eitaa logo
محمدصادق
154 دنبال‌کننده
648 عکس
118 ویدیو
22 فایل
کانالی برای انتشار نوشته های آقای محمدصادق حیدری و البته، گاهی مطالب مناسبتی نویسندگان دیگر ارتباط با ادمین: @mbalochi ادرس کانال ما در سروش sapp.ir/msnote ادرس کانال در ایتا Eitaa.com/msnote ادرس کانال در بله https://ble.im/msnote
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅دعوت به تمرین دسته‌جمعیِ انتقام؛ در چالش با کارشناسی مادیِ مخالف انتقام🔅 🔹نه فقط چهره‌ی مردمی که در تشییع پیکر حاج قاسم شرکت کردند که حتی حالتِ عابرانی که اخبار سیما با آنها مصاحبه کرد، یک تصویر واضح و واحد را نشان می‌داد: ترکیبی از حزن همگانی و خشم دسته‌جمعی در یک ملت. چنین ترکیبی معمولاً وقتی ساخته می‌شود که شخصیت و هویتِ یک جامعه ضربه خورده باشد. جامعه‌ای که با انقلاب اسلامی، تغییر هویت داده و نفرت از اجنبی/ظالم/مستکبر/کافر و مبارزه با آن، به بخشی اساسی در وجدان عمومی‌ش تبدیل شده. 🔹اگر خمینی کبیر با ساقط‌کردن شاه، نوکر امریکا را از ایران بیرون کرد و عملاً «دو گانه شرق و غرب مادی» را به «» (ر.ک بیانیه گام دوم) تغییر داد، این بدان معناست که نظام اسلامی، مهمترین ملاک مشروعیت و هویت خود و جامعه را به ایجاد امنیتِ «سیاسی، فرهنگی، اقتصادی» برای کلمه توحید در مقابل حملاتِ «بت‌پرستی و جاهلیت مدرن» (دینِ دنیاپرستی) تعریف کرده؛ پس به حکم فطرت، وجدان مستضعفین عالم به سوی انقلاب معطوف شده و مرزهای جمهوری اسلامی عملاً تا قلوب ستم‌کشیده‌ی آنها تسری یافته. لذا رهبری برای حفظ و تداوم میراث امام، بخش بزرگی از قدرت امریکا در منطقه را نیز از خاورمیانه بیرون کرد و به تعبیر مکرر امریکایی‌ها، ایران یک «نظام انقلابی» باقی ماند و به یک «بازیگر مسئولیت‌پذیر در دهکده جهانی» تبدیل نشد. 🔹روشن است که مهندس تداومِ این دوگانه اسلام_استکبار در مقیاس منطقه و در عرصه سیاسی و نظامی و امنیتی و بزرگترین چهره‌ی کف میدانِ این درگیری، کسی نبود جز که هویت امریکا در خاورمیانه را عملاً لگدکوب کرد و لذا بعد از شهادتش، ترامپ پرچم امریکا و نماد هویت ایالات متحده را توییت کرد. پس ریخته‌شدن خون حاج‌قاسم قوی‌ترین برهان عملی بر انقلابی‌ماندنِ نظام جمهوری اسلامی و خلوص رهبری و همکارانش در تداوم چهل‌ساله‌ی هویتی است که بر مبنای درگیری اسلام با کفر و استکبار تعریف شده و البته به همین دلایل، مقیاس ضربه دشمن، در سطح ضربه به هویت انقلاب است. 🔹از این منظر، تصمیم امریکا از مکر پیچیده ای ناشی میشود: بعد از شکست‌های مکرر (تسلیم‌نشدن ایران در برابر شدیدترین تحریم‌ها، تحقیر شدن امریکا پس از رد میانجی‌گری ژاپن، افتضاحِ بی‌پاسخ‌گذاشتن اسقاط پهپاد، شکستِ موج‌سواری بر اعتراضات آبان و...) که در برآیند خود معنایی جز دست برتر ایران در جنگ اراده‌ها ندارد، بهترین گزینه می‌شود هدف‌گرفتنِ همان هویت ملی که حاج‌قاسم سالها آن را نمایندگی می‌کرده. اینجاست که به زعم دشمن، نظام تصمیم‌گیری در ایران، میان دو محذور «پاسخ متناسب با ضربه هویتی و در نتیجه احتمال بالای آغاز جنگ» و «پاسخ نامتناسب با ضربه هویتی و در نتیجه پذیرش برتری امریکا در جنگ اراده‌ها» گرفتار می‌شود. 🔹پس که واقعا سخت نباشد، نه تنها هویت انقلابی ملی را دچار سرشکستگی خواهد کرد بلکه دست برتر در تعیین میدان و قواعد درگیری را در اختیار امریکا قرار خواهد داد. در واقع این یک موقعیت درجه یک در جهت «» برای حفظ و ارتقاء هویت انقلاب است؛ چیزی که توانمندی یک جامعه دینی در انجام آن، حرکتش را در جهت «» با سرعتی تصاعدی بالاخواهد برد. 🔹اما نباید در این میان را به فراموشی سپرد: که هنگام تصمیم‌گیری به نرخ دلار، میزان صادرات و واردات تکنولوژی و سرمایه، خطراتِ متوجه به زیرساخت‌های توسعه، بمباران و از بین‌رفتنِ میلیاردها دلار و دهه‌ها تلاش برای سازندگی و وابستگی مردم به سبک زندگی و رفاه غربی اشاره می‌کنند. یعنی همان چالشی که نقش اصلی را در پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر توسط امام راحل داشت و بدلیل عدم تمرکز نخبگان بر یافتن پادزهر، همواره جمهوری اسلامی را در ایجاد امنیتِ «فرهنگی و اقتصادی» برای کلمه توحید، دچار چالش کرده و مانع تسرّی دوگانه اسلام _ استکبار از عرصه سیاسی، به عرصه فرهنگی و اقتصادی شده. اما سرپیچی از این محاسبات و قبول ریسک برای گسترش دایره و نیفتادن در دام ترامپ برای واکنش محدود و تصنعی، همان چیزی است که می‌تواند ما را از این مدار بسته نجات دهد و با شکستن ابهّت توصیه‌های کارشناسی مادی، فضا را برای نقد و تغییر و جایگزینی آنها فراهم کند. 🔷 خلاصه این‌که: تاریخ، معطل ماست تا موانع پیچیده‌ی خون‌خواهی را بشناسیم و شویم و آداب‌دانِ خون‌خواهیِ همه‌جانبه؛ که اباجعفر علیه‌السلام فرمود: «به خدا قسم [گرچه] قاتلان اباعبدالله کشته شدند [اما] هنوز خون‌خواهی حسین انجام نشده است» (کامل‌الزیارات/ص63) @msnote
🔹نشستن و خانه‌نشین شدن در وقت جهاد یا سنگین‌شدن و به زمین‌چسبیدن در هنگامه یاری اولیاء خدا، خیلی‌ها را از «قیام» و بلندشدن و ایستادن و به پاشدن دور کرده و این‌قدر همه‌گیر است که بشریت را بدبخت کرده و کرور کرور آدم‌ها را دچار به‌خاک‌افتادگی در عذاب یا زانوزدن‌ در کنار جهنم کشانده. این مریضی و این فلج خطرناک و همه‌گیر فقط با عفو و بخشش و رحمت خدا درست می‌شود و فقط اوست که می‌تواند مایی که بر سفره دنیا نشسته‌ایم و این‌قدر خورده‌ایم که سنگین شده‌ایم را بلند کند یا به تعبیر دلبری‌های ابوحمزه: «و تحت ظلّ عفوک قیامی»...  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🔹_ تقدیم به مرد ، ایستاده در غبار قاعدین و استوار در برابر طوفان دنیا برای دفاع از اولیاء خدا، همو که بعد از آن همه مجاهدت در وصیت‌نامه‌ش از این نوشت:  «خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد... اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من... این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم.» و تقدیم به همشهریان غیور و مظلومش که در تشییع جنازه‌اش، که ایستاده در میانه فشار جمعیت جان دادند؛ گرچه خیلی‌ها به یادشان نباشند. ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🔹 از طرف امثال من که با نادانی یا ناتوانی، با معجونی از خلأ تئوریک و فقدان جرأت و جربزه در جهاد فرهنگی و جنگ اقتصادی، قدرت کمتر برای خودی و دست برتر برای دشمن درست کردیم و ناخواسته مانع قصاص خونش شدیم و «تمرین دسته‌جمعی انتقام» را _ که مقدمه بازگشت منتقم است _ عقب انداختیم. اما هنوز به عفو و رحمت و گذشت خدا امیدواریم که به قول اباعبدالله در دعای عرفه: «ام کیف لاتحسن احوالی و بک قامت... چطور حالم خوب نشود در حالی که به لطف تو برپاشده» یا به قول فرزندش در صحیفه سجادیه: «و اجعلنی اسوه من أنهضته بتجاوزک عن مصارع الخاطئین... مرا اسوه‌ی کسانی قرار بده که به خاک‌افتاده‌ ی خطا بودند اما تو با گذشت‌ت، آنها را از خاک بلند کردی.» از طرف به خاک‌افتادگانِ خطا و اهالی دنیا که با امید به عفو خدا، دنبال قیام و پیداکردن راه انتقام هستند؛ تقدیم به سردار نائب عامِ حضرت ولی‌عصر، سپهسالار ولایت‌فقیه؛ به شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه، حاج قاسم سلیمانی...  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
🔹 از طرف امثال من که با نادانی یا ناتوانی، با معجونی از خلأ تئوریک و فقدان جرأت و جربزه در جهاد فرهنگی و جنگ اقتصادی، قدرت کمتر برای خودی و دست برتر برای دشمن درست کردیم و ناخواسته مانع قصاص خونش شدیم و «تمرین دسته‌جمعی انتقام» را _ که مقدمه بازگشت منتقم است _ عقب انداختیم. اما هنوز به عفو و رحمت و گذشت خدا امیدواریم که به قول اباعبدالله در دعای عرفه: «ام کیف لاتحسن احوالی و بک قامت... چطور حالم خوب نشود در حالی که به لطف تو برپاشده» یا به قول فرزندش در صحیفه سجادیه: «و اجعلنی اسوه من أنهضته بتجاوزک عن مصارع الخاطئین... مرا اسوه‌ی کسانی قرار بده که به خاک‌افتاده‌ ی خطا بودند اما تو با گذشت‌ت، آنها را از خاک بلند کردی.» از طرف به خاک‌افتادگانِ خطا و اهالی دنیا که با امید به عفو خدا، دنبال قیام و پیداکردن راه انتقام هستند؛ تقدیم به سردار نائب عامِ حضرت ولی‌عصر، سپهسالار ولایت‌فقیه؛ به شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه، حاج قاسم سلیمانی...  ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: @msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• *مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت* ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ـ «راست می‌گید. یادم میاد بعد از پیروزی‌های سال 61، بعضی از رده‌های سپاه رفتن دوره‌های دافوس خوندن و با دانش کلاسیک جنگ آشنا شدن تا بهتر تو جنگ خدمت کنن. بعد، وقتی تو طراحی عملیات‌ها ازشون مشورت خواسته می‌شد، همه‌ش اشکال می‌کردن و می‌گفتن این‌طوری که نمی‌شه، معقول نیست، علمی نیست و... کار به جایی رسید که امثال حاج قاسم یا شهید خرازی می‌گفتن اگه این دافوس‌خونده‌ها تو اتاق عملیات باشن، ما حاضر نیستیم عملیات کنیم.» این‌ها رو یکی از مسئولین نظام می‌گفت وقتی تحلیل مرحوم استاد ـ که آن موقع یعنی حوالی سال 94 هنوز از دست نداده بودیمش ـ از دفاع مقدس رو براش گفتیم. گفتیم که جنگ هم مثل همه چیز علمی و تخصصی شده و دکترین‌های متداول جنگ، ادامه درگیری با عراق رو غیرممکن می‌دونست و فقط وقتی چرخه شکست‌ها تموم شد و پیروزی‌ها رخ نشون دادن که جرأت امثال شهید حسن باقری، باعث شد در علم و تخصص متداول جنگی تصرف بشه و تغییرات بزرگی درش بوجود بیاد. تغییراتی که طراحی عملیات‌ها رو بر اساس «شهادت‌طلبی» ـ و نه «سخت‌افزارمحوری» ـ متحول کرد؛ تغییراتی که وجدانی و تجربی بودن و هنوز تئوریزه نشدن و همین خلا از عوامل اصلی قبول قطعنامه بود... اما بکارگیری‌شون توی درگیری منطقه‌ای با امریکا هنوز هم داره جواب می‌ده و لبنان و فلسطین و عراق و سوریه و افغانستان رو به چالشی بزرگ برای امریکا تبدیل کرده و... وقتی سردار عزیز شهید شد، با برادرانم در «حسینیه اندیشه» مباحثاتی داشتیم تا مباحث حاج‌آقا رو در این‌باره جمع‌بندی کنیم و تحلیلی از «مکتب سلیمانی» ارائه بدیم. بعد من متن اولیه‌ای رو که نتیجه مباحثات بود، نوشتم و قرار شد ویراستاری بشه اما چون تا چهلم شهید وقتی باقی نمونده بود، به همون صورت در خبرگزاری فارس و رسا منتشر شد و بعد هم اداره ارشاد قم چاپش کرد تا تو راهپیمایی 22 بهمن منتشر بشه. البته ضرورت اختصار باعث شده تا متن اجمال‌هایی داشته باشه که تفصیلش (مثال‌ها و توضیحات و...) رو می‌تونید تو فایل‌های صوتی سخنرانی شب چهارم و شب پنجم فاطمیه 98 توی کانال «حسینیه اندیشه» در ایتا و در بله پیگیری کنید. ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• این درک ناقص از مقام بلند اون بزرگوار، تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه و به مرحوم استاد ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• متن کامل تحلیل "مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت" در آدرس زیر: http://hosseiniehandisheh.ir/%d9%85%da%a9%d8%aa%d8%a8-%d8%b3%d9%84%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b9-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ae%d8%aa/ ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: سروش splus.ir/msnote ایتا Eitaa.com/msnote بله https://ble.im/msnote تلگرام https://t.me/msnote
هدایت شده از محمدصادق
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─••• *مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت* ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• ـ «راست می‌گید. یادم میاد بعد از پیروزی‌های سال 61، بعضی از رده‌های سپاه رفتن دوره‌های دافوس خوندن و با دانش کلاسیک جنگ آشنا شدن تا بهتر تو جنگ خدمت کنن. بعد، وقتی تو طراحی عملیات‌ها ازشون مشورت خواسته می‌شد، همه‌ش اشکال می‌کردن و می‌گفتن این‌طوری که نمی‌شه، معقول نیست، علمی نیست و... کار به جایی رسید که امثال حاج قاسم یا شهید خرازی می‌گفتن اگه این دافوس‌خونده‌ها تو اتاق عملیات باشن، ما حاضر نیستیم عملیات کنیم.» این‌ها رو یکی از مسئولین نظام می‌گفت وقتی تحلیل مرحوم استاد ـ که آن موقع یعنی حوالی سال 94 هنوز از دست نداده بودیمش ـ از دفاع مقدس رو براش گفتیم. گفتیم که جنگ هم مثل همه چیز علمی و تخصصی شده و دکترین‌های متداول جنگ، ادامه درگیری با عراق رو غیرممکن می‌دونست و فقط وقتی چرخه شکست‌ها تموم شد و پیروزی‌ها رخ نشون دادن که جرأت امثال شهید حسن باقری، باعث شد در علم و تخصص متداول جنگی تصرف بشه و تغییرات بزرگی درش بوجود بیاد. تغییراتی که طراحی عملیات‌ها رو بر اساس «شهادت‌طلبی» ـ و نه «سخت‌افزارمحوری» ـ متحول کرد؛ تغییراتی که وجدانی و تجربی بودن و هنوز تئوریزه نشدن و همین خلا از عوامل اصلی قبول قطعنامه بود... اما بکارگیری‌شون توی درگیری منطقه‌ای با امریکا هنوز هم داره جواب می‌ده و لبنان و فلسطین و عراق و سوریه و افغانستان رو به چالشی بزرگ برای امریکا تبدیل کرده و... وقتی سردار عزیز شهید شد، با برادرانم در «حسینیه اندیشه» مباحثاتی داشتیم تا مباحث حاج‌آقا رو در این‌باره جمع‌بندی کنیم و تحلیلی از «مکتب سلیمانی» ارائه بدیم. بعد من متن اولیه‌ای رو که نتیجه مباحثات بود، نوشتم و قرار شد ویراستاری بشه اما چون تا چهلم شهید وقتی باقی نمونده بود، به همون صورت در خبرگزاری فارس و رسا منتشر شد و بعد هم اداره ارشاد قم چاپش کرد تا تو راهپیمایی 22 بهمن منتشر بشه. البته ضرورت اختصار باعث شده تا متن اجمال‌هایی داشته باشه که تفصیلش (مثال‌ها و توضیحات و...) رو می‌تونید تو فایل‌های صوتی سخنرانی شب چهارم و شب پنجم فاطمیه 98 توی کانال «حسینیه اندیشه» در ایتا و در بله پیگیری کنید. ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• این درک ناقص از مقام بلند اون بزرگوار، تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شب‌های جمعه و به مرحوم استاد ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• متن کامل تحلیل "مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت" در آدرس زیر: http://hosseiniehandisheh.ir/%d9%85%da%a9%d8%aa%d8%a8-%d8%b3%d9%84%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b9-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ae%d8%aa/ ••─━⊱✦▪️✦⊰━─•• 🖊: سروش splus.ir/msnote ایتا Eitaa.com/msnote بله https://ble.im/msnote تلگرام https://t.me/msnote
طوفان انسان؛ تحقیر تکنیک یک) دارد با خبرنگار صحبت می‌کند ولی گویا به جای او، «یک واقعیت ملموس» است که تمام نگاهش را پر کرده و برخلاف همه محاسبات، محقق شده و وجودش را سرشار کرده از یقین. همان درجه‌دار ارتشی را می‌گویم که تلویزیون در شب و روز ، تصویر مصاحبه‌اش را در کنار مسجد جامع پخش می‌کند که دارد با تمام وجود می‌گوید: «امروز روز غلبه‌ی ایمان بر تکنیک است.» انگار به خوبی در دانشکده افسری یاد گرفته که در جنگ‌های امروزین، محوریت با سخت‌افزار است و خبر دارد که چطور برتری سخت‌افزاری دشمن، موجب شکست عملیات‌های کلاسیک ما شده. اما حالا عملیات غیرمتداول و پیروزی بزرگی را شهود کرده که در آن «انسان»، محوریتِ سخت‌افزار را کنار زده و «ایمان»، تکنولوژی موجود را به تزلزل درآورده. آن هم نه یک ایمان فردیِ غوطه‌ور در مجرّدات؛ که یک «شهادت‌طلبیِ مُرکّب و سازمان‌یافته» که روش جنگیدن را تغییر داده و علی‌رغم استفاده از «ابزار»، تعریف و کارکرد جدیدی به آن بخشیده و تکنولوژی متناسب با خودش را طلب کرده... دو) دارد با مُجری صحبت می‌کند اما انگار به جای او، یک «واقعیت ملموس» است که نگاهش را پر کرده و برخلاف همه محاسبات، محقق شده و وجودش را سرشار کرده از اضطراب. «توماس فریدمن» همان ستون‌نویس معروفِ نیویورک تایمز را می‌گویم که سه بار جایزه‌ی «پولیتزر» را برده و دارد به «فرید زکریا» می‌گوید: «ما نیاز داریم بفهمیم که چگونه یک گروه بسیار کوچک و مسلح به حداقل فناوری موردنیاز، توانسته یکی از پیشرفته‌ترین ارتش‌های جهان از نظر فناوری را غافلگیر و بر آن غلبه کند.» همکارانش در «پولیتیکو» هم در گزارشی با عنوان «شکست فناوری اسرائیل» این‌طور نوشتند: «حمله روز شنبه با شکستن دیوار امنیتیِ یک میلیارد دلاری اسرائیل در مرز غزه، باعث بازنگری شگفت آور درباره یکی از بزرگترین نقاط غرور اسرائیل یعنی پیچیدگی فنی آن شد و موجی از شوک را بر نهاد‌ها و شرکت‌های دفاعی در واشنگتن و اروپا وارد کرد به این دلیل که اسرائیل به تامین کننده کلیدی فناوری امنیتی و دفاعی تبدیل شده اسرائیل یکی از مولّدترین اقتصاد‌های با فناوری پیشرفته در جهان است. در ماه ژوئن اینتل سرمایه گذاری ۲۵ میلیارد دلاری را در یک کارخانه جدید اعلام کرد که قرار است در اسرائیل افتتاح شود. در سال جاری اعلام شد که تل‌آویو رتبه پنجم را در بین شهر‌های جهان در ایجاد شرکت‌های استارت آپ میلیارد دلاری تصاحب کرده و فناوری امنیتی بالاترین بخش فناوری در اسرائیل بوده.. سه) تکنولوژی‌ای که بر انسان حاکم شده بود و به عنوان معیار تنظیم «روابط اجتماعی» شناخته می‌شد و به نام «اخلاق حرفه‌ای» حتی روحیات فردی انسان را به تبع خود تعریف می‌کرد، پس از انقلاب اسلامی با عصیان‌گریِ «انسان با ایمان» مواجه شد و در کارزار «تأمین امنیت سیاسی» از نیروی شهادت‌طلب شکست خورد. حالا دیگر یقین نورانیِ آن درجه‌دار ارتشی در سوم خرداد شصت و یک، به اضطراب جمعی کارشناسان مادّی در اکتبر دو هزار و بیست‌وسه تبدیل شده و اسطوره‌های ایرانی در دفاع مقدس، بعد از قنوت‌های معطر به «کثّر به قلّتنا» شان، مستجاب‌الدعوه‌ شده‌اند و حماسه حماس رقم خورده و انسان شهادت‌طلب تکثیر شده و شکست فناوری تعمیم پیدا کرده. همین‌جاست که قساوت اسرائیل در غزه موجّه می‌شود: خطر بزرگتر شده و انسان گستاخی بیشتری نشان داده؛ پس تقلای تکنیک برای ساکت‌کردن چنین انسان‌هایی شدت گرفته و باید در «المعمدانی» و سایر نقاط غزه از آنها انتقام کشید تا معادله بین انسان و تکنولوژی تغییر نکند. چهار) تکنولوژی بیشتر از آن‌که در جنگ و سیاست و امنیت بکار برود، در اقتصاد سروری می‌کند و دل می‌بَرَد. اما جامعه‌ای که «شهادت‌طلبی» به خود دیده، با این سروری و دلبری کنار نمی‌آید و اقتصادش به راه نمی‌افتد و دل به «رونق تولید با انگیزه مصرف مسرفانه و مترفانه» و «کنترل مصرف با فاصله طبقاتیِ سرمایه‌سالارانه» نمی‌دهد. پس اگر «شهادت‌طلبی سازمان‌یافته» در جنگ، به «قناعت‌خواهی سازمان‌یافته» در اقتصاد عمق یابد و انگیزه دینی، «تولید شدید همزمان با مصرف محدود» را به اخلاقی ملی تبدیل کند و «امنیت سیاسی» برآمده از انقلاب، به ایجاد «امنیت اقتصادیِ» از جنس خود موفق شود، آن وقت است که حاکمیت انسان بر تکنیک به مراحل اصلی‌ش می‌رسد و ناسازگاری‌های درونی جای‌شان را به هماهنگی و انسجام می‌دهند. همان موقع است که شمشیر « » تیز خواهد شد و دست‌های ، با خیال راحت به روی ماشه خواهند رفت... فاخذهم الطوفان و هم ظالمون... ------ @msnote