💢جامعه ای که نارسایی دارد مردمش به دنبال تحول آفرینی می افتند.
♦️اگر به هر دلیلی نارسایی ها باقی بماند وکهنه شود وبدتر از آن در رگ وپی جامعه ریشه بدواند، عناصر معترض جامعه تجمیع وترکیب می شوند وجنبش های کوچک تشکیل می شوند تا رفع نارسایی ها را مطالبه ومحقق کنند.
(نارسایی هرچه باشد؛
🧩خرد باشد یا درشت.
🧩علمی-آموزشی باشد یا عمرانی.
🧩بهداشتی-درمانی باشد یا رفاهی-تفریحی.)
♦️۲رویکرد مردم در تحول خواهی:
الف) "تحول خواهی بماهو رشد و پیشرفت"
من بعنوان کسی که نقش اجتماعی دارم پس مسئولیت اجتماعی می پذیرم. از همین رو درد ومشکلات مردم را اولا شناسایی وثانیا مطالبه منطقی می کنم.
#اینان_تحقق_مطالبات_آحاد_را_سرعت_میبخشند.
ب) "تحول خواهی بما هو تحول وتغییر"
این دسته از افراد
اولا،هدف مطلوب ومشخصی از تحول وتغییر ندارند.
ثانیا،تحول طلبی از راه درست وابزار صحیح برایشان مهم نیست.
ثالثا،عواقب وپیامدهای تحول خواهی کور خود را نمی دانند.
این دسته آنچه برایشان مهم است نفس ِتغییر است به هرقیمتی، باهروسیله ای و باهر انگیزه ای.
#اینان_تحقق_مطالبات_آحاد_را_کُند_میکنند.
♦️۳نقش مسئولان در مواجهه با تحول خواهان:
۱-تحول پذیری:قطعا مسئولین باید درخصوص دسته الف، تحول پذیر باشند ونباید نظام دیوان سالار مجموعه خودشان را بر درخواست ومطالبات به حق مردم ترجیح دهند.
۲-تحول ستیزی:بدون تردید نخبگان،تریبون داران ومسئولان باید درخصوص دسته ب، که مبداء تحول خواهیشان عناد و کینه است تحول ستیز باشند (اینان تقریبا ٪۲ مردم جامعه هستند که یا منفعت طلبان داخلی اند یا مزدوران مجبور خارجی. )
۳-تحول گریزی:قاعدتا خواست ها صفر وصدی نیستند وگاها مواردی یافت میشوند که نه مبداء حقد وعنادی دارند که بدان ستیز شود و نه خواست مهم یا اولویت داری است که پذیرایش شویم. به نظر میرسد مواجهه منطقی با این نوع خواست ومطالبات، گریز موقت است.( لااقل تا زمان یافتن وجه برای ستیز یا پذیرش.)
🇮🇷پاینده ایران اسلامی
سهیل توانائی
مرکز تحقیقات راهبردی آسیبهای اجتماعی
#به مترآ بپیوندید و زنجیره تبیین باشید.
@mtra1395