𝗧𝗵𝗶𝘀 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝘀𝘁𝗼𝗿𝘆
𝗔 𝘁𝘄𝗶𝘀𝘁𝗶𝗻𝗴 𝘀𝘁𝗼𝗿𝘆
𝗙𝗿𝗼𝗺 𝘁𝗵𝗲 𝗳𝗼𝗿𝗴𝗼𝘁𝘁𝗲𝗻 𝘀𝗲𝗲𝗱𝘀 𝗶𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝗵𝘂𝗺𝗮𝗻 𝘄𝗼𝗿𝗹𝗱.
#Profile
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
01_grenade.mp3
9.04M
𝔾𝕒𝕧𝕖 𝕪𝕠𝕦 𝕒𝕝𝕝 𝕀 𝕙𝕒𝕕 𝕒𝕟𝕕 𝕪𝕠𝕦 𝕥𝕠𝕤𝕤𝕖𝕕 𝕚𝕥 𝕚𝕟 𝕥𝕙𝕖 𝕥𝕣𝕒𝕤𝕙
𝕐𝕠𝕦 𝕥𝕠𝕤𝕤𝕖𝕕 𝕚𝕥 𝕚𝕟 𝕥𝕙𝕖 𝕥𝕣𝕒𝕤𝕙,
𝕪𝕖𝕤, 𝕪𝕠𝕦 𝕕𝕚𝕕
𝕋𝕠 𝕘𝕚𝕧𝕖 𝕞𝕖 𝕒𝕝𝕝 𝕪𝕠𝕦𝕣 𝕝𝕠𝕧𝕖 𝕚𝕤 𝕒𝕝𝕝 𝕀 𝕖𝕧𝕖𝕣 𝕒𝕤𝕜
'ℂ𝕒𝕦𝕤𝕖 𝕨𝕙𝕒𝕥 𝕪𝕠𝕦 𝕕𝕠𝕟'𝕥 𝕦𝕟𝕕𝕖𝕣𝕤𝕥𝕒𝕟𝕕 𝕚𝕤 𝕀'𝕕 𝕔𝕒𝕥𝕔𝕙 𝕒 𝕘𝕣𝕖𝕟𝕒𝕕𝕖 𝕗𝕠𝕣 𝕪𝕒
𝕋𝕙𝕣𝕠𝕨 𝕞𝕪 𝕙𝕒𝕟𝕕 𝕠𝕟 𝕒 𝕓𝕝𝕒𝕕𝕖 𝕗𝕠𝕣 𝕪𝕒
𝕀'𝕕 𝕛𝕦𝕞𝕡 𝕚𝕟 𝕗𝕣𝕠𝕟𝕥 𝕠𝕗 𝕒 𝕥𝕣𝕒𝕚𝕟 𝕗𝕠𝕣 𝕪𝕒 𝕐𝕠𝕦 𝕜𝕟𝕠𝕨 𝕀'𝕕 𝕕𝕠 𝕒𝕟𝕪𝕥𝕙𝕚𝕟𝕘 𝕗𝕠𝕣 𝕪𝕒...
00:21
#Music
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
هدایت شده از 𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
𝑾𝒆 𝒂𝒍𝒍 𝒐𝒘𝒆 𝒐𝒖𝒓 𝒇𝒆𝒆𝒍𝒊𝒏𝒈𝒔 𝒂𝒏 𝒂𝒑𝒐𝒍𝒐𝒈𝒚. 𝑻𝒉𝒆 𝒕𝒊𝒎𝒆𝒔 𝒘𝒆 𝒊𝒏𝒔𝒊𝒔𝒕𝒆𝒅 𝒐𝒏 𝒌𝒆𝒆𝒑𝒊𝒏𝒈 𝒕𝒉𝒆 𝒘𝒓𝒐𝒏𝒈 𝒑𝒆𝒐𝒑𝒍𝒆! 𝑻𝒉𝒆 𝒕𝒊𝒎𝒆𝒔 𝒘𝒆 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒅 𝒍𝒊𝒆𝒔 𝒂𝒏𝒅 𝒔𝒕𝒂𝒚𝒆𝒅 𝒔𝒊𝒍𝒆𝒏𝒕. 𝑾𝒉𝒆𝒓𝒆 𝒘𝒆 𝒘𝒆𝒓𝒆 𝒔𝒖𝒑𝒑𝒐𝒔𝒆𝒅 𝒕𝒐 𝒈𝒐, 𝒃𝒖𝒕 𝒘𝒆 𝒔𝒕𝒐𝒑𝒑𝒆𝒅! 𝑾𝒆 𝒎𝒂𝒅𝒆 𝒂 𝒅𝒓𝒆𝒂𝒎 𝒐𝒖𝒕 𝒐𝒇 𝒏𝒐𝒕𝒉𝒊𝒏𝒈 𝒂𝒏𝒅 𝒆𝒏𝒋𝒐𝒚𝒆𝒅 𝒐𝒖𝒓𝒔𝒆𝒍𝒗𝒆𝒔. 𝑻𝒐 𝒆𝒔𝒄𝒂𝒑𝒆 𝒇𝒓𝒐𝒎 𝒕𝒉𝒆 𝒕𝒓𝒖𝒕𝒉, 𝒘𝒆 𝒉𝒆𝒔𝒊𝒕𝒂𝒕𝒆𝒅 𝒂𝒏𝒅 𝒉𝒆𝒔𝒊𝒕𝒂𝒕𝒆𝒅 𝒂𝒏𝒅 𝒉𝒆𝒔𝒊𝒕𝒂𝒕𝒆𝒅. 𝑺𝒐𝒎𝒆𝒕𝒊𝒎𝒆𝒔, 𝒘𝒉𝒂𝒕 𝒂 𝒗𝒂𝒊𝒏 𝒊𝒏𝒔𝒊𝒔𝒕𝒆𝒏𝒄𝒆 𝒊𝒕 𝒊𝒔 𝒕𝒐 𝒑𝒓𝒐𝒗𝒆 𝒐𝒖𝒓 𝒍𝒐𝒗𝒆 𝒕𝒐 𝒑𝒆𝒐𝒑𝒍𝒆, 𝒐𝒖𝒓 𝒎𝒊𝒔𝒑𝒍𝒂𝒄𝒆𝒅 𝒌𝒏𝒐𝒘𝒍𝒆𝒅𝒈𝒆, 𝒐𝒖𝒓 𝒆𝒙𝒄𝒆𝒔𝒔𝒊𝒗𝒆 𝒌𝒊𝒏𝒅𝒏𝒆𝒔𝒔, 𝒐𝒖𝒓 𝒆𝒙𝒄𝒆𝒔𝒔𝒊𝒗𝒆 𝒂𝒑𝒑𝒓𝒆𝒄𝒊𝒂𝒕𝒊𝒐𝒏. 𝑼𝒏𝒏𝒆𝒄𝒆𝒔𝒔𝒂𝒓𝒚 𝒆𝒇𝒇𝒐𝒓𝒕𝒔 𝒕𝒐 𝒑𝒓𝒆𝒔𝒆𝒓𝒗𝒆 𝒐𝒖𝒓 𝒓𝒆𝒍𝒂𝒕𝒊𝒐𝒏𝒔𝒉𝒊𝒑𝒔. 𝑭𝒐𝒓 𝒔𝒐𝒎𝒆 𝒑𝒆𝒐𝒑𝒍𝒆 𝒕𝒐𝒅𝒂𝒚, 𝒈𝒐𝒐𝒅 𝒂𝒏𝒅 𝒃𝒂𝒅 𝒂𝒓𝒆 𝒕𝒉𝒆 𝒔𝒂𝒎𝒆.
#Text
#profile
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
هدایت شده از ࣪𓏲ּ ֶ春天绽放𔘓 ֶ 𝟏𝟏𝟏;༊
08 Love in the Dark [128]_1522515688.mp3
5M
𝓘 𝓬𝓪𝓷'𝓽 𝓵𝓸𝓿𝓮 𝔂𝓸𝓾 𝓲𝓷 𝓽𝓱𝓮 𝓭𝓪𝓻𝓴
𝓘𝓽 𝓯𝓮𝓮𝓵𝓼 𝓵𝓲𝓴𝓮 𝔀𝓮'𝓻𝓮 𝓸𝓬𝓮𝓪𝓷𝓼 𝓪𝓹𝓪𝓻𝓽
𝓣𝓱𝓮𝓻𝓮 𝓲𝓼 𝓼𝓸 𝓶𝓾𝓬𝓱 𝓼𝓹𝓪𝓬𝓮 𝓫𝓮𝓽𝔀𝓮𝓮𝓷 𝓾𝓼
𝓜𝓪𝔂𝓫𝓮 𝔀𝓮'𝓻𝓮 𝓪𝓵𝓻𝓮𝓪𝓭𝔂 𝓭𝓮𝓯𝓮𝓪𝓽𝓮𝓭🖤
هدایت شده از 𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
یک ، دو ، سه ... امتحان میکنیم !...
این یه تست و یا ارزشیابی دیلی و روزانه نیست بلکه دعوت نامه ای از طرف چنل دریایی از خونه ...
آیا این درخواست رو می پذیری تا عضو خانواده ی تقریبا بزرگمون بشی ؟
تو برای یه مامور پلیس بودن زیادی جذابی یا شایدم دوست داری یه مهره ی سیاه باشی و داخل جناح مافیایی ایفای نقش کنی ؟
هر طور مایلی ! تو تایین کننده ی این هستی که تو کدوم یک از ساید ها بازی کنی !
لازم به ذکره که بگم ...
ما همیشه برای شکست مهره های سیاه شهر به ماموران خردمند ، خبره و وفادار پلیس نیاز داریم ...
یا همچنین برای توسعه ی و وسعت دادن به باند مافیای زیرین لندن همیشه در حال عضو گیری هستیم !
اگر تمایل به ورود به هر کدوم از ساید های شهر ( مافیا ، پلیس و یا شهروند سفید و کار آمد ) بودین حتما به ایدی های زیر مراجعه کنید ...
ما همواره پذیرای شما عزیزان هستیم تا در پس از همراهی ، در کنار هم داستان های جذاب و زیبایی بسازیم !
@Kayner
@petrichore
#Invitation
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝐃𝐨𝐧'𝐭 𝐭𝐞𝐥𝐥 𝐚𝐧𝐲𝐨𝐧𝐞 𝐰𝐡𝐚𝐭 𝐩𝐥𝐚𝐧 𝐲𝐨𝐮 𝐡𝐚𝐯𝐞 𝐢𝐧 𝐦𝐢𝐧𝐝 𝐮𝐧𝐭𝐢𝐥 𝐲𝐨𝐮 𝐝𝐨 𝐢𝐭!
𝐃𝐨𝐧'𝐭 𝐭𝐞𝐥𝐥 𝐚𝐧𝐲𝐨𝐧𝐞 𝐰𝐡𝐚𝐭 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐠𝐨𝐚𝐥 𝐢𝐬; 𝐔𝐧𝐭𝐢𝐥 𝐲𝐨𝐮 𝐟𝐢𝐧𝐝 𝐭𝐡𝐞 𝐜𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞 𝐩𝐚𝐭𝐡.
𝐃𝐨 𝐧𝐨𝐭 𝐭𝐞𝐥𝐥 𝐚𝐧𝐲𝐨𝐧𝐞 𝐰𝐡𝐚𝐭 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐭𝐫𝐲𝐢𝐧𝐠 𝐟𝐨𝐫; 𝐔𝐧𝐭𝐢𝐥 𝐲𝐨𝐮 𝐫𝐞𝐚𝐜𝐡 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐝𝐞𝐬𝐭𝐢𝐧𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧!
𝐃𝐨 𝐧𝐨𝐭 𝐭𝐞𝐥𝐥 𝐚𝐧𝐲𝐨𝐧𝐞 𝐰𝐡𝐚𝐭 𝐲𝐨𝐮 𝐩𝐥𝐚𝐧 𝐟𝐨𝐫 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐥𝐢𝐟𝐞 𝐮𝐧𝐭𝐢𝐥 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐩𝐨𝐬𝐢𝐭𝐢𝐨𝐧.
𝐏𝐞𝐬𝐬𝐢𝐦𝐢𝐬𝐦 𝐚𝐧𝐝 𝐧𝐞𝐠𝐚𝐭𝐢𝐯𝐞 𝐞𝐧𝐞𝐫𝐠𝐲 𝐨𝐟 𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫𝐬 𝐢𝐬 𝐭𝐡𝐞 𝐤𝐢𝐥𝐥𝐞𝐫 𝐨𝐟 𝐝𝐫𝐞𝐚𝐦𝐬. 𝐍𝐞𝐯𝐞𝐫 𝐟𝐨𝐫𝐠𝐞𝐭 𝐭𝐡𝐢𝐬!
به هیچکس نگو چه برنامهای تو ذهنته، تا اینکه انجامش بدی!
به هیچکس نگو هدفت چیه؛ تا اینکه مسیرشو کامل پیدا کنی.
به هیچکس نگو داری برای چی تلاش میکنی؛ تا اینکه به مقصد برسی!
به هیچکس نگو برای زندگیت چه برنامهای داری تا اینکه توی اون جایگاه قرار بگیری.
بدبینی و انرژی منفی دیگران قاتل آرزوهاست . اینهارو هیچوقا یادت نره !
#Text
#Profile
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
ʜᴇ ᴡᴏɴ'ᴛ ᴅɪᴇ ꜰᴏʀ ʏᴏᴜ ʙᴀʙʏ!
ɪᴛ'ꜱ ᴊᴜꜱᴛ ᴀ ᴄʀᴜᴇʟ ɢᴀᴍᴇ, ᴡʜᴇʀᴇ ʜᴇ ᴜꜱᴇꜱ ʏᴏᴜʀ ᴅʀᴇᴀᴍꜱ ᴀʙᴏᴜᴛ ʟᴏᴠᴇ ᴛᴏ ᴜꜱᴇ ʏᴏᴜ.
#Profile
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
Billie Eilish - COPYCAT.mp3
7.93M
Cₐₗₗ ₘₑ cₐₗₗₒᵤₛₑd, cₐₗₗ ₘₑ cₒₗd
Yₒᵤ'ᵣₑ ᵢₜₐₗᵢc, ᵢ'ₘ ᵢₙ bₒₗd
Cₐₗₗ ₘₑ cₒcₖy, wₐₜcₕ yₒᵤᵣ ₜₒₙₑ
Yₒᵤ bₑₜₜₑᵣ ₗₒᵥₑ ₘₑ, 'cₐᵤₛₑ yₒᵤ'ᵣₑ ⱼᵤₛₜ ₐ cₗₒₙₑ
By ₜₕₑ wₐy,
yₒᵤ'ᵥₑ bₑₑₙ ᵤₙᵢₙᵥᵢₜₑd
'Cₐᵤₛₑ ₐₗₗ yₒᵤ ₛₐy ₐᵣₑ ₐₗₗ ₜₕₑ ₛₐₘₑ ₜₕᵢₙgₛ ᵢ dᵢd !
Cₒₚycₐₜ ₜᵣyₙₐ cₒₚ ₘy ₘₐₙₙₑᵣ
Wₐₜcₕ yₒᵤᵣ bₐcₖ wₕₑₙ yₒᵤ cₐₙ'ₜ wₐₜcₕ ₘᵢₙₑ
Cₒₚycₐₜ ₜᵣyₙₐ cₒₚ ₘy gₗₐₘₒᵣ
Wₕy ₛₒ ₛₐd, bᵤₙₙy?
Cₐₙ'ₜ ₕₐᵥₑ ₘᵢₙₑ ...
01:13
02:06
#Music
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝑺𝒂𝒅𝒏𝒆𝒔𝒔 𝒊𝒔 𝒐𝒖𝒓 𝒄𝒐𝒏𝒔𝒕𝒂𝒏𝒕 𝒄𝒐𝒎𝒑𝒂𝒏𝒊𝒐𝒏. 𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒕𝒉𝒆 𝒕𝒊𝒎𝒆 𝒐𝒖𝒓 𝒖𝒎𝒃𝒊𝒍𝒊𝒄𝒂𝒍 𝒄𝒐𝒓𝒅 𝒊𝒔 𝒄𝒖𝒕 𝒘𝒊𝒕𝒉 𝒐𝒖𝒓 𝒎𝒐𝒕𝒉𝒆𝒓... 𝒖𝒏𝒕𝒊𝒍 𝒕𝒉𝒆 𝒍𝒂𝒔𝒕 𝒃𝒓𝒆𝒂𝒕𝒉 𝒘𝒆 𝒕𝒂𝒌𝒆 𝒐𝒖𝒕 𝒐𝒇 𝒐𝒖𝒓 𝒍𝒖𝒏𝒈𝒔...
𝑫𝒐𝒏'𝒕 𝒕𝒓𝒚 𝒕𝒐 𝒕𝒖𝒓𝒏 𝒃𝒂𝒄𝒌! 𝑻𝒓𝒚 𝒕𝒐 𝒂𝒄𝒄𝒆𝒑𝒕 𝒊𝒕!
غم همراه همیشگی ما آدماست . از زمانی که بندناف ما با مادرمون بریده میشه ... تا آخرین نفسی که از ریه بیرون میدیم...
سعی نکن پسش بزنی ! تلاش کن بپذیریش !
#Text
#Profile
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
هدایت شده از ¹⁹⁹'اهلسایه؛
#نویسندهیقاتل.
هر شب یکی از قتل هایش را مینوشت.
بسیار زیبا مینوشت؛ مانند یک رویایی جنایی بی نقص که در ذهن یک بیمار روانی نیز نقش میبست حیرت اور و دقیق بود.
عده ای انها را میخواندند. خوششان می امد و فردایشان انها میشدن نقش اصلی قصه ی بعدی او.
بسیار جالب است که کسی متوجه ی جمله دائم، در حال تکرار شدن ان در رمان های حقیقی او بود نمیشد: "خون، مرا سیراب نمیکند. مرگ هم همینطور. من فقط نمیدانم چی مرا از این تشنگی ابدی نجات میدهد. "
فقط برق خاصی که چشمانش را تبرئه میکرد؛ گاهی کاراگاه فکر میکرد پدرش با علم توانسته او را اینگونه بیمار کند و برق چشمانش هم عوارض بیماری ست و کمی بعد هم دگر با کلمه ی گاهی درباره ی این موضوع حرف نمیزد. مطمئن بود.یعنی ثابت شد بود.
#پروندهدرنگاهاول
قبلا از خواب دیدن میترسیدم اما الان دیگه نه ؛
چون هرچقدر هم خواب بدی ببینم وقتی بیدار میشم از اونم بدتره !
#Profile
#Text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-