#یادداشت_شماره_شانزده
۲۶ ربیع الآخر ۱۴۴۴
🔴 ایوان مدائن را «آیینه عبرت» بدانیم یا «آیینه عزت»؟ (قسمت اول)
در #تاریخ و #ادبیات ما، همچنین در #دین و #فرهنگ_عمومی ما، همواره آثار به جا مانده از سردمداران گذشته، مایه عبرت آیندگان بوده است.
مثلاً خاقانی این شاعر ایرانی وقتی که حدود ۹ قرن پیش داشت از کنار ایوان مدائن که هفتصد سال، محل حکمرانی پادشاهان ساسانی بود، می گذشت، اینگونه سروده است:
هان! ای دل عبرتبین! از دیده عبر کن! هان!
ایوان مدائن را «آیینهٔ عبرت» دان!
یا مثلاً خیام نیشابوری درباره تخت جمشید اینگونه سروده است:
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
متأثر از چنین دیدگاه هایی در تاریخ ما و در نظر بزرگان ادبیات فارسی که تخت جمشید را یک عبرتکده می دانستند، تخت جمشید رها شده بود. با این تفاوت که اگر در دوره خیام، آنجا آهو بچه می کرد و روبه آرام می گرفت، در دوره پهلوی اما در قرق مار و عقرب بود که دست اندرکاران برگزاری جشن های ۲۵۰۰ ساله که محمدرضا پهلوی در مهرماه سال ۱۳۵۰ برگزارش کرد، گفتند، برای برگزاری آن جشن، مدتی طول کشید تا آن مار و عقرب ها را تا شعاع قابل قبولی قتل عام کنند تا یک وقت، به میهمانان جشن، نیش نزنند.
دین اسلام اما نخواسته که این #عبرتکده ها، رها شوند بلکه حداقل در ۹ آیه از قرآن مردم را تشویق کرده است که به غرض نظر کردن و دقت کردن در عاقبت گذشتگان در زمین سیر کنند و از این اماکن تاریخی عبرت بگیرند. مثلا در آیه ۴۲ سوره روم می فرماید: «قُل سیروا فِی الارضِ فَانظُروا کَیفَ کانَ عاقِبةُ الذّینَ مِن قَبل کانَ اَکثرُهُم مشرکین»
علاوه بر تاریخ، ادبیات و دین، در فرهنگ عمومی ما نیز، تلقی عموم مردم از مطالعه تاریخ گذشتگان این است که از تجربیات، پیروزی ها و شکست های آنها برای امروز خود استفاده کنند. حال سوال این است که چه شده است که با وجود تأکید همیشگی در تاریخ و ادبیات و دین و فرهنگ عمومی ما بر عبرت گیری از میراث فرهنگی، مردم اما اکنون به جای بهره بردن از ایوان مدائن ها و تخت جمشیدها، عمدتاً به عنوان آیینه عزت و افتخار به آنها نگاه کرده و یا برای سرگرمی به این عبرتکده ها سفر می کنند؟ از چه زمانی این رویکرد همیشگی و همه جانبه ما مورد خدشه قرار گرفت؟
پاسخ این است که همانگونه که قدم نحس انگلیس و غرب زده ها با پوشش چکمه رضاخان ملعون، روی گردن بسیاری از داشته های تمدنی ما قرار گرفت و یک مدرنیزاسیون تحمیلی را دیکتاتور مآبانه و با حذف قهرآمیز نظامات سنتی ما از حجاب و مجالس عزای امام حسین علیه السلام گرفته تا طب و نحوه ساختمان سازی و مدیریت شهری و نظام قضایی و نحوه اداره جامعه و و و و رقم زد، این یکی را هم از ما گرفتند.
اما دقیقاً چه آشی برای ما پختند؟ در پست بعد بخوانید 👇
@mountazer