eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
720 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 علم منافق 🔹 فرمود بعضی از دشمن ‌ها را شما می‌ شناسید، بعضی از دشمن ‌ها را شما نمی ‌شناسید، خب وقتی نمی ‌شناسید چگونه با او بجنگید؟ ﴿تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ﴾ كه ﴿لاَتَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یعْلَمُهُمْ﴾. بخش‌ های فراوانی در كتب تفسیر درباره است چند قول در ضمن این جمله ﴿لاَتَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یعْلَمُهُمْ﴾ هست یكی از آن اقوال همین مسئله منافقین است. فرمود منافقین دشمن شما هستند، در میان شما هستند و شما اینها را نمی ‌شناسید. از آن طرف به ما فرمودند: «جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ‏ كَمَا تُجَاهِدُونَ‏ أَعْدَاءَكُمْ»؛[1] اهوی ما هم كه دشمنان ما هستند چند گروه ‌اند، یك چیزهایی هستند كه ما آنها را می ‌شناسیم یك سلسله خواسته‌ ها و هواهای درونی ‌اند كه ما هستند ما آنها را نمی‌ شناسیم. 🔹 ما در درونمان داریم، منتها خیال می ‌كنیم این رفیق ماست، دوست ماست. این «مَن عَرَفَ نَفسَه»[2] خیلی بار علمی را به همراه دارد! فرمود بعضی از اوصاف درون شما ظاهراً به میل شما كار می ‌كنند، ولی باطناً علیه شما هستند؛ اینها علمِ منافق‌ اند، اینها كمالِ منافق ‌اند، اینها قدرت منافق ‌اند، اینها وهم و خیال منافق اند، اینها شهوت و غضب منافق ‌اند شما اینها را نمی ‌شناسید. چقدر انسان باید تلاش و كوشش بكند از درون، چقدر باید گوش بدهد به بیرون كه چگونه آنها راهنمایی می ‌كنند كه كدام خواسته از خواسته‌ های درونی ما منافق است و ما آن را نمی ‌شناسیم. ما داریم و نمی ‌شناسیم؛ یعنی بعضی از خیالات ما، بعضی از علم ‌های ما، بعضی از تحصیلات ما منافق هستند علیه ما هستند! خب آن علمی كه باعث است، باعث است، باعث است و باعث كذا و كذاست این حقیقتاً دشمن ماست و ظاهراً كمال ماست؛ یعنی خودش را نشان می‌ دهد كه ما این مدرك را گرفتیم ،ظاهراً دوست ماست ولی باطناً برای ما چاه می ‌كَند. این در بیان نورانی حضرت امیر هست كه «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لاَ ینْفَعُهُ»[3] خب آن علمی كه آدم را نكند یك است. [1] . بحارالأنوار، ج65، ص370؛ شرح نهج‌البلاغه (ابن‌ابی‌الحدید)، ج20، ص314. [2] . مصباح الشریعة، ص 13؛ متشابه القرآن، ج 1، ص 44. [3] . نهج‌البلاغه، حكمت 107. 📚 .درس اخلاق تاریخ: 1392/09/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 کرامت انسانی 🔹 اگر ذات اقدس الهی از انسان ها با یاد كرد که فرمود: ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾،[1] هشدار داد كه این كرامت ذاتی انسان نیست، این ‌چنین نیست كه انسان ذاتاً كریم باشد، چون خلیفه كریم است از كرامت برخوردار است؛ پس ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾، چون بنی ‌آدم خلیفه، آیت و مظهر كریم‌ هستند و اگر انسان كرامتش به استناد خلافت اوست، خلیفه آن است كه حرف «مستخلف ‌عنه» را بزند و دستور «مستخلف‌ عنه» را انجام بدهد؛ اگر كسی كنار سفره خلافت نشست و از كرامت طَرْفی بست، ولی حرف خودش را زد و كار خودش را كرد و ﴿أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾[2] شد، آن‌گاه همین خدایی كه فرمود: ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾, همین خدایی كه فرمود: ﴿إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً﴾[3] درباره این گروه می‌ فرماید: ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾؛[4] این كرامت او كه ذاتی نبود، به استناد خلافت بود و خلافت هم این است كه خلیفه حرف «مستخلف‌ عنه» را بزند و دستور «مستخلف ‌عنه» را انجام بدهد، نه حرف خودش را! آن‌گاه كلّ صحنه عوض می‌ شود، می ‌شود: ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾. 🔹 قرآن كریم می ‌دهد كه عالم منظّم است! انسان ها منظّم‌ هستند! انبیا هماهنگ‌ هستند! صُحف آسمانی منظّم است! ما اگر چند روزی به شما دادیم ببینیم چه می‌ كنید، توجه داشته باشید كه كلّ این بی ‌نظمی ‌ها را ما به هر حال سامان می‌ دهیم و به نظم می ‌رسانیم و همه شما را هم جمع می ‌كنیم و به دریا می ‌ریزیم! این ‌طور نیست كه ما صبرمان نامتناهی باشد. 🔹 یك بیان نورانی از پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسید، همان‌ طور كه خودش فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْكَلِم»[5] به وجود مبارك حضرت امیر هم فرمود: «وَ أَعْطَی عَلِیاً جَوَامِعَ الْكَلَام‏»؛[6] تو هم از «جوامع‌الكلام» برخورداری, حقیقت اینها حقیقت قرآن كریم است و حرف ‌های اینها هم حرف‌ های جهانی است؛ فرمود اگر شما به سراغ بروید، من به شما بگویم پایان اختلاف چیست: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»[7] این از بیانات نورانی پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که جزء «جوامع ‌الكلم» است، فرمود به جان هم نیفتید! این و یك شعله و ماده انفجاری در درون شماست، این را خنثی كنید «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». یك وقت است انسان اختلاف علمی دارد، این اختلاف علمی در مقام احتجاج هست که انسان برهان خودش را اقامه می ‌كند و طرف دیگر یا قبول می کند یا نكول؛ امّا خدای ناكرده در راه فساد دارد دروغ و تهمت و خیال و رد كردن دیگری و خالرج كردن دیگری، این یكی را فرمود: این اختلاف دارد: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». 🔹 فرمود می‌دانید اختلاف با شما چه كار می‌كند؟ اختلاف به حسب ظاهر كاری با خانه و زندگی شما در درجه اول ندارد، اختلاف یك تیغ تیزی است كه شما را تیغ می ‌كند! «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»، «حَلْق» یعنی تیغ كردن، اگر كسی یك تیغ دستش باشد و هر روز سرش را تیغ كند، این دیگر مو در نمی ‌آید! فرمود این اختلاف و به جان هم افتادن تیغی است كه هر روز دینِ انسان را تیغ می ‌كند، دیگر دینی در نمی ‌آید! اگر انسان مرتب دروغ بگوید، مرتب خلاف كند، مرتب در صدد رد كردن از صحنه باشد، فرمود: «إِیاكُمْ وَ الْبِغْضَةَ لِذَوِی أَرْحَامِكُمُ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ»؛ این «حَلْق» می‌ كند، را تیغ می ‌كند. فرمود این اختلاف، دروغ گفتن، دیگری را از صحنه خارج كردن، بر خلاف او حرف زدن و مطابق میل خود حرف زدن، این می ‌كند، وقتی دین تیغ شد دیگر دینی در نمی ‌آید «فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ لِلدِّینِ». این حرف، حرفِ همه انبیاست، فرمود ما به همه گفتیم، به ابراهیم گفتیم، به موسی گفتیم، به عیسی گفتیم، به نوح گفتیم (علیهم الصلاة و علیهم السلام) كه امّت خود را به دعوت كنید، به دعوت كنید. [1]. سوره اسراء, آیه70. [2]. سوره جاثیه, آیه23. [3]. سوره بقره, آیه30. [4]. سوره اعراف, آیه179. [5]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص241. [6]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص261 و 262. [7]. دعائم الإسلام، ج‏2، ص352. 📚 سوره مبارکه شوری جلسه 14 تاریخ: 1394/03/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 علم نافع 🔹 در قرآن كریم چند كسب مطرح است؛ یك سلسله كسب‌ های اعتباری است كه آن مسكوب در اختیار كاسب است، یك سلسله كسب‌ های حقیقی است كه آن مكسوب حاكم بر كاسب است. آن كسب‌ های اعتباری كه كاسب حاكم بر مكسوب است، كسب مال است كه انسان مالی یا عین یا منفعت یا انتفاعی را كسب می‌ كند. برای چه زن و چه مرد، قرآن كریم فرمود: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾؛[1] یعنی مرد هر كسبی كرد مال اوست, زن هر كسبی كرد مال اوست؛ مالی را, مغازه ‌ای را, خانه ‌ای را, مرتع و مزرعی را كسب كرد چون یك امر اعتباری است و یك امر حقیقی نیست در اختیار كاسب است، می ‌تواند بفروشد, اجاره بدهد و به کسی هبه كند; یعنی آن كس كه كسب كرد، اختیار مكسوبِ خود را دارد ﴿لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ﴾ مالی را كه آدم كسب كرد در اختیار اوست؛ اما یك سلسله مسائلی است كه اگر كسب كرد خودش در اختیار آن مكسوب قرار می‌ گیرد! 🔹حالا كه معلوم شد كسب دو قسم است، ما دو گونه علم داریم: یك وقت كسی علمی تهیه می ‌كند، چیزی می‌ خواند كه او باشد و باشد و باشد و نام او را ببرند و یا نام او را با لقب ببرند و یا نام او را اوّل ببرند و همین بازی ‌ها! این علمی كسب كرد كه محكوم علم خودش است. این بیان نورانی علی ‌بن ‌ابیطالب (سلام الله علیه) كه فرمود: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُه‏»؛[2] این بیان نورانی حضرت است، فرمود: بسا درس‌خوانده ‌هایی هستند كه خودشان هستند، یك سلسله از علما هستند كه «الْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یشَاءُ»[3] یا همین آیه ﴿إِنَّمَا یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾[4] ما باید تلاش كنیم این قسم دوم باشیم؛ یعنی علمی كسب كنیم كه ما را حفظ كند، برای ما باشد. 🔹 [البته] علم, بخشی از راه است. آن‎ چه مشكل را حلّ می ‌كند عقل است نه علم! علم یك چراغ است؛ حالا به كدام طرف را داشته باشیم و با این علم كدام طرف برویم، علم وسیله است؛ اما آنكه اساس كار است در این آیه كریمه مشخص فرمود, فرمود: ﴿تِلْكَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾؛[5] یعنی علم یك نردبانی باشد برای عقل. علم وقتی نافع است كه نردبان باشد؛ عالِم را به برساند، عقل كه شد العقل «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏»[6] هیچ عاقلی جهنم نمی ‌رود؛ اما علما چرا! 🔹 به ما در دعاها, در قنوت, در تعقیبات نماز گفتند بگویید: «أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لَا یخْشَعُ وَ مِنْ عِلْمٍ لَا ینْفَع‏»؛[7] خدایا آن علمی كه به درد ما نمی‌ خورد من از آن علم به تو پناه می‌ برم! بعضی از علوم ‌اند كه به درد نمی ‌خورند؛ مثل سِحر و شعبده و جادو و مانند آن، بعضی از علم‌ اند كه چراغ اند، نورند؛ ولی شخص از آن استفاده نمی ‌كند. به ما گفتند در دعاها, در تعقیبات نماز و در قنوت بگویید خدایا آن علمی كه مشكل مرا حلّ نمی ‌كند، من از آن علم به تو پناه می ‌برم. [1] . سوره نساء، آیه32. [2] . نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت107. [3]. مصباح الشریعة, ص16. [4] . سوره فاطر، آیه28. [5] . سوره عنکبوت، آیه43. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص11. [7] . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏1، ص75. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/04/22 🆔 @a_javadiamoli_esra