eitaa logo
اندیشکده مستعدان
1.1هزار دنبال‌کننده
387 عکس
56 ویدیو
34 فایل
📝 بررسی مسائل روز جامعه با رویکرد حل مسأله در کارگروه های: فقه رسانه/فقه پزشکی/فقه اطلاعات/فقه سیاست/فقه تقنین/فقه اقتصاد/و.... 🔻اندیشکده مستعدان اجتهاد تحت اشراف استاد میرهاشم حسینی 📮ارتباط با ادمین👇 @yasinnoorahan
مشاهده در ایتا
دانلود
مهر السنة ۵۰۰ سکه درهم یا ۵۰۰ درهم؟ (۲) به قلم استاد گرانقدر اندیشکده مستعدان، حجت الاسلام و المسلمین 🔺️در کتاب عقد المنیر مهر السنة را ۵۰۰ درهم شرعی می داند که به اوزان دیگر درآورده تا محاسبه آن به سهولت انجام پذیرد: وأما مهر السنة. فهو خمسمائة درهم شرعي، توازن👈 ثلاثمائة وخمسين مثقالا شرعيا، و👈مائتين واثنين وستين مثقالا صيرفيا ونصف مثقال صيرفي. و 6300 حبة من الحمصة. العقد المنير نویسنده : الحسيني المازندراني، السيد موسى    جلد : 1  صفحه : 287 https://lib.eshia.ir/15286/1/287 پس ٥٠٠ درهم شرعی یعنی: ٣٥٠ مثقال شرعي و همچنین برابر با ۲۶۲/۵ مثقال صيرفي خواهد بود. 📌هر مثقال نقره برابر با 4/6083 گرم می باشد. مثقال از واحد های رایج اندازه گیری جرم در کشورهای اسلامی بوده است و بر 3 نوع است: ۱. مثقال شرعی ۲. مثقال صیرفی ۳. مثقال معمولی. هر مثقال شرعی برابر ۳٫۴۵۶ گرم هر مثقال صیرفی برابر ۴٫۶۰۸ گرم هر مثقال معمولی نیز برابر با ۴٫۶۸۷۵ گرم 📌پس بنابراین چه با مثقال صیرفی چه با مثقال شرعی حساب کنیم باید یک عدد استخراج شود:👇👇👇 ضرب مثقال صیرفی در گرم: 1٬209٫6= ۴/۶۰۸ × ۲۶۲/۵ ضرب مثقال شرعی در گرم: 1٬209٫6 = ۳/۴۵۶ × ۳۵۰ قیمت نقره در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۲: هرگرم نقره ۹۹۹: ۴۰,۷۷۰ تومان هرگرم نقره ۹۲۵: ۳۷,۷۵۰ تومان هر مثقال (ساچمه): ۱۸۷,۸۵۰ تومان مهر السنه بر اساس نقره ۹۹۹ یعنی ضرب قیمت در گرم: 49٬315٫392= ۴۰/۷۷۰ × 1٬209٫6 چهل و نه میلیون و سیصد و پانزده هزار تومان مهر السنه بر اساس نقره ۹۲۵ : 45٬662٫4= ۳۷/۷۵۰ × 1٬209٫6 چهل و پنج میلیون و ششصد و شصت و دو هزار و چهارصد تومان 🔺️یک نکته دیگر ارزش نقره در طول تاریخ کمی متفاوت بوده است. 🔺️نکته بعدی با توجه به نوسانات طلا و سقوط ارزش ریال در ایران زیاد بودن این قیمت (۴۹ یا ۴۵ میلیون) نباید ما را متعجب کند. پس ارزش واقعی مهر السنه باز کمتر از این حد است. 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰سنت ایستادن به احترام جنازه؟(۱) 📝 به قلم استاد گرانقدر اندیشکده، حجت الاسلام و المسلمین 🔺️جناب صدرا سنتی به پیامبر صلی‌الله علیه و آله نسبت می دهد که ایشان به احترام جنازه یک یهودی ایستادند: 🗂مرحوم ملاصدرا در تفسير القرآن الكريم (نشر بيدار، ج‏3، ص326) می نویسد: «قد سبقت أيضا الرواية عن النبي صلّى اللّه عليه و آله إنّه قامت لجنازة يهودي فقيل له: «إنّها جنازة يهودي‏» فقال صلّى اللّه عليه و آله: «أ ليست نفسا؟» أراد صلّى اللّه عليه و آله بها نفسه الناطقة، فقام تعظيما لشرفها و مكانتها لأنّها منفوخة من روح اللّه، فهي من عالم القدس‏ و الطهارة لا يكدّرها شي‏ء من الأرجاس. بل إنّ من النفس الحيوانيّة محلّ الشفاء في الدنيا و الآخرة و هي في الإنسان باقية بعد البدن، محشورة في الآخرة- كما أقيم عليه البرهان، و هو من العرشيّات‏ المختصّة بهذا العبد عناية من اللّه.» ایشان درباره این سنت از پیامبر یک سوال مطرح در خود روایت و پاسخ پیامبر را تشریح می کنند. که احترام به جهت نفس ناطقه آن یهودی است چون نفخ روح شده و از عالم قدس است پس رجس و ناپاک نیست و ادامه مطالب جناب صدرا. اما باید گفت که مراد از روایت سابق چیزی است که از فتوحات ابن عربی نقل کرده است: «و قال في الباب الثامن و الخمسون و ثلاثمائة من الفتوحات المكيّة: اعلم- أسعدنا اللّه و إيّاك بسعادة الأبد إنّ النفس الناطقة سعيدة في الدنيا و الآخرة، لا حظّ لها في الشقاء لأنّها ليست من عالم الشقاء ... و النفس الناطقة على شرفها مع عالمها في سعادتها دائمة ألا ترى‏ أنّ النبي صلّى اللّه عليه و آله قد قام لجنازة يهوديّ فقيل له: إنّها جنازة يهودي‏. فقال: أ ليست نفسا. فما علّل بغير ذاتها فقام إجلالا و تعظيما لشرفها و مكانتها. و كيف لا يكون لها الشرف و هي منفوخة من روح اللّه فهي من العالم الأشرف الملكي الروحاني، عالم الطهارة فلا فرق بين النفس الناطقة- الموجودة لكل أحد و انّها ما عصت ...» (تفسير القرآن الكريم، نشر بیدار، ج‏1 ، صص 367 و 368) ⬅️روایتی که ملاصدرا ذکر کرده به شهادت خودش از ابن عربی و او هم از روایات عامی گرفته است این روایت در صحیح بخاری (باب من قام لجنازة یهودی، حدیث 1311- 1313) نقل شده: 🌀1311 - حَدَّثَنَا مُعَاذُ بْنُ فَضَالَةَ، حَدَّثَنَا هِشَامٌ، عَنْ يَحْيَى، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ مِقْسَمٍ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: مَرَّ بِنَا جَنَازَةٌ، فَقَامَ لَهَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَقُمْنَا بِهِ، فَقُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهَا جِنَازَةُ يَهُودِيٍّ، قَالَ: «إِذَا رَأَيْتُمُ الجِنَازَةَ، فَقُومُوا» ([1]/441) -[ ش أخرجه مسلم في الجنائز باب القيام للجنازة رقم 960 (له) أي قمنا لأجل قيامه صلى الله عليه وسلم] 🌀1312 - حَدَّثَنَا آدَمُ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مُرَّةَ، قَالَ: سَمِعْتُ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ أَبِي لَيْلَى، قَالَ: كَانَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْفٍ، وَقَيْسُ بْنُ سَعْدٍ قَاعِدَيْنِ بِالقَادِسِيَّةِ، فَمَرُّوا عَلَيْهِمَا بِجَنَازَةٍ، فَقَامَا، فَقِيلَ لَهُمَا إِنَّهَا مِنْ أَهْلِ الأَرْضِ أَيْ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ، فَقَالاَ: إِنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَرَّتْ بِهِ جِنَازَةٌ فَقَامَ، فَقِيلَ لَهُ: إِنَّهَا جِنَازَةُ يَهُودِيٍّ، فَقَالَ: «أَلَيْسَتْ نَفْسًا» 🔎به عنوان یک کار فقهی باید دید آیا چنین سنتی در میان اهل بیت علیهم السلام هم رائج بوده است یا خیر؟ یعنی روایت اهل عامه برای شیعیان زمانی حجت است که بازتاب آن در روایات ما دیده شده باشد. 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰سنت ایستادن به احترام جنازه؟(۲) 📝 به قلم استاد گرانقدر اندیشکده، حجت الاسلام و المسلمین با جستجوی ساده می توان فهمید که این روایات عامی به صراحت از سوی اهل بیت علیهم السلام تکذیب شده است: 🔸1. امام صادق علیه السلام فرمود: امام حسین ع نشسته بود که جنازه ای گذشت. وقتی جنازه سر رسید؛ مردم برخاستند. امام حسین ع (در ردّ کار مردم) فرمود: جنازه مردی یهودی می گذشت که رسول خدا صلی الله علیه و آله بر سر راه آن نشسته بود. ایشان ناخوش داشت که جنازه یهودی از بالای سر ایشان عبور کند؛ برای همین برخاست. (الكافي؛ دار الکتب الإسلامية ؛ ج‏3 ؛ ص191 و تهذيب الأحكام؛ دار الکتب الاسلامیة؛ ج‏1 ؛ ص456) 🔸2. امام باقر (ع) فرمود: امام حسن ع با اصحابش نشسته بود. جنازه ای عبور کرد. بعضی از مردم برخاستند؛ اما امام حسن ع برنخاست. وقتی جنازه را بردند؛ یک نفر گفت: خدا تو را عافیت دهد؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتی جنازه ای را از کنارش عبور می دادند؛ برایش بر می خاست. امام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله تنها یک بار برخاست و آن هم وقتی بود که جنازه یهودی از او گذشت و جا تنگ بود. برای همین رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست زیرا کراهت داشت که آن جنازه از بالای سرش عبور کند. (قرب الإسناد؛ مؤسسة آل البیت؛ ص88) 🔸3. زراره گوید: نزد امام باقر ع بودیم و مردی از انصار نزد او بود. جنازه ای عبور کرد. مرد انصاری برخاست؛ اما امام باقر ع بلند نشد و من نیز همراه امام باقر ع نشستم. انصاری ایستاده بود تا این که جنازه را بردند؛ سپس نشست. امام باقر ع فرمود: برای چه بلند شدی؟ گفت: دیدم حسین بن علی ع چنین می کند. امام باقر ع فرمود: به خدا سوگند حسین ع چنین نکرد و هیچ یک از ما اهل بیت ع هرگز برای جنازه بلند نشده است. مرد انصاری گفت: اصلحک الله؛ مرا به شک انداختی. گمان می کردم که چنین دیده ام.  (الكافي؛ دار الکتب الإسلاميةج‏3 ص191 و تهذيب الأحكام دار الکتب الاسلامیةج‏1 ص456) 🔸۴. وَ عَنْهُ ص‌ أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى قَوْمٍ مَرَّتْ بِهِمْ جِنَازَةٌ فَقَامُوا قِيَاماً عَلَى أَقْدَامِهِمْ فَأَشَارَ إِلَيْهِمْ أَنِ اجْلِسُوا هَذَا فِي الْقَوْمِ تَمُرُّ عَلَيْهِمُ الْجِنَازَةُ وَ لَا يُرِيدُونَ اتِّبَاعَهَا فَأَمَّا مَنْ أَرَادَ ذَلِكَ قَامَ وَ مَشَى وَ لَمْ يَجْلِسْ حَتَّى يُوضَعَ السَّرِيرُ. 🔸۵. وَ رُوِّينَا عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع‌ أَنَّهُ مَرَّ عَلَى قَوْمٍ بِجِنَازَةٍ فَذَهَبُوا لِيَقُومُوا فَنَهَاهُمْ وَ مَشَى فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى الْقَبْرِ وَقَفَ يَتَحَدَّثُ مَعَ أَبِي هُرَيْرَةَ وَ ابْنِ الزُّبَيْرِ حَتَّى وُضِعَتِ الْجِنَازَةُ فَلَمَّا وُضِعَتْ جَلَسَ وَ جَلَسُوا. 💠بنابراین نه تنها رسول خدا صلی الله علیه و آله به احترام نفس [ناطقه ی] آن یهودی برنخاستند بلکه برعکس غرضشان تحقیر و استخفاف آن یهودی و حفظ حرمت خویش بود و اساساً برخاستن برای جنازه، بر خلاف سنّت ایشان و امامان است. تعجب از ملاصدرا است که قبل یا پس از مراجعه به کتب جناب ابن عربی به کتب روایی ما مراجعه نفرمودند و نظر اهل بیت ع را در این باره ملاحظه نفرمودند. 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰سلسه یادداشت های حکمرانی والی محور ⬅️قسمت اول 📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین بررسی‌های فقه السیاسه درباره نحوه حکمرانی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام از ابتدای انقلاب اسلامی شکل جدی تری با خود گرفت. باید تمرکزمان روی حکومت پیامبر صلی الله علیه و آله امیرالمومنین علیه السلام قرار بگیرد؛ زیرا حکومت‌های شیعی و منسوب به شیعه مانند حکومت مختار یا حکومت زیدیان (در یمن و شمال ایران) یا حکومت آل بویه، همچنین حکومت فاطمیان در مصر و دیگر گروه‌ها مثل حکومت سربداران در سبزوار قابلیت الگوگیری ندارد، به علاوه که از لحاظ فقهی نیز حجت محسوب نمی‌شوند. دلیل عدم حجیت عملکرد این حکومت ها روشن است و درباره منصب‌های حکومتی برخی از شیعیان نیز مانند علی بن یقطین، عبدالله بن سنان، محمد بن إسماعيل بن بزیع و ...هم باید گفت که اینها نیر نمی‌تواند به عنوان منبعی برای استخراج فقه السیاسه به شمار آید، از این رو بایسته است که بیشتر پیرامون حکومت پیامبر خدا و همچنین امیرالمومنین و حکومت چند ماهه امام حسن علیهم السلام کنکاش کنیم. پژوهش جاری درصدد بحث درباره استخراج قوانین و احکامِ مسائل نیست؛ بلکه پیرامون نحوه تقسیم قدرت در جامعه اسلامی سخن می رود، یعنی با در نظر گرفتن پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان رهبر و راس حکومت، نحوه تعامل و تعریف جایگاه های پس از پیامبر صلی الله علیه و آله مورد تحقیق است. اگر از لحاظ سیاسی جایگاه ولی فقیه را در جایگاه پیامبر قرار دهیم، باقی ارکان جامعه نیز در جایگاه باقی ارکان همان جامعه پیامبر صلی الله علیه و آله قرار می‌گیرند، از این حیث باید ببینیم که رابطه پیامبر با کارگزاران خود چگونه تعریف می‌شد؟ یا رابطه امیرالمومنین علیه السلام در زمان خلافتشان با کارگزاران خود چگونه بود تا از این مسیر نظر اسلام در رابطه با نحوه تعامل حاکم با کارگزاران خود استنباط شود. البته مقصود از چگونگی تعامل و رابطه، مسائل و مراتب اخلاقی و آداب نیست؛ بلکه دائره قدرت و خط و مشی عملکردی در حوزه تقنین و تنفیذ است. 🔹ادامه دارد ... 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان 🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰سلسه یادداشت های حکمرانی والی محور ⬅️قسمت دوم 📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین در نگاه دو رهبر انقلاب اسلامی حضور حداکثری مردم در در بالاترین سطوح لازم و تثبیت کننده است. می توان گفت در این زمینه باید دو آیه «وَ اَمرُهُم شُوری بَینَهُم» شوری/ ۳۸ و «شٰاوِرْهُمْ فِي اَلْأَمْرِ» آل عمران/۱۵۹ با روش های فقهی مورد لحاظ قرار گیرد. شاور فعل امر، خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و به معنی مشورت است؛ یعنی نفی حق رای و اعمال ولایت برای غیر! ولیِّ خدا اگر در راس قرار گیرد دیگران باید مشورت دهند؛ اما اعمال نظر و اعمال ولایت پذیرفته نیست. امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ به اعتراض های مکرر ابن عباس فرمودند: تو باید مشورت بدهی (نه اینکه تو حق رای داری در کنار من!) من اگر با نظر تو مخالفت کردم تو باید اطاعت کنی! وَ قَالَ (علیه السلام) لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ، وَ قَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ فِي شَيْءٍ لَمْ يُوَافِقْ رَأْيَهُ: لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى، فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي. نهج البلاغه/حکمت ۳۲۱ پس طبق بیان قرآن اعمال ولایت تنها از آنِ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است و دیگران در حد مشورت کنار او هستند. اما در آیه دوم می فرماید: آنها امورشان شورایی است؛ یعنی اگر مسلمانها خواستند با هم کاری انجام دهند شورایی عمل کنند، در شورا همه حق رای و اعمال نظر دارند، در نگاه اولیه گویی شورا در مقابل ولایت است؛ اما این تمامِ معنا نیست. شوری و اعمال نظر یک یا چند فقیه [یا متخصص در کار ولیّ] با ولایت منافات دارد؛ اما اگر مثلا شورای نگهبان که کار استنباطی و فقهی ولیِّ جامعه به آن واگذار شده به صورت ارگان بالادستی عمل کند و مجلس شورای اسلامی در واقع مشورت دهد و کشف موضوع کند، این مسیر قریب به آیه می شود. در واقع در کنار ولیِّ جامعه مشورت جای دارد نه شوری. شوری در جایی است که ولایت وجود ندارد؛ چون شوری نوعی اعمال ولایت است. 🔹ادامه دارد ... 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان 🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰سلسه یادداشت های حکمرانی والی محور ⬅️قسمت سوم 📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین 🔸 نظام حقوقی "سیویل لو"  که به نظام حقوقی رومی_ژرمنی معروف شده است، در واقع بر اساس نگارش قوانین ثابت برای اداره کشور توسط نخبگان جامعه است. در یونانِ پیش از میلاد مجلس سنا محل حضور انحصاری نخبگان (با تعریف کهن این صفت) بود و تصویب قوانین در آن با ملاک اکثریت آراء صورت می پذیرفت. قوانین لازم الاجراء بود و قضات براساس قوانین مکتوب رای به محکومیت تخطی کنندگان از قانون می دانند. 🔸نظام حقوقی "کامن لو" یا همان نظام حقوقی انگلیسی، نظامی حقوقی بدون نگارش قوانین است. قانون یعنی نظر اکثریت جامعه، فرض می کنیم جوانی در جامعه به زنی تعرض می کند. 🔸در نظام حقوقی رومی_ژرمنی بر اساس قانون مکتوب قضاوت می شود و رای صادر می شود؛ اما در نظام انگلیسی با تشکیل هیئت منصفه فرهنگ آن شهر بررسی می شود و سپس رای صادر می شود، اگر در نگاه آن مردم این عمل جرم محسوب نگردد، آن جوان در دادگاه محکوم نمی شود! چون قانون مکتوب دائمی وجود ندارد، چنانکه در عصر حاضر ادعا این است که همجنس بازی یا همجنس گرایی در نظر مردم جرم نیست؛ بنابراین قانون از آنان حمایت می کند! در ایران از زمان قاجار که مجلس تشکیل شد تحت تاثیر کشورهای اروپایی مانند فرانسه، نظام حقوقی رومی_ژرمنی در دستور کار حقوق دانان آن زمان قرار گرفت و رویه مکتوب کردن قوانین برای اداره کشور را بهترین مصلحت برای کشور دانستند. نخبگانی که باید تقنین می کردند هم رفته رفته با رای گیری انتخاب می شدند که نظام پارلمانی و مجلس به شکل امروزی ثمره این مسیر است. 💠یکی از نتایجی که نظام حقوقی رومی_ژرمنی _که در حال اجرا در کشور است_ ایجاد کرده، عدم گردنگیری در ناکارآمدی های موجود در کشور است. فرافکنی و پیچیدگی ها و در هم تنیدگی قوانین و تفسیرهای سلیقه ای و... را هم می توان بدان افزود. اگر یک نفر بر سر اجرای تمام قوانین یک استان یا منطقه مسئول باشد می توان در صورت کم کاری او را بازخواست کرد و در صورت سهل انگاری یا سوء مدیریت عزل کرد. شاید ابتداء کسی گمان کند مجتهد بودن با "کامن لو" بودن نظام حقوقی سازگاری بیشتری دارد اما فعلا پرسش های اساسی پیرامون نظام حقوقی در حکمرانی اسلامی مطرح است؛ سوال این است آیا در نظام مدیریت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام، نظام حقوقی رومی_ژرمنی حکمفرما بوده است یا نظام حقوقی کامن لو؟ یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام با حاکمان زیر دست و مردم با قوانین مکتوب روبه رو بودند و جامعه بر اساس قوانین ساختاری نگارش یافته اداره می شد یا به صورت کامن لو و با تشخیص اکثریت، یا با تشخیص نخبگان(مانند هیئت منصفه) در هر زمان؟ 🌀ثمره اجتهاد حاکم، کتابت این اجتهادهاست؟ ارتباط اجتهادِ حاکمِ فعلی با بعدی در چیست؟ آیا حاکم بعدی باید طبق اجتهاد و قوانین مکتوب حاکم قبلی رفتار کند؟ اجتهاد حاکم بالاتر برای همه حکام نافذ است؟ و در طرف مقابل، آیا عدم نگارش قانون نوعی پلورالیسم و تکثرگرایی در مدیریت و در نتیجه نسبی بودن قوانین دینی را اثبات نمی کند؟ موضوعی که نوشتار حاضر در پی کشف آن است پاسخ درخور به همین سوالات است. 🔹ادامه دارد... 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان 🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰سلسه یادداشت های حکمرانی والی محور ⬅️قسمت چهارم 📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین یکی از نظریات اخیر درباب حکمرانی (با توجه به گرایشات جدید فقه های مضاف و ارائه دروس خارج مدیریت اسلامی و فقه السیاسه و.. ) بحث امام محور بودن جامعه شیعه است. پایان نامه های متعددی تا جایی که جستجو اجازه داد (متاسفانه سازو کار دسترسی کامل به تمام پایان نامه های حوزوی سهل نیست) درباره موضوع امام محور بودن ائمه جماعات و ائمه جمعه نگاشته شده و حتی نظریه مدیریتی امام محور بودن کل جامعه شیعه ارائه شده است. امام محور بودن را در خانه، اداره، لباس، عطر و تمام جزئیات می دانند؛ یعنی اساس نظریه بر این است که هر شهر باید امام داشته باشد و تاکید دارند که امام باید لباس خشن بپوشد! مقصود از امامت در اینجا ضوابط امامت در محله توسط امام جماعت مسجد یا امامت در شهر توسط امام جمعه با عرض و طول مطرح شده در نوشته ها و نشست ها نیست. امام محور بودن یعنی چنانکه کل جامعه اسلامی دارای یک ولی فقیه است، هر استان برای خودش یک امام داشته باشد که بصورت کامل بر همه استان مسیطر و مسلط باشد. تصور این است که رابطه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام با وُلاتشان اینگونه بوده است! یعنی هر گاه حاکم معصوم استانی را (مانند اعطاء اهواز به رفاعه توسط امیرالمؤمنین علیه السلام یا اعطاء مصر به قیس بن سعد و...) به حاکم زیر دست خود واگذار می کرد این به معنی اعطاء تمام اختیارات در هر سطحی به او بوده است‌! منظور از اعطاء کامل اختیارات یعنی تمام شاخصه های مدیریتی در آن زمان. پس شامل وضع و اجرای تمام قوانین اقتصادی، فرهنگی، اداری، نظامی، راه و شهرسازی، گمرکی، بازرگانی و... می شود و حکومت مرکزی هیچ اعتراض یا دخالتی نداشت؛ مانند نسبت ایالتهای آمریکا و دولت آمریکا بلکه از آن هم بیشتر. امام محور بودن لازمه اصلی اش نظام حقوقی "کامن لو" است و در تضاد کامل با نظام حقوقیِ سیویل لو قرار دارد، چرا که نگارش یافتن قانون یعنی محدود کردن امام حاضر یا امام بعدی و چون در این نظریه مجتهد بودن حاکم، مفروض است؛ بنابراین مکتوب بودن قوانین یا دائمی بودن و کلی بودن همه قوانین حتی نسبت به همین استان مردود است، چه برسد به نگارش قانون نسبت به کل جامعه. امام باید هرجا طبق تشخیص خود و با اجتهاد خود عمل کند، که در این صورت خروجی آن دیکتاتوریِ خوب خواهد بود! چون مدیریت و تقوای امام از شرائط پذیرش مسئولیت است؛ پس ما در واقع با دیکتاتوریِ خوب مواجهیم! به نظر می رسد این نظریه کاملا در تضاد با تاریخ و نوع عملکرد اهل بیت علیهم السلام است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام هیچگاه حاکم را بسان دیکتاتورِ خوب مسلط بر همه ارکان استان نمی کردند. بررسی ادله بیشمار و ارائه اسناد زمان و حجم زیاد می برد؛ اما عناوینی چون عهدنامه ها مانند عهدنامه حاکم اهواز توسط امیرالمؤمنین علیه السلام، دستور العمل های پیاپی مانند دستورات حضرت به قیس بن سعد در زمان حاکمیت مصر و... می تواند، ناقد جدی نظریه امام محور به معنی دیکتاتورِ خوب باشد. پس امام محوری در این نظریه، نافی انتخابات و رای گیری و ناقض هرگونه شورایی است. 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان 🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰سلسه یادداشت های حکمرانی والی محور ⬅️قسمت پنجم 📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین در مقابل نظریه پیش گفته (امام محوری با حدود مطرح شده ی آن) می توان نظریه والی محوری را ارائه کرد. والی همان حاکم بعد از حاکمِ معصوم است، به نظر می رسد رابطه پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام با حاکمان مناطق تحت حکمرانی، به والی محوری با توضیحات آینده شباهت دارد. والی یعنی مجتهد_مدیری که با تقوا و پاکدست است و اهل خاندانی صالح می باشد. والی در یک منطقه (شامل یک استان یا چند استان) تمام مسئولین کل و جزء را تحت نظر دارد. مسئول تمام اتفاقات ریز و درشت و خوب و بد آن منطقه شخصِ والی است. از حیث نظام‌ حقوقی نه نظام حقوقی رومی_ژرمنی کامل منطبق بر والی محوری است و نه نظام حقوقی انگلیسی! نه کاملا میل مردم در اجرای قانون هر منطقه کاملا ملاک است که یک نفر یا چند نفر به صورت نخبگانی آن را مزاج عمومی استمزاج و کشف کند و نه یک قانون ثابت و همیشگی و مکتوب بدون هیچگونه تاب تغییر و نقض و ابرام. اجتهادِ حاکم (منصوب یا منتخب) در عین اینکه منصب قاضی القضاتی منطقه را بر عهده دارد بسیاری از مشکلات را هموار می کند و این به معنی عدم وجود قانون مکتوب نیست؛ چرا که بر اساس کتاب وسنت و فقه قطعی شمار زیادی از قوانین به صورت اجماعی و اتفاقی وجود دارد که آنان را می توان قوانین اصیل نامید و همچنین متغیراتی را می توان مدنظر قرار داد که قانونهای غیر اصیل می نامیم و با اجتهاد والی هر منطقه با ضوابطی که می آید قابل اجراست. در این صورت باید گفت: مثلا برای سه استان شمالی ایران وقتی یک والی تعیین شد(بر اساس آنچه از شواهد تاریخی ارتباط پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام با وُلاتشان استنباط می کنیم) 💠وظایف والی عبارت است از سامان دهی امور زیر: ۱. تمام امور فرهنگی(مساجد، ایام مناسبتها، رسانه، جهت گیری ها) و حل مشکلات فرهنگی منطقه ۲. امور اقتصادی شامل مسائل گمرکی، مالیات، اشتغال آن منطقه، گردشگری، اصناف قوانین خاص منطقه ای و... ۳. ادارات، سازمانها، ارگانها و... ۴. سامان دهی آموزش و پرورش مدارس‌، دانشگاه ها و.. ۵. دادگاه ها، حل منازعات سیاسی منطقه ای، اجتماعی و... ۶. امنیت و امور نظامی خاص منطقه (شامل امور نظامی کل کشور نیست) قوانین و کلیاتی توسط ولی فقیه یا ارگان تعیین شده در قانون اساسی باید برای والی در نظر گرفته شود. همچنین عملکرد والی باید ماهانه و سالانه مورد بررسی و دقت قرار گیرد و همچنین برای هر منطقه می توان با معرفی چند چهره توانا توسط ولی فقیه یا شورای نگهبان، انتخاب والی را به رای گذاشت. در این صورت مدیران ارشد اداره جامعه با چند والی طرف هستند و در صورت ناکارآمدی از آنان حساب می کشند و عزل و نصب می کنند؛ مانند زمان حاکمیت معصوم علیه السلام. چون والی از قوه اجتهاد کامل و تقوا برخوردار است در مسائل و مشکلات منطقه در جایی که قوانین اصیل کتاب و سنت به او اجازه می دهند استنباط می کند و با مشورتِ نخبگان و تُجار و مردم تصمیم می گیرد. ⬅️پس والی محوری با انتخابات و همچنین تشکیل شورا ابدا در تضاد نیست و همینطور در تضاد کامل با دیکتاتوریِ خوب است. این نظریه جزئیات دیگری نیز دارد که با ارائه اسناد و مدارک تاریخی و حدیثی تفصیل زیاد پیدا می کند. اما هدف در این نوشتار فقط ارائه خلاصه نظریه بود. والحمدلله 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان 🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰چهار هزار شاگرد یا راوی؟ 📝به قلم استاد گرانقدر اندیشکده، حجت الاسلام و المسلمین عبارت چهار هزار شاگرد یک عبارت مشهور درباره امام صادق علیه السلام است؛ اما نقلی که منبع این عبارت است روای است نه شاگرد: 🔹فإنّ أصحابَ الحديثِ قد جمعوا أَسماءَ الرُّواةِ عنه منَ الثًّقاتِ ، على اختلافِهم في الأراءِ والمقالاتِ ، فكانوا أربعةَ آلافِ رجلٍ. الارشاد : ٢٨٩  در بسیاری از سخنان و مقالات این متن شیخ مفید را می گویند که دلالت بر چهار هزار شاگرد امام صادق علیه السلام می کند. برخی حتی تمام راویان امام صادق علیه‌السلام در رجال شیخ طوسی را به خاطر این شهادت شیخ مفید ثقه می دانند! بعد از شیخ مفید عبارت او توسط علماء تکرار شد: ۱. ابن شهر آشوب المناقب : ٤ / ٢٤٧. ۲. ابن فتال نیشابوری روضة الواعظين : ١٧٧. ۳. علم الدين المرتضى علي بن جلال الدين عبد الحميد النسابة كتاب(الانوار المضيئة) خطی در مكتبة السيد مير حامد حسين الذريعة : ٢ / ٤٤٢. ۴. شیخ طبرسی: اعلام الورى : ١٦٥ ـ ١٦٦ درباره منشاء اشتباه شیخ مفید باید گفت که ابن عقده متوفی ۳۳۳ ق کتابی داشته درباره راویان امام صادق علیه‌السلام که در فهرست شیخ نجاشی و شیخ طوسی و مقدمه رجال طوسی آمده؛ اما با شهادت علامه حلی متوجه می شویم که او در آن کتاب ۴ هزار نفر را ترجمه کرده بود: «قال الشيخ الطوسي : سمعت جماعة يحكون عنه انه قال : أحفظ مائة وعشرين ألف حديث بأسانيدها وأُذاكر بثلاثمائة ألف حديث وله كتب ذكرناها في كتابنا الكبير. منها اسماء الرجال الذين رووا عن الصادق عليه‌السلام اربعة آلاف رجل ، واخرج فيه لكل رجل الحديث الذي رواه ، مات بالكوفة سنة ثلاث وثلاثين وثلاثمائة» الخلاصة : ٢٠٣ ـ ٢٠٤. ❗️حاجی نوری با ترکیب عبارت شیخ مفید و ابن عقده نتیجه عجیبی گرفته است: ایشان گفته است در کتاب ابن عقده هر ۴ هزار نفر توثیق شده بودند: « الذين وثقهم ابن عقدة ، فانه صنَّف كتاباً في خصوص رجاله ، وأنهاهم إلى أربعة آلاف ، ووثَّق جميعهم!» مستدرك الوسائل : ٣ / ٧٧٠ 🔸شهید اول نامه نگاری ۴ هزار نفر و سوالات کتبی را منشا این عدد گفته است: «ان ابا عبدالله جعفر بن محمد عليه‌السلام كتب من اجوبة مسائله اربعمائة مصنف لأربعمائة مصنف ، ودون من رجاله المعروفين اربعة آلاف رجل من اهل العراق والحجاز والشام ـ إلى ان قال : ومن رام معرفة رجالهم ، والوقوف على مصنفاتهم ، فليطالع كتاب الحافظ بن عقدة وفهرس النجاشي و ... » الذكرى : ٦ محقق صاحب شرایع در کتاب معتبر نزدیک به ۴ هزار راوی را تایید می کند: «انتشر عنه من العلوم الجمَّة ما بهر به العقول ـ إلى ان قال : وروى عنه من الرجال ما يقارب اربعة آلاف رجل» المعتبر : ٥ ـ ٦ ❗️اما برخی خواسته اند با توجه به نقل شیخ مفید و تبعیت برخی دیگر از ایشان تمام اصحاب الصادق علیه السلام در کتب حدیث را توثیق کنند! توثیق عامه به نحوی عجیب شبیه کاری که اهل سنت درباره تمام صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله مرتکب می شوند. مثلا شیخ حر عاملی (مکتب اخباری) درباره «خليد بن أوفى» گفته است که او را شیخ مفید و ابن شهر آشوب و طبرسی توثیق کرده اند و بعد عبارت ارشاد مفید را بقیه همان را نقل می کنند ذکر کرده است: «ولو قيل بتوثيقه (خليد) وتوثيق أصحاب الصادق عليه‌السلام إلا من ثبت ضعفه لم يكن بعيداً، لأن المفيد في «الارشاد» ، وابن شهر آشوب في «معالم العلماء» ، والطبرسي في «إعلام الورى» قد وثّقوا أربعة آلاف من أصحاب الصادق عليه‌السلام والموجود منهم في جميع كتب الرجال والحديث، لا يبلغون ثلاثة آلاف. وذكر العلاّمة وغيره أن ابن عقدة جمع الأربعة آلاف المذكورين في كتب الرجال» 💢با توجه به مطالب پیش گفته چند نتیجه به دست می آید: 1⃣: شیخ مفید با توجه به اینکه خبر واحد را قبول ندارد و بالتبع رجال و بررسی راوی را به طریق اولی قبول ندارد و همچنین تالیف رجالی هم ندارد؛ پس ۴ هزار نفر را از کتاب ابن عقده برداشت کرده است. 2⃣: ۴ هزار نفر روای هستند نه شاگرد و به تعبیر شهید اول برخی از این ۴ هزار نفر ممکن است برخی از آنها با نامه از امام سوالی پرسیده باشند! 3⃣: عبارت "من الثقات" شیخ مفید صحیح نیست (اگر بپذیریم عبارت "من الثقات" از خود مفید باشد؛ چون ممکن است از اشتباهات نُسّاخ باشد) زیرا اولا ابن عقده رجالی بزرگ ۴ هزار نفر را توثیق نکرده و ثانیا شاگرد شیخ مفید جناب شیخ طوسی در سه کتاب رجالی و فهرستی (فهرست رجال و تلخیص رجال کشی) هم این عدد را که نه، حتی نصف این عدد را هم توثیق نکرده! با اینکه شیخ طوسی هم خبر واحد را پذیرفته هم رجالی است! 4⃣چهارم در نتیجه باید گفت چهار هزار راوی از امام صادق عليه السلام روایت نقل کرده اند و ابن عقده کتابی در این باره تالیف کرده بود و شیخ مفید این عبارت را می خواسته منتقل کند. و عبارت "من الثقات" قابلیت تصدیق ندارد. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰صحائف سجادیه و مناجات انجیلیه قسمت اول 📝به قلم استاد گرانقدر اندیشکده، حجت الاسلام و المسلمین 🔸صحیفه کامله سجادیه کتابی است حاوی 54 دعا از امام سجاد(ع) که آن حضرت بسیاری از آداب اخلاقی و اجتماعی و سیاسی را در آن‌ها در قالب دعا بیان کرده‌اند. ⬅️کتاب «ملحقات صحیفه » مؤلف آن شیخ محمد، معروف به تقی زیابادی قزوینی می باشد که از شاگردان برجسته مرحوم شیخ بهایی بوده و ملحقات را در سال 1023 به پایان رسانده است. (صحیفه سجادیه، ترجمه سید صدرالدین بلاغی، با مقدمه ای از آیت الله مرعشی نجفی، (تهران، دارالکتب الاسلامیه)، ص ۴۱ تا ۴۳ مقدمه .) ⬅️ملحقات الصحیفة السجادیة، دومی نیز علامه محمد باقر بن محمد تقی مجلسی (م 1110 ق) که دارای فقط ۱۱ دعا اضافه است، نگاشته اند. پس از شیخ محمد زیابادی، شیخ حر عاملی(1033-1104 ق.) در سال 1053 قمری «صحیفه سجادیه ثانیه» را تالیف کرد. ایشان در این اثر بزرگ به استدراک ادعیه باقیمانده از صحیفه سجادیه پرداخته است که در صحیفه کامله سجادیه وجود نداشته است. او نام این کتاب را «اخت الصحیفه» نامید اما در نسخه یمنی به «الصحیفه الصغری» نامیده شده است. ⬅️بعد از شیخ حر عاملی، علماء دیگری بر صحیفه استدراک نوشتند؛ مانند میرزا عبدالله افندی در صحیفه سجادیه ثالثه (نام کامل کتاب الدرر المنظومة المأثورة في جمع لآلي الأدعية السجادية المشهورة است، مناجات انجیلیه در کتاب «الصحیفة الثالثة السجادیة» از علامه میرزا عبد الله افندی اصفهانی نقل شده است) وميرزا حسين بن محمدتقى نورى طبرسى (م 1320 ق) در صحیفه رابعه (77 دعا از دعاهاى حضرت سجاد عليه‏السلام مى‏باشد كه در صحيفه كامله و صحيفه دوم و صحيفه سوم نبوده و در چهارشنبه 29 محرم 1299 ق نگارشش به پايان رسيده است) سید محسن امین (متوفی 1371ق) در صحیفه سجادیه خامسه (تعداد ادعیه‌ای را که گرد آورده 182 دعا و ندبه دانسته است. از این تعداد 52 دعا تنها در صحیفه پنجم ذکر شده و در هیچ‌یک از صحائف پیشین نیامده است. 71 دعا در مجموع دو صحیفه اول و دوم و غیر آن دو آمده است. 32 دعا از صحیفه سوم و 27 دعا از صحیفه چهارم نقل شده است)، و شیخ محمدباقر بن محمدحسن بیرجندی قائینی در صحیفه سادسه، شیخ هادی کاشف‌الغطاء در صحیفه سابعه حاج میرزا علی حسینی مرعشی شهرستانی حائری در صحیفه ثامنه، به تکمیل کار شیخ حر عاملی اقدام کردند. آقابزرگ تهرانی می‌نویسد: برخی از فضلای معاصر به من گفته‌اند که به کتابی با عنوان صحیفه ثانیه سجادیه دست یافته‌اند که شیخ محمد بن علی حرفوشی که معاصر شیخ حر است و چهل سال پیش از وی وفات کرده، آن راجمع کرده بوده است.(الذریعةج ۱۵ ص۲۰) اگر این گزارش درست باشد ما دو الصحیفه الثانیه داریم هرچند نسخه شیخ محمد حرفوشی به ما نرسیده است. 🔹همچنین به عنوان آخرین راوی صحیفه می توان از آیت الله سید محمد باقر موحد ابطحی اصفهانی نام برد: ایشان درکتاب الصحیفة السجادیة الجامعة، گسترده‌ترین مجموعه دعایی امام سجاد عليه‏السلام(که در آن ۲۷۰ دعا فراهم آمده است) را گرد آوری کردند. نخستین دعا با عنوان تحمیدیه و آخرین آن دعایی است که اسم اعظم در آن آمده است. 💠اینها بخشی از بازیابی و بازسازی میراث دعائی امام سجاد علیه السلام است. 📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان 🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3 ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
صحائف سجادیه و مناجات انجیلیه قسمت دوم 📝به قلم استاد گرانقدر اندیشکده، حجت الاسلام و المسلمین محمد بن محمد الطبيب از علماء قرن دهم در کتاب انیس العابدین مناجات انجیلیه امام سجاد ع را دارد! مناجات انجیلیه طولانی ترین مناجات یافت شده (حسب تحقیق) از اهل بیت علیهم السلام است. دانلود نسخه خطی ⬅️علامه مجلسی از همین نسخه محمد بن محمد بن الطبیب نقل می کند: ومنها المناجاة الإنجيلية: لمولانا علي بن الحسين عليه السلام، وقد وجدتها في بعض مرويات أصحابنا رضي الله عنه في كتاب أنيس العابدين من مؤلفات بعض قدمائنا عنه عليه السلام وهي: بسم الله الرحمن الرحيم اللهم بذكرك أستفتح مقالي، وبشكرك أستنجح سؤالي وعليك توكلي في كل أحوالي، وإياك أملي فلا تخيب آمالي، اللهم بذكرك أستعيذ وأعتصم، وبركنك ألوذ وأتحزم، وبقوتك أستجير وأستنصر، وبنورك أهتدي و أستبصر، وإياك أستعين وأعبد، وإليك أقصد وأعمد، وبك أخاصم وأحاول، ومنك أطلب ما أحاول، فأعني يا خير المعينين، وقني المكاره كلها يا رجاء المؤمنين. الحمد لله المذكور بكل لسان، المشكور على كل إحسان... 🔹ادامه به بحار مراجعه شود. بحار الأنوار  ج91 ص153 💠مناجات انجیلیه در برخی از کتب علمای ما از جمله در کتاب «الصحیفة الثالثة السجادیة» از علامه میرزا عبد الله اصفهانی افندی نقل شده است. در این کتاب قبل از نقل متن مناجات، توضیحات ایشان به عنوان مقدمه ای در مورد این مناجات شریفه آمده است که به آن اشاره می شود: «مناجات انجیلیه مفصل ترین مناجاتی است که از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده و من آن را در کتابی از مؤلفات قدماء امامیه (رضوان الله علیهم اجمعین) دیده ام. این دعا معروف به انجیلیه است و وجه تسمیه آن این است که فقرات این دعا شبیه اکثر فقرات و مواعظ انجیل است که بر حضرت عیسی (علیه السلام) نازل شده است. البته نه انجیلی که هم اکنون بین مسیحیان رواج دارد. گفتنی است که مضامین عالی این مناجات و سبک و سیاق عبارات آن، خود قوی ترین دلیل بر صحت صدور آن از لسان معصوم (علیه السلام) است. حتی اگر سند آن ضعیف هم باشد، خود این مضامین بر صحت صدور آن از معصوم کفایت می کند. وانگهی برخی از متأخران و متقدمان علما، این مناجات را در کتاب های خود نقل کرده اند. از جمله صاحب کتاب «انیس العابدین»، همچنین مولانا محسن کاشانی که هم عصر ما است، آن را در کتاب «ذریعة الضراعة» نقل کرده است. 📚اصفهانی، میرزا عبد الله، الصحیفة الثالثة السجادیه، ص ١٠٠. مطالعه نسخه البته افندی مناجات را از طرق دیگری (غیر از طریق محمد بن محمد بن الطبیب) نقل می کند که به نشانی های داده شده (صفحه ۱۰۰) مراجعه شود. 🔹شایان توجه است که میرزا عبد الله افندی در کتاب «الصحیفة الثالثة السجادیه» دو مناجات به نام انجیلیه نقل کرده به نام های: المناجات الانجیلیة الطویله و المناجات الانجیلیة الوسطی که مناجات دوم نسبت به اولی خلاصه تر است. منبع مناجات انجیلیه وسطی را در صفحه ۱۵۵ کتاب الصحیفة الثالثة ببینید. 💢این مناجات طولانی (نزدیک به ۵۰ صفحه) نکات ناب فراوانی دارد از جمله در بخشی از دعا امام بهترین از هرچیزی را تقاضا می کند: اسئلك من الشهادة اقسطها ، ومن العبادة أنشطها ، ومن الزيادة ابسطها ، ومن الكرامة أغبطها ومن السلامة أحوطها ، ومن الاعمال اقسطها ، ومن الآمال أوفقها ، ومن الاقوال اصدقها ومن المحال أشرفها ومن المنازل الطفها ومن الحياطة أكنفها ومن الرعاية أعطفها ومن العصمة أكفاها ومن الراحة اشفاها ومن النعمة أوفاها ومن الهمم أعلاها ومن القسم أسناها ومن الارزاق أغزرها ومن الاخلاق اطهرها ومن المذاهب اقصدها ومن العواقب أحمدها ومن الامور ارشدها ومن التدابير أوكدها ومن الحدود أسعدها ومن الشئون أعودها ومن الفوائد ارجحها ومن العوائل أنجحها ومن الزيادات أتمها ومن البركات أعمها ومن الصالحات أعظمها. 💢خداوندا ای پروردگار جهانیان، و حاکمتـرین حاکمان، و مهربان‌ترین مهربانان از تو می‌خواهم از گواهی دادن عادل‌ترین آن را، و از عبادت فعال‌ترین و از فزونی گستـرده‌ترین و از کرامت مورد غبطه‌ترین آن، و از سلامت شامل‌ترین، و از کارها حد وسط و میانی‌ترین، و از آرزوها موفق‌ترین، و از گفته‌ها راست‌ترین، و از محل‌ها شـریف‌ترین آنها، و از جایگاه‌ها لطیف‌ترین، و از حمایت محفوظ‌ترین، و از رعایت مهربان‌ترین، و از عصمت با کفایت‌ترین، و از آسایش شفابخش‌ترین و از نعمت بیشتـرین، و از همت‌ها والاترین، و از قسمت‌ها بالاترین، و از روزی‌ها فراوان‌ترین، و از اخلاق پاک‌ترین، و از راه‌ها نزدیک‌ترین آنها به مقصود، و از عاقبت‌ها ستوده‌ترین، و از امور هدایت یافته‌ترین آنها، و از تدبیرها محکم‌ترین، و از بهره‌ها سعادت‌مندترین، و از کارها سودمندترین، و از سودها برترین، و از فایده‌ها پرمایه‌ترین و از افزودن‌ها کامل‌ترین، و از برکت‌ها عمومی‌ترین، و از نیکی‌ها بزرگتـرین شان را. ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید