eitaa logo
موکب فرهنگی اجتماعی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
170 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
826 ویدیو
19 فایل
موکب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی حاج‌قاسم‌اگردل‌هارا تسخیرکردچون خودش،راحتی‌اش، امکاناتش،لذتش اولویتش‌نبود! جانش‌برای‌خدا،توانش برای‌خدا،دارایی‌اش‌درراه‌خدا🌱:) #حاج_قاسم
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ✍ ضمن گرامیداشت هفته وحدت خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لاَتَفَرَّقُواْ.و همگی به ریسمان الهی تمسّک جویید و پراکنده نشوید. (103/آل عمران) 👌چند نکته در مورد حکم شرعی وحدت: 1.حفظ وحدت مسلمین و دوری از کارهای تفرقه انگیز از دستورات دین است و ایجاد تفرقه و دامن زدن به اختلاف بین مسلمین حرام است. 2. مقصود از وحدت تاکید بر مشترکات می باشد و اتحاد در مقابل دشمن و پرهیز از بد زبانی و فحاشی و دروغ و مانند آن است. 3. هرکس شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت خاتم انبیا بدهد، مسلمان است، و جان و مال و ناموس او محترم است. 4.حفظ دین الهی، و ترویج مکتب اهل البیت علیهم السلام به روش صحیح و درست به دور از دروغ، تمسخر و تهمت به یکدیگر وظیفه همه مسلمین است. (رساله نوین ج4 ص197؛ اجوبه س61 ؛ سایت لیدر، اهانت به مقدسات دیگر مذاهب ؛ سایت آیت الله مکارم، استفتائات، مناسبتها)  👌دو نکته کوتاه پیرامون این آیه شریفه اشاره می شود: 1⃣👈 در این آیه شریفه امت مسلمان را امر به اتحاد می کند.و سلایق مختلف مذاهب اسلامی نباید ما را از نعمت اتحاد محروم کنند و محور اتحاد مشترکات مثل خدای واحد و قرآن و قبله و پیامبر واحد و محبت اهل بیت باشد.   بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی ۱۴۰۲/۰۲/۰۲ 2⃣👈 آنچه وظیفه‌ى مسلمانان است - چه مسلمان شیعه، چه مسلمان سنّى - این است که با تحریک احساسات یکدیگر، به دشمن کمک نکنند؛ شیعه و سنی باید بداند، چنانچه اختلاف و دعوا و ایجاد حساسیت میان شیعه و سنّى تحریک بشود، دشمن مشترک، دشمن اصلى، سود خواهد برد، نباید اجازه داد که دشمن سوء استفاده کند. طرفین علاوه بر اینکه باید باید مراقب باشند، احساسات یکدیگر را تحریک نکنند، به مقدّسات یکدیگر نیز اهانت نکنند. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت عید غدیر  ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
❓ سؤال: حفظ وحدت بین شیعه و اهل سنت را توضیح دهید. آیا این بدان معنا است که ما با آنها هیچ اختلافی در امور دینی و عقاید نداریم؟ ✍️ پاسخ: وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست. ❖ مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بیگانگان است. ❖ معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به این که بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چرا که هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند. ❖ شیعه و سنی، قرن‌های طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه‌انگیزان مایه گسست‌ها، بلکه نزاع‌های فراوان در تاریخ شده است، و بی‌گمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمه استعمار غرب، همین امر بوده است. ❖ شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و ... دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف هایی هم دارند که انکارشدنی نیست، اما این اختلاف‌ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد . ❖ علامه شرف‌الدین می‌گوید: «سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود». [۱] منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه‌های بی‌گانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد. 💠 وحدت و مناظرات علمی ❖ وحدت به معنای ترک و تعطیل کردن مباحثات و مناظرات علمی بین این دو مذهب نیست. با حفظ وحدت و یک پارچگی نیز میتوان در محیط‌های علمی مناظرات علمی برقرار کرد؛ به گونه‌ای که دشمنان نیز نتوانند سوء استفاده نمایند. روشن است که برای رسیدن به اتحاد، نخست باید عوامل تفرقه و موانع اتحاد را از سر راه برداشت، و به طرفین شناختی صحیح از عقاید و افکارِ یکدیگر بخشید، و این، جز با بحث و مذاکره علمی بین دانشمندان ممکن نیست. "اتحاد" به معنای نفی آزادی اندیشه و تحقیق، حقیقت­‌جویی و عدالت‌خواهی نیست. اتحادی مطلوب است که در کنار این ارزش‌ها مطرح گردد. ❖ اگر این مباحثات و مناظرات علمی با روش‌های علمی و رعایت آداب مناظره صورت گیرد، نه تنها سبب تفرقه و جدایی بین دو مذهب نخواهد شد، بلکه منجر به شناخت صحیح یکدیگر و تقریب و در نتیجه وحدت نیز می‌شود. از این رو مناظرات علمی نه تنها تفرقه‌انگیز نیست که وحدت آفرین است. 💠 وحدت در گذر زمان ❖ با مطالعه در تاریخ اسلام میتوان شواهد فراوانی از وحدت و هم‌گرایی و ثمرات آن در بین مذاهب اسلامی یافت و آنها را به عنوان اسوه و نمونه به جوامع اسلامی معرفی نمود. ❖ سیره حضرت علی (علیه‌السلام) بهترین الگو و اسوه برای برقراری اخوت و وحدت اسلامی است. ایشان برای حفظ وحدت مسلمانان نه تنها از حقوق خویش می‌گذشت، بلکه از همکاری با مخالفان خود نیز دریغ نمی‌کرد. ❖ بزرگانی از هر دو مذهب شیعه و سنی در جهت پاگرفتن این وحدت کوشیده‌اند. افرادی؛ چون آیةالله بروجردی، حضرت امام خمینی، علامه شرف‌الدین و امام موسی صدر از میان شیعه و شیخ شلتوت و دیگران از بین اهل سنت را باید نام برد که در عرصه شکل‌گیری وحدت بین مسلمانان گام‌های مؤثری برداشته ‌اند. ❖ با مراجعه به تاریخ نیز می‌توانیم شواهد فراوانی از همکاری و وحدت شیعه و سنی بیابیم. برای نمونه صاحب بن عباد شیعه، که در دوران عباسیان وزیر بود، قاضی عبدالجبار را که از بزرگان اهل سنت بود، به سمت قاضی القضاتی منصوب کرد. ❖ در بین مسلمانان زمینه‌های وحدت بسیاری وجود دارد که با محور قرار دادن آنها میتوان وحدت بین مسلمانان و قدرت یافتن آنها را شاهد بود؛ خدا، قرآن، رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، حضرت علی (علیه‌السلام)، مسئله مهدویت، محبّت اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، دفاع از مردم فلسطین، مقابله با دشمنی‌های اسرائیل و آمریکا، از زمینه‌های وحدت امت اسلامی هستند. 1⃣ اجتهاد در مقابل نص [ترجمه علی دوانی] ص ۸
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم اسعدالله ایامکم سعیدا باسلام وادب خدمت باسعادت عزيزان وتبریک هفته وحدت وطلیعه فرخنده میلاد فخر عالم بشریت محمد مصطفی وصادق آل محمد پیغمبر اکرم (ص) برترین شخصیت اخلاقی اول تاریخ بشریت وتجلی عالی ترین صفات الهی ظهور و بروز برترین انسان‌ها در چهره الهی پیامبر اکرم آنچه مسلم است و عموم اصحاب خرد و اندیشه به آن رای می‌دهند این است که پیغمبر اکرم (ص) شخصیت اول تاریخ بشریت است. همگان می‌دانند که برترین انسان‌ها در چهره الهی آن بزرگوار ظهور و بروز پیدا کرد و حضرت مظهر تمام صفات جمال و جلال الهی بود و در صدر کائنات و اشرف مخلوقات است. پیامبر اکرم در تمامی شئونات و عوالم شخص اول و نفس نخستین آن بزرگوار در تمامی شئونات و عوالم شخص اول و نفس نخستین است؛ چنانچه خودشان هم به این معنا تصریح داشتند: «اول ما خَلَقَ الله نوری؛ اولین چیزی که خدا آفرید نور من بود» و در پرتو نور محمدی سایر اشیاء ایجاد و خلق شد. پیغمبر اکرم (ص) فقط یک معلم داشت و آن هم ذات اقدس الهی پیغمبر اکرم (ص) فقط یک معلم داشت و آن هم ذات اقدس الهی بود، اظهار کرد: پیامبر (ص) فرمودند: «من تربیت شده خدایم و علی تربیت شده من است»؛ بنابراین آدمیان به آداب آن شخصیتی عمل کنند که تربیت شده پروردگار عالمیان است. توصیفات آن بزرگوار همه عالی بلکه متعالی است و برترین برکاتی که از وجود مبارک رسول خدا (ص) سر زد مراتب وحدتی بود که از وجود آن بزرگوار پیامش برای عموم انسان‌ها ارسال می‌شد. نگاه عام آن بزرگوار وحدت تمام انسان‌ها حول محور شخصیت انسانی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نه فقط دنبال وحدت مسلمانان و مومنان بودند بلکه نگاه عام آن بزرگوار وحدت تمام انسان‌ها حول محور شخصیت انسانی، انصاف، عدالت، گذشت، عفو، بزرگواری و کرامت انسانی بود؛ یعنی رسول خدا معتقد بودند تمام آحاد انسانی باید حول محور این ارزش‌های الهی در جهت تحقق عدالت الهی تلاش کنند و همه در مسیر توحید و حاکمیت حضرت حق گام بردارند. حضرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بزرگترین عوامل وحدت میان انسان‌ها حضرت بزرگترین عوامل وحدت میان انسان‌ها را از خود به یادگار گذاشتند و یکی از آن‌ها قرآن است که با آیات متعالی خودش چه آینده عالی برای بشر ترسیم می‌کند و دومین عامل وحدتی که از ناحیه آن بزرگوار برای آحاد انسانی باقی ماند، اهل بیت این بزرگوار هستند. وجود مبارک حضرت امیر (ع) که اول اهل بیت (ع) است و وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره که در جهت ایجاد وحدت میان آحاد مسلمانان نهایت تلاش بزرگواری و ایثار را از خود بروز دادند. معیار‌ها اخلاقی پیامبرص تشخیص حق و باطل ما به جهت اینکه متدین به دین احمدی هستیم، باید از وجود رسول خدا شناختی که منجر به اقناع نفسمان شود، داشته باشیم، اما برای این شناخت نیازمند معیار هستیم؛ در داشتن معیار نیز به منطق نیاز داریم و منطق عبارت است از علمی که معیار‌ها را برای تشخیص حق و باطل از یکدیگر برای انسان محیا می‌کند. رفتار‌های اخلاقی معیار شناخت رسول خدا صلی الله علیه و آله لازمه شناخت حضرت رسول (ص اول برای خود معیار شناخت انتخاب کنند معیار شناخت می‌تواند رفتار‌های اخلاقی، فداکاری، احسان، عفو، اهداف زندگی، اعجاز و کرامت، نوع حکومت بر آحاد مردم، زدودن فقر و گرفتاری از چهره مظلومان عالم، همزیستی مسالمت‎آمیز بین آحاد انسانی، رعایت حقوق شهروندی، علم و دانایی بر کائنات و ... باشد؛ یعنی معیار‌های متعددی برای انسان می‌تواند وجود داشته باشد که بر مبنای همان محور انسان بتواند این بایستنی‌ها را تشخیص دهد و حقانیت رسول خدا را بفهمد. انسان بی‌معیار، بی‌ریشه، بی‌منطق، بی‌گرایش دچار انحراف می‌شود انسان بی‌معیار، بی‌ریشه، بی‌منطق، بی‌گرایش و بی‌نگاه بر حق قطعاً دچار انحراف می‌شود. حال وقتی این معیار را شناختیم با معیار‌هایی که به آن شناخت داریم نسبت به رسول خدا قضاوت می‌کنیم و می‌بینیم عملکرد حضرت رسول (ص) نسبت به معیار‌های ما چگونه بوده است. معیارهای اخلاقی خودرا بامعیارهای پیامبربسنجیم البته معیار‌ها می‌تواند یک معیار واحد برای تشخیص عموم باشد و یا می‌تواند معیار‌های شخصی و خصوصی باشد. در هر دو جهت مطلب صحیح است چه معیار‌های خصوصی باشد چه عمومی؛ اول باید معیار‌ها و درجه سنجش را تعیین کنیم و بعد پیامبر اکرم (ص) را نسبت به آثاری که از ایشان باقی مانده و اخباری که داریم بسنجیم و ببینیم آیا پیامبر اکرم با معیار‌های ما تطبیق می‌کند یا خیر. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی ، ج1، ص17. ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی ، ج1، ص التماس دعا دارم
باسلام وتبریک ولادت باسرسعادت پیامبرمهربانی هاحضرت محمدبن عبدالله وصادق آل محمدخدمت همه بزرگواران. 🌺پنجاه خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه واله وسلم) ♦️بي‌شک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيه‌‌کريمه «و لکم في رسول‌الله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود. ۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت ۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد. ۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود. ۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت. ۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد. ۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است. ۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد. ۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي۷ کرد. ۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو. ۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود. ۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد. ۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست. ۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست. ۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا. ۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن. ۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد. ۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد. ۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. ۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت. ۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد. ۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد. ۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد. ۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد. ۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. ۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟» ۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد. ۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت. ۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود. ۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد. ۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد. ۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد. ۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند. ۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد. ۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد. ۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند. ۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد. ۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد. ۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود. ۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت. ۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد. ۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود. ۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد. ۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد. ۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود. ۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است. ۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد. ۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود. ۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد. ۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد. ۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.