هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
✡ زمینه فرهنگی فرضیههای نژادی (1)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت ششم)
1⃣ #تاریخسازی برای جوامع مستعمراتی از جمله زیرکانهترین و مؤثرترین شیوههای #نفوذ و سلطهی فرهنگ استعماری برای وصول به اهداف اقتصادی و سیاسی در این جوامع است.
2⃣ از جمله شیوههای استعماری برخورد با مسائل تاریخی و اجتماعی در راستای تاریخسازی میتوان به موارد ذیل اشاره كرد:
🔸 تبلیغ نژادی.
🔸 جعل تاریخ در جهت منافع طبقاتی و استعماری.
🔸 کوشش برای منحصر کردن استعداد و توانایی در پایهگذاری پیشرفتهای فرهنگی، علمی و اجتماعی و اصولاً تمدن جهانی به یک قوم یا نژاد خاص.
🔸 انکار وجود، حضور و شرکت اقوام دیگر در پایهگذاری و رشد فرهنگ و علم و بهطور کلی تمدن جهانی.
3⃣ عمدهی پژوهشگران جوامع مستعمراتی که تحت تأثیر #فرهنگ_استعمارِ سرمایهداری و #فرضیههای_نژادیِ محصول آن قرار داشته یا دارند، بیشتر در جستجوی آثار فرهنگ جامعهی خود بر فرهنگهای دیگرند و چون تنها به قاضی میروند راضی و خوشحال برمیگردند و چون هدف تحقیق قبلاً تعیین شده برای اثبات مدعای خود شواهد کافی نیز مییابند و چون کمترین تلاشی برای شناختن فرهنگ اقوام دیگر و همچنین آثار روابط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جوامع دیگر بر جامعهی خودی نمیکنند، در بررسیهای تاریخی و باستانشناسی به این نتیجه میرسند که فقط جامعه، قوم یا «نژادی» که بدان تعلّق دارند مشعلدار تمدن جهان بوده و اقوام و جوامع دیگر در طول تاریخ کاری جز تقلید، پیروی یا دستبرد زدن نداشتهاند و نکردهاند.
[✍️ چقدر اين حرفها آدم را به ياد #باستانگرایان وطنی میاندازد!]
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 goo.gl/KkvBGp
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
✡ زمینه فرهنگی فرضیههای نژادی (3)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت ششم)
1⃣ ارائهکنندگان #فرضیههای_نژادی در سدههای 18 و 19 میلادی در اروپا را میتوان بهطور عمده به دو دسته تقسیم نمود:
2⃣ اول: گروهی که در مطابقت با متن #عهد_قدیم (تورات) وجود منشأ واحد برای نوع بشر (حضرت آدم) را پذیرفته و پیدایش «نژاد»ها را معلول عللی مانند #شرایط_زیست میدانستند (Monogenetiker) مانند بوفون، کانت، گوبینو، ماینرس و…
3⃣ دوم: گروهی که با ردّ متن عهد قدیم در مورد #خلقت_انسان، از وجود چند منشأ برای نوع بشر (وجود آدم دوم، چند آدم یا گروه انسانی ماقبل خلقت آدم) سخن میگفتند (Polygenetiker) و بدین ترتیب برای هر یک از گروههای انسانی (و بخصوص برای #نژاد_سفید اروپایی) منشأ جداگانه و خاص (غیر از حضرت آدم تورات) تعیین میکردند. از این گروه میتوان ولفگانگ گوته، فرانسوا ولتر، کارل لینه و… را نام برد.
4⃣ با وجود اختلاف نظر در باب مسئلهی خلقت انسان، فرضیهپردازانِ هر دو گروه دربارهی موضوعات اصلی و جان کلام فرضیههای نژادی با هم توافق اصولی و کامل داشتند! موضوعاتی مثل:
🔸1. وجود نژادهای مختلف انسانی با مشخصات جسمانی و بر این اساس، فکری و فرهنگی متفاوت،
🔸2. ردهبندی انسانها به نژادهای برتر و پستتر، زبرین و زیرین بر پایهی مشخصات جسمی که به استعدادهای فکری و فرهنگی نیز تعمیم داده میشد،
🔸3. قبول برتری جسمی (زیبایی)، فکری و فرهنگی #نژاد_سفید (اروپایی) بر ساکنان همهی قارّهها و همهی سرزمینها،
🔸4. تفویض مقام رهبری و سیادت به نژاد سفید در جامعهی جهانی و طبیعی دانستن سلطه و حکومت آنان بر همهی نژادهای دیگر!
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 goo.gl/KkvBGp
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا