eitaa logo
اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی
2.8هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
21 فایل
سلام در صورت داشتن انتقاد و یا پیشنهاد برای غنی سازی کانال لطفا به شماره زیر پیام دهید. تلفن ۰۹۱۹۹۵۲۴۵۲۰ تشکر مهدی رمضانی
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید صادق مُزدستان؛خانواده‌‌اش بازاری؛ و جزو ثروتمندان انزلی و قائمشهر بودند. صادق فوتبالیست ماهری بود و توی تیم ملوان انزلی بازی می‌کرد‌. حتی در کشور هم شناخته شده بود. بیشتر هم توی محیط‌های ورزشی دیده میشد؛ اما نهضت امام باعث شد تحول فکری‌ پیدا کنه و انقلابی بشه. حدود ۲۵ روز بعد از شروع جنگ رفتیم جبهه. بعضی از رزمنده‌ها با دیدنِ چهره‌ی خاص و موهای بلند صادق می‌گفتند: این سوسول کیه و چرا اومده جبهه؟ اما خیلی زود فهمیدند صادق چه جوون مخلصیه. صادق خوش‌پوش بود و همین باعث میشد جوونا جذبش بشن. جذب همان و تلاشِ صادق برا انقلابی شدنشون هم همان. صادق هميشه می‌گفت: من مُزدستان هستم، اونقدر در راه خدا كار می‌كنم تا مُزد بِستانم؛ هر طوری شده بايد از خدا مزد بگيرم و هيچ مزدی از شهيد شدن در راه خدا و اسلام با ارزش‌تر نيست. یکی دو روز بعد از ازدواجش؛ فرماندهی لشکر صادق رو خواست، تا برا شناساییِ والفجر مقدماتی برگرده جبهه. اون شخصی که قرار بود این خبر رو برسونه، رویش نمی‌شد به صادقِ تازه داماد چیزی بگه. اما صادق تا دستور رو شنید، رفت منطقه؛ چند روز بعد [یعنی دوازده روز بعد از عروسی‌اش] هم شهید شد. صادق توی یکی از دست‌نوشته‌هاش گفته بود: برادرم! وقتى تابوتم از كوچه‏‌ها مى‌گذرد؛ مبادا به تشييع من بيايى؛ وقت تنگ است! به جبهه برو تا سنگرم خالى نماند. یک سر به کانال‌های زیر می‌شه بزنی. شاید دلت گره خورد به شهید ابراهیم هادی و موندگار شدی. @mramezani44 ایتا
چه چیزی حاج قاسم را به یک فرمانده محبوب و کاریزماتیک تبدیل کرد؟ خانم جولیا قاسم، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی می‌گوید: حاج قاسم سلیمانی میراثی از امپراتوری مقاومت در منطقه به جا گذاشت و به تقویت وحدت منطقه‌ای در برابر اشغالگری و تجاوز کمک کرد. خواهیم دید که مقاومت، به ویژه در لبنان به پیشرفت خود ادامه خواهد داد با وجود محاصره پس از سقوط سوریه، آنها به پیروزی خواهند رسید. میشه خواهش کنم کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی را به دوستان خود معرفی کنید. @mramezani44 ایتا
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وای، عجب کلیپ دلبرانه‌ای. درکجای دنیا چنین جوانانی را سراغ دارید؟ این دلاور درحادثه اتوبوس اندیمشک به رحمت خدا رفت. کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی لطفا در ایتا عضو شوید.    @mramezani44
لطفا با دقت بخوانید خیلی درس آموز است. در زمان جدایی دو آلمان٬ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺑﻪ ﺧﻂ ﻣﺮﺯﯼ ﺭسید. ﺍﻭ ﺩﻭ ﮐﯿﺴﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍشت. ﻣﺄﻣﻮﺭ ﻣﺮﺯﯼ گمرک از او پرسید : ﺩﺭ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﺍﻭ گفت : ﺷﻦ! ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ کرد ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﺳﯽ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ، متوجه شد ﻭﺍﻗﻌﺎً ﺟﺰ ﺷﻦ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ در کیسه‌ها نیست. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻋﺒﻮﺭ داد. ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺮ ﻭ ﮐﻠﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺨﺺ ﭘﯿﺪﺍ شد. دوباره در کیسه‌های همراه مرد چیزی جز شن نبود. ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ شد و مأمور به این نتیجه رسید که این مرد دیوانه است. ﭘﺲ ﺍﺯ متحد شدن آلمان یک ﺭﻭﺯ ﺁﻥ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ دید ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝﭘﺮﺳﯽ، ﺑﻪ ﺍﻭ گفت : چرا در آن سالها کیسه‌های شن را با خودت از مرز رد می‌کردی؟ ﻣﺮﺩ گفت : من کیسه‌های شن را رد نمی‌کردم. من هر هفته یک دوچرخه نو را قاچاقی از مرز رد می‌کردم ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺖﻫﺎ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻓﺮﻋﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﺍﺻﻠﯽ ﻏﺎﻓﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ! کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی لطفا در ایتا عضو شوید.    @mramezani44
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نظر شما چه زمانی دست به طلا بزنیم خاکستر میشه. ببینید. کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی @mramezani44 ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر زمان به خدا توکل می‌کنم، چنان دلگرم می‌شوم که ... لطفا کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی را در ایتا به دیگران معرفی نمایید. @mramezani44  ایتا
9.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ را دست ندهید. در‌ قایق‌ها‌ به‌ یاد‌ حضرت زهرا‌ (س) باشید و‌ آنجا‌ اگر خواستید خدا‌ کمک‌مان‌ کند‌ از‌ سختی‌ها‌ عبور‌ بکنیم، از‌ آب‌راه‌ها‌ بگذریم، ازدشمن‌ بگذریم، آن‌جا‌ خدا را به‌ پهلوی‌ شکسته‌ حضرت زهرا (س) قسم‌ بدهیم. یک سر به کانال‌های زیر می‌شه بزنی. شاید دلت گره خورد به شهید ابراهیم هادی و موندگار شدی. @mramezani44 ایتا
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل هجران پسندم آنچه را جانان پسندد. کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی لطفا در ایتا عضو شوید.    @mramezani44
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من قاسم سلیمانی دو یا سه ماه پس از شروع جنگ در قالب اولین نیروهای اعزامی از کرمان، که حدود ۳۰۰ نفر بودند، عازم جبهه‌های سوسنگرد شدیم و به عنوان فرمانده دسته مشغول به کار شدم. در روزهای اول ورود به جبهه، دشمن را قادر به انجام هر کاری میدانستم، اما در اولین حمله‌ای که انجام دادیم، موفق شدیم نیروهای دشمن را از کنار جاده سوسنگرد تا حمیدیه به عقب برانیم و تلفاتی نیز بر آنها وارد کنیم که این امر باعث شد تصور غلطی که از دشمن در ذهن داشتم از بین برود. شبها وارد مواضع عراقی‌ها میشدیم. دوستی داشتم به نام حمید چريک [ایرانمنش] كه بعداً به شهادت رسید. او حتی برخی مواقع با موتور سیکلت خود را به خاکریزهای عراقی‌ها میرساند. در آن موقع هیچکس انتظار نداشت جنگ در همان سال به پایان برسد. اگر کسی هم میگفت جنگ ممکن است مثلاً شش سال طول بکشد، باور نمیکردیم. من شوق و علاقه زیادی به طرح‌ها و مسائل نظامی داشتم و علاقمند حضور در جبهه بودم و درست به دلیل همین علاقه بود که با يک مأموریت ۱۵ روزه وارد جبهه شدم و دیگر تا آخر جنگ باز نگشتم. بهترین عملیاتی که در آن شرکت کردم «فتح‌المبین» بود که آن زمان برای اولین بار به ما مأموریت داده شد که تیپ تشکیل بدهیم و من که مجروح هم بودم، معاونت فرماندهی محور در جبهه «شوش» و «دشت عباس» را به عهده گرفتم. این عملیات از نظر بازدهی برای من بسیار شیرین و خاطره انگیز است، زیرا با اینکه از نظر سلاح بسیار در مضیقه بودیم، اما به همت رزمندگان اسلام توانستیم حدود ۳۰۰۰ عراقی را به اسارت درآوریم. کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی لطفا در ایتا عضو شوید.    @mramezani44
در این عکس زیبا، مادر به فرزند افتخار می‌کند یا فرزند به مادر؟ بی شک، هر دو حماسه سازند. یک سر به کانال‌های زیر می‌شه بزنی. شاید دلت گره خورد به شهید ابراهیم هادی و موندگار شدی. @mramezani44 ایتا
آزاده باقر تقدس نژاد ‌‌‍‌تعریف می‌کرد، صبح اون روز که گفتند: امروز میرید ایران، همه یه شور و حال دیگه‌ای داشتیم. لباس‌هایی رو که روزهای قبل داده بودند و با هر زحمتی اندازه کرده بودیم، پوشیدیم. هر لباس دو یا سه نفر رو تو خودش جا می‌داد. چون بچه‌ها همه لاغر و نحیف بودند و لباس‌ها اندازه قد و هیکل بعثی‌ها بود. چند تا میز جلوی در ورودی گذاشته و ثبت نام می‌کردند. هر لیست یک اتوبوس، ناهار رو بیرون از آسایشگاه و داخل حیاط خوردیم و همان‌جا هم نمازجماعت خواندیم. چه کیف و لذت بی مانندی داشت اصلا قابل تصور نیست!! چند سال ما را از نماز جماعت منع کردند اما حالا هم آزاد می‌شدیم و هم آزادانه نماز جماعت می‌خواندیم. موقع خروج از اردوگاه و سوار شدن به اتوبوس به هرکدام یک جلد قرآن و یک عدد خودکار بیک دادند چون من همونجا و با همون خودکار داخل قرآن تاریخ و ساعت و روز رو نوشتم. اونم با خطی خرچنگ قورباغه. هنوز دارمش و فکر کنم که همه اون قرآن رو دارند. بین راه، تو اتوبوس ما، یکی از بچه‌ها کفش خودش رو به نگهبان عراقی داد و مخش رو زد. دیگه گیر ویر الکی نمی‌داد. راننده ما هم‌ پا رو گذاشته بود روی گاز و از همه سبقت گرفت و رد شد. بغداد که رسیدیم یه گوشه نگهداشت تا بقیه هم برسن. یه شیر آب کنار جاده و وسط اتوبوس بود که یکی از بچه‌ها رفت و کمی آب آورد که تلخ بود اما خوردیم. از کنار مردم عادی که رد می‌شدیم، با تعجب به ما نگاه می‌کردند. گاهی دعا می‌کردند و گاهی نفرین. زن و مرد هم نداشت. اما زن‌ها انگار بیشتر دعا می‌کردند. از طرز نگاه و حرکت سر و لب‌هایشان می‌شد فهمید. یک گروه از زن‌ها با چند تا بچه کوچک از کنار اتوبوس رد شدند و همه با تعجب به بچه‌ها نگاه کردیم. چون مدت‌ها بود که موجودی به اون ظریفی و کوچولویی ندیده بودیم. محمد آقا خمپاره که آخر اتوبوس نشسته بود، سرش رو از پنجره بیرون برد و آن‌ها رو صدا کرد. اومدن جلو. اشاره کرد به پسر بچه چهار پنج ساله‌ای که همراهشان بود. بچه که رسید به نزدیک اتوبوس، محمد آقا رو شکم از پنجره آویزان شد و کشیدش بالا و بغلش کرد، بچه اولش ترسید. اما وقتی دید که محمد آقا گریه می‌کنه، متعجب به اون نگاه می‌کرد و به مادرش, محمد آقا بچه رو به سینه چسبانده بود و فشار می‌داد و بی اختیار گریه می‌کرد. مادر بچه و زن‌های همراهش هم با اون گریه می‌کردند. تمام اتوبوس هم تحت تاثیر قرار گرفته بودند. بالاخره بچه رو ازش جدا کردند و رفتند. بچه که رفت پایین دست تکان می‌داد و برمی‌گشت نگاه می‌کرد. نگاهش جالب بود و پر از محبت، انگار اونا عراقی نبودند. چقدر فرق داشتن با نگهبان‌هایی که تا اون روز دیده بودیم. حدود یک ساعتی اونجا منتظر موندیم و بعد به کاروان ملحق شدیم. لطفا با ارسال این مطلب برای گروه هایی که عضو هستید، آنها را به کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی دعوت کنید. @mramezani44   ایتا
می‌گویندحرف ها هم پا دارند. پاهای بزرگی كه گاهی روی دلی مي‌گذارند و جایشان برای هميشـه می مانند. مراقب رفتار و حرفهایمان با‌شیم اگه دل کسی رنجیده شود خرسند کردن او کار مشکلی است. خیلی مواظب باشیم. کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی لطفا در ایتا عضو شوید.    @mramezani44