یادداشت_شماره_هفده
۱۳ جمادی الاول ۱۴۴۴
🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا براساس نظریات شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی (قسمت ۱)
مقدمه:
یکی از سنگین ترین دعواهای کارشناسی بین نظام سازهای قم و تکنوکرات های بی ریش و با ریش تهران، در زمینه نحوه ساخت مسکن، هم اکنون در جریان است.
#اهل_قم می گویند اگر به همه حدود ۲۴ میلیون خانواری که در کشور داریم، ۱۰۰۰ متر زمین برای ساخت خانه حیاط دار (دار واسعه) یا به اصطلاح رکیک، خانه ویلایی، بدهیم، با لحاظ کردن تمام محیط های آموزشی و عمومی و تفریحی، ۲ درصد زمین کشور مورد نیاز است و با ضریب زیست پذیری ۵۰ درصد، ۴ درصد زمین کشور کفایت می کند. به تمام بهانه ها درباره هزینه ساخت خانه، جاده کشی، تأمین آب و انرژی و ... هم جواب دادند. ضمن اینکه دار واسعه، حداقل ۱۰ برتری نسبت به آپارتمان های قوطی کبریتی دارد که حفظ حریم خصوصی، بازی کودکان، کمک اقتصادی به خانواده تنها بخشی از آن برتری هاست که مطالعه آن را به مکتوبات شورای راهبردی الگوی پیشرفت، ارجاع می دهم. حالا دولت سیزدهم قبول کرده که زمین های ۲۵۰ یا ۳۵۰ متری به مردم بدهد تا خانه بسازند. مثلاً وزیر مسکن گفته است زمین مورد نیاز برای ۴۰ هزار واحد در یزد، تأمین شده است. فارغ از اینکه این متراژ کم است اما ...
نحوه ساخت خانه، درهم تنیدگی بالایی با مدیریت شهری دارد و مدیریت شهری، اگر بخواهد اتفاق بیفتد، حدود ۱۰۰ مولفه باید رعایت شود. وگرنه مردم از این طرح یا یک سود حداقلی می برند و یا در ادامه حتی متضرر شده و قید خانه های حیاط دار را می زنند.
لذا همواره در پیشبرد انقلاب اسلامی و تحقق نظامات اسلامی، باید سر کار حاضر بود و همین یک کلمه دولت که خانه حیاط دار با یک متراژ حداقلی می سازم، نباید سبب شود انقلابیون کار را رها کنند. مبادا تجربه تلخ ما در دوران مشروطه تکرار شود که علما تحصنش را برای تأسیس عدالتخانه کردند ولی کار را رها کردند و تبدیل شد به پارلمانی که عده ای فراماسون رفتند آنجا و بروکراسی ناکارآمد را در قامت وزارت خانه ها و دولت مدرن، به ایران تحمیل کردند که هنوز مردم دارند زجرش را می کشند.
رهبر انقلاب اسلامی در ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ درباره الزامات ایجاد تحول (انقلاب) گفتند: «اشکال این تجدّدی که حکومت های دستنشانده به ما دادند این بود که یک دست هدایتگری نداشت؛ یکی از اشکالاتش این بود. بایستی در این تحوّلی که تدریجاً بنا است انجام بگیرد، یک دست هدایتگرِ مورد اطمینانی بالاسر این تحوّل وجود داشته باشد و بایستی دستهای مطمئن و قابل اعتماد هدایت کنند این حرکت های تحوّلی را؛ وَالّا اگر هدایت نکردند، مثل آن وضعی می شود که آن روزها وجود داشت. این هم یک نکته.»
لذا بر آن شدم که در حد بضاعت خود، براساس نظریات یکی از مجموعه های نظام ساز قم با مدیریت حجت الاسلام کشوری، شهر تهران را که هشت سال است در آن زندگی میکنم، به عنوان غربی ترین شهر ایران از نظر مدیریت شهری، با یکی از روستاهای شهر بابل (روستای کاردیکلای غربی، واقع در ۲۵ کیلومتری جنوب بابل که زادگاهم هست)، از نظر میزان پیشرفته بودن مقایسه کنم تا در بستر این مقایسه، مردم ببینند که اسلام، فقط نمی خواهد خانه حیاط دار بسازد بلکه می خواهد محله ای نمونه بسازد که ده ها خدمت را به مردم عرضه کند.
@mountazer