eitaa logo
متوسطه دوم سما ( دهم _ یازدهم _ دوازدهم ) نمونه سؤالات نهایی، انجمن علمی
14.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
8.1هزار ویدیو
14.2هزار فایل
"دبیرستانی عزیز با مدرسه‌ مجازی‌ سما همیشه‌ "20" شو🧠🌱" هرچیزی‌ که‌ از‌ دوم‌ متوسطه‌‌ نیاز داری👇🏻 ✅کلیپ‌ آموزشی ✅جزوه ✅تست ✅رفع‌ اشکال‌ و.. 🌐 تبلیغات‌ نور: https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 🚫کپی‌ غیرمجاز انتشار(با لینک) بلامانع
مشاهده در ایتا
دانلود
@mnvkonkor.pdf
2.28M
📚 ۱۰ سری نمونه سوال فلسفه 🔥پایه دوازدهم انسانی نوبت دوم +پاسخنامه 🌨 📚برای دوستت هم بفرست❤️ ❄️ ✍📗📕📋 @motevasetedovom ----------------------------- -------------------- 🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادت نره 😘
✨📕✨ 📖خاطرات: «اُمِّ وَهَب» 🦋همسرِ نوشتهٔ: ✅قسمت: ششم رسیدیم سر کوچه‌ای که آن هم از خرابی‌ها در امان نمانده بود، حسین ماشین را نگه داشت و به ساختمانی سه طبقه در همان کوچه اشاره کرد و گفت: «خب رسیدیم، اینجا محل اسکان شماست. بهتره سریع بریم وسایلو توی خونه جاگیر کنیم که من حدود نیم ساعت دیگه یک جلسۀ مهمی دارم و باید برم. البته سعی می‌کنم بعدش زود برگردم پیش شما، ان‌شاءالله!» وقتی رسیدیم جلوی دَرِ خانه، حسین زنگ زد. سرایدارِ ساختمان که نگاه چندان مهربانانه‌ای به ما نداشت، دَر را باز کرد. ابوحاتم چند کلمه‌ای با او صحبت کرد، انگار داشت ما را به او معرفی می‌کرد. حرف‌های ابوحاتم که تمام شد، سرایدار نگاهی به ما انداخت که بغض و کینه‌ای پنهانی نسبت به ما در آن آشکار بود و می‌شد عمق آن را در ابروهای درهم رفته و گِره زمخت چهره‌اش خواند! آن‌قدر این نفرت آشکار و ناگهانی بود که سؤال بزرگی را در ذهنم ایجاد کرد: «علت این همه تنفر در دیدار اول چی می‌تونه باشه؟!» چمدان‌ها و چند کارتون مواد غذایی مثل برنج و خواربار را از پُشت ماشین به زحمت تا طبقهٔ سومِ ساختمان بالا بُردیم. آمدم بپرسم که این آقا چرا این‌قدر اخم کرده بود که حسین گفت: «حاج خانم! با این همه وسایل اومدید پیک نیک؟!» راستش قبل از آمدن، خودم هم باور نمی‌کردم که در شرایطی این‌قدر بحرانی پا به دمشق بگذاریم. تصورم این بود که لااقل پایتخت سوریه باید کمی در امان مانده باشد. حسین همان‌طور که وسایل را برمی‌داشت به ابوحاتم گفت: «بگو اینجا کجاست!» جوان نگاهی همراه با اکراه به حسین انداخت تا بلکه معافش کند اما با اشارهٔ حسین که اصرار می‌کرد تا بگوید مجبور شد صحبت کند: «اسم این منطقه، كَفَر سُوسِه س. یه منطقهٔ پولدارنشین که با شیعه‌ها میونهٔ خوبی ندارن، على‌الخصوص با ایرانی‌ها!» من که حسین را بعد از سال‌ها زندگی، خوب می‌شناختم، فهمیدم او می‌خواست ما را متوجه کند که محل اسکانمان چندان هم امن نیست و باید مواظب باشیم، اما نمی‌خواست این مطلب را در همین لحظات اول دیدارمان، خودش بگوید. به همین خاطر شرایط را طوری تنظیم کرد تا ما آن توضیحات ضروری را از زبان ابوحاتم بشنویم. خودش رفت کنج حیاط و با کسی تماس گرفت و بعد سرگرم مرتب کردن وسایل خانه شد. در این فاصله ابوحاتم اطلاعات بیشتری از کَفَر سُوسِه در اختیارمان گذاشت: «از اینجا تا سفارت ایران چندان راه نیست اما همه جا ناامنه، حتی خودِ سفارت! چند روز پیش مُسلحین تا پُشتِ دیوار کاخ ریاست جمهوری هم آمدند.» ابوحاتم هم مثل حسین از واژهٔ مُسلّحین استفاده کرد، با وجود اینکه سر پدرش را همین‌ها بُریده بودند. خواستم بپرسم: «چرا میگی مُسلّحين؟! مگه کسی که سر می‌بُره، تکفیری و وهابی نیس؟!» این سؤالی بود که می‌توانستم در فرصتی مناسب از حسین بپرسم. برای من وضعیت حرم حضرت زینب از هر سؤالی مهم‌تر بود. با لحنی که بوی نگرانی داشت، پرسیدم: «حرم خانم چطور؟ امنه؟» ابوحاتم اما آه سردی کشید، سرش را پایین انداخت و حرفی نزد.
🔹️💎🔹️ 🔹️السلام علیکَ ایها العَلَم المنصوب و العِلْمُ المصبوب... 🔹️سلام بر تو اي پرچم برافراشته و دانش سرريز 📚فرازی از زیارت آل یاسین 💎سلام امام زمانم 💎 سلام بر تو ای مولایی که بیرق هدایت به یمن وجود تو برافراشته است و سینه ات مالامال از علم الهی است... 💎🔷️💎
دهم ریاضی سنجش 96-97.pdf
16.09M
📚برای دوستت هم بفرست❤️ ✍📗📕📋 @motevasetedovom ----------------------------- -------------------- 🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادت نره 😘
سوال قطعی 1⃣ حسابان امتحان نهایی یازدهم 🌨 📚برای دوستت هم بفرست❤️ ❄️ ✍📗📕📋 @motevasetedovom ----------------------------- -------------------- 🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادت نره 😘
@Yazdahomiy.pdf
2.96M
📚جزوه+تست درس به درس عربی 🔑 تجربی و ریاضی 🌨 📚برای دوستت هم بفرست❤️ ❄️ ✍📗📕📋 @motevasetedovom ----------------------------- -------------------- 🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادت نره 😘
✨📕✨ 📖خاطرات: «اُمِّ وَهَب» 🦋همسرِ نوشتهٔ: ✅قسمت: هفتم برای لحظه‌ای فکرهای مختلفی از ذهنم گذشت، اشک تا پُشت پردۀ چشمم آمد اما در همان حال بارقه‌ای دلم را روشن کرد، خوشحال شدم که در این اوضاع و احوال غربت خانم، حسین را که برای دفاع از حرم آمده تنها نگذاشته‌ام! ابوحاتم که به‌گمانم نمی‌خواست دیگر سؤالاتم درمورد حرم و اوضاع‌واحوال آن ادامه پیدا کند، دست‌برقضا برای عوض کردن زمینهٔ بحث، موضوعی را مطرح کرد که قبلاً برایم سؤال شده بود اما روی پرسیدنش را نداشتم. او گفت: «در مسیر اومدن به فرودگاه از حاج‌آقا پرسیدم چرا زن و بچه‌تون رو توی این اوضاع بحرانی به دمشق می‌آرید؟! حاج‌آقا جواب جالبی بهم دادن، گفتن اتفاقاً همین موضوع رو آقای بشّار اسد دیروز ازشون پرسیده که در جوابشون گفتن: «من پیرو مکتب حسین‌بن‌علی‌ام. سیدالشهداء همۀ هستی‌شون رو از زن و فرزند و برادر و خواهر تا دختر سه‌ساله به کربلا بُردن تا همه بدونن که ایشون از هیچ‌چیزی برای نجات مردم دریغ ندارن!» وقتی صحبت‌های ابوحاتم تمام شد با خودم فکر کردم بعد از ۳۶ سال زندگی مشترک با حسین چقدر کم می‌شناسمش و او عجب روح بزرگی دارد. برایم تحسین‌برانگیز بود، آن‌قدر که احساس کردم خیلی از همسفر ۳۶ ساله‌ام جامانده‌ام. با خودم فکر کردم البته حسینی که من طی سال‌های سال زندگی می‌شناختم، مؤمن بود، معتقد بود، عمیق بود، پاک‌باز هم بود، اما این خصوصیات در مسیرِ انقلاب و دفاع مقدسِ خودمان بروز و ظهور پیدا می‌کرد. حالا چه عاملی یا چه اتفاقی او را به این‌حد از جانبازی رسانده که حاضر است برای این مردم، هرچه دارد و ندارد را در طبق اخلاص بگذارد. احساس کردم این هم از اثرات همین چهار ماه مجاورت و مجاهدت در راه حضرت زینب است، با خودم گفتم که من هم باید از این فرصت نهایتِ استفاده را بکنم تا هم‌سفرِ واقعی حسین باشم. حسین که خیالش از بابت اسکان ما راحت شد، داشت آمادهٔ رفتن می‌شد که دید زهرا و سارا پُشت پنجره ایستاده‌اند و از لابه‌لای پرده‌کرکره، کوچه و خیابان‌های اطراف را نگاه می‌کنند. خواست چیزی بگوید که صدای رگباری اجازهٔ سخن گفتن به او نداد. همه‌مان حتی آن جوان سوری بلافاصله خوابیدیم روی زمین. گلوله‌ها وزوزکنان به دیوار مقابل ما اصابت کردند! زهرا زودتر از همه‌مان برخاست و با اشتیاق گفت: «بابا به ما هم اسلحه بدید!» حسین نیم‌نگاهی به من کرد و گفت: «می‌دونم که مادرتون دوتا شیر مثل خودش رو به سوریه آورده ولی هنوز زوده که شماها اسلحه دست بگیرین. فقط اینجا خیلی باید مواظب خودتون باشید چون که این اطراف پُراز تک‌تیراندازه که با اسلحهٔ قناصه منتظرِ فرصتی هستن برای هدف گرفتن شماها.» یک‌آن انگار که نکتهٔ مهمی یادش افتاده باشد رو کرد به من و درحالی‌که یک‌چیزی از میان محتویاتِ جیب پیراهنش درمی‌آورد، سیم‌کارت را که عربی بود، گذاشت کف دستم و گفت: «محض احتیاط پیشت باشه اما تا جایی که ممکنه نباید از تلفن همراه استفاده کنین! مُسلّحین شبکهٔ شنود قوی‌ای دارن؛ به همین علت مجبوریم دائماً شماره‌تلفن‌ها و محل استقرار و حتی پلاک ماشین‌هامون رو عوض کنیم.» وقت رفتن، دور از چشم دخترها و طوری‌که ببینم، یک کُلت و یک نارنجک گذاشت زیر مبل و با ابوحاتم که تازه فهمیده بودم راننده، محافظ، حسابدار و رفیقش بود، رفتند و ما ماندیم با خانه‌ای پُراز غربت و البته دنیایی دلهره برای سالم برگشتنِ حسین.
فیزیک(1) دهم.pdf
640.6K
امتحان فیزیک پایه دهم 📚برای دوستت هم بفرست❤️ ✍📗📕📋 @motevasetedovom ----------------------------- -------------------- 🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادت نره 😘
حل سوال قطعی چهارم مبحث 🌨 📚برای دوستت هم بفرست❤️ ❄️ ✍📗📕📋 @motevasetedovom ----------------------------- -------------------- 🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادت نره 😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅صلی الله علیک یا ابا عبدلله الحسین علیه السلام السلام علی الحسین .... و علی علی بن الحسین .... و علی اولاد الحسین.... و علی اصحاب الحسین.... . ─━━━━⊱🎁⊰━━━━─ 🎈 پروفایل، استوری و والپیپر و..... 👇👇👇👇 („• ֊ •„)♡ ✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾ @storyy_Profile ✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾ گلم فوروارد کن برای دوستانت❤️ ----------------------------- -------------------- ㉤🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻㉤ https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادتون نره 😘 🌄🌉🌄🌅🌠🎇🏞
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...✋ 🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایه‌ی دستهای مبارک تو. سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. امـام‌ زمانـم✨! نامـت‌‌ که می‌آید آرام‌‌ میـشوم گویی‌ جـز‌ تـو‌ هیـچ‌ نیسـت‌ مـرا سوگـند‌ به‌ نامـت‌‌ که‌ تو‌ آرام‌ منی... اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ 🤲
@Yazdahomiy.pdf
3.55M
📒 11 سری نمونه سوال فارسی ✔️دوازدهم 🌨 📚برای دوستت هم بفرست❤️ ❄️ ✍📗📕📋 @motevasetedovom ----------------------------- -------------------- 🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادت نره 😘
@Disoniha10.pdf
1.66M
جزوه کل فیزیک مرور کل فرمول ها پایه دهم 📚برای دوستت هم بفرست❤️ ✍📗📕📋 @motevasetedovom ----------------------------- -------------------- 🔻سایر کانال های خودتون، لینکشون اینجا سنجاقه👇بینید🔻 https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 😍فوروارد یادت نره 😘