#یادداشت_شماره_دوازده
۲ ربیع الآخر ۱۴۴۴
🔴 نکاتی کاربردی در زمینه فقه نفی سبیل
۲- دولت متمرکز، بزرگراه نفوذ مستکبران به کشورها
🔻 می دانیم بعد از مشروطه و تشکیل مجلس در ایران، فراماسونهای راه یافته به مجلس، دولت متمرکز بروکراتیک را که متشکل از وزارتخانه هایی در پایتخت است و تمام امور مملکت را اداره می کند، به وجود آوردند. ویژگی مهم دولت هایی که بعد از تمدن غرب به وجود آمد، متمرکز بودن آنهاست، یعنی اختیارات دست دولت های محلی نیست، بلکه در دست دولت مرکزی است.
البته نباید آدرس غلط داد و تصور کرد که فدرالیسم که در برخی کشورها مثل آمریکا و اوج آن در بریتانیا وجود دارد، دولت های محلی را محقق می کند. چون آن دولت های فدرال هم، باز ایالت ها را به نحو متمرکز اداره می کنند. بلکه منظور از دولت محلی، دادن اختیارات تمام وزارت خانه ها به محله های یک شهر و نه حتی خود آن شهر است. آنجاست که تمرکز شکسته می شود.
خلاصه اینکه نظام قدرت مدرن، مبتنی بر دولت متمرکز است. اساساً سرمایه سالاران سردمدار تمدن غرب، به این دلیل، وجود یک دولت متمرکز برای حکمراندن بر کل کشور را به کشورها تحمیل کردند، چون وقتی یک دولت شد، با روی کار آوردن یک رئیس جمهور دست نشانده و غربگرا در اثر تبلیغات و یا با یک کودتا، می توانند کل آن کشور را در دست خود بگیرند که دقیقا همین کار را هم می کنند. به همین دلیل در دوره رضاخان، به مدد چکمه ای که او داشت، هر چیزی که بوی حکمرانی محله ای می توانست بدهد را تا میشد از ایران زدودند. هر چیزی، یعنی فقط به یکجانشین کردن عشایر و سرکوب بزرگان اقوام ایران بسنده نکردند بلکه گفتند حتی همه مردم ایران باید لباس متحد الشکل بپوشند. این یک سیاست استعماری بوده و هست. چون وقتی همه چیز را در یک قوه مجریه و مجلس خلاصه کردید که آن را هم با انتخاباتی که مردم در آن تحت تأثیر تبلیغات هستند، تعیین تکلیف کردید، آنگاه آن کسانی می توانند رأی مردم را به دست آورند که در حلقه های قدرت و ثروت وارد شوند. مثلا وقتی در تهران، شما چندین میلیون رأی دهنده دارید که باید به ٣٠ نفر رأی بدهند، اینجا خیلی سخت است که یک نفر بدون اتصال به باندهای قدرت و ثروت بتواند وارد مجلس شود. بلکه قبایل سیاسی، لیست بندی را تجویز می کنند. این درحالی است که اگر این ٣٠ نماینده ای که در تهران باست انتخاب بشوند را بین مناطق تهران تقسیم کنند و بنا باشد هر منطقه ای فقط یک نماینده بفرستد، آنوقت آن تمرکز می شکند و یک نفر آدم بدون باند هم که توانایی بالایی برای نمایندگی مجلس دارد، در یک منطقه کوچک، با یک قدرت تبلیغی به مراتب کمتر خواهد توانست از مردم رأی بگیرد. این متن، مباحث مفصلی دارد که اجازه بدهید دامنه اش را فعلا برچینیم.
خلاصه اینکه ما طبق فقه نفی سبیل، نیاز داریم به دولت محله محور به دو جهت. جهت اول این است که اگر ما دولت متمرکز داشته باشیم، راه را برای استکبار که قدرت تبلیغی بسیار بیشتری از ما دارد باز کرده ایم تا به واسطه انتخابات ها، امورات مملکت را در دست بگیرد که تقریبا در تمام ریاست جمهوری های ایران اینجوری بوده که حتی اگر گزینه استکبار هم رأی نیاورده باشد، گزینه انقلاب هم به دلیل دخالت حلقه های قدرت و ثروت، نتوانست رأی بیاورد. جهت دوم بحث پدافند غیرعامل هست. ببینید مثلا وقتی ما همه امورات مملکت را در دست یک دولت متمرکز دادیم. این دولت می گوید من باید گندم مورد نیاز برای نان کشور را تأمین کنم و لذا اقدام به ساخت سیلوهای بزرگ می کند، سیلوهایی که در وقت حمله نظامی، آسیب پذیرند و مردم بدون نان می مانند. به عنوان مثال در روستاهای غیزانیه که سمت شرق اهواز است، مردم عرب آنجا خودشان گندم کشت می کنند، بعد آن گندم را دولت از آنها می خرد، آرد می کند، مواد نگهدارنده می زند و در سیلوها انبار می کند. بعد آرد را به صورت کیسه ای به مردم روستا می فروشد. سوال این است که چرا لقمه را شیش دور دور سرشان می چرخانند؟ چون دولت متمرکز داریم که گفته نان همه را خودم باید تأمین کنم، نه دولت های محله محور.
بنابراین سلسله مراتب نظام قدرت در اسلام که عبارت است از مدیریت ائمه جماعات در محله ها، ائمه جمعه در شهرها و امام الحج در کل دنیا و عمده بار مدیریتی روی امام جماعت و محله محور است، تعیین قدرت حاکم بر مردم را از چنگال استکبار جهانی و نیز قبایل سیاسی داخلی بیرون آورده و مدیریت بسیاری از مسائل از جمله غذای مردم را راحت تر و مبتنی بر استانداردهای پدافند غیرعامل تأمین خواهد کرد.
@mountazer