eitaa logo
مرورتاریخ
338 دنبال‌کننده
468 عکس
568 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات افرادجداشده ازسازمان مجاهدین خلق : قسمت چهارم با اینکه هنگام تشکیل این جلسات کسی جرأت خروج و ترک سالن را نداشت هنوز یکی دو ساعت از پخش نوار نگذشته بود آن خانم به همراه یکی دو نفر دیگر با لبخندی که حاکی از غرور خاصی بود سالن را ترک کرد و رفتند. اکثر زنان قسمت ستاد خارجه را می شناختم، به علت اینکه سالی دو سه بار برای مغزشویی و حساب کشی به عراق رفت و آمد داشتند ولی این زن را نمی شناختم. مشخص بود اولین بار است که به عراق آمده است. هنگام خروج از سالن به سمت دفتر مرکزی و محل اقامت رجوی ها رفت. محل اقامت رجوی در فاصله نزدیکی از بخش های ستادهای خارجه و دیپلماسی قرار داشت، با این تفاوت که آن محوطه با انبوهی از درخت های کهنسال اکالیپتوس و دیوارهای بلند چهار متری پوشیده شده بود و در هر صد متر نگهبانانی قرار داشتند. ما هرگز داخل آن را ندیده بودیم. پس از مدت کوتاهی زمزمه هایی در معرفی زن دیگری به عنوان بالاترین فرد انقلاب کرده و جانشین مریم رجوی شنیده شد تا اینکه فهیمه اروانی را به عنوان جانشین ایدئولوژیک مریم رجوی و برترین زن انقلاب کرده اعلام کردند. آن روز من متوجه شدم همان خانمی که در سالن جلسه دیدم که با لبخندی از غرور و نخوت از سالن خارج شد همان فهمیه اروانی است. فهیمه اروانی از خانواده ای مرفه بود که در آلمان بوسیله همسرش با سازمان آشنا می شود. او دارای یک فرزند بود و قبل از آن هرگز به عراق سفر نکرده بود. یک بار نیز در تشکیلات تنبیه و به رده هوادار تنزل پیدا کرده بود و حالا معلوم نبود که چه شده به سرشان زده که او را از آلمان به عراق بیاورند و جانشین ایدئولوژیک مریم رجوی کنند. ماجرای مسئول اول شدن فهمیمه اروانی و ارتقا رده تعدادی از زنان و افت رده بسیاری دیگر معمایی بود که تا سالها در ذهن من و احتمالا بسیاری از زنان لاینحل و بی جواب و گیج کننده بود. بطور حتم ذهن بسیاری از مردان سازمان را هم به خود درگیر می کرد. تا اینکه کم کم و در اثر تجربه راز این نمایشات و سناریوهای مغزشویی رجوی ها را فهمیدیم و به آن پی بردیم. کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمدرضا رحیمی:قسمت نهم بیست وچهارم شهريورماه 1393: ابلاغ رای پرونده محمدرضا رحيمی محمدرضا نادری وكيل رحيمی گفت : طی مراجعه‌ای كه به شعبه 76 دادگاه كيفری استان تهران داشتم رای صادره به اين جانب ابلاغ شد. هفدهم مهرماه 1393: پرونده «محمدرضا رحيمی» تا پايان مهر به ديوان عالی ارسال مي‌شود. محسن افتخاری سرپرست دادگاه‌ های كيفری استان تهران با اشاره به اعتراض محمدرضا رحيمی به حكم صادره از سوی شعبه هفتادوشش دادگاه كيفری استان تهران گفت كه برای رسيدگی به اعتراض ، پرونده مذكورتا پايان مهرماه به ديوان عالی كشورارسال خواهدشد . سوم مهر 1393: پرونده به ديوان عالی ارسال شد محسن افتخاری سرپرست دادگاه های كيفری استان تهران گفت: پرونده به ديوان عالی ارسال شده ؛اما مشخص نيست پرونده مذكور به كدام شعبه ازديوان عالی كشورارسال شده است . پنجم بهمن ماه 1393 : اعلام برائت احمدی ‌نژاد از اتهامات رحيمی وقتی حكم رحيمی تایيد شد دفتر محمود احمدی نژاد با انتشار اطلاعيه‌ای خطاب به مردم ايران ضمن تبيين اتهامات محمدرضا رحيمی معاون اول وی در دولت‌ دهم اين اتهامات را مربوط به دولت متبوع خود ندانست . در اين اطلاعيه آمده است : در نحوه رسيدگی به اين موضوع تاملات فراوانی وجود دارد كه ورود به آن را در شرايط كنونی به صلاح كشور نمی دانيم . تمام ماجرای آقای رحيمی حتی با فرض صحت اتهامات و قبول رسيدگی قانونی و صحيح مربوط به سال 86 و قبل ازآن و دوره رياست ايشان بر ديوان محاسبات كشور وابسته به مجلس شورای اسلامی و پيش ازهم كاری وحضورايشان دردولت نهم بوده و در آن زمان چنين مسایلی مطرح نبوده است . اصولا اين موضوع هيچ ارتباطي با دولت و حتی دوره خدمت ايشان در دولت‌های نهم و دهم ندارد ودليل اصراربرارتباط دادن آن به دولت قبل بر همگان آشكار است . کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
◄ خاطره احمدی نژاد با پسر واکسی در فرودگاه ساری/ واکس سه میلیون تومانی درخبرگزاری تین نیوز مطلبی به نقل ازرییس جمهوراسبق آقای دکترمحموداحمدی نژادبه چاپ رسیدکه شیرین وقابل مطالعه بود در سال سوم از دوره دوم ریاست جمهوری ام برای یک سفر استانی به ساری رفته بودیم. در بازگشت وقتی در فرودگاه ساری می خواستیم سوار هواپیما شویم دیدم پسری گوشه سالن مشغول فروختن چیزی است و مشتری چندانی ندارد و خیلی مغموم است، دلم برایش سوخت، گفتم جلو بروم و ببینم چه می فروشد و اگر بشود کمی از او خرید کنم. به محافظان اشاره ای کردم و همه به طرفش رفتیم..رفتم جلو و با او دست دادم، با لبخندی مصنوعی تحویلم گرفت، نگاهی به روی میزِ جلوی او کردم و دیدم دو مدل قوطی واکس یکی قهوه ای روشن و یکی مشکی جلوی اوست، خواستم چیزی از او خریده باشم که پولی هم توی جیبش کرده باشم، سه تا قوطی از واکس های قهوه ای روشن و سه تا از سیاه ها برداشتم و به محافظم دادم و رو به پسرک کردم و گفتم خسته نباشی پسرم، آفرین به تو که با کسب حلال، روزی پاک در می آوری. باز هم لبخندی مصنوعی و بی روح تحویلم داد. با خودم گفتم محال است مرا نشناخته باشد ولی با این حال در حالی که دست در جیب کتم می کردم که پول او را پرداخت کنم به او گفتم: منو می شناسی؟ خیلی ریلکس و بی تفاوت گفت: آره احمدی نژادی. با اینکه از این طرز بیانش کمی دلخور شدم ولی لبخندی تحویلش دادم و گفتم: آفرین من احمدی نژادم خدمتگزار شما، و کارت بانکی ام را به طرفش گرفتم و پرسیدم چقدر شد؟ پسر با بی تفاوتیِ آزار دهنده ای کارت را از دستم گرفت و گفت رمز؟ رمز را گفتم و او هم کارت کشید و رسیدش را با کارت پس داد. در حالی که زیاد از برخوردِ سرد و بی تفاوتش راضی نبودم کارت و رسید را از او گرفتم و خواستم برگردم که چشمم به مبلغ افتاد، ۳ میلیون تومان؟؟؟ برگشتم و به او گفتم این یک دزدی محرز و فسادِ عیان است، حالا چون در فرودگاه هستی دلیل نمی شود که شش تا قوطی واکس را اینطور گران و بی قاعده بفروشی، چه خبر است؟ مگر شهرِ هِرت است؟ پسرک در حالی که با گوشه چشم و نیشخندی معنا دار مرا می نگریست بدون هیچ گونه علائمِ ترس یا نگرانی در صورتش گفت: متاسفم برای اونهائی که به .... در حالی که خودم و محافظام از تعجب شاخ درآورده بودیم و هیچ کس هیچی نمی گفت و فقط با دهن باز نگاهش می کردیم آخر سر گفت: اینها خاویاره، خاویار خزر، اون قوطی زرده خاویار طلائیه و این سیاهه خاویار سیاه! نایلون را برداشتم و رفتم طرف هواپیما» کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
خاطرات آیت الله خامنه ای ازدوران دفاع مقدس به امام بگویید پسرم فدای شما شنیده نشد که خانواده‌ی شهیدی بی‌تابی و ناشکری کند. البته گریه کردن ایرادی ندارد؛ امّا ناشکری نکردند. برای خدا دادند و این، آن چیزی است که مردان بزرگ عالم را تحت تأثیر قرار می‌دهد. زمانی من به مازندران آمدم. در یکی از شهرهای مازندران، بعد از سخنرانی، وقتی می‌خواستم سوار اتومبیل شوم، دیدم خانمی به اطرافیان اصرار می‌ورزد که با من صحبت کند. گفتم که بگذارند بیاید. خانم جلو آمد و گفت: پسر من در دست بعثیها اسیر بود. همین چند روز قبل به من خبر دادند که او زیر شکنجه کشته شده است. شما که به تهران رفتید، از قول من به امام سلام برسانید و بگویید: پسر من فدای شما؛ من ناراحت نیستم. این جمله را در همین مازندران - در بابل یا ساری، یادم نیست - خانمی به من گفت. وقتی در تهران مطلب را به امام گفتم، آن مرد با عظمت و با ابهّت و آن کوه صبر و حلم، چنان در هم و منقلب شد که تعجّب کردم! بیانات در حسینیه‌ی «عاشقان کربلا» در ساری ۱۳۷۴/۰۷/۲۲ کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
🔻سپیده دم نزدیک است، آب و تریاک فراموش نشود ✍هانری رنه دالمانی، سیاح فرانسوی که در زمان قاجار به ایران آمده بود پیرامون ماه رمضان نوشته است: "یک ساعت قبل از دمیدن سپیده بامدادی، مؤذن‌ها روی بام‌ها فریاد می‌کشند: «آب است و تریاک». در این موقع مؤمنین آخرین فنجان چای را نوشیده، قلیان یا چپقی می‌کشند و آب زیادی می‌نوشند و حب کوچک تریاکی هم می‌خورند و بخواب می‌روند." 📚 منبع: سفرنامه از خراسان تا بختيارى؛ هانرى دالمانى کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امان از ما جامانده ها...کاش دستمان را بگیرید... خاطره ای ازشهیدسید محتبی علمدار 🎥 می‌خوای به جای تو بگم «یا مهدی» کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمدرضا رحیمی:قسمت دهم هشتم بهمن ماه 1393 : جزیيات پرونده رحيمی از زبان معاون اول قوه قضایيه هنوزهيچ مسئول قضايی و نهاد رسمی حكم و جزیيات رحیمی را تایيد نكرده بود كه حجه الاسلام غلامحسين محسنی اژه ای دردفتر كارخود جمع خبرنگاران قضايی اعلام كرد : اين پرونده در مهرماه 1388 تشكيل و درآن زمان موضوع فساد شركت بيمه ايران مطرح بود كه نقش اساسی را فردی به نام جابر ابدالی به عنوان متهم برعهده داشت كه در بررسی پرونده مشخص شد درپرونده ديگری هم نقش داشته كه پرداخت رشوه توسط يک فرد ثروتمند بود ؛ چون اين فرد بدهی بانكی زيادی داشت كه حدود شصت ميليارد تومان بود ومی خواست با رشوه آن را درست كند كه پای رحيمی هم درتحقيقات به ميان آمد . با بررسی حساب های بانكی و رديابي وجوه ، اتهام متوجه رحيمي شد كه در اين گونه پرونده ها حتما بايد تحقيقات جامعي شود . كه البته با مشكلاتي هم روبرو بوديم كه باعث كندی رسيدگی پرونده شد تا اين كه بالاخره پرونده در سال 1389 ثبت كيفري شد . در نيمه اول سال 1390 رسما تحقيق از محمد رضا رحيمي آغاز شد و در 11 جلسه با حضور خود رحيمی و دو وكيلش، جلسات چند ساعته ادامه يافت تا اين كه با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست برای رحيمی و ساير متهمان ، پرونده به دادگاه ارسال شد و حكم صادر شد . وكلا و متهم به حكم اعتراض كردند و پرونده به ديوان عالی كشوررفت وديوان پنج سال حبس به جرم ارتشاء و انفصال دایم از خدمات دولتی رحيمی را محكوم كرد و در مجموع محمد رضا رحيمي به سه ميليارد و هشت صدوپنجاه ميليون تومان جريمه نقدی، رد مال و 5 سال زندان محكوم شده است . ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ محمدرضا رحیمی در بیست ویکم اردیبهشت ۹۲، آخرین روز ثبت نام انتخابات ریاست‌جمهوری به وکالت محمدجعفرمحمدزاده معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی دراین انتخابات شرکت نمود . وی آخرین نفری بود که در مهلت پنج روزه نام‌نویسی انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری و تنها پنج دقیقه مانده به اتمام این مهلت از طرف موکل خود ثبت نام کرد . محمد رضا رحیمی در بیست وسوم اردیبهشت ۹۲ از کاندیداتوری درانتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری انصراف داد . او بعدها در نامه به احمدی‌نژاد نوشت که برخلاف میل باطلی انصراف داده‌است وعلت کاندیداتوری خود در این دوره از انتخابات را مخالفت نمادین با حمایت احمدی‌نژادازکاندیداتوری رحیم مشایی عنوان کرده بود . کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
🔻میرزا اسماعیل دولابی قبل از بارش باران تندبادی بر می‌خیزد و گرد و غبار زیادی بر پا می‌کند و همه‌ی خس و خاشاک‌ها و آشغال‌ها را از روی زمین جارو می‌کند. اما اگر کمی صبر کنیم، باد آرام می‌گیرد و باران می‌بارد و سپس ابرها کنار می‌روند و هوا لطیف و آفتابی می‌شود؛ آشوب‌ها و نابسامانی‌هایی که در روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است نزدیک‌تر شدن هوای لطیف و آسمان صاف و آفتابی عصر ظهور را بشارت می‌دهد. انشالله ظهور نزدیک است کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊
صبر بر فراق علامه طباطبائی از قول استادشان مرحوم آقای قاضی می فرمودند: « من از باباطاهر تعجب می کنم که در شعرش چنین سروده: یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد چه طور باباطاهر گفته است: اگر جانان، هجران را پسندد، من هم آن را می پسندم.؟! چگونه انسان می تواند این را بپذیرد؟! عاشق بر هر چیز صبر می کند اما بر فراق، صبر نمی تواند کرد. مولا علی علیه السلام در دعای کمیل می فرماید: مولا و آقای من! گیرم بر عذاب تو صبر کنم؛ بر دوری تو چگونه شکیبا باشم؟! کانال مرورتاریخ رابه دیگران نیزمعرفی نمایید مرورتاریخ 💖 👇 eitaa.com/mtareekh 🇮🇷 🌹🕊