شب عروسی عبدالعلیِ، بعید است بیایند!»
جریان رابه عبدالعلی گفتم، فوراً لباس پوشید و گفت: «اینجا که جای تعلل نیست!»
رفت مشکل آن بنده خدا را حل کرد و برگشت.
🔰 یکی از اتاق های خانه بود که هیچ وقت در آن نمی خوابید، اتفاقاً حجله عروسی را هم در همان اتاق بسته بودند. می گفت: « وقتی در این اتاق می خوابم صدای در را نمی شنوم. ممکن است بیماری در خانه را بزند و من صدای در را نشنوم!»
#ﺷﻬﻴﺪﻋﺒﺪاﻟﻌﻠﻲ_ﻋﺎﻣﺮﻱ
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭﺱ
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
. ..:
#برات شهادت از بی بی حضرت معصومه(س)🌹
در کربلاے۴ ، ترکشـی به شانه اش نشـست.
او را به بیمارستانی در قم منتقل کردند، چند روز بعد هم به شیراز منتقل شد. زخمـش عمیق بود و باید استراحت می کرد.
اما تا شنیـد عملـیاتے جدیـد در پیش است آمـاده شـد ڪه به جبهــه برگردد.هیچ وقت بدون اجازه من و پدرش نمی رفت.
گفت: مادر، خواب #حضرت_معـصومه (س)را دیدم، به من مژده داد این بار به آرزویـت می رسی و پیش ما میآیـی!
وقتی التـماس های او را دیدم.
گفـتم :عزیـزم باشه، برو!
توی کوچه چرخید و باز نگاهم کرد، باز خواب حضرت معصومه (س)را یادآوری کرد و برای آخرین بار هم خداحافظی کرد!
کربلاے ۵، حسینے شد ...
#شهیـد فرهاد (مجتبی )اجرایی
#شهداےفارس
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
#شهدای_دانش آموز...
🌸سيزده سال بيشتر نداشت که قصد رفتن به جبهه کرد ولی به خاطر کمی سن قبولش نکردند.
💢دفعه دوم شناسنامه برادر بزرگترش را به سپاه برد و این سری او را پذیرفتند و فقط مانده بود رضایت نامه ما
به خانه آمد .کنار من نشست و گفت : برای رفتن به جبهه نام مرا نوشته اند ولی شما این رضایت نامه را امضا کن.
✨گفتم: اجازه نمی دهم بروی برادرت که نیست تو بمان.
ناراحت شد گریه کرد و گفت: من با 12 نفر از دوستانمان ثبت نام کردیم حالا اگر بروم جلو آنها خجالت می کشم و سرافکنده می شوم .آنقدر گریه کرد که من امضا کردم🥺
قرار بود آن جمع دوازده نفری ۴۵ روز بعد مرخصی بیایند همه آمدند اما او نیامد🥺 مانده بود تا ٧۵ روز دیگر😢
١٢٠ روز بعد از اعزامش آسمانی شد و خبر شهادتش آمد.💔
#شهیدالماس_زارعی
#شهدای_فارس
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
پرده از چشمهایت ڪنار بزن
تا خورشید بار دیگر
در جغرافیاے من طلوع ڪند
#صبح من
با چشمهاے تو
بخیر مےشود اے #شهید
#شهیدمحمدقائدرحمتی🕊🌹
کانال مشتاقان شهادت
❣
#خاطره_شهادت🌷
#شهید_محمد_قائد_رحمتی🕊🌹
اواخر بهار سال 1366 بود و ما در منطقه کردستان در اردوگاه لشکر در بانه به سر می بردیم، بچه ها به علت خستگی زیاد، بعداز نماز و شام فورا برای خواب آماده می شدند. ولی در این میان رفتار و حرکات شهید« محمد قائد رحمتی» عبرت آموز بود، چرا که تا نیمه های شب به تلاوت آیات سبز خدا مشغول بود و پس از نماز شب، بچه ها را برای نماز صبح بیدار می کرد.
____________
چند ساعت قبل از عملیات نصر (4) بود، همه بچه ها سوار تویوتا شده بودند، در میان چهره های بچه ها شور و شوق عجیبی موج می زد، همه شاد بودند،در همین لحظات متوجه او شدم، ناگهان بدنش لرزید_ وبه عادت همیشه_ مشغول ذکر گفتن شد.
________
انگار از همه کس و همه چیز جز خدا بریده بود، صدایش حزنی عجیب داشت. میان بچه ها به او شک برده بودم که رفتنی باشد، حدسم درست بود، چند ساعت بعد « محمد قائد رحمتی» جوان مظلوم و مومن گردان حمزه از لشکر 7 ولی عصر (عج)، به خدا رسید.
______
چند روز پس از عملیات نصر 4 یکی از بسیجیان گردان حمزه ، عارف وارسته و مظلوم گردان، شهید محمد قائد رحمتی را در عالم رویا مشاهده می کند. به او می گوید:« چطور شد که در آن عملیات با آن حجم سنگین آتش، شما شهید شدید و ما ماندیم؟» شهید لبخندی می زند و می گوید :
« نام همگی شما در لیست شهدا ثبت بود...»
پس از مکث کوتاهی ادامه می دهد:
« اما تقدیر بود که شما بمانید.»
#کلام
#شهید_محمد_قائد_رحمتی🕊🌹
ما همه دربرابراین #فرمان خداوند(و قاتلو هم حتی لاتکون فتنه) مسئولیم .
درهرجا،ومشغول به هرکاری که می باشیم بایدبا #مال_و_جان خود، دین خدارا #یاری کنیم.
همسنگرانم! حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگهدارید ،و همیشه با یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید.
امام را یاری کنید و قدر او را بدانید و سخنان گرانبهای او را با دل و جان جامه عمل بپوشانید، او را الگوی زندگی خود قرار دهید و در کارهایتان از او سر مشق گیرید.
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
شهید سردار «رضا رضایی» چهارم فروردين سال 1338 در اصفهان چشم به جهان گشود. او با سمت فرمانده سپاه زاهدان در سال 58 فعالیت کرد و سرانجام در 21 خرداد 60، بر اثر اصابت گلوله در منطقه دارخوین به شهادت رسید.
شهید «عباس رضائی»، متولد سال 1341 به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت و سرانجام در 21 خرداد 60 بر اثر اصابت ترکش در خرمشهر به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
شادی روحشان صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd
🌷🍃
دورکعت عشق👇
🔻درحال پیشروی بودیم که احساس کردم عراق به عمد منطقه را خالی کرده است. به معاون گروهان، برادر صفری گفتم:داود جان ما دیگر بر نمی گردیم، دشمن به طور عمدی خود را به عقب کشیده است.
داود که خود متوجه مسئله شده بود گفت: می دانم، ولی فرماندهان امر فرموده اند که ماعملیات را ادامه دهیم و هم باید تابع فرمان آنان باشیم.
عملیات رمضان که به پایان رسید پیکر مطهر سرداررشیداسلام "داودصفری" میهمان خاک مقدس جنوب شد و پس از 13سال جسم متبرکش بر دوش همسنگرانش تشییع شد.
هجران او طاقت پدر ومادر را گرفته بود در رجعت هیچ کدام از این دو بزرگوار در عالم مادی نبودند تا اشک حسرت جاری سازند.
شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات
کانال مشتاقان شهادت
https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd