🔷 دو علامت جامعه زنده
💔 در گرفتاری هايى كه امروز براى اسلام هست، مثلًا در همين گرفتارى فلسطين، ما و شما چقدر همدردى داريم؟ واقعاً احساس همدردى ما چيست؟ اگر نباشد، به قول پيغمبر اكرم ما مسلمان نيستيم:
📜 «مثَلُ المؤمنينَ فى تَوادّهِم و تراحُمِهِم و تعاطُفِهِم مثَلُ الجسدِ إذا اشتَكى منه عضوٌ تَداعى له سائرُ الجسدِ بالسَّهَرِ و الحُمّى»
💠 مىفرماید تمام اين پيكر بىخوابی به سرش مىزند، استراحت و آسايش از او گرفته مىشود؛ يعنى آنقدر به تكاپو مىافتد كه ديگر خوابش نمىبرد.
اين جمله از پيغمبر اكرم بود كه نشانهاى از حيات را به دست مىدهد.
🔷 همچنين پيغمبر اكرم فرمود: «مَن سمِعَ رَجُلًا يُنادى يا لَلْمسلمينَ فلم يُجِبْهُ فليس بمسلم». هركسى كه بشنود مردى استغاثه مىكند و مسلمانان را به كمك مىطلبد و او را اجابت نكند و جواب ندهد، در منطق من او مسلمان نيست. كسى كه بستگى و پيوستگى او با برادران مسلمانش اين قدر نباشد، او مسلمان نيست. اين هم يك علامت ديگر.
📚 استاد شهید مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص 25
#گزیده_کتاب
@motahari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓چگونه بفهمیم که روزه هایمان قبول شده است❓
#کلیپ
@motahari_ir
❗️آیا باید اول فلسفه احکام را بدانیم بعد عمل کنیم؟
#عکس_نوشت
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
❗️آیا باید اول فلسفه احکام را بدانیم بعد عمل کنیم؟ #عکس_نوشت @motahari_ir
🔷 دين اسلام دين تعقّل و دين فهم است. بسيارى از دستورها و شايد همه دستورهايى كه در قرآن هست به فلسفهاش هم اشاره مىكند.
🔷 فلسفه احكام را دانستن براى معرفت بسيار خوب است اما براى عمل چطور؟ آيا ما اول بايد فلسفهها را بفهميم بعد عمل كنيم، كه اگر نفهميديم عمل نمىكنيم و لو بدانيم كه اسلام گفته است؟ اگر اين جور شد، ديگر عمل ما خالص نيست، اخلاصمان كم است.
💠 در دعاى قنوت [نماز عيد] خوانديم كه: اللَّهُمَّ انّى أَسْأَلُكَ خَيْرَ ما سَئَلَكَ بِهِ عِبادُكَ الصّالِحونَ وَ اعوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ الْمُخْلَصونَ. بندگان مخلص اين طورند. بنده مخلص در مقام بندگى مىگويد من بايد همين قدر بدانم كه امر او هست يا نه. اگر امر او هست، من به امر او اعتماد دارم، مىدانم امر او بيهوده نيست.
📚 استاد شهید مطهری، حج ص ۱۱۵
#گزیده_کتاب
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
🌹 اسلام تئوری پیروزیها #عکس_نوشت @motahari_ir
🔷 اسلام به حكم اينكه مذهب است و به حكم اينكه دين خاتم است، بيش از هر مذهب آسمانى ديگر براى برپا داشتن عدالت اجتماعى آمده است و قهراً هدفش نجات محرومان و مستضعفان و نبرد و ستيز با ستمپيشگان است؛ اما مخاطب اسلام تنها محرومان و مستضعفان نيستند، همچنان كه حاميان خود را تنها از اين طبقه جلب نكرده است. اسلام حتى از ميان طبقاتى كه به نبرد با آنها برخاسته است، با تكيه به نيروى مذهب از يك طرف و بر فطرت انسانى انسان از طرف ديگر، به گواهى تاريخ سرباز گرفته است.
✅ اسلام تئورى پيروزى انسانيت بر حيوانيت، علم بر جهل، عدالت بر ظلم، مساوات بر تبعيض، فضيلت بر رذيلت، تقوا بر بىبندوبارى، توحيد بر شرك است. پيروزى مستضعفان بر جباران و مستكبران يكى از مظاهر و مصاديق اين پيروزیهاست.
📚 استاد شهید مطهری، انسان و ایمان، ص 58
#گزیده_کتاب
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
♻ وحدت در تقلید، ضرورتی اجتنابناپذیر! #عکس_نوشت @motahari_ir
♻️ پیشنهاد شورای فقهی
🔷 در دنياى امروز ديگر فكر فرد و عمل فرد ارزش ندارد، از تك روى كارى ساخته نيست، علما و دانشمندان هر رشته دائماً مشغول تبادل نظر با يكديگرند، محصول فكر و انديشه خود را در اختيار ساير اهل نظر قرار مىدهند. حتى علماى قارهاى با علماى قاره ديگر همفكرى و همكارى مىكنند...
🔷 اگر شوراى علمى در فقاهت پيدا شود و اصل تبادل نظر بهطور كامل جامه عمل بپوشد، گذشته از ترقى و تكامل كه در فقه پيدا مىشود بسيارى از اختلاف فتواها از بين مىرود.
🔷 چارهاى نيست، اگر مدعى هستيم كه فقه ما نيز يكى از علوم واقعى دنياست بايد از اسلوبهايى كه در ساير علوم پيروى مىشود پيروى كنيم. اگر پيروى نكنيم معنايش اين است كه از رديف علوم خارج است.
📚 استاد شهید مطهری، ده گفتار، ص 110 - 112
#گزیده_کتاب
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
💠 چه هنگامی کار مایه شرافت است؟ #عکس_نوشت @motahari_ir
🌺 شرافت انسان به دانش و ايمان و عزّت و كرامت نفس اوست و كار از آن جهت مايه شرافت است كه وسيله تأمين اين كرامت ها و شرافت هاست.
🔷 انسان، هم سازنده كار است و هم ساخته شده او، و اين امتياز، خاصّ انسان است - كه هيچ موجودى ديگر با او در اين جهت شريك نيست - و از نوع خاصّ آفرينش الهى او سرچشمه مى گيرد.
📚 استاد شهید مطهری، جامعه و تاریخ، ص 97
#گزیده_کتاب
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
❗️یک اعتراف #عکس_نوشت @motahari_ir
❗️بايد اعتراف كنم كه خود ما، همين تيپ ما در اثر انحرافاتى كه در طول تاريخ در تعليمات ما وجود داشته به گونهاى هستيم كه در اين حوزههاى علمى و دينى از اول غرق در يك سلسله مسائل مىشويم و در اين مجرا قرار نمىگيريم كه قرآن را بشناسيم. زبان عربى را هم درست ياد نمىگيريم، آن مقدارى هم كه ياد مىگيريم به درد قرآنفهمى و قرآنشناسى نمىخورد.
✅ اگر يك طلبه از همان اوايل تحصيلش همين كتابهايى را كه در باب اعجاز قرآن نوشته شده است از قديم و جديد بخواند (از جديد مثل همين كتاب صادق رافعى، و از قديم مثل همان كتاب عبد القاهر جرجانى و ابوبكر باقلانى)، اگر يك طلبه از اول با اين موضوع آشنا شود و بعد با توجه به جنبههاى اعجازآميز قرآن وارد قرآن شود و بعد وادارش كنند به حفظ و ضبط قرآن، او اعجاز قرآن را خيلى بهتر مىتواند درك كند از كسى كه مثل ما اين طور نيست.
📚 استاد شهید مطهری، نبوت، ص 234
#گزیده_کتاب
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
🌺 تحلیلی زیبا پیرامون مهدویت و عصر ظهور #کلیپ #مهدویت @motahari_ir
کوشش کنید فکر خودتان را در مسأله حضرت حجت (عج)با آنچه كه در متن اسلام آمده تطبيق بدهيد. غالب ما اين مسأله را به صورت يك آرزوى كودكانه يك آدمى كه دچار عقده و انتقام است درآوردهايم.
گويى حضرت حجت فقط انتظار دارند كه كِى خداوند تبارك و تعالى به ايشان اجازه بدهند
كه مثلا بيايند ما مردم ايران را غرق در سعادت كنند یا شيعه را غرق در سعادت كنند، آنهم شيعهاى كه ما هستيم كه شيعه نيستيم. نه آقا، اين يك فلسفه بزرگ جهانى است، چون اسلام يك دين جهانى است، چون تشيع به معنى واقعىاش يك امر جهانى است. این را ما بايد به صورت يك فلسفه بزرگ جهانى تلقى كنيم یعنی بفهمیم.
وقتى قرآن مىگويد:
وَلَقد كَتَبنا في الزَّبورِ مِن بعدِ الذِّكر أنّ الْارْضَ يَرثُها عبادىَ الصّالِحون
صحبت از زمين است، نه صحبت از اين منطقه و آن منطقه و اين قوم و آن نژاد. صحبت از تمام زمین است .اولًا اميدوارى به آينده است كه دنيا در آينده نابود نمىشود. مكرر گفتهام كه امروز اين فكر در دنياى اروپا پيدا شده که بشر در تمدن خودش به مرحلهاى رسيده که با گورى كه خودش به دست خودش كنده است يك گام بيشتر فاصله ندارد. طبق اصول ظاهرى نيز همينطور است
ولى أصول دین و مذهب به ما اجازه نمی دهد
اصول دين و مذهب به ما مىگويد:
زندگى سعادتمندانه بشر آن است كه در آينده است، اين كه اكنون هست موقت است.
دوم: آن دوره، دوره عقل و عدالت است.
شما مىبينيد يك فرد سه دوره كلى دارد:
دوره كودكى كه دوره بازى و افكار كودكانه است،
دوره جوانى كه دوره خشم و شهوت است، و دوره عاقله مردى و پيرى كه دوره پختگى و استفاده از تجربيات، دوره دوربودن از احساسات و دوره حكومت عقل است. اجتماع بشرى هم همينطور است. اجتماع بشرى سه دوره را بايد طى كند؛ يك دوره، دوره اساطير و افسانهها و به تعبير قرآن دوره جاهليت است.
دوره دوم دوره علم است، ولى علم و جوانى، يعنى دوره حكومت خشم و شهوت.
به راستى عصر ما بر چه محورى مىگردد؟
اگر انسان، دقيق حساب كند مىبيند
محور گردش زمان ما يا خشم است و يا شهوت.
عصر ما بيش از هر چيزى عصر بمب است (يعنى خشم) و عصر مينى ژوپ است (يعنى شهوت).
آيا دورهاى نخواهد آمد كه آن دوره، حكومت،
نه حكومت اساطير باشد و نه حكومت خشم و شهوت و بمب و مينى ژوپ؟
دورهاى كه واقعاً در آن دوره واقعا معرفت حکومت بکند
عدالت حکومت بکند صلح حکومت بکند انسانيت حکومت بکند معنويت حكومت كند؟
چگونه مىشود كه چنين دورهاى نيايد؟!
مگر مىشود كه خداوند اين عالم را خلق كرده باشد و بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفريده باشد، بعد بشر به دوره بلوغ خودش نرسيده يكمرتبه تمام بشر را زيرورو كند؟!. ابدا، پس مهدويت يك فلسفه بسيار بزرگ است.
ببينيد مضامينى كه ما در اسلام داريم چقدر عالى است! نزديك ماه مبارك رمضان است، دعاى افتتاح را موفق خواهيد بود و در شبهاى ماه مبارك رمضان خواهيد خواند قسمت زيادى از آخر اين دعا اختصاص به وجود مقدس حضرت حجت دارد كه من همانها را مىخوانم و دعاى من هم همانها خواهد بود:
اللهم إنا نرغب إليك في دولة كريمة تُعِزّ بها الإسلامَ وأهلَه پروردگارا ما آرزو مىكنيم و از تو مىخواهيم زندگى در پرتوى يك دولت بزرگوارى را كه «تُعِزُّ بِهَا الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اهْلَهُ»
در آنجا اسلام حقيقى را با اهل اسلام عزت خواهى بخشيد ونفاق ودورويىها را از بين خواهى برد و ذليل خواهى كرد.
وتجعلنا فيها من الدعاة إلى طاعتك والقادة إلى سبيلك: اين افتخار را به ما مىدهى كه ما در آن دوره دعوت كننده ديگران به طاعت تو باشيم، راهنما و قائد و پيشرو ديگران در راه تو باشيم.
خدايا ما را از كسانى قرار بده كه در دنيا و آخرت مشمول رحمت و عنايت تو باشيم.
خدايا تو را به ذات مقدست و به حقيقت اولياء كرامت قسم مىدهيم كه ما را از كسانى قرار بده كه شايسته اين آرزوى بزرگ بوده باشيم.
@motahari_ir
آیا حساسیتهای یک جامعه به اصطلاح دینی همیشه با آموزههای آن دین مطابقت دارد؟
#عکس_نوشت
@motahari_ir
بنیاد شهید مطهری
آیا حساسیتهای یک جامعه به اصطلاح دینی همیشه با آموزههای آن دین مطابقت دارد؟ #عکس_نوشت @motahari_i
❗️داستان «ارمنی بادمجان»
🔷 اشتباه است اگر خیال کنیم که یک جامعه به اصطلاح دینی حساسیتهایش همیشه رنگ و شکل دینی دارد و احیانا انگیزه دینی هم دارد، آیا اگر حساسیتها در موضوعات دینی بود و حتی انگیزهها هم دینی بود کافی است که آن حساسیتها را با آن دین و مصالح آن دین منطبق بدانیم؟
🔷 جواب این است: نه، نکته مهم همین جا است. گاهی مردم به علل خاص اجتماعی درباره بعضی مسائل بسیار اصولی دین حساسیت خود را از دست میدهند، گویی شعورشان نسبت به ان اصول خفته است، به چشم خود میبینند که آن اصول پایمال میشود ولی ککشان به اصطلاح نمیگزد. ولی درباره بعضی مسائل که از نظر خود دین جزء اصول نیست، جزء فروع است، یا احیانا جزء فروع هم نیست، جزء شعائر است، یا خیر جزء اصول است ولی بالاخره اصلی است در عرض اصلهای دیگر، آن چنان حساسیت نشان میدهند که حتی توهم خدشهای بر آن، یا شایعه دروغ خدشه بر آن، آنها را به جوش میآورد. گاهی هم حساسیتهای کاذب در جامعه بوجود میآورند یعنی مردم درباره اموری حساسیت نشان می دهند که دلیلی ندارد.
🔷 یکی از آقایان نقل میکردند که در یکی از شهرستانها مردی از کسبه که خیلی مقدس بود، خدا به او فرزندی نداده بود جز یک پسر، آن پسر برایش خیلی عزیز بود، طبعا لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر بار آمده بود، این پسر کمکم جوانی برومند شد. جوانی، فراغت، پولداری، لوسی و ننری دست به دست هم داده بود و او را جوانی هرزه بار آورده بود. کار به جایی رسید که کمکم در خانه پدر که هیچ وقت جز مجالس مذهبی مجلسی تشکیل نمیشد بساط مشروب پهن میکرد. تدریجا زنان هر جایی را میآورد، پدر بیچاره دندان به جگر میگذاشت و چیزی نمیگفت.
🔷 در آن اوقات تازه «گوجه فرنگی» به ایران آمده بود. عدهای علیه این گوجه ملعون فرنگی! تبلیغ میکردند به عنوان این که فرنگی است و از فرنگ آمده حرام است و مردم هم نمیخوردند و تدریجا مردم آن شهر حساسیت شدیدی درباره گوجه فرنگی پیدا کرده بودند و از هر حرامی در نظرشان حرامتر بود. در آن شهر به این گوجه «ارمنی بادمجان» میگفتند، این لقب از لقب «گوجه فرنگی» حادتر و تندتر بود، زیرا کلمه گوجه فرنگی فقط وطن این گوجه را مشخص میکرد، ولی کلمه «ارمنی بادمجان» مذهب و دین آن را معین کرد! قهرا در آن شهر تعصب و حساسیت مردم علیه این تازه وارد بیشتر بود.
🔷 روزی به آن حاجی که پسرش هرزه و لاابالی شده بود و خودش خون میخورد و خاموش بود، اهل خانه خبر دادند که امروز آقا پسر کار تازهای کرده است، یک دستمال «ارمنی بادمجان» با خود به خانه آورده است. پدر وقتی که این خبر را شنید دیگر تاب و توان را از دست داد آمد پسر را صدا زد و گفت : پسر شراب خوردی صبر کردم، دنبال فحشاء رفتی صبر کردم، قمار کردی صبر کردم، خانهام را مرکز شراب و فحشاء کردی صبر کردم، حالا کار را به جایی رساندهای که «ارمنی بادمجان» به خانه من آوردهای، این دیگر برای من قابل تحمل نیست. دیگر من از تو پسر گذشتم باید از خانه من به هر گوری که میخواهی بروی!
📚 استاد شهید مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص153- 155
#گزیده_کتاب
@motahari_ir
🔴 وقتی خداوند بندهای را دوست بدارد..
⚫️ سالروز شهادت ششمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) تسلیت باد!
#عکس_نوشت
🔻کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻
@motahari_ir