کارگاه آموزشی اصلی ترین وظیفه مادران_محبوبه مرادی_۲۰۲۴_۰۱_۰۲_۱۴_۲۷_۴۵_۸۳۳.mp3
زمان:
حجم:
9.42M
در این کارگاه آموزشی
یاد می گیرید👇
⚠️رفتار درست در موقعیت های مختلف با بچه ها چیه؟
هر بچه ای و هر موقعیتی!
⚠️اصلی ترین و اساسی ترین
وظیفه ی یه مادر چیه؟!
❌من اینجا بهتون ماهی ندادم
بلکه تمامفنون ماهیگیری رو یاد دادم
و مطمئنمکه این کارگاه
نگاه و رفتار شما رو در نقش مادری
تغییر اساسی خواهد داد😍💪
#مادر
#مادرانگی
#مسئولیت_مادرانه
#مسابقه
#جایزه
https://eitaa.com/joinchat/2772238620C3497a1cf2c
من یک مادرم
با یک دنیا مسئولیت
با کارهای ناتمام همیشگی
با دلهره هایی بلند، از شام امشبت تا
وقت ازدواجت!من خیلی چیزها بلد نیستم
اما شده ام پناه و مرجع تو در این دنیا
وقتی خسته ای، گرسنه ای، بازی
میخواهی، زمین خورده ای،
سوال داری فقط من
را می شناسی!
و من هم
کیف می کنم و
هم می ترسم از اینکه
اینقدر مهمم!من مادرم و
هر روز تلاش می کنم مادرِ
بهتری باشم...تو من را به حرکت
و رشد و عشق رسانده ای! این را خوب
فهمیده ام که تو بهترین ، اصلی ترین و
مهم ترین مربی رشد منی در این زندگی !جانِ دلم حضورت با همه ی سختی ها
پر برکت است برایم🦋
و خوشحالم از
با هم
بودنمان
#مادرانگی
#روزمرگی
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با صدا ببینید😍
یه شغلِ شیرینِ تمام وقت!
مامانِ گلی که ،
بچه ی زیر دو سال داری
دقیقا انتظارت از خودت چیه؟!!
#برنامه_ریزی_مادرانه
#مادرانگی
#حس_خوب
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
داشتم ظرف میشستم و دیدم ،علی ساکته و صداش نمیاد و درد کشیده ها میدونن سکوت چقدر خطرناک تر از صداست😂
داشت توی قفسه های آشپزخونه دنبال موضوع جدید میگشت که این بسته ی ماکارونی رو پیدا کرد. و داشت میاوردش
سمت من که از دستش افتاد و ریخت
روی زمین. حقیقتا جا خوردم و برگشتم که
یه چیزی بگم🤬 اما با یه ثانیه مکث گفتم، عه؟ریخت؟!اشکالی نداره! بیا از این کابینت یه ظرف بردار جمعش کن. تا بعدا باهاش غذا درست کنیم.علی هم بدون ترس برگشت و اومد ظرف برداره که چشمش به الک افتاد🥴
و گفت چه خوب حالا میرم الکشون
میکنم😟 و خب به بازیش ادامه داد با
الک و ظرف و دست های خیلی تمیز و کف آشپزخونه...😵💫
طبيعتا فاتحه ی این بسته ماکارونی دیگه خونده س روحش شاد😂 سعی کرد رسالتش رو توی این دنیا درست انجام بده اما انگار خدا براش رسالت دیگه ای در نظر گرفته بود.
و اون رسالت تمرین کشف و لمس و استقلالِ یه بچه ی سه ساله بود.😉
#روزمرگی
#مادرانگی
#برنامه_ریزی_مادرانه
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
خونه تکونی مفرّح یه مامان😉😂
شما انعطاف رو کیف کن😁
وقت نداشته تفریح کنه
وسط این روزهای شلوغ پلوغ ، اومده اینجوری کار رو به تفریح تبدیل کرده😜
#مادرانگی
#طنز
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
.
خدایا
تو بهتر می دونی ما مادرها با چه بدو بدو و بار و بنه ای باید خودمون رو به شب قدر برسونیم...
تو میدونی چقدر وسطش چرتمون میبره از خستگی ها و بیخوابی ها...
تو میدونی چقدر از اعمال رو دوست داریم انجام بدیم و وقت نمی کنیم و حوصله ی بچه ها نمی کشه...
تو میدونی چقدر حسرت میخوریم...
تو رفیق و پناه همه ای
برای ما بیشتر...❤️🩹
به حرمت این امانت هایی که دستمون دادی
به خاطر رحمی که بهشون داریم
به خاطر همین بدو بدو ها و حسرت ها و ناکامی ها و خستگی ها...
ما رو ببخش و بیامرز
اندازه مون رو بیشتر کن ، قلب و فکر و دلمون رو وسعت بده...
خودت هوای ما رو بیشتر داشته باش
باشه؟!🥺💔
#روزمرگی
#مادرانگی
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
حق نیست خدایی؟!😂
#مادرانگی
#واقعیت
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
چند روزی هست که خوب نخوابیدم😮💨
خیلی خسته ام و دیشب از شدت خستگی شام هم نخوردم
و الان که رنگ و روی خودم رو توی آیینه دیدم کاملا زرد بودم🫣
به خاطر خواب های بریده بریده ی شب ها ، صبح ها خودم رو به زور
از رختخواب بیرون می کشم😫
به خونه که نگاه می کنم پر از کارهای تلنبار شده است
که معلوم نیست امروز انجام بشن یا بیشتر بشن...
وظایف زیادی روی دوشم احساس می کنم و
گاهی از شدت احساس درماندگی بغض میکنم
ضعف، خستگی، بی حالی ، بی خوابی...
اما درست همون لحظاتی که احساس میکنم دیگه نمیتونم ادامه بدم و دیگه کشش ندارم....
یاد یه چیزی میفتم🤨
من مادرم و سخت ترین کار دنیا رو انجام دادم!
لحظاتِ هزار برابر سخت تر از این گذشته
و من تونستم ازش عبور کنم
اینم میتونم!
و می دونم روزهای سخت و شیرین زیادی پیش رو دارم....
#مادرانگی
#روزمرگی
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
من و تو تصمیم گرفتیم اجازه بدیم یه تیکه از روح و جسم مون برای همیشه بیرون از بدن ما زندگی کنه
این تیکه مراقبت میخواد و سخته!
استقلال میخواد و سخته!
آزادی میخواد و سخته!
پای سختی های این انتخاب مهم مون بایستیم!
ما با همین تیکه های قشنگ مون معنا پیدا می کنیم
و وقتی دیگه توی این دنیا نیستیم
یه اثر زنده و پویا
یه امتداد داریم!❤️
#مادرانگی
#معنای_زندگی
#زندگی
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
.
از ماشین پیاده می شوم و به این منظره چشم میدوزم
غرق می شوم توی خیالات خودم
گندم زار بهار، به پاییز نرسیده گورستان کاه شده!
" مااامااان بیا این طرف رو ببین" صدای علی من را از دست ذهنم نجات میدهد!
زهرا روی دست هایم بین خواب و بیداری غر می زند!
زندگی ام این روزها مثل رفت و برگشت خواب این دخترک است!
در رفت و برگشتم بین مامان گفتن های علی و غر زدن های زهرا
بین روزهایی که رُسم را کشیده اید اما ذوقتان را میکنم!
بین نیازهای خودم و شما دو تا
بین غم و شادی
بین نا امیدی و شوق
بین خاطرات خوب و بد
از بین هزار راهی که بود
"مادر بودن" را انتخاب کردم و راضیم!
غمگین و تنها و خسته ام اما دوستتان دارم!
با تمام قلبم دوستتان دارم.
شاید با شما از گندم زار عمر من، چیزی بیشتر از یک مشت کاه باقی ماند...
#مادرانگی
#روزمرگی
✨مادربون | مادری و بچه داری
عضو شوید👈
https://eitaa.com/motherboon
۱.داشتم فکر می کردم ببینم چه هدیه ای برای روز مادر خوشحالم می کنه
گوشی رو گرفتم دستم و توی سایت ها و پیج ها و آنلاین شاپ ها چرخیدم
از لباس و جواهرات رد شدم ، نه!
دکوری ها و لوازم آرایشی ها
نه اصلا
واقعا چیزی نبود که داشتنش، خوشحالم کنه
رفتم سراغ کتاب و لوازم تحریر
نچ!
ماگ، اسپا، فیشیال!
نه، نه، نه!
۲. آخرین جلسه ی فرزندپروری حضوری مون بود، مینا زد زیر گریه و گفت با کمک این کلاس تازه فهمیدم چمه!
به همسرم گفتم از وقتی بچه مون دنیا اومده. احساس میکنم با هم رفته بودیم دزدی و تو وسطش فرار کردی
همه مون با بغض گفتیم
میفهمم، میفهمم
۳.فهیمه مراجع شجاع منه که قسمت های تلخ زندگیش رو چندین بار ، باهم شخم زدیم...
حالا بهم این پیام رو داده👆
همون عکس بالا
۴.من برای روز زن کادو نمیخوام!
خیلی وقته این چیزا خوشحالم نمیکنه
من
تنهایی و سکوت و چای گرم میخوام
تا یادم بیاد کی هستم و کجا وایسادم
من، امنیت و مراقبت میخوام
تا مادر بهتری باشم
و کمتر احساس تنهایی کنم...
و حالا این جمله ی مامان ها رو که هزار بار بهش خندیدیم بهتر درک میکنم
"جای کادو دادن به من حرفمو گوش کن"
#روز_مادر
#مادرانگی
@motherboon
محبوبه مرادی|مادربون
خلاصه گشت و گذار و کش و قوس ما توی اون فروشگاه به اتمام رسید و برگشتیم توی ماشین علی گفت بدو بیا باز